پنجشنبه, ۲۰ دی, ۱۴۰۳ / 9 January, 2025
مجله ویستا

دوراهی تازه «برادر محسن»


دوراهی تازه «برادر محسن»

نتایج انتخابات ریاست جمهوری خردادماه که اعلام شد محسن رضایی یکی از سه کاندیدایی بود که نمی توانست صحت تعداد آرای شمرده شده به نامش را به راحتی بپذیرد

نتایج انتخابات ریاست جمهوری خردادماه که اعلام شد محسن رضایی یکی از سه کاندیدایی بود که نمی توانست صحت تعداد آرای شمرده شده به نامش را به راحتی بپذیرد.

کاندیدایی که به رغم اصولگرا بودنش از سوی حامیان دولت به همدستی با اصلاح طلبان برای شکست دادن رئیس جمهور وقت متهم شده بود و اگرچه با ایده دولتی ائتلافی مبتنی بر یک فدرالیسم اقتصادی به صحنه آمده بود اما برنامه های تا حدی مبهم اش در هیاهوی مناظره های تلویزیونی گم شد. او اگرچه تنها کاندیدایی بود که فردای انتخابات و با اعلام نتایج با انتشار یک بیانیه اعلام پیروزی احمدی نژاد را به وی تبریک گفت اما در واکنش به اعتراضاتی که از همان روز به وی شکل یافته بود به اصلاح موضع خویش پرداخت و اعلام کرد اگرچه از حق شخصی خود گذشته ولی از حق مردم نمی گذرد و پس از آن به پیگیری شکایتی پرداخت که در اعتراض به «تخلفات انتخاباتی» مطرح شد و معتقد بود این شکایت را نه در راستای دست یافتن به قدرت بلکه از جایگاه حمایت از حقوق ملت ایران پیگیری می کند.

با این حال بازشماری تعدادی صندوق به انتخاب شورای نگهبان و اعلام نظر این شورا سبب شد او از شکایت اش انصراف دهد و البته در واکنش به اخباری که مبتنی بر بازپس گیری شکایت از سوی رضایی بودند، تاکید کند تنها از پیگیری موضوع انصراف داده است؛ انصرافی که سبب شد نام «کاندیدای نیمه معترض» بر قامت محسن رضایی برازنده بنماید.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام سپس در گرماگرم التهابات فضای سیاسی و امتداد اعتراضات خیابانی و در شرایطی که اغلب سیاستمداران میانه رو به طرح هایی برای وحدت و همگرایی می اندیشیدند از تغییر قانون انتخابات و تدوین طرحی بر اساس شکل گیری یک کمیسیون ملی انتخابات سخن به میان آورد.

طرح کمیسیون انتخابات رضایی اما اگرچه می توانست بازتولیدی از اتفاقی باشد که در بسیاری از کشورهای دنیا برای اجتناب از پدید آمدن شبهه و تخلف در انتخابات مورد استفاده قرار می گیرد اما پیش از آنکه کسی از جزییات آن حرفی بزند و حتی پیش از آنکه آن را به بحث و فحص بگذارند با موجی از مخالفت های سیاستمداران حامی دولت مواجه شد و بسیاری از آنان این طرح مبهم و نامشخص را به چوب منافات با قانون اساسی و به انحراف کشاندن مسائل پیش آمده نواختند.

«فتح دیگری در راه است.» گویی سردار سال های دور دفاع مقدس یک بار دیگر خود را در قامت یک سرباز یافته است. سپاهی گذشته و سیاستمدار امروز اینک میان خاکریزهای پیش رو و هجمه های پشت سر راه سختی برای آنچه «فتح» عنوان کرد، پیش رو دارد. راه سختی برای آنکه به کاندیدایی نیمه معترض با ایده هایی نیمه کاره و رهامانده بدل نشود.

عاشورای امسال، تهران عجیب ترین روز عاشورای نیم قرن گذشته اش را تجربه کرد. روزی که تندروی در آن به اوج رسید و فرو ننشست. در نهایت راهپیمایی های مردم تهران در اعتراض به هتک حرمت عاشورا برگزار شد در این حال صداهایی شنیده شد که معتقد بود باید برای به حاشیه کشاندن افراطی گرایی و برقرار ساختن اعتدال و آرامش در جهت رفع بحران های پیش آمده تلاش کرد.

میرحسین موسوی کاندیدای معترض بیانیه داد و در کنار برائت جستن از هرگونه هتک حرمت احتمالی پنج راه حل پیشنهادی خودش را اعلام کرد. محسن رضایی اما پیش از هر سیاستمدار اصلاح طلبی از جایگاه یک میانه رو به بیانیه موسوی واکنش نشان داد و به استقبال بیانیه یی رفت که به اعتقادش «عقب نشینی» در موضع گیری میرحسین بود. بنابراین سردار سال های جنگ آستین بالا زد و نامه یی سرگشاده را منتشر کرد و در آن با مخاطب قرار دادن رهبر معظم انقلاب از جایگاه یک سرباز تقاضا کرد با توجه به آنچه او «عقب نشینی موسوی از انکار دولت احمدی نژاد می دانست» و در مقام سپاس از مردم با صدور یک پیام یا بیان رهنمودهایی در یک سخنرانی فضایی جدید برای وحدت، همدلی و همکاری مجدد جناح های مختلف سیاسی با یکدیگر فراهم کند تا از شروع فعالیت افراط گرایان جلوگیری شود و ابراز امیدواری کرد به این وسیله دشمن کمین کرده ناامید شود و نشاط سیاسی و تقویت اعتماد عمومی به سرعت بخشیدن به فعالیت های اقتصادی و رسیدن به اهداف چشم انداز ایران ۱۴۰۴ منتهی شود.

نامه سرگشاده رضایی اما پیش از آنکه پاسخ مخاطبش را بیابد با فوجی از واکنش های متفاوت مواجه شد. اصلاح طلبان و اصولگرایان میانه رو زیادی بودند که نگاه رضایی به بیانیه موسوی را ستودند و از ایده یی که حالا نام «سازش ملی» بر آن گذاشته شده بود، استقبال کردند اما مطابق آنچه انتظار می رفت جریان تندرویی که خود را فصل الخطاب اصولگرایی می داند به شدیدترین وجه ممکن به نامه سرگشاده او واکنش نشان داد.

حسین شریعتمداری مدیرمسوول روزنامه کیهان قاطعانه حکم صادر کرد که نامه رضایی به رهبر و بیانیه موسوی دو روی یک سکه اند. او از نگاهی که خود آن را «بدبینانه» توصیف می کرد انتشار سرگشاده نامه یی را که نویسنده اش به مخاطب دسترسی داشته دلیل آن می دانست که نامه با هدفی جز آنچه در آن ذکر شده، نوشته شده است و با این استدلال رضایی را به دنباله روی از کسی متهم کرد که ناگفته پیداست نزد شریعتمداری چه اتهامات دهشتناکی را بر دوش می کشد. دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در نگاه «خوشبینانه» مدیر مسوول کیهان نیز چندان در امان نماند زیرا «برادر حسین» که حالا رضایی را با عنوان «برادر محسن» مخاطب قرار داده بود در واکنش به نامه رضایی نوشت؛ «خوشبینی حکم می کند نامه سرگشاده رضایی را ناشی از درک سیاسی اندک ایشان تلقی کنیم هرچند آنچه در متن نامه آمده زمینه چندانی برای خوشبینی باقی نمی گذارد.»

شریعتمداری که از رضایی توقع داشت طی همراهی اش در راهپیمایی معترضان به هتک حرمت عاشورا شعارهایی را شنیده باشد که حتی حبیب الله عسگراولادی سیاستمدار اصولگرای مخالف میرحسین موسوی نیز به تقبیح آنها پرداخته بود در نهایت به دبیر مجمع تشخیص مصلحت و سردار سال های جنگ هشدار داد دشمن در پی فریب اوست و البته بی فاصله یی از این هشدار اذعان کرد؛ «با عرض پوزش دشمن در مقصود خود چندان هم ناموفق نبوده است.» اعتراض به نامه سرگشاده رضایی به یادداشت مدیرمسوول کیهان در ستون یادداشت های روزنامه اش خلاصه نشد.

روح الله حسینیان نماینده مستعفی مجلس هشتم هم از انتقاد و تخطئه نامه نگاری رضایی دریغ نکرد. او که انتشار این نامه را آب به آسیاب دشمن ریختن و ترغیب و تشویق کسانی می دانست که در قاموس او وصفی جز «سران فتنه» برایشان لحاظ نمی شود محسن رضایی را به دلیل نگاشتن نامه یی که محورهای مشترکی با بیانیه موسوی داشته است، شماتت کرد و او را اینچنین مخاطب قرار داد؛ «سخنان مشترکی چون اذعان به وجود بحران، محور قرار دادن اقتصاد، عمل کردن مجلس و قوه قضائیه به وظایف قانونی، خواسته های غیرقانونی و احیاناً شعارهای حقی هستند که از آنها اراده باطلی صادر می شود و در یک مرکز مشترک برنامه ریزی شده اند و از حلقوم افرادی خاص خارج می شوند.» نیشدار ترین انتقاد به نامه رضایی اما از سوی کسی بیان شد که به عنوان نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی به سرسختی در حمایت از دولت و سیاست هایش معروف است. رسایی نامه رضایی به رهبر را تعارف کردن «جام زهر» تعبیر و با بیان این جمله سعی کرد دعوایی کهنه را به یاد آورد و باز بر اعتقادی پای بفشارد که معتقد است فرمانده سپاه سال های جنگ در به پایان رسیدن جنگ هشت ساله تحمیلی بی تاثیر نبوده است و از این رو قابل شماتت به شمار می آید.

رسایی حتی فراتر از کسانی که علنی بودن نامه رضایی به رهبری را تعبیر به هدفمندی آن در جهت هایی نامعلوم می کردند نفس این نامه نگاری را جسارت به رهبری دانست و گفت؛ «عالم سیاست، اخلاق افرادی چون محسن رضایی را عوض کرده است. دوران تعارف جام زهر به رهبر انقلاب گذشته. شما یک بار در روزهای پایانی جنگ طی نامه یی جام زهر را به امام تعارف کردید.» و در نهایت در غیریت سازی عجیب خطاب به دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت؛ «حرف ما با شما و دوستان تان این است که هیچ گاه بین یزیدیان و حسینی ها وحدت ایجاد نمی شود.»

نامه سرگشاده رضایی پیش از آنکه پاسخ مخاطبش را دریافت کند با خیل مخالفت های کسانی مواجه شد که معتقدند ذوب شدگان در ولایت اند اما خود را ملزم دانسته بودند در پاسخگویی به نامه رضایی از یکدیگر پیشی بگیرند. با این حال حمله تند و تیز شریعتمداری، حسینیان، رسایی و حتی زاکانی و نیز جوابیه های متعدد گروه های حامی اصولگرایان تندرو گویی این بار به رغم تاثیری که پیشتر بر موضع گیری ها و ایده پردازی های دبیر مجمع تشخیص مصلحت بر جا گذاشته بود و عاقبت ایده کمیسیون ملی انتخابات او را در هاله یی از ابهام قرار داد، این بار هنوز محسن رضایی را از راه به در نبرده است. اگر در نخستین گام امیدوار رضایی از جایگاه یک برادر و سیاستمدار همسو با دبیر مجمع تشخیص مصلحت در مقام پاسخ به شبهات و اتهامات شریعتمداری برآمده و او را مخاطب قرار داده بود؛ «ما نه به دنبال سازشیم و نه به دنبال اعدام، بلکه درصدد وحدت و عدالت هستیم و می خواهیم هرچه سریع تر به هزینه های مادی و معنوی که به کشور وارد می شود، پایان داده شود» نیروهای افراطی هر دو طرف را شماتت کرد که اجازه نداده اند و نگذاشته اند در مقاطع فرصت ساز ابتکار عملی شکل بگیرد و از بیانیه موسوی و پیشنهادهای او به عنوان فرصتی یاد کرد که می تواند منجر به یک ابتکار عمل در سطح ملی باشد و با وحدت بخشیدن میان معترضان و دیگران از یکی شدن صف معترضان با دشمنان کمین کرده ایران جلوگیری کند و زمینه تحرک جدی در پیشرفت امور کشور و پایان بخش ابهام در سرمایه گذاری اقتصادی و سایر فعالیت ها باشد.

محسن رضایی خود نیز در واکنش به منتقدانش که نامه او را متاثر و دنباله روی بیانیه موسوی دانسته بودند تاکید کرد نامه را از قبل آماده کرده بوده و تنها خواسته است به این طریق به نخبگان بگوید از مردم عقب نیفتند و به آنها بپیوندند و ابراز امیدواری کرد مردمی که به صحنه آمده اند حرکت شان با بیانات رهبر انقلاب همراه شود و نشاط سیاسی به بار آورد. با این حال درست در شرایطی که همچنان فوج انتقادات و نامه های سرزنش کننده به سوی رضایی گسیل می شد صدور یک اطلاعیه از سوی دفتر رضایی و با این عنوان که «فتح دیگری در پیش است، به دریای ولایت و ملت بپیوندید» منتشر شد؛ اطلاعیه یی که می تواند نشان از آن داشته باشد که این بار دبیر مجمع تشخیص مصلحت نه تنها از حرکتی که انجام داده است پشیمان نشده بلکه امیدوارانه آن را پیگیری می کند.

اگرچه به نظر می رسید نامه سرگشاده رضایی جز پاسخ های آشکار مخالف خوانانش پاسخی متفاوت و در خفا یافته است. اطلاعیه یی که در آن بار دیگر تاکید شده بود مطالعه دقیق واژه ها و عبارات محتوای نامه بسیاری از ابهامات و انتقادات غیرمرتبط با نامه را برطرف می کند. برداشت های خاص، گزینشی و غیرواقعی مثل «تطهیر برخی از فتنه گران»، «عدم رسیدگی به جرائم آنان» و «تعیین تکلیف برای مقام معظم رهبری» به هیچ وجه با نامه آقای رضایی همخوانی ندارد. حتی ادبیات نامه که بیانگر سربازی ایشان است نیز با برداشت های فوق همخوانی ندارد و با تاکید بر آنکه رضایی یک سرباز ولایت است آمده بود نامه سرگشاده رضایی در شرایط یک پیروزی از زبان یکی از پیروان رهبر که از صحنه آن فتح آمده بود و تقاضای فتح بالاتری را از رهبری خواسته، نوشته شده است. جدا کردن صف معترضان از اغتشاشگران و پیوستن آنها به سایر اقشار جامعه و نظام، فتح دوم است. با این کار سیاست جذب حداکثری و دفع حداقلی تحقق می یابد. به هر حال برای اینکه روشن شود کدام تحلیلگران برحق بودند و اینکه آیا محسن رضایی پا پس کشیده یا جای پایش را محکم کرده نیازمند مرور زمان است؛ زمانی که با توجه به شدت یافتن حوادث و اخبار بعید است به درازا بینجامد.

مهراوه خوارزمی