شنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 11 May, 2024
مجله ویستا

رژه همافران در مدرسه رفاه


رژه همافران در مدرسه رفاه

همافران از آغاز شدت گرفتن سیر انقلاب اسلامی , تحركاتی كرده بودند و نارضایتی آنان و نیز همدلی های شان با انقلابیون مشهود بود آنان از پاییز ۱۳۵۷, در پایگاه های خود, علیه رژیم پهلوی تظاهرات و راهپیمایی و نسبت به عملكرد رژیم پهلوی اعتراض می كردند در دی ۱۳۵۷, چند تظاهرات گسترده توسط آنان صورت گرفت و اخبار این تظاهرات ها بلافاصله در مطبوعات انعكاس پیدا كرد, ولی ستاد بزرگ ارتشتاران , همواره آن تظاهرات را تكذیب و اعلام می كرد كه چنین تظاهراتی صورت نگرفته است

● همافران چه کسانی بودند؟

همافران‌ افراد دیپلمه‌ای‌ بودند كه‌ در سال‌های‌ پایانی‌ رژیم‌ پهلوی‌ و به‌ منظور تشكیل‌كادر فنی‌ پیشرفته‌ برای‌ نیروی‌ هوایی‌ با شرایط‌ خاص‌ و حقوِ و مزایای‌ قابل‌ توجه‌ ومكفی‌ پذیرفته‌ شده‌ بودند، ولی‌ در برابر مقررات‌ استخدام‌ نباید به‌ درجه‌ی‌ افسری‌ نائل‌شوند. آنان‌ بعد از استخدام‌ و طی‌ دوره‌های‌ آموزشی‌ در ایران‌ و نیز آمریكا و گذشت‌مدتی‌ از تعهدات‌شان‌، دیگر حاضر به‌ خدمت‌ در نیروی‌ هوایی‌ نبودند؛ چرا كه‌ به‌ علت‌تخصص‌هایی‌ كه‌ داشتند، می‌توانستند به‌ خوبی‌ جذب‌ بازار كار آزاد شوند و در بخش‌خصوصی‌ به‌ فعالیت‌ بپردازند و از درآمد بیش‌تری‌ نیز بهره‌مند شوند. گروهی‌ از آنان‌ نیزخواستار از میان‌ برداشته‌ شدن‌ مانع‌ ترفیعات‌ خودشان‌ بودند تا به‌ درجه‌ی‌ افسری‌ نائل‌شوند، چرا كه‌ تبعیض‌ آشكار میان‌ آنان‌ و نظامیان‌ وجود داشت‌. نیروی‌ هوایی‌ در برابرقبول‌ چنین‌ خواست‌هایی‌ مقاومت‌ می‌كرد؛ چرا كه‌ در صورت‌ قبول‌ این‌ خواست‌هااداره‌ی‌ امور فنی‌ كه‌ همافران‌ عهده‌دار آن‌ بودند، با اختلال‌ مواجه‌ می‌شد و از طرف‌ دیگرنیز نیروی‌ هوایی‌ توانایی‌ و نیز ظرفیت‌ جذب‌ افسر را نداشت‌. این‌ عوامل‌ باعث‌ ایجادنارضایتی‌ نزد همافران‌ شده‌ بود. آنان‌ با توجه‌ به‌ ارتباطاتی‌ كه‌ با مراكز آموزشی‌ از جمله‌دانشگاه‌ها داشتند، در جریان‌ انقلاب‌ قرار گرفته‌ بودند و نارضایتی‌های‌شان‌ از ارتش‌ نیزمزید بر علت‌ شده‌ بود. به‌ این‌ خاطر بود كه‌ سران‌ ارتش‌ به‌ویژه‌، نیروی‌ هوایی‌ از آنان‌هراسان‌ بودند.

همافران‌ از آغاز شدت‌ گرفتن‌ سیر انقلاب‌ اسلامی‌، تحركاتی‌ كرده‌ بودند و نارضایتی‌آنان‌ و نیز همدلی‌های‌شان‌ با انقلابیون‌ مشهود بود. آنان‌ از پاییز ۱۳۵۷، در پایگاه‌های‌خود، علیه‌ رژیم‌ پهلوی‌ تظاهرات‌ و راهپیمایی‌ و نسبت‌ به‌ عملكرد رژیم‌ پهلوی‌ اعتراض‌می‌كردند. در دی‌ ۱۳۵۷، چند تظاهرات‌ گسترده‌ توسط‌ آنان‌ صورت‌ گرفت‌ و اخبار این‌تظاهرات‌ها بلافاصله‌ در مطبوعات‌ انعكاس‌ پیدا كرد، ولی‌ ستاد بزرگ‌ ارتشتاران‌، همواره‌آن‌ تظاهرات‌ را تكذیب‌ و اعلام‌ می‌كرد كه‌ چنین‌ تظاهراتی‌ صورت‌ نگرفته‌ است‌، ولی‌ باوجود این‌ تكذیب‌ها، تظاهرات‌ و راهپیمایی‌ همافران‌ همچنان‌ تداوم‌ داشت‌.

این‌ تظاهرات‌ها باعث‌ شد تا ستاد بزرگ‌ ارتشتاران‌ با اعزام‌ هیأت‌هایی‌، موضوع‌ رابررسی‌ كند.

هیأت‌های‌ اعزامی‌، پس‌ از بازرسی‌ از پایگاه‌ها، وجود اعتراضات‌ را تأیید كردند ومتعاقب‌ آن‌، تعدادی‌ از همافران‌ بازداشت‌ یا به‌ پایگاه‌های‌ دیگر تبعید شدند؛ از جمله‌۴۵۰ نفر از همافران‌ پایگاه‌ شاهرخی‌ همدان‌، به‌ تبریز منتقل‌ شدند و تعدادی‌ از همافران‌پایگاه‌های‌ اصفهان‌ و شیراز نیز به‌ خاش‌ تبعید شدند. این‌ اقدامات‌ موجب‌ تحریك‌دیگر پایگاه‌های‌ همافران‌ شد. در سی‌ام‌ دی‌ ماه‌، پایگاه‌ نیروی‌ هوایی‌ بندرعباس‌ شاهدراهپیمایی‌ گسترده‌ی‌ همافران‌ بود. آنانكه‌ به‌ نشانه‌ی‌ همبستگی‌ با همافران‌ شاهرخی‌همدان‌، وحدتی‌ و... تظاهرات‌ كرده‌ بودند، قطعنامه‌ای‌ را در هفت‌ بند صادر كردند كه‌ درآن‌ تصریح‌ شده‌ بود:

«۱) همافران‌ پایگاه‌ هوایی‌ بندرعباس‌ با ملت‌ ایران‌ و همافران‌ شاهرخی‌ همدان‌ ووحدتی‌ اعلام‌ همبستگی‌ می‌كنند.

۲) از دستورات‌ علیه‌ مردم‌ و به‌ نفع‌ دستگاه‌ طاغوت‌ حمایت‌ نمی‌كنیم‌.

۳) احتیاجی‌ به‌ مستشاران‌ نظامی‌ آمریكا نداریم‌.

۴) زیر بار كودتای‌ نظامی‌ نمی‌رویم‌.

۵) هر فرماندهی‌ كه‌ قصد كودتای‌ نظامی‌ داشته‌ باشد، اول‌ خودش‌ و بعدطرفدارانش‌ كشته‌ خواهند شد.

۶) مستشاران‌ آمریكایی‌ باید از پایگاه‌ هوایی‌ بندرعباس‌ اخراج‌ شوند.

۷) مأموران‌ ساواك‌ هر چه‌ زودتر باید از پایگاه‌ هوایی‌ بندرعباس‌ تخلیه‌شوند.»

این‌ موضوع‌، نگرانی‌ بیش‌ از پیش‌ عوامل‌ رژیم‌ پهلوی‌ را برانگیخت‌. ژنرال‌ هایزر كه‌آن‌روزها سران‌ نیروهای‌ نظامی‌ را در كمیته‌ای‌ موسوم‌ به‌ كمیته‌ی‌ بحران‌ جمع‌ كرده‌ بود،در این‌ زمینه‌ می‌گوید:

«... خیلی‌ بد به‌ نظر می‌رسید كه‌ تمام‌ این‌ مشكلات‌ و مسائل‌ داشت‌ در نیروی‌هوایی‌ اتفاِ می‌افتاد، درست‌ در جایی‌ كه‌ ما كمترین‌ انتظار را داشتیم‌. زیرا آنهاتحصیلكرده‌ی‌ آمریكا و نیز تحصیلكرده‌ترین‌ بخش‌ بودند.»

این‌ تظاهرات‌ هر روز شدت‌ پیدا می‌كرد و چون‌ آنان‌ در حساس‌ترین‌ بخش‌ نیروی‌هوایی‌ـ تعمیر و تجهیز ادوات‌ ـ بودند، هراس‌ عوامل‌ رژیم‌ از اقدامات‌ آنان‌ بیشتر بود.تیمسار ربیعی‌ در این‌ زمینه‌ در كمیته‌ی‌ بحران‌ قول‌ داد كه‌ افراد مظنون‌ را از پایگاه‌ها تخلیه‌خواهد كرد، ولی‌ این‌ امر به‌ نظر هایزر: «قمار خطرناكی‌ بود چرا كه‌ اقدام‌ تنبیهی‌، علیه‌چند تن‌ می‌توانست‌ به‌ همبستگی‌ آنان‌ و شورش‌ همگی‌ آنان‌ بینجامد؛» ولی‌ عوامل‌نظامی‌ براساس‌ گزارش‌ ربیعی‌، پایگاه‌های‌ اصفهان‌، بوشهر، پایگاه‌ سوم‌ و تهران‌ راگرفتند و تعدادی‌ از همافران‌ آن‌ پایگاه‌ها را به‌ تهران‌ آوردند. این‌ امر باعث‌ بروز شایعاتی‌در كشور شد. روزنامه‌ها و جراید خبر دادند كه‌ تعداد زیادی‌ از همافران‌ تیرباران‌ شدند واین‌ امر بر هراس‌ همافران‌ و نیز تشدید همبستگی‌ آنان‌ افزود. ژنرال‌ قره‌باغی‌ ـ رئیس‌ستاد بزرگ‌ وقت‌ ارتشتاران‌ ـ مجبور شد در این‌ زمینه‌، گفت‌وگویی‌ مطبوعاتی‌ ترتیب‌ دهدو آن‌ را تكذیب‌ كند.

شاپور بختیار نیز با حضور در مجلس‌ سنا اعلام‌ كرد: «من‌ به‌ خدا قسم‌ می‌خورم‌ كه‌هنوز یك‌ نفر هم‌ از همافران‌ محاكمه‌ نشده‌ است‌.»

ولی‌ با وجود این‌ مصاحبه‌ها، فشار افكار عمومی‌ در این‌ زمینه‌ زیاد بود و هر روزشایعاتی‌ در این‌باره‌ منتشر می‌شد كه‌ باعث‌ تشدید همبستگی‌ همافران‌ می‌شد و به‌ تبع‌آن‌، بدنه‌ی‌ ارتش‌ نیز تحت‌ تأثیر قرار می‌گرفت‌. این‌ عوامل‌ موجب‌ شد تا تیمسار ربیعی‌ضمن‌ دیدار با همافران‌، آنان‌ را به‌ ادامه‌ی‌ خدمت‌ و پرهیز از تظاهرات‌ ترغیب‌ كند.

ولی‌ همافران‌ همچنان‌ به‌ فعالیت‌های‌ اعتراضی‌ خودشان‌ تداوم‌ می‌دادند. در چهارم‌بهمن‌ماه‌ ۱۳۵۷، چندهزار نفر از افسران‌، همافران‌ و درجه‌داران‌ نیروی‌ هوایی‌ همراه‌گروه‌های‌ دیگر از مردم‌ به‌ منزل‌ آیت‌الله طالقانی‌ رفتند و حمایت‌ خود را از امام‌ خمینی‌اعلام‌ كردند. آنان‌ در حالی‌ كه‌ فریاد می‌كشیدند: «ما پرسنل‌ هوایی‌ هستیم‌ـ ما منتظرخمینی‌ هستیم‌...»، وارد خیابان‌ شاهرضا شدند و وقتی‌ با حمله‌ی‌ نظامیان‌ مواجه‌ شدند،به‌ صورت‌ منظم‌ روی‌ زمین‌ نشستند و عوامل‌ نظامی‌ مجبور شدند راه‌ را برای‌ عبور آنان‌باز كنند. آنان‌ در حالی‌ كه‌ لباس‌ فرم‌ نیروی‌ هوایی‌ بر تن‌ داشتند، قطعنامه‌ای‌ را در شش‌ماده‌ قرائت‌ كردند و در آن‌، حمایت‌ خود را از امام‌ خمینی‌ اعلام‌ كردند. در این‌ تظاهرات‌،نمایندگانی‌ از پادگان‌ شماره‌ی‌ ۳، پایگاه‌ یكم‌ ترابری‌، پایگاه‌ یكم‌ شكاری‌، پدافند هوایی‌،فرماندهی‌ آموزش‌ هوایی‌ و قصر فیروزه‌ انتخاب‌ شدند و برای‌ دیدار با آیت‌الله طالقانی‌به‌ منزل‌ وی‌ رفتند. آنان‌ همچنین‌ در قطعنامه‌ی‌ خود و نیز شعارهای‌ خودشان‌، ضمن‌جدایی‌ از «ارتش‌ طاغوت‌»، «پیوستگی‌ خود را به‌ ملت‌» اعلام‌ كردند و با تكرار شعار: «به‌فرمان‌ خمینی‌، نظامیان‌ ملی‌، از طاغوت‌ گسستیم‌، به‌ ملت‌ پیوستیم‌»، هدف‌ خود از این‌تظاهرات‌ را اعلام‌ كردند.

همزمان‌ در بوشهر نیز نزدیك‌ به‌ پنج‌ هزار نفر از افسران‌، درجه‌داران‌ و همافران‌نیروی‌ هوایی‌ در تظاهراتی‌ آرام‌ شركت‌ كردند و با صدور اطلاعیه‌ای‌، ضمن‌ اعلام‌همبستگی‌ با ملت‌، مخالفت‌ خود را با رژیم‌ پهلوی‌ اعلام‌ كردند. همافران‌ پایگاه‌ هشتم‌شكاری‌ اصفهان‌ نیز در هفتم‌ بهمن‌ماه‌، ضمن‌ برگزاری‌ تظاهرات‌، بیانیه‌ای‌ را صادر كردندكه‌ طی‌ آن‌، ضمن‌ اعلام‌ همبستگی‌ با ملت‌ ایران‌ و «رهبر سیاسی‌ و مذهبی‌ عالم‌ تشیع‌»ـامام‌ خمینی‌ ـ خواستار برقراری‌ حكومت‌ كامل‌ اسلامی‌ و خروج‌ مستشاران‌ آمریكایی‌ ازكشور شده‌ بودند. این‌ تظاهرات‌ تأثیر خود را بر بدنه‌ی‌ ارتش‌ گذاشته‌ بود، چرا كه‌گروه‌هایی‌ از ارتشیان‌ با صدور اعلامیه‌هایی‌، ضمن‌ حمایت‌ خود از همافران‌، پیوستن‌خود به‌ ملت‌ را اعلام‌ می‌كردند. از جمله‌ی‌ آن‌ گروه‌ها، افسران‌ و درجه‌داران‌ تیپ‌بیست‌ودوی‌ نوهد (نیروهای‌ ویژه‌ی‌ هوابرد) بودند كه‌ اعلامیه‌ای‌ در این‌ زمینه‌ صادركردند. در اعلامیه‌ی‌ آنان‌ قید شده‌ بود:

«ـ دستورات‌ و طرح‌های‌ ژنرال‌ هایزر برای‌ ما به‌ هیچ‌ وجه‌ قابل‌ قبول‌ نیست‌ و مااجرای‌ دستوراتی‌ را كه‌ از طریق‌ هیأت‌ استعمارگر آمریكایی‌ و برای‌ از بین‌ بردن‌انقلاب‌ اصیل‌ و مردمی‌ ملت‌ است‌، محكوم‌ می‌كنیم‌.

ـ دولت‌ غاصب‌ در تاریخ‌ ۴/۱۱/۵۷ عده‌ی‌ زیادی‌ از نظامیان‌ از جمله‌ گردان‌های‌۱۸۱ و ۱۵۴ از این‌ یگان‌ را برخلاف‌ میل‌ باطنی‌ آن‌ها در تظاهرات‌ ضد مردمی‌ وضد انقلاب‌ به‌ حمایت‌ مذبوحانه‌ از رژیم‌ پهلوی‌ ـ جبراً ـ شركت‌ داده‌ است‌ كه‌نشانه‌ی‌ بارزی‌ از خیانت‌ سرهنگ‌ ركنی‌ ـ فرمانده‌ تیپ‌ نوهد ـ است‌.

ـ گروه‌ كثیری‌ از افسران‌ و درجه‌داران‌ تیپ‌ بیست‌ و سه‌ نوهد پشتیبانی‌ خود را ازقطعنامه‌ی‌ ۱۷ ماده‌ای‌ روز عاشورا كه‌ به‌ تصویب‌ چند میلیون‌ ایرانی‌ اصیل‌رسیده‌ اعلام‌ می‌دارند. در خاتمه‌، بار دیگر همبستگی‌ كامل‌ خود را با ملت‌ ایران‌به‌وسیله‌ی‌ اعتصاب‌ غذا و نظایر آن‌ اعلام‌ و منتظر ورود نایب‌ الامام‌ خمینی‌هستیم‌.»

و به‌ این‌ گونه‌، همبستگی‌ خود را با انقلاب‌ اسلامی‌ اعلام‌ كردند.

همافران‌، مبارزات‌ خود علیه‌ رژیم‌ پهلوی‌ را تداوم‌ دادند و تا ورود امام‌ به‌ كشورهمچنان‌ در صحنه‌ بودند. بعد از ورود امام‌ به‌ كشور، بر این‌ گونه‌ اقدامات‌ همافران‌ افزوده‌شد. حضرت‌ امام‌ در سخنرانی‌ تاریخی‌ خود در بهشت‌زهرای‌ تهران‌، در بدو ورود به‌كشور، از همافران‌ و درجه‌داران‌ ارتش‌ به‌خاطر همراهی‌شان‌ در انقلاب‌ اسلامی‌ تشكركردند و فرمودند:

«و امّا تشكر می‌كنم‌ از این‌ قشرهایی‌ كه‌ متصل‌ شدند به‌ ملت‌. اینها آبروی‌خودشان‌ را، آبروی‌ كشورشان‌ را، آبروی‌ ملت‌شان‌ را حفظ‌ كردند. این‌ درجه‌دارها،همافرها، افسرهای‌ نیروی‌ هوایی‌، اینها همه‌ مورد تشكر و تمجید ما هستند وهمینطور آنهایی‌ كه‌ در اصفهان‌، در همدان‌ و در سایر جاها اینها تكلیف‌ شرعی‌،ملی‌، كشوری‌ خودشان‌ را دانستند و به‌ ملت‌ پیوستند و پشتیبانی‌ از نهضت‌اسلامی‌ ملت‌ را كردند، ما از آنها تشكر می‌كنیم‌...».

به‌ این‌ ترتیب‌، ضمن‌ تأیید اقدامات‌ آنان‌، آن‌ را تكلیف‌ شرعی‌ ایشان‌ دانستند.

پس‌ از آن‌ نیز همافران‌، به‌ راهپیمایی‌ها و تظاهرات‌ خود علیه‌ رژیم‌ پهلوی‌ تداوم‌دادند. از جمله‌ همافران‌ در چهاردهم‌ بهمن‌ماه‌، در شهرستان‌ بهبهان‌ تظاهرات‌ كردند وعلیه‌ رژیم‌ پهلوی‌ و در حمایت‌ از امام‌ خمینی‌ شعار دادند. یك‌ روز بعد، صدها تن‌ ازهمافران‌، به‌ دیدار امام‌ رفتند و وفاداری‌ خود را نسبت‌ به‌ انقلاب‌ و امام‌ اعلام‌ كردند. آنان‌در حالیكه‌ شعار: «ما همه‌ سرباز توایم‌ خمینی‌، گوش‌ به‌ فرمان‌ توایم‌ خمینی‌» سرمی‌دادند، حمایت‌ ]خود[ را از امام‌ اعلام‌ می‌كردند. خانواده‌های‌ همافران‌ دستگیرشده‌ نیز با حضور در تظاهرات‌ و راهپیمایی‌ها، خواستار آزادی‌ دستگیرشدگان‌ بودند. درروز شانزدهم‌ بهمن‌ماه‌، گروهی‌ از آنان‌ در كانون‌ وكلای‌ دادگستری‌ تجمع‌ كردند وخواستار آزادی‌ همافرانی‌ شدند كه‌ دستگیر شده‌ بودند. در این‌ تحصن‌، علاوه‌ برخانواده‌های‌ همافران‌، گروهی‌ از مردم‌، از جمله‌ كاركنان‌ برخی‌ نهادها و سازمان‌های‌دولتی‌ نیز شركت‌ داشتند. یكی‌ از اعضای‌ خانواده‌های‌ همافران‌، گزارشی‌ از وضعیت‌همافران‌ زندانی‌ ارائه‌ داد و گفت‌:

«تا آنجا كه‌ اطلاع‌ دارم‌ تاكنون‌ ۷۷۰ نفر از افسران‌ و همافران‌، درجه‌داران‌ و دیگرپرسنل‌ نیروی‌ هوایی‌ از پایگاه‌های‌ مختلف‌ نیروی‌ هوایی‌ دستگیر شده‌اند. آماراین‌ جمع‌، تعدادی‌ است‌ كه‌ از طرِ مختلف‌، توسط‌ خانواده‌های‌ بازداشت‌شدگان‌به‌ ما رسیده‌ است‌، به‌ طوری‌ كه‌ ما تحقیق‌ كرده‌ایم‌ گروه‌ بیش‌تری‌ كه‌ شایدتعدادشان‌ تا ۱۳۰۰ نفر می‌رسد نیز بازداشت‌ و زندانی‌ شده‌اند. از تعداددستگیرشدگانی‌ كه‌ ما اطلاع‌ داریم‌، ۱۳۶ نفر از پایگاه‌ هوایی‌ بوشهر، ۴۶۰ نفر ازپایگاه‌ شاهرخی‌ همدان‌، ۴۰ نفر از پایگاه‌ یكم‌ شكاری‌ تهران‌، ۵۷ نفر از پایگاه‌اصفهان‌ و بندرعباس‌، ۵۰ نفر از پایگاه‌های‌ شیراز، قصرفیروزه‌ی‌ تهران‌ و ۲۷ نفرنیز از پایگاه‌ دزفول‌ بوده‌اند.»

در همان‌ روز، تعدادی‌ از كارمندان‌ و كاركنان‌ وزارت‌ مسكن‌ و شهرسازی‌ در حالی‌ كه‌شعار: «پرسنل‌ هوایی‌، ارتش‌ ملی‌ ماست‌» را سر می‌دادند، به‌ حمایت‌ از همافران‌پرداختند.

روز نوزدهم‌ بهمن‌ ماه‌، اوج‌ فعالیت‌های‌ انقلابی‌ همافران‌ و پرسنل‌ نیروی‌ هوایی‌ بود.در آن‌ روز، ساعت‌ ده‌ صبح‌، صدها تن‌ از پرسنل‌ نظامی‌ نیروی‌ هوایی‌ و زمینی‌ ارتش‌ درحالیكه‌ به‌ لباس‌ و یونیفورم‌ نظامی‌ ملبس‌ بودند، به‌ مدرسه‌ی‌ رفاه‌ رفتند و با امام‌ دیداركردند. در این‌ دیدار كه‌ همافران‌ نیز همپای‌ همه‌ی‌ نیروهای‌ نظامی‌ شركت‌ داشتند،مراسم‌ ابراز وفاداری‌ به‌ امام‌ به‌ صورت‌ رژه‌ نظامی‌ انجام‌ گرفت‌. نیروها در حالیكه‌تصاویری‌ از امام‌ و مهندس‌ بازرگان‌ در دست‌ داشتند و پلاكاردهایی‌ با مضامین‌ حمایت‌ ازامام‌ حمل‌ می‌كردند، شعار می‌دادند: «ما قطره‌ای‌ از ارتش&#

منبع:کتاب دهه سرنوشت ساز،داود قاسم پور،صفحه (۱۹۵ تا ۲۰۸)


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.