دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
نبرد سخت برای زندگی
![نبرد سخت برای زندگی](/web/imgs/16/145/3ekys1.jpeg)
در تئاتر معاصر نقش تئاتر در ادراک معضلات و هویت اشخاص جامعه بیشتر از هر دوره تاریخی دیگر مورد توجه واقع شده است. آلفرد وینی تئاتر را اندیشه دگردیسی یافتهای میداند که در آن روابط آدمها به چیزی شبیه ماشین تبدیل میشود.
ایجاد یک وضعیت نمایشی که در آن اشخاص به شکل استحاله شده و اغراق آمیز در تقابل با یکدیگر قرار دارند منجر به کشف و عیان شدن حقیقت زندگی خواهد شد. استفاده از هجو و افراط و عناصری چون مضحکه و هراس تئاتری گروتسک را ایجاد میکند که هدف آن نوعی آگاهی برای مخاطب است که از موقعیت فاجعه آمیز و تراژیک اشخاص به وجود میآید.
نمایش "خانه کاغذی" نوشته "حمیدرضا نعیمی" و به کارگردانی "مهدی برومندنیا" نمایشی هجوآمیز در تحلیل روابط انسان است. داستان نمایش از جایی شروع میشود که زن و شوهری که به ظاهر در یک خانه نظامی زندگی میکنند، سالگرد ازدواج خود را جشن میگیرند. آنها درباره زندگی خود بحث میکنند و این احساس را دارند که با وجود فرزندانشان زندگی خوبی دارند. اما وقتی فرزندان آنها به خانه میآیند متوجه میشوند که آنان در زندگی ناکام بودهاند و این یعنی پوشالی بودن آمال و آرزوهای آنها که خانه خوشبختی آنها را به خانهای کاغذی تبدیل کرده است.
نمایش در فضای یک خانه که با لوازم و ابزار یک قرارگاه نظامی ساخته شده زندگی زن و شوهر را شبیه سربازان جنگ تصویر میکند که گویی ناچار به زندگی نظامی هستند. زندگی آدمهای نمایش شبیه یک نبرد تصویر میشود. تعبیر زندگی به روابط رسمی و تعریف شده نظامی نوعی تفکر جبری برای زندگی اشخاص است که خوشبختی خود را در به سرانجام رسیدن زندگی بچههای خود میدانند. این اندیشه حتی به عنوان آرمان و آرزوی شخصیت پدر تلقی میشود که با درجههای رنگی نظامی دوست داشته به درجه ژنرالی برسد، ولی هیچ وقت بیشتر از یک سرجوخه نبوده است. شخصیتهای نمایش "خانه کاغذی" همگی دچار ضعف هستند چون تعبیر آنها از زندگی یک مفهوم سطحی و مادی است.
مضمون نمایشنامه "خانه کاغذی" درباره هویت انسان است. با توجه به ویژگی آثار "حمیدرضا نعیمی" علاقه او به خلق شخصیتهایی که به مکان و جغرافیای خاص وابسته نیستند غیر قابل انکار است. این ویژگی باعث میشود که شخصیتهای او در بیان افکار و اندیشه خود آزادانه عمل کنند. شخصیتها در آثار او درباره همه چیز به صراحت و چون یک انسان عالم و آگاه حرف میزنند. گاهی فیلسوف میشوند و گاهی چون یک انسان کند ذهن رفتار دیگران را درک نمیکنند. شخصیتهای نمایشنامههای او حتی در بازخوانی آثار معروفی چون نمایشنامه مکبث و لیرشاه دارای ویژگی خاصی هستند که تعلق آنها را به مکانی مشخص مانع میشود. برای همین میتوان زبان آثار او را ترجمهای و تفسیری ارزیابی کرد. در محدوده آثار او چون نمایشنامههای "شب بیپایان فاخته" و یا "امشب مهرههای پشتم نیلبک میزند" که شخصیتهای ایرانی خلق شدهاند، اشخاص نمایشنامه او بیپرده و با صراحت درباره مفاهیم زندگی اظهار نظر میکنند.
دغدغه همیشگی "حمیدرضا نعیمی" در آثارش چیستی و حقیقت زندگی است. در نمایشنامه "خانه کاغذی" این ویژگی آثار او با تاکید مستقیم مورد توجه قرار گرفته است. پدر و مادر در شب سالگرد ازدواج خود به این فکر میکنند که آیا زندگی مشترک باعث خوشبـختی آنها شده است؟ در موقعیتهای مختلف نمایش بارها شخصیتها درباره زندگی خود و اهمیت خوشبختی حرف میزنند. پدر در صحنهای از نمایش خطاب به دیگران میگوید « حتی خوشبختی هم نمیتونه معنی زندگی باشه.» این دیالوگ تفسیر اصلی نمایشنامه است. در پایان نمایش همه اشخاص برای یک نبرد دیگر به نام زندگی حقیقی آماده میشوند بلکه خوشبختی را به عنوان یک حلقه گم شده پیدا کنند.
شخصیتهای نمایش در فضای خانه با دخالت گروهی سرباز که در کنار صحنه نشستهاند و یکی از آنها با صدای خود دائم به خانواده هشدار میدهد نوعی دستور و اجبار است که اختیار را از شخصیتها سلب میکند. این صدا نشانه قواعد رسمی و تعریف شده زندگی است که به شکل هجوآمیزی در زندگی خانواده نمود دارد. در "خانه کاغذی" اشخاص آمال و آرزوهای خود را با حسرت فریاد میزنند. شخصیت پدر بیشتر از یک نظامی درجه پائین نبوده است ولی در دنیای خیالی مدالهای مختلفی از افتخار را به سینه میزند. پسر میخواهد یک آرتیست بزرگ باشد ولی استعداد این کار را نداشته و او را از کار بیرون کردهاند. دختر و مادر یک حس مشترک دارند. آنها در زندگی خود ناکامی را درک کردهاند ولی گویا باید این تقدیر را بپذیرند. این تفکر سنتی به عنوان ویژگی و اندیشه زنان نمایش کاربرد دارد. در نمایش "خانه کاغذی" حسرت و هراس و دروغ که در رفتار شخصیتها نمود دارد زندگی بیهوده خانواده را که دچار توهمی از واقعیت در زندگی هستند به سمت یک زندگی پوچ و پوشالی هدایت کرده است.
اما در کارگردانی اثر که اندیشه و برداشت مستقلی دارد، عناصر بصری چون صحنه و بازی اغراقآمیز بازیگران در جهت رسیدن به نوعی تئاتر گروتسک طراحی شده است. تحلیل کارگردان در هدایت بازیگران برای خلق شخصیتهای کاریکاتور است. ایجاد یک فضای نظامی به عنوان بستر شکلگیری زندگی اشخاص، تحلیل خود کارگردان از نمایشنامه است. این برداشت کارگردان در پایان نمایش که بازیگران با پرهیز از اغراق و بازی هجوآمیز شعری را زمزمه میکنند ما را به عنوان مخاطب تحت تاثیر قرار میدهد. برداشتی که از نمایش درک میشود این است که زندگی و خوشبختی فراتر از تظاهر زندگی، قابل درک است. این نکته را پدر زمانی که در تنهایی سیگار میکشد و با ما درد دل میکند به زبان میآورد. او میگوید «زندگی نبرد سخت برای بودنه»
یکی از نکات قابل توجه نمایش "خانه کاغذی" بازیهای خوب و روان بازیگران و استفاده مناسب از عناصر صحنه است. "سعید زندی" در خلق یک شخصیت پوشالی که دچار توهم و خیال است با ظرافت عمل کرده و دقت او در استفاده مناسب از عواملی چون فیزیک و بیان قابل ستایش است. بازی اغراق آمیز او که به تناسب فضای نمایش است در لحظاتی چون صحنه فکر کردن در تنهایی و یا سکوتهای معنادارش و جایی که میخواهد دیگران را درباره تفکر بیمنطق خود قانع کند، منجر به خلق لحظات تاثیرگذار و زیبایی در نمایش میشود. "طیبه قاسمپور" به عنوان مادر خانواده در خلق شخصیتی مطیع که شیطنتهای خاص خود را بروز میدهد بسیار پر انرژی و خلاق است. سایر بازیگران چون جواد قاسمی و نسیم نوری به عنوان پسر و دختر خانواده در خلق شخصیتهای تیپیکال موفق عمل کردهاند. اما یکی از نکاتی که در نمایش به آن توجه نشده اغراق زیاد در بازی بازیگران است که در برخی صحنهها به دلیل شدت و تاکید بیش از حد آنان، منجر به واکنش منفی مخاطب میشود. در تئاتر گروتسک ارتباط و واکنش مخاطب که در برابر رفتار مضحک اشخاص قرار میگیرد در تضاد با عمل و اندیشه اشخاص است. این اتفاق در نمایش "خانه کاغذی" در برخی صحنهها و واکنش بازیگران بیش از حد دچار افراط میشود.
طراحی صحنه نمایش به شکل نشانههای مختلف از فضای یک اردوگاه نظامی و خانه است. قاب پنجره و میز وسط و قوطیهای کنسرو که در آن خوراک لوبیا میخورند و گونیهای خاک که سربازان بر آن نشستهاند به شکل کامل فضای یک سنگر نظامی را تصویر میکند. تاکید بیش از حد بر این ویژگی باعث میشود باور زندگی آدمهای یک خانواده دچار تناقض شود. اگر شخصیتهای نمایش یک گروه نظامی بودند، این طراحی در خدمت نمایش بود ولی اتفاقی که در طراحی صحنه رخ داده باعث شده برداشت کارگردان به شکل تصنعی مورد تاکید قرار گیرد.
نمایش "خانه کاغذی" به جهت فضای تجربی و کارگردانی هوشمندانه و دقت در خلق نمایشی با ویژگیهای تئاتر گروتسک، اثری موفق است. تئاتر شهرستان و هنرمندان بیادعای آن همواره ثابت کردهاند که تجربه و اندیشه نو میتواند به خلق آثار قابل توجهی منجر شود. با اجرای نمایش "خانه کاغذی" میتوان به گروه نمایش خانه کاغذی و کارگردان جوان آن در عرصه تئاتر امیدوار بود.
شهرام کرمی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست