سه شنبه, ۷ اسفند, ۱۴۰۳ / 25 February, 2025
مجله ویستا

كاربرد مواد رنگزا


اصطلاح رنگرزی تقریباً منحصر به صنایع نساجی می شود رنگرزی به معنی رنگ كردن الیاف , پارچه , نخ , و دیگر مواد نساجی می باشد كه هر كدام دارای كیفیتهای متفاوتی از یكنواختی و پایداری در برابر شستشو و در معرض محیط ممكن است میباشد

رنگرزی ارتباطی خاص یا رنگ آمیزی الیاف نساجی دارد . الیاف اصلی كه كاربردی گسترده در ساخت منسوجات دارند شامل پشم ، ابریشم ، نخ می باشند و دیگر روش های رنگرزی این رشته ها از بنیاد مختلف هستند . لازم شده است كه مطالعه عمیات رنگرزی را تحت موضوعات جداگانه رنگرزی پشم ، رنگرزی ابریشم و رنگرزی نخ طبقه بندی كنیم .

مقدمه : اصطلاح رنگرزی تقریباً منحصر به صنایع نساجی می شود . رنگرزی به معنی رنگ كردن الیاف ، پارچه ، نخ ، و دیگر مواد نساجی می باشد كه هر كدام دارای كیفیتهای متفاوتی از یكنواختی و پایداری در برابر شستشو و در معرض محیط ممكن است میباشد .. رنگرزی ارتباطی خاص یا رنگ آمیزی الیاف نساجی دارد . الیاف اصلی كه كاربردی گسترده در ساخت منسوجات دارند شامل پشم ، ابریشم ، نخ می باشند و دیگر روش های رنگرزی این رشته ها از بنیاد مختلف هستند . لازم شده است كه مطالعه عمیات رنگرزی را تحت موضوعات جداگانه رنگرزی پشم ، رنگرزی ابریشم و رنگرزی نخ طبقه بندی كنیم .

رنگرزی از لحاظ لغوی به معنای رنگ بخشیدن به الیاف منسوجات می باشد ؛ رنگ بایستی به طور یكنواخت در الیاف نساجی پخش شود و نباید بر روی سطح آن قرار گیرد . این مقوله نقاشی می باشد نه رنگرزی . ] تمایز بین نقاشی و رنگرزی این است كه اولی كاربرد رنگدانه چسبنده برای سطح یك تقریبا طبیعی است ، در صورتی كه رنگرزی شامل نفوذ مواد رنگزا در عمق الیاف نساجی می باشد كه این با استفاده از برخی از موادی می باشد كه دارای ویژگیهای رنگرزی هستند و بعنوان مواد رنگزای شناخته شده اند . وقتی مقدار كمی از مواد رنگی برای اجناس بكار می رود ، این فرآیند معمولاً به عنوان رنگ آمیزی شناخته شده است ، وقتی كه یك ماده سفید را بخواهند متمایل به آبی كمتر به آن رنگ آبی می زنند یا وقتی كه به منظور رنگ ویژه نخ مصری به آن قهوه ای كم رنگ می زنند . تغییر رنگ اصطلاح خاص برای رنگ آمیزی برخی مواد با محلول رنگی می باشد ، مثل رنگ آمیزی كاغذ ، سنگ مرمر ، عاج و غیره [ به منظور اینكه رنگ به درون الیلف نفوذ كند .رنگ آمیزی ماده باید در شكل محلول به كار رود . در این جا اختلاف بین رنگدانه ها و مواد رنگی بیان می شود ، اولی ماده رنگی حل شدنی است كه معمولاً مجموعه ای از اشتقاقات كربن می باشد . در صورتیكه دومی ماده غیر قابل حلی است كه اكثر آن منشاء معدنی دارد . اما همه حل شدنی هایی كه رنگ كننده مواد هستند رنگدانه نیستند ؛ بعنوان مثال محلول سولفات مس دارای رنگ آبی تیره است ؛ بیكرومات پتاسیم در محلول دارای رنگ نارنجی تیره است ؛ اگر پشم با این محلول اشباع شود ، نیاز به یك رنگ آبی یا زرد خواهد داشت ، همانطور كه اینگونه است اما این رنگ می تواند با شستشو با آب بسادگی از بین برود . بعضی از محلول های رنگی در شكاف های بین الیاف باقی می مانند .. پشم دارای میل تركیبی با برخی رنگزاها می باشد . پشم با مواد رنگزا تركیب می شود و بدینوسیله برای همیشه رنگی باقی می ماند . واضح است كه سولفات مس و بی كرومات پتاسیم رنگدانه نامیده نمی شود . در این جا اصول دیگری وجود دارد كه بایستی مورد توجه قرار گیرد . عوامل شیمیایی متفاوتی را باید در ارتباط یا بیشتر رنگی بكار گرفت . كه این در جهت ثمر بخش بودن آن است و به منظور داشتن دیدی روشن در فرآیند رنگرزی اصل و عمل این كار باستی درك شود . بررسی رنگرزی واقعاً یك شاخه ویژه شیمی می باشد ؛ برای همین این ها نه تنها فرآیندهایی كم و بیش شیمیایی هستند بلكه علم مواد گوناگون بكار رفته اصولاً علم شیمی است . پس رنگرزی به عنوان یك علم شاخه ای از شیمی كاربردی است كه برای موضوعات خود به مطالعه الیاف نساجی ، مواد رنگزای و مواد شیمیایی لازم بعلاوه واكنش های شیمیایی كه بوسیله این فرآیند انجام می شوند ، می پردازند . چاپ بافته ها نیز یكنوع رنگرزی است كه در هر كدام رنگ تنها برای برخی از بخشها بكار می رود . این عملا در اصل همانند رنگرزی می باشند . اختلاف اصلی شامل روش های مكانیكی بكار برده شده در رنگ است . روش های یكسان دیگری وجود دارد . مثل رنگرزی اسپری ( افشان ) ، كاغذ گرده برداری ( شابلون ) ، باتیك و غیره . اصول رنگرزی اساسا در همه موارد یكسان است .یاد آوری روش های این مقاله در استفاده از مواد رنگی برای هدف های تزئینی و زینتی سئوالاتی در رنگرزی ایجاد كرده است . در زمانهای گذشته ، زمانی كه تقسیم كارگر همانند زمان معاصر انجام نمی شد ، رنگرز در تماس با مواد دقت بیشتری به خرج می داد كه در نتیجه نسبت به امروز ماهر تر بود رنگرزی در سبك یاتیك و در بكار گیری رنگ برای طراحی توسط مقداری از هنرمندان رنگرزی انجام شده است و یك كار عالی و ستوده به نظر می آید . حقیقت اینجاست كه افراد غیر حرفه ای این كار را بدون آگاهی از امكانات رنگرزی انجام داده اند كه این با مهارت بسیار كم و در تكنیك و یا حتی بدون آن صورت می گیرد . خلاقیت و مهارت زیاد در تكنیك در ایجاد نتایج خوب در این نوع روش از هنر رنگرزی همانند نقاشی یا دیگر اشكال ارائه هنری به صورت اساسی می باشد . سبك یاتیك برای لباس و در جهت استفاده ویژه در لباس ویژه با بافت زینتی می باشد . برای مثال ، این روش از رنگرزی برای كالاهای ابریشمی مورد استفاده در ساخت كمر بندهای بانوان یا لباس های زنانه بكار می رود . سبك باسمه كاری نیاز به یك روش پر مهارت در كنترل مواد می باشد كه این به منظور بدست آوردن نتایج خوب است ، در غیر این صورت طرحهای ناشیانه ایجاد خواهد شد . همانطور كه هر دو این روش ها غالباً نیاز به رنگرزی یك رنگ بر روی رنگ دیگری دارند ، رنگرز باید آگاهی اولیه از چنین تركیبات رنگی داشته باشد و هدف آن بدست آوری نتایج می باشد . در رنگرزی باید خلاقیت عمل به كار رود كه مربوط به كارهای دستی است . این اشتباه همیشه شامل حال غیر حرفه ای ها می شود . اینكه در هر نتیجه غیر عادی جزء هنر است كه در این جا خارج ، بحث می باشد . تنها آنچه كه نتیجه هنری را بوجود می آورد شاید توجیه آن مشكل باشد و هیچ شكی در اختلاف بین سلیقه خوب و بد به صورت غریزی نیست و این فرآیند تنها در حین تجربه ایجاد شود . كاربرد رنگ ها با استفاده از گرد برداری در واقع شكلی از نقاشی دستی می باشد با استفاده از گرده برداری می توان الگو بدست آورد و از برس بجای قطعات نقاشی استفاده می شود . كار گرده برداری ( شابلون ) بسیار حساس است و برای عمل رنگرزی سازگار است و در این كار استعداد شخصی دارای اهمیت فراوان است . كاربرد رنگ در عمل گرده برداری كه نیازی بسیار به روش های رنگرزی دارد بایستی با آگاهی های لازم در موارد رنگی صورت گیرد . بدون این آگاهی و كاربرد عملی مناسب آن ، رنگهایی كه در روش گرده برداری بدست می آیند . بدون این آگاهی و كاربرد عملی مناسب آن ، رنگهایی كه در روش گرده برداری بدست می آیند كمی بیشتر از طرحهای سطحی هستند . این رشته ها برای رنگرزی در این كشور رشته ای گسترده می باشد و امكانات زیادی برای ایجاد محصولات هنری وجود دارد كه در رشد و تشویق هنر مؤثر است . از طرفی دیگر ، این نوع حرفه مورد تقاضای هنرمندان اهل ذوق می باشد شیمیدانان رنگ و منسوجات به همرده رنگ شناسان كارخانه های مواد رنگی توجه كمی به احتمالات هنر رنگریزی داشته اند . اما رنگ شناسان باید هنر رنگرزی را تشخیص دهند و بشناسند . و مواردی هم وجود دارد كه هنوز در رشته رنگرزی كشف نشده اند و ممكن است در طول استفاده از مواد رنگی كشف شوند . همانطور كه یك زمینه رشته اصلی رنگرزی می باشد . خوب است كه این موضوع را تا حد امكان گسترش دهیم . رنگ شناسان و تولید كنندگان مواد رنگی بایستی توجه بسیار جدی داشته باشند . رشته مورد نظر در طراحی روش های خلاق در كاربرد مواد رنگی بایستی برای رنگ شناس ثابت شده باشد . البته احتمالاتی وجود دارد كه این فرآیندها ممكن است مطابق با تولیدات بزرگ باشد كه نتایجی با سطح بالای كیفیت ارائه خواهد داد .

۲) تاریخی - با توجه به موارد تاریخی ، قدمت رنگریزی با صنعت نساجی یكسان است و مطابق با اسناد نوشته شده تاریخ بشری است . دقیقاً در این رابطه میل سازنده بشری در جهت پوشاندن خود از نامساعدی آب و خوا منجر به نتایج هنری می شود . از اسطوره شناسی یونان ما در می یابیم كه اردنی ، خدای زن تا بنده دفتر ادیون رنگرز پشم بود كه هنر رنگرزی را به دیگران نشان داد . شاید قدیمی ترین گزارشات در رابطه با دوران صنعت ملل باستان آنهایی باشند كه در طبقات تاریخی چین بدشت می آیند ؛ از طریق این گزارشات مابه نوع رنگرزی ابریشم در ۲۶۰۰ سال قبل از میلاد پی می بریم . مواد رنگی استفاده شده از گیاهان مختلف بدست می آمدند . رنگرزی و صنعت مربوط به آن ، از خیلی پیش ها كاربرد داشته اند و این استعمال توسط ایالت های هند شرقی بود ] هندوهای باستان با تعداد بیشماری از مواد رنگی گیاهی آشنا بودند ، با وجود این ما از اصل و ویژگیهای این مواد چیزی متوجه نمی شویم و یا اینكه خیلی كم متوجه می شویم . حتی برای رنگهای اصلی در حال حاضر در هند به كار گرفته می شوند مطالعات كمی صورت گرفته شده است . عمل رنگرزی كه بوسیله خمره تخمیر انجام می شد به نظر می آید كه منشاء آن در هند باشد . [ در مورد مواد نگ امیزی بكار گرفته شد . توسط مردم باستان در رنگرزی می توان گفت كه این مواد همگی از مواد معدنی و گیاهی می باشند . در لن زمان رنگرز به جنگل و گیاهانی را كه ویژگی رنگرزی داشتند را جمع آوری كرد . و با جوشاندن انها در اب مواد رنگیشان را استخراج كرد . و این مایع جوشانده را به صورت حمام رنگ به كار گرفت . استفاده از دندانه ها ( موادی كه رنگ را ثابت و پایانگه می دارند ) نیز برای اكثریت مواد رنگی گیاهی شناخته شده اند . در حقیقت نشان دادهنده است كه با استفاده از دندانه های فلزهای مختلف رنگدانه های مختلفی ایجاد می شود . رنگ نیلی از زمان های خیلی قدمی و به طور گسترده كار برد داشته است . مخصوصاً در كشورهای آسیایی كه این مخصوص تولید رنگهای آبی می باشد . ] یك لباس رنگ شده یا رنگ نیلی در ۳۵۰۰ سال بعد از میلاد مسیح یافت شده است و تحقیقات مربوطه نشان داده است كه مصریها از این نوع رنگ ۲۵۰۰ سال قبل از میلاد استفاده می كردند . [ رنگ قرمز از استخراج مواد و دیگر محصولات گیاهی برای رنگرزی رنگ زرد به كار می رفتند . در تاریخ اروپا فینیقیه ای ها ظاهراً در مهارت رنگرزی مشهورترین بودند و پارچه های رنگی زیبای آنها سوژة تجارت گسترده آنها با دیگر ملت ها بود . رنگیزة ارغوانی معروف كه منشأ آن فینیقیه ای ها است و ارزش بالا و زیبای آن بعنوان نشان سلطنتی تلقی شده است . ] كاژیره برای رنگ كردن ابریشم براق توسط مصریها به كار می رفت . یونانی هاهم از آن بعنوان رنگ درباری استفاده می كردند و حتی در ایرلند باستان ( قرن هفدهم ) شنل پادشاهی با آن رنگ می شد . این ماده در قدیم بعنوان میوه بدون دانه رنگیزه ای شناخته شده بود و به نظر می آمد كه یك محصول گیاهی باشد . این رنگیزه تا قبل از میلاد یهود برای مصریها شناخته شده بود و گفته می شود كه توسط فینیقیه ای ها كشف شده است . یهودیان آن را تولد می خواندند و مصریها آنها رنگ كرمی می خواندند . در فارس این رنگ حتی بعد از رنگیزه ارغوانی كاربرد بیشتری داشت . ] كه رنگ قرمز روشن از رنگیزه های گیاهی تولید می شد . [ . ] توضیح كامل تری توسط پلینی در بخش های مختلف كتاب تاریخ طبیعت انجام شده كه این در رابطه با اصل رنگ ارغوانی و روش های بكار رفته برای بدست آوردن آن از نرم تن صدف دار بود و به عنوان وسیله ای برای رنگ دار منسوجات بود . [ مواد رنگی از برخی از نرم تن های صدف دار بدست امده بود كه در طول ساحل جمع اوری شده بود و تحقیقات كنونی نشان داده است كه این نرم تن صدف دار دارای مواد رنگی می باشد . رنگیزه های مستقیماً از این نرم تن صدف دار بدست می آیند و محصول آن ۴/۱ گرم رنگ خالص است . با توجه به گفته پلینی یونان در زمان الكساندر بزرگ با هنر رنگ آمیزی پشم در رنگ ارغوانی و دیگر رنگها آشنا بود و همچنین در رنگرزی رنگهایی مثل مشكی ، زرد ، آبی و سبز كه با شستن آب از بین می رفتند . رومانی ها با تعدادی از رنگهای مختلف آشنا بوند و آنها را به رنگهای اصلی و فرعی تقسیم كرده بودند : رنگهای اصلی برای رنگ كردن پوشاك زن و مرد بود در صورتیكه رنگهای فرعی فقط برای یك مورد از این دو جنس كاربرد داشت . مثلاً رنگ زرد برای لباس های عروس بكار می رفت . این یك طبقه بندی جامعه شناسی چشمگیر رنگها بود . پلینی شرح مختصری در مورد مواد استفاده شده در رنگرزی داده است . او زاج سفید را تسریح كرد و آن را در انواع سیاه و سفید طبقه بندی كرد . با وجود این از گفته های پلینی در می یابیم كه رومانی ها با هنر رنگ آمیزی پشم آشنا بودند . به نظر می آمد كه آنها از علف های دریایی برای ثابت كردن رنگ سفید استفاده می كردند . رومانی ها نیز جوهر دباغی را بعنوان یك رنگیزه سیاه بكار می بردند و برای این منظور از جوشانده پوست درخت بلوط هم استفاده می كردند . رنگیزه های درختی برای رنگ زرد و صدف ها برای قهوه به كار می رفتند و روش كاربردی آنها همانند روش كاربرد بی رنگ نیلی بود . رنگ های قرمز از ریشه های گیاه روناس بدست می آمدند ؛ و همچنین از ریشه كلم قرمز گرفته می شود و نام تجاری آن آلكانا می باشد و در حال حاضر این رنگیزه ها بعنوان رنگ ارغوانی بكار می روند و در قدیم مواد رنگی دیگر از برخی از نرم تن های صدف دار بدست می آمدند .

(۲) معمولاً ماده ای كه باید رنگ آمیزی گردد ، یك حالت یكنواخت و ثابتی دارد و فشرده است و مایع رنگ به وسیلة چند پمپ یا فشار هوا در اطراف آن ماده یك حركت چرخشی پیوسته دارد . ماشین ها و دستگاه هایی كه خاص این فرآیند هستند امروزه رایج زیادی یافته اند : از جملة قابلیت های دستگاه های مذكور این است كه می توانند مقادیر بسیار زیادی داده را در یك فضای اندك جای دهند و علاوه بر این ، بر خلاف دستگاه های نسل قدیم كه بر اساس خاصیت سایش و اصطكاك كار می كردند ، به كالای مورد نظر آسیبی وارد نمی سازند . اگر از دیدگاه اقتصادی به قضیه بنگریم ، مادة رنگی ، آب و بخار نیز بی اهمیت نیستند .


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.