شنبه, ۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 22 February, 2025
حجاب و عفاف

بشر با توجه به اهمیتی که برای سلامتی خود قائل است باید برای سلامتی جامعه هم، ارزش قائل باشد و بیماری جامعه را بیماری خود بداند چنانچه تلاش میکند در جهت حفظ و تأمین سلامتی خود واکسنهای پیشگیری و داروهای گوناگون استفاده کند در سلامتی جامعه هم باید نهایت سعی و کوشش فراوان خود را به کار گیرد و جامعه را از مبتلا شدن به بیماریهای اخلاقی و روانی پرهیز دهد تا دیگر افراد جامعه به رشد و تعالی و سعادت برسند و با این سلامتی و سعادت زندگی آرامی را داشته باشند. یکی از مسائلی که سلامتی فرد و جامعه را تهدید میکند مسئله بدحجابی است. پوشش نامناسب پیامدها و آثار جبرانناپذیری بر فرهنگ، اخلاق، اعتقاد، اقتصاد، امنیت و... وارد میسازد که گاه مسیر انحرافی در جامعه ایجاد میکند که دیگر جای بازگشت نیست. نگارنده در این نگارش درصدد است بدحجابی را از دو منظر فرهنگی و اجتماعی، آثار و پیامدهای گسترش آن را مورد بررسی قرار دهد.
فرهنگ هر جامعهای از جنبههای گوناگونی تشکیل یافته است. یکی از جنبههای بسیار مؤثر جنبههای هنجاریِ فرهنگ آن جامعه است که از ارزشها و قواعد خاص رفتاری تشکیل شده و هنجارها را نشان میدهد که چه چیزی ارزش و ضد ارزش است و این رفتارهاست که در زندگی اجتماعی تأثیر بسزایی دارد. مثلاً شیوههای پوشش برگرفته از فرهنگ آن جامعه است. جامعهای که بدحجابی را بد تلقی میکند و یک هنجار و بزه اجتماعی به حساب میآورد. حجاب و پوشش را ارزش میداند و قضاوت اخلاقی خوبی درباره حجاب دارد.
قبل از هر چیز ما باید تعریفی درباره فرهنگ ارائه کنیم تا آثار و پیامدهای گسترش فرهنگ بدحجابی را بیان کنیم. معروفترین تعریفی که از فرهنگ شده است تعریف انسانشناس معروف انگلیسی «تایلور» است. او میگوید:
فرهنگ مجموعه پیچیدهای است که دانش، معتقدات، هنر، اخلاقیات، قانون، رسم و هر استعداد و عادت دیگری را که بشر به عنوان عضو جامعه کسب میکند شامل میگردد.
کلارک وسیلر میگوید: تمامی مظاهر و شئون زندگی یک ملت را فرهنگ آن ملت تشکیل میدهد.
بنابراین ارزشهای فرهنگی هسته اصلی حیات اجتماعی را به وجود میآورد و از این نظر اهمیت فراوانی دارد.
● پیامدهای فرهنگی
▪ وازدگی در برابر فرهنگ بیگانه
داد و ستد فرهنگی امری است مفید بلکه برای هر جامعهای لازم و ضروری به نظر میرسد و تجربه نشان داده است که یکی از عوامل بالندگی و پویایی جوامع تعامل متقابل فرهنگی است و یا تبادل فرهنگی است به فرموده حضرت آیتالله خامنهای: «در تبادل فرهنگی هدف بارور کردن فرهنگ ملی است، ولی در تهاجم فرهنگی هدف ریشهکن کردن و از بین بردن فرهنگ ملی است.» اما در دنیای کنونی فرهنگی که قادر نباشد عناصر فرهنگی مفید را جذب و عناصر غیرمفید را دفع کند و در الگوهای مختلف اجتماعی از ثبات لازم برخوردار نباشد فرهنگ مهاجم با الگودهی، فرهنگ مقابل را تخریب میکند. ارزشها و هنجارهای آن را نادیده میانگارد و با غلبه و تهاجم درصدد جایگزینی ارزشها و الگوهای مورد نظر خویش است تا در سایهسار آن به اهداف بالاتر دست یابد. بنابراین فرایند بدحجابی وسیلهای میشود برای تهاجم گستردهتر به فرهنگ مقابل و شکستن هنجارها و جایگزین ساختن هنجار مورد نظر فرهنگ مهاجم. در چنین جامعهای به نظر اسپنسر جامعهشناس معروف، جامعه قدرت دفاعی خود را از دست میدهد و در مقابل حملات بیماریها قدرت مقابله و دفاع ندارد و با ورود کوچکترین عامل مخرب، جامعه سلامت خود را از دست خواهد داد. احساس بیگانگی نسبت به فرهنگ خودی و بیهویتی اجتماعی زمینهساز پذیرش تهاجم فرهنگی است. بنابراین جامعهای که دچار تهاجم فرهنگی است و تغییرات اجتماعی در آن سریع صورت میگیرد، ارزش در آن جامعه ناپایدار است و هنجارشکنی در آن مرسوم و در برابر فرهنگ بیگانه همیشه از خود وازدگی نشان میدهد. در سایه این وازدگی است که جامعه بحرانزا میشود. سوغاتی که بدحجابی به همراه دارد تنها پوشش نامناسب نیست. بلکه الگوهای لباسهای نامناسب لوازم آرایش و بزک کردنها و... به دنبال دارد و اینجاست که افراد جامعه در پی بدحجابی باید متحمل بسیاری از الگوهای دیگر از فرهنگ بیگانه شوند.
▪ گسترش روحیه غربگرایی
هر جامعهای در پی آن است که به ارزشهای خود پایبند و جامعه خود را از فرهنگهای بیگانه مصون نگه دارد تا افراد جامعه از سلامت و ثبات لازم برخوردار باشند. چنین جامعهای سریعتر میتواند به اهداف خود برسد و آرمانهای خود را عملی سازد بنابراین استعمارگران در جایی که ببینند جامعهای مطابق با اهداف آن و خواستههای آنها پیش نمیرود و در مسیری غیر از مسیری که آنان میخواهند گام مینهد و یا استعمارگران برای رسیدن به منافع خود و چپاول ذخیرههای ارزی ملتی نقشهها و طرحهایی را غیرمستقیم طراحی و افراد جامعه را مشغول و سرگرم میکنند تا به اهداف شوم خود برسند. از جمله طرحهای استعمارگران طرح بدحجابی و بیحجابی است که در سایه آن میتوانند به خواستههای خود برسند.
در طرح استعماری انگلستان به مأموران خود چنین آمده است:
«باید به استناد شواهد و دلایل تاریخی ثابت کنیم که پوشیدگی زن از دوران بنیعباس متداول شده و مطلقاً سنت نیست. مردان همسران پیامبران را بدون حجاب میدیدهاند و زنان صدر اسلام در تمام شئون زندگی دوش به دوش مردان فعالیت داشتهاند. پس از آنکه حجاب زن با تبلیغات وسیعی از میان رفت وظیفه مأموران ما آن است که جوانان را به عشقبازی و روابط جنسی نامشروع با زنان غیرمسلمان کاملاً بدون حجاب ظاهر شوند تا زنان مسلمان از آنان تقلید کنند».
به فرموده رهبر فرزانه انقلاب: «این چیزهایی که شما میشنوید درباره مبارزه با دختران محجبه در فرانسه اینها جرقههایی است. آتشهای زیر خاکستر است و از یک کار عظیم پشت پرده خبر میدهد».
به راستی که دشمنان انقلاب اسلامی در تهاجم به ارزشهای مقدس ما میخواهند تقدسزدایی کنند. آنگاه به اهداف شوم خود برسند. امید آنکه نقشههای آنها نقش بر آب شود.
▪ زدودن ارزشها
ارزشهای جامعه آن دسته از عوامل و عناصری هستند که اکثریت یک جامعه به اعتبار و اهمیت آنان ایمان دارند و به آنها ارج میگذارند.
در جامعهای که حجاب و متانت و عفت و حیا به عنوان یک ارزش تلقی شده است و زن با رفتار خود پایههای این ارزش را از رفتار و کردار خود به بینش و باور خود سرایت داده و ارزشگذاری میکند و از طرفی نهتنها همجنسان خود را بلکه دیگران را نیز به ارزشهای یک جامعه توجه میدهد و جامعه را به سلامت و ارزشهای واقعی سوق میدهد. اما اگر زن در جامعه روشها و منشهای خود را تغییر دهد و به خودنمایی و آرایشهای ظاهری بپردازد و حجاب را آنگونه که شایسته است رعایت نکند ارزشهایی چون حجاب و عفاف و حیا و وقار را خدشهدار کرده خود و اجتماع را به تباهی و فساد و بالاخره ضد ارزشها و از بین بردن ارزشها میکشاند. وقتی جامعهای ارزشها را به گونهای دیگر ارائه داد تمامی افراد جامعه به فساد کشانده خواهند شد. چنانکه حضرت علی(ع) میفرماید: «وَ اِنَّ النِّساءَ هِمَّتُهُنَّ زِینَةُ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ الْفَسادُ فِیها؛ تلاش و همت زنان در جهت زینت و آرایههای زندگی دنیا و ایجاد فساد و تباهی در آن است.» پس میتوان گفت زنانی که با بدحجابی و خودآرایی در جامعه حضور پیدا میکنند مصداق بارز و آشکار این کلام امیرمؤمنان علی(ع) هستند و آنها هستند که آحاد جامعه را به فساد و تباهی میکشانند.
زمانی این سؤال مطرح بود که در روایات ما آمده در آخرالزمان زنان پوشیده ولی برهنهاند. این پارادوکس را چگونه میشود حل کرد هم پوشیده باشند و هم برهنه. در روایتی که از امیرالمؤمنین علی(ع) نقل شده چنین آمده است:
یُظْهَرُ فِی آخِرِ الزَّمانِ وَ هُوَ شَرُّ الْاَزْمِنَةِ نِسْوَةٌ کَاشفاتٌ عاریاتٌ مُتَبَرِّجاتٌ مِنَ الدِّین خَارجاتٌ وَ فِی الْفِتَنِ داخِلاتٌ و اِلَی الشَّهَواتِ مائِلاتٌ وَ اِلَی اللَّذّاتِ مُسْرِعاتٌ مُسْتَحِلاّتٌ لِلْمُحَرَّماتِ وَ فِی جَهَنَّمَ خَالِداتٌ.
و در آخرالزمان که بدترین زمانهاست زنانی هستند که پوشیده اما برهنهاند و از خانه با خودآرایی بیرون میآیند. اینان از دین بیرون رفتهاند و در فتنهها وارد شدهاند و به شهوات تمایل پیدا کردهاند، و به کوی لذات نفسانی در شتابند و حرامها را حلال میدانند و در دوزخ به عذاب ابدی گرفتارند.
بنابر این امر به این سؤال پاسخ داده شده است که چگونه میشود پوشیده باشند و نیز برهنه و یا گفته شود پوشش دارند ولی بدحجاب یا بیحجابند. پوشش دارند ولی عریاناند و برهنه.
▪ افت تحصیلی و آموزشی
فرهنگ هر جامعهای بستگی به آموزشهایی است که به او داده میشود. هر قدر آموزشها از غنای بیشتری برخوردار باشد به مراتب فرهنگ آن جامعه بالاتر خواهد بود. نخبگان و فرهیختگان در پرتو تحصیلات شناخته میشوند. جامعهای که دانشمندان آن بیشتر باشد آن جامعه معمولاً از تمدن بالاتری برخوردار است و پویایی در تمامی زمینههای فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، نظامی و... کاملاً مشهود خواهد بود. اما یکی از آثار سوء بدحجابی افت تحصیلی و آموزشی است. دختران و پسران محصل اگر در کنار تحصیل دلمشغولیهای دیگری داشته باشند، آنها را به خود مشغول ساخته و از تحصیل بازمیدارد. مسئله بدحجابی که به دنبال آن آرایش سر و صورت و مدلهای گوناگون لباس و... وقت زیادی از فرصتهای مطالعاتی و تحصیلی را از آنان باز میستاند. بسیاری از مشاوران مدارس از صحبتهای دختران و پسران جوان درباره مدهای روز و آرایشهای جدید و... گلهمند هستند. ما نمیخواهیم بگوییم دختران و پسران کاملاً از هم جدا باشند و دیواری بین آنها کشیده شود. اما اگر اینها فضای آموزشی را رعایت کنند و محیط را محیط درس بدانند و با لباسهای تنگ و آرایشهای غلیظ در سر کلاس درس حضور پیدا نکنند و از آنچه برازنده یک فضای آموزشی نیست پرهیز کنند بسیار تحسینبرانگیز خواهد بود. همانگونه که مربیان تربیتی میگویند در آن مدارسی که دختر و پسر با هم درس میخوانند کمکاری، عقبافتادگی و عدم مسئولیت به خوبی مشاهده شده است؛ زیرا دختران در چنین مدارسی با بدحجابی توجه دیگران را به خود جلب میکنند و دیگر حوصله درس خواندن و درس گوش دادن ندارند و تمام حواسشان به لباس و نوع پوشش است. دیگر روح مطالعه و تحقیق در آنها خاموش شده است و افت تحصیلی پیدا میکنند.
● پیامدهای اجتماعی
▪ تضعیف باورها و اعتقادات دینی در جامعه
جامعهای که در سطح بالایی از باورها و اعتقادات دینی باشد از ایمان کاملی برخوردار است و در سایه ایمان، آن جامعه نسبت به بسیاری از آسیبها مصون است و دشمنان نمیتوانند در صفوف آنها رخنه کرده و نقشههای آنان نقش بر آب میشود. جامعهای که دل به خدا سپرده و سرانجام زندگی را رسیدن به خالق خود میداند حاضر نیست دل به دیگری سپارد و عقاید خود را متزلزل کند. زنان نیز در چنین جامعهای زمانی که از اعتقادات عمیق و باورهای استوار برخوردار باشند حاضر نمیشوند برای چند روزه دنیا خود را مزین به زینتهای زودگذر و دنیایی کنند و در پرتو آن عقاید دیگران را متزلزل و خود نیز زمینهساز فساد در جامعه شوند؛ زیرا با بدحجابی چشمهای هوسآلود را متوجه خود میسازند و پایههای ایمانی مردم را سست و جامعه به فساد کشیده میشود و «هیچ راهی برای امریکا و ابرقدرتها بهتر از این نیست که بدون جنگ و کشتار و بدون اینکه پولی خرج کنند و حساسیتی ایجاد نمایند، ایمان را از دلهای مردم بدزدند و بزدایند این کار به سادگی انجام میشود با فیلمها، نمایشنامهها و چیزهایی از این قبیل به نام پیشرفت علم و... هیچ راهی بهتر و موفقتر از این وجود ندارد.» و خود میدانیم که باورها و ایمانهای راسخ نقش بهسزایی در بالندگی زندگی یک جامعه ایفا میکنند و زمانی که ایمان یک جامعه به سستی گراید راههای نفوذ دشمن و به انحراف کشیدن آن جامعه به راحتی صورت میپذیرد.
▪ ایجاد ناامنی و سلب آرامش
امنیت رهآوردی است که در سایه سلامت یک جامعه به جامعه اهدا میشود و جامعهای پویا خواهد بود که افراد آن در تمامی ابعاد از امنیت لازم برخوردار باشند. بخش قابل توجهی از امنیت به عهده زنان است؛ زیرا با حفظ پوشش و رعایت حجاب و عفاف میتوانند سلامتی جامعه را تضمین کنند. اگر این امر مهم در جامعه رعایت نشود نه تنها آرامش را از خود بلکه از افراد دیگر نیز سلب کرده و زندگی در چنین جامعهای در معرض خطر قرار خواهد گرفت. بدحجابی و رعایت نکردن پوشش ابتدا فعالیتهای خود فرد، سپس فعالیتهای اجتماع را به سستی میکشاند و جامعه را از وظیفهای که بر دوش افراد آن محول شده است باز میستاند. اما اگر زن رعایت پوشش و حجاب کامل را داشته باشد در سایه آن میتواند وظیفهای را که جامعه به او سپرده است به خوبی انجام دهد و بستر مناسبی برای فعالیتهای افراد جامعه به وجود آورد.
در جامعهای که بدحجابی رواج پیدا کند چشم و همچشمیها و ارائه هرچه بهتر زینت کردن خود تمامی نخواهد داشت و زنان آن سعی میکنند به گونههای زیباتری خود را ارائه دهند تا چشمان بیشتری را متوجه خود سازند و در معرض دیدگان همگان قرار گیرند و این امر تمامی نخواهد داشت تا جایی که تمام افراد جامعه را آلوده سازد و در سایه این آلودهسازی است که ناامنی نهتنها دامان خود بدحجاب را میگیرد بلکه خیلی سریع اجتماع را به ناامنی سوق میدهد و جامعه را از فعالیتهای سالم باز میدارد.
آرامش و امنیت والاترین نعمتی است که خداوند به جامعهای عنایت میفرماید و میتوان گفت اگر جامعهای آرامش و امنیت نداشته باشد به یک معنی هیچ چیز ندارد و اگر امنیت داشته باشد همه چیز دارد. در سایه امنیت است که سلامت جسمی و روحی روانی جامعه حفظ میشود و در سایه امنیت است که خلاقیت و نوآوری در جامعه بروز میکند.
باید گفت زنان بدحجاب نمیدانند که با بدحجابی خود چه ضربههای خانمانبراندازی بر پیکره جامعه وارد میسازند که جبرانناپذیر است.
▪ هویتزدایی
هویت و شخصیت زن در گرو منش و روش زندگی در جامعه است اگر زن با بدحجابی بازیچه هوسهای هوسآلودان و شهوتپرستان قرار گیرد کمکم آن شخصیت واقعی خود را از دست میدهد و دیگر نمیتواند حافظ آرمان مکتب خویش باشد بلکه درصدد برآوردن امیال و هوسهای بلهوسان و عشقبازی عشقبازان قرار میگیرد و جامعهای که به چنین سمت و سویی گرایش پیدا کرد یعنی افراد آن بیهویتی را به متن زندگی کشاندند بازگرداندن آن به هویت اصلی خویش بسیار دشوار است و جامعهای که زنان آن هویت خویش را از دست دادند مردان نیز در پی آن هویت خویش را از دست میدهند و جامعه فشل میشود و به سستی میگراید و دیگر جامعهای پویا و کارآمد نخواهد بود. آری آنانکه با بدحجابی هویت خود را از دست میدهند و شخصیت خود را آماج حملات هوسبازان قرار میدهند ضربه محکمی بر پیکر جامعه وارد میسازند و شهوتپرستی و مظاهر فسق و بیعفتی را در جامعه رواج میدهند و نابخردانه جامعه را از فعالیتهای سالم باز میستانند و در نتیجه چنین جامعهای نمیتواند قانون خدا و عقل را حکم کند و خلاصه جامعه را به سوی دینگریزی سوق میدهد.
بنابراین بسیاری از کجرویهای گوناگون اجتماعی مانند مدگرایی، ناسازگاریها، شورشها و درگیریهای خیابانی، ناهمنوایی اجتماعی، آزارهای جنسی و... از بدحجابی و بیهویتی اجتماعی سرچشمه میگیرند و بدحجابی زمینهساز و پیشزمینه بسیاری از این انحرافات و آسیبهای اجتماعی خواهد بود.
زنان فاقد شخصیت و بدحجابی که به نمودهای ظاهری و تحمل و تنوع میپردازند و به سراغ اسباب آرایش و زیورآلات جالبتر و کفش و لباس شیکتر میپردازند از آن قشر زنانی هستند که از سرمایههای معنوی محرومند و جمال معنوی برای آنان نامفهوم است. اینان کمبود خویش را بدینگونه جبران میکنند و عطش شخصیتیابی را از این طریق فرو مینشانند.
آری بدحجابی ارزشهای راستین دختران را تحت الشعاع ظواهر جنسیشان قرار میدهد و آنان را فدای هرزگیها و هوسرانیهای شیادان میسازد. بدحجابی ارزش زن را از بین میبرد و او را تا حد یک کالا پست میکند زنی که تن و اندام خود را در معرض دید همگان میگذارد و آنچه را که به جنسیت او مربوط میشود به کوچه و بازار میکشد، در حقیقت میخواهد با تکیه بر «زنانگی» خویش، جای خود را در جامعه باز کند نه با تکیه بر «انسانیت» خویش، در واقع او بدین ترتیب اعلام میکند که آنچه برای او اصل است «زن بودن» اوست نه انسان بودن و نه اندیشه و لیاقت و کارایی او، چنین زنی قبل از هر چیز اسیر خود است، او به مغازهداری شبیه است که دائماً در فکر تزیین و تغییر دکوراسیون ویترین مغازه است.
▪ ترویج رذایل اخلاقی
بدحجابی علاوه بر اینکه خود یک ناهنجار اجتماعی و جامعه را به بیبند و باری میکشد خود نیز زمینهساز بسیاری از زشتیهای اخلاقی است. آنگاه که پوشش از سر برداشته شود مسائل اخلاقی دیگر هم از جامعه رخت برمیبندد. بدلباسی، بداخلاقی به دنبال دارد چنانچه مدپرستی هواپرستی در پی دارد. جامعهای که هر روز مد جدیدی را به شکلهای گوناگون بپذیرد باید دانست که دچار بسیاری از بیماریهای اخلاقی خواهد شد. بیماریهایی چون غرور و تکبر و عصیان و قساوت قلب و... و هرگاه جامعهای نسبت به گناه جسارت پیدا کرد و مفاسد و معاصی رواج پیدا کرد گناه دیگر آن زشتی خود را از دست میدهد و این خود گناه بزرگتری است. یعنی جامعهای که گناه را گناه نداند به خاطر رواج زیاد آن و همگانی شدن آن جامعه در سقوط قرار خواهد گرفت.
بنابراین بدحجابی قبح و زشتی گناه را از بین میبرد و باعث رواج دیگر گناهان میشود. در روایتی امام صادق(ع) میفرماید:
وَ لا یَحْمِلُکَ عَلَی الْعُجْبِ وَ الرِّیا وَ التَّزیینَ وَ التَّفاخُرِ وَ الْخُیَلاءِ فَاِنَّها مِن آفاتِ الدِّینِ وَ مُورِثُهُ الْقَسْوَةُ فِی الْقَلْبِ.
لباست لباسی نباشد که تو را به گناه خودپسندی، ریا و آراسته نشان دادن، مباهات به دیگران فخرفروشی و تکبر آلوده کند که تمام اینها از آفات دین و موجب سختی دل است.
یکی دیگر از گناهان گمان بد بردن به افراد است. دختران و زنانی که با بدحجابی وارد جامعه میشوند. از آنجا که پوشش، نشانهای از ترس از خدا و آتش جهنم دارد. با حجاب، با حجابش پایبندی خود را نسبت به احکام الهی به نحوی ابراز داشته است و از آن طرف بدحجاب با پوشش نامناسب و به راحتی احکام الهی را زیر پا میگذارد و بیمبالاتی خود را نسبت به موازین اسلامی اعلام میدارد. پس زنان پاکدامن و با عفاف باید کاری کنند که مورد تهمت قرار نگیرند و در قرآن آمده است اگر کسی به آنان تهمت بزند مورد عذاب الهی قرار خواهند گرفت.
إِنَّ الَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ. (نور: ۲۳)
زنان پاکدامن و دور از هر آلودگی و با ایمان را مورد تهمت قرار ندهید و اگر کسی چنین کند در دنیا و آخرت لعنت شده و عذاب بزرگی برای آنهاست.
▪ کمرنگ شدن حضور زنان در جامعه
در آنجا که اندام زنان با آرایه و پیرایهها هوسآفرین و هیجانبار خواهد بود و با آراستن خود زیباییهای خود را به گونهای دیگر جلوه میدهند و از سوی دیگر زن در برخی جوامع در عرصههای گوناگون فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و سیاسی و... شرکت دارد و سهم بهسزایی در فعالیتهای اجتماعی دارد. بنابراین حضور زنان در جامعه امری انکارکردنی نیست و روز به روز به فعالیتهای خود افزوده و دوش به دوش مردان در تمامی زمینهها به فعالیت مشغول هستند. حال باید دید آیا پوشش او میتواند در حضورش در جامعه تأثیر داشته باشد یا خیر؟ پاسخ بسیار روشن است؛ زیرا اسلام همانگونه که به اختلاط مرد و زن نامحرم هشدار داده و آنان را از پیامدهای بد و زشت آن بازداشته است. همچنین به پوشش و حجاب او توجه خاصی داشته است تا حضور او را در جامعه حفظ و سلامت نفسانی جامعه را تضمین کند.
زنانی که با بدحجابی در جامعه حضور پیدا میکنند فکر و ذکرشان در محل کار خود خودآرایی و خودنمایی است و تمرکز فکری لازم را در محل کار خود از دست میدهند درحالیکه لازمه انجام کار و تلاش جدی این است که در محل کار حضور قلب و تمرکز حواس داشته باشد و از آنچه که باعث عدم تمرکز حواس میشود خودداری کرد و او با بدحجابی و آرایش خود نهتنها به کار جدی خود نمیپردازد بلکه نیروی کارآمد جوان را نیز دچار سستی و رکود میسازد و اینجاست که چرخه فعالیت کاری جامعه را به کندی رهنمون میسازد.
و از طرفی اگر جامعهای زنان آن پوشش لازم را رعایت نکنند خانوادههایی که از غیرت دینی بالایی برخوردارند از حضور دختران و زنان خود در چنین جامعهای نگران هستند و نخواهند گذاشت هیچگونه فعالیتی داشته باشند و یا فعالیتی بسیار کمرنگ داشته باشند. اینجاست که جامعه ضرر خواهد کرد و بخش بزرگی از افراد جامعه حضور کمرنگتر در فعالیتها در تمام زمینه خواهند داشت.
به هم زدن تنظیم روابط جنسی و عاطفی
پوشش و حجاب نهتنها باعث سلامت اخلاقی جامعه و پایبندی به هنجارهای دینی میشود بلکه زمینه بروز و شکلگیری بزهکاریهای جنسی را به حداقل ممکن میرساند و به نوبه خود اعضای جامعه را به سوی تشکیل خانواده، تنظیم روابط جنسی، عاطفی و قاعدهمند کردن آن سوق میدهد.
حجاب باعث میشود نوعی فاصلهای اجتماعی محفوظ بماند و رعایت شود یعنی هر کس نمیتواند با دیگران هر نوع تعاملی را برقرار سازد. لذا پوشش، تعاملها را الگودار و معنادار میکند. همین ویژگی مانع نزدیک شدن غریبهها و ارتباط جنسی میشود. افراد جامعه از بزرگترین نعمت یعنی آزادی بیشتر برخوردار خواهند شد؛ زیرا آنها مطمئن میشوند که هر یک از اعضای خانواده با این پوشش با زبان بیزبانی میگویند ما اجازه نخواهیم داد به حریم شخصی و خصوصی ما نزدیک شوید. ما آزادیم و خود باید در روابط نزدیک تصمیم بگیریم. بنابراین اگر افراد پاک و پاکدامن در جامعه سالم میخواهیم، باید زنان ما پوشش را کاملاً رعایت کنند. چنانچه امیر بیان و مولای کلام در نهجالبلاغه به دُردانهاش امام حسین(ع) میفرماید: «وَاکْفُفْ عَلَیْهِنَّ مِنْ اَبْصارِهِنَّ بِحِجابِکَ اِیّاهُنَّ فَاِنَّ شِدَّةَ الْحِجابِ اَبْقی عَلَیْهِنَّ؛ از راه حجاب و پوشش بانوان آنها را بپوشان چراکه رعایت حجاب به طور جدی و محکم زنان را به طور سالمتر و پاکتر حفظ خواهد کرد».
▪ در معرض آزار جنسی
جامعهای که زنان و دختران با پوشش نامناسبی در فعالیتهای اجتماعی حضور پیدا کنند جوانان و مردان بزهکار را آزادی خاصی داده و به آنان اجازه خواهند داد تا به حریم آنان تجاوز و مورد اذیت و آزار خود قرار دهند. بسیاری از ناهنجاریهای جامعه نقطه شروعش از مزاحمتها و بیاحترامیهایی است که افراد جامعه به یکدیگر میکنند و بدحجابی زمینهساز این مزاحمتها است تا جایی که دختران خود با پوشش مناسبی در جامعه حضور پیدا نمیکنند. بلکه با پوششهای زننده و گاه بسیار تهییج کننده در جامعه خود را ارائه مینمایند تا شاید نگاههای آلوده بیشتری را به خود جلب کنند و از طریق آن حسن برتریجویی و زیباییطلبی را به نحوی در خود ارضا کنند و این سری بیشتر نیست و عاقبت پشیمان خواهند شد که دیگر راه بازگشت نخواهند داشت. چنانچه خدا در قرآن کریم به پیامبر(ص) فرمود:
یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِّأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَی أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا. (احزاب: ۵۹)
ای پیامبر به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو پوششهای خود را بر خود فروتر گیرند این برای آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند [به احتیاط] نزدیکتر است و خدا آمرزنده مهربان است.
پس جامعهای که بخواهد از ثبات امنیتی بیشتری برخوردار باشد و از ناهنجاریها به دور باشد. باید خود را از عواملی که باعث ناهنجاری و بزه میشود دور نگه دارد و حجاب بهترین وسیلهای است تا زنان و دختران ما مورد اذیت و آزار قرار نگیرند و خود را در معرض آزار جنسی قرار ندهند.
جلب نگاههای آلوده (هوسآلود)
خداوند به پیامبر اعظم(ص) دستور داد:
یکی از غرایزی که خداوند در آدمی قرار داده شهوت است. شهوتی که باعث بقای نسل و ساماندهی زندگی و حیات میشود. آرامش و آسایش را در جامعه به ارمغان میآورد و آثار بسیار مطلوبی در جامعه به ارمغان خواهد آورد. اگر از سیر اصلی خود منحرف شود و در سمت و سویی دیگر قرار گیرد آثار بسیار بدی برای فرد و جامعه دارد یکی از مسائلی که غریزه شهوت را از سیر خود منحرف میسازد، بدحجابی است زنان باید با حجاب خود نگاههای هوسآلود مردان هوسپرست را به خود جلب میکنند و آتش شهوت را در دل مردان بوالهوس شعلهور میسازند. به خصوص در جامعهای که بیشترین افراد آن جامعه را جوانان تشکیل میدهند. نگاههای شیطانی به سوی دختران بزککرده و بدحجاب با تیرهای زهرآگین آنها را نشانه میروند اینجاست که چشمچرانیها شروع میشود و در پی آن جامعه را به فساد و تباهی رهنمون میسازند.
آری در جامعهای که چشمچرانی بر اثر بدحجابی دختران و زنان رواج پیدا کند. درب ورودی بسیاری از گناهان به روی آن جامعه باز خواهد شد و سرانجام جوانان چشمچران بر اثر این گناه خانمانسوز زندگی بسیاری از دختران معصوم و سادهلوح را بر باد میدهند و آبروی خانوادهای آبرومند را در جامعه اسلامی به ارزانی میفروشند و زندگیها را سست و سرمایه عفت و پاکی را از جامعه بیرون میکنند و به فرموده امام صادق(ع) حسرتهای طولانی بر دلها میگذارند.
النَّظَرُ سَهْمٌ مِنْ سَهامِ اِبْلِیس مَسْموُمٌ وَ کَمْ مِنْ نَظْرَةٍ اوُرِثَتْ حَسْرَةً طَویلةً.
نگاه تیری از تیرهای زهرآگین شیطان است. چهبسا یک نگاه حسرت طولانی در پی دارد.
▪ اختلالات روحی و روانی
از آثار و پیامدهای ناگوار بدحجابی در جامعه ایجاد اختلال روحی و روانی در افراد آن جامعه است. برخی از دختران و زنان بر اساس نیاز ذاتی خود برای جلب رضایت محیط و توجه بیشتر بینندگان به خودآرایی و جلوهگری و ارائه پوشش غیر متعارف پرداخته و افکار خود را در بعد تمایلات و تخیلات موهوم تقویت میکنند. بنابراین فرایند پوشش و حجاب ناقص بر پیکر جامعه فشارهای فراوانی در جهت روح و روان شخصیت افراد وارد میسازد. چنین افرادی همیشه در پی آنند که خود را به گونهای ارائه دهند که افکار و نگاههای آلوده و هوسانگیز را به خود جلب کنند و شخصیت خود را همگون با خواستههای دیگران قرار دهند. اینجاست که افراد جامعه ثبات روحی و روانی خود را از دست میدهند و در تصاحب دیگران قرار میگیرند. آنگاه که در ظاهر در تملک دیگران قرار گرفت و اختیار هوس را از دست داد در پی آن دل به دیگران خواهد داد و در باطن عنان از کف خواهند داد و از ساحل نجات دور خواهند شد و امید و آرزو به یأس و ناامیدی خواهد گرایید به فرموده متفکر اسلامی آیتالله استاد شهید مطهری(ره):
روح بشر فوقالعاده تحریکپذیر است. اشتباه است که گمان میکنیم تحریکپذیری روح بشر محدود به حد خاصی است. و از آن پس آرام میگیرد همانطور که بشر در ناحیه ثروت و مقام از تصاحب ثروت و از تملک جاه و مقام سیر نمیشود و اشباع نمیگردد در امری جنس نیز چنین است. هیچ مردی از تصاحب زیبارویان و هیچ زنی از متوجه کردن مردان و تصاحب قلب آنان و بالاخره هیچ دلی از هوس سیر نمیشود. از طرفی تقاضای نامحدود خواه ناخواه انجامناشدنی است و همیشه مقرون است با نوعی احساس محرومیت و دست نیافتن به آرزوها که به نوبه خود منجر به اختلالات روحی و بیماریهای روانی میگردد. چرا در دنیای غرب این همه بیماریهای روانی زیاد شده است؟ علتش آزادی اخلاقی جنسی و تحریکات فراوان سکسی است که به وسیله جراید و مجلات و سینماها و تئاترها و محافل و مجالس رسمی و غیرسمی انجام میشود.
اگر بتوان با پوشش، الگوی مناسبی به جامعه ارائه داد به یک معنا سلطه آگاهانه به افراد جامعه پیدا خواهیم کرد و جامعه را از بیارادهگی و بیاختیاری نجات خواهیم داد. اما با بدحجابی به افراد جامعه اجازه خواهیم داد که هرگونه میخواهند برای پوشش خود تصمیم بگیرند و مدلهای متنوع را جایگزین کنند و دلها را به سمت و سوی انحرافات اجتماعی سوق دهند و در نتیجه اراده و اختیار از افراد جامعه گرفته میشود و جامعهای که از خود ارادهای نداشته باشد اختلالات روحی و بیماریهای روانی به سراغ آن خواهد آمد. بدحجابی زن در جامعه سبب نقش بازی کردن او در اسلوبها و مدلهای گوناگون میشود این اعمال او را به صورت موجودی بیاختیار و بیاراده به هر طرف میکشد و دیگر بر زندگیاش تسلط آگاهانه نخواهد داشت. در زندگی و اعمال خود نظر دیگران را ترجیح میدهد که برای جلوگیری از این امور منفی حجاب بهترین درمان میباشد.
▪ تزلزل نهاد خانواده
یکی از مقدسترین پیوند زناشویی و تشکیل نهاد خانواده است. برای ثبات و پایداری این نهاد مهمترین عامل عفت و حجاب خانوادگی است اگر زن لذتهای جنسی خود را از محیط خانواده بیرون نبرد و به دستورات اسلام کوشا باشد محیط خانه سالم و آرامبخش خواهد بود ولی اگر زنان جامعه عفت را رعایت نکنند و لذتهای جنسی و خودنماییها را به بیرون منزل بکشانند چنین زنانی مورد نگاههای هوسآلود نامحرمان قرار خواهند گرفت و ناخواسته عامل پاشیدگی و تیرگی روابط کانون خانواده خواهند شد.
در محکمهای قضایی وقتی اختلافات زن و شوهر را ریشهیابی میکنیم میشود گفت بسیاری از ناسازگاریها به خاطر رعایت نکردن حفظ حجاب است، آنگاه که زن با آرایش و بدحجابی در جامعه ظاهر میشود چشمها او را نشانه میروند و او هم دلباخته و فریفته چشمچرانان میشود و کمکم از نگاههای شوهرش لذت نمیبرد و از او سرد میشود و سرانجام باعث جدایی میگردد. گاهی همین امر از طرف شوهر صورت میگیرد. بر اثر چشمچرانی و نگاههای هوسآلود به دختران و زنان بدحجاب نسبت به همسرش دلسرد شده لذتها و محبتهایش در بیرون از خانه صرف میشود و اینجاست که مبنای ناسازگاری با همسرش شروع میشود و تیرگی بر کانون خانواده سایه میافکند.
بنابراین برای حفظ نظام خانواده و به وجود آوردن محیطی سالم و فرزندان پاک ضروری است حجاب رعایت شود و بالاترین امنیت که امنیت ناموسی است در خانه حاکم باشد و از طرفی بدیهی است اگر خانواده سالم باشد و پوشش را رعایت کند جامعه که از اجتماع خانوادهها تشکیل شده سالم و پایدار خواهد ماند. در جامعهای که بیشتر اعضای آن را جوانان تشکیل میدهند باید نسبت به این فرایند حساستر باشند؛ زیرا جوانان در برابر مناظر شهوتانگیز و تهییجکننده زودتر تحریک میشوند و چنین مناظری عامل مهمی در سوق دادن جوانان به فساد خواهد شد. در نتیجه نیروی فعال اجتماع یعنی جوان در راههای فساد و تباهی کشانده میشوند و به جامعه ضربه سختی از جهات اقتصادی، اجتماعی و اخلاقی وارد خواهد شد که جبرانناپذیر خواهد بود.
«آمارهای قطعی و مستند نشان میدهد که با افزایش بیحجابی و بدحجابی در جهان طلاق و همگسیختگی زندگی زناشویی در دنیا به طور مدام بالا رفته است. چراکه «هر آنچه دیده بیند دل کند یاد» و هر چه «دل» در اینجا یعنی هوسهای سرکش بخواهد به هر قیمتی باشد به دنبال آن میرود و به این ترتیب هر روز دل به دلبری میبندد و با دیگری وداع میگوید».
محمد حسین درافشان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست