یکشنبه, ۲۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 9 February, 2025
از آخرین گفتگوهای ناباکوف
![از آخرین گفتگوهای ناباکوف](/web/imgs/16/147/3ym7v1.jpeg)
این نویسنده هوشمند و جهان وطن ده رُمان به زبان روسی،هشت رُمان به زبان انگلیسی نوشته است. پدیدآورنده لولیتا پذیرفته بود که تنهای تنها بهبرنامه آپوستروف در کانال ۲ تلویزیون فرانسه بیاید. ناباکوف در این گفت و شنود، درباره زندگی و آثارش، اعترافاتی شورانگیز میکند.پرسش کننده برنارد پی وُو (Bernard Pivot) مجری برنامه است، که نخست مقدمه او رامیخوانید:
"ناباکوف در تلویزیون؟ فکرش را هم نمیکنید! خُلق و خویی بسیار ناسازگار دارد وبسیار تودارتر از آن است که خود را به میلیونها مردمی که نمیشناسد عرضه کند..." و بهرغم بدبینی انگشت شمارْ روشنفکران فرانسویای که با او برخوردی نزدیک داشتهبودند، من به میهمانسرایی مجلل که وی در مجالست همسرش در آن بسر میبَرَد - درشهر مونترو (Montreux)ی سویس - رهسپار شدم و هنوز با او پنج دقیقه بگومگو نکردهبودم که مجذوب و مقهور این مرد گیرا و جذاب، بامزه و دارای فرهنگی بیهمتا شدم و باخود سوگند خوردم که با صرف هر اندازه شکیبایی و با هر ناز و نوازشی که شده بهآمدن به برنامه آپوستروف وادارش کنم.
به من گفت: "من از فیالمجلس سخن گفتن وحشت دارم. هرگز خطاب به شاگردانم وبه جامعه همین طوری ده کلمه نپرانیدهام که قبلاً به دقت سنجیده نشده و روی کاغذنیامده باشند."
در پاسخش گفتم: "بسیار خُب! من کاری را که هرگز برای هیچکس نکردهام برایشما خواهم کرد. متن پرسشهایم را برایتان میفرستم."
گفت: "و من پاسخهایم را به روی کاغذ خواهم آورد و در برابر دوربینها خواهمخواند."
گفتم: "اما... اما..."
گفت: "ترتیبی دهید که پشت میز خطابهای قرار بگیرم که در قسمت جلوی صفحه آندیواره کوچکی از کتاب باشد که متن پاسخهایم را از دید عموم پوشیده بدارد. من در اینهنر که بباورانم واقعاً از روی کاغذ نمیخوانم بسیار چیرهدستم، و حتی - در وقتش -چشمانم با دوخته شدن به سقف بالای سرم به دنبال منبع الهامی خواهند گشت."
چه شرط و شروطی را از جانب نویسنده لولیتا و هدیه و دفاع و آتش بیرنگ و شاه،بیبی، سرباز و بسیاری شاهکارهای دیگر مانند آدا یا اشتیاق که ترجمهاش به تازگی درفرانسه انتشار یافته است میشد نپذیرم؟ او پایگاهی حسابی میخواست؟ آن را گرفت!میخواست در طول برنامه ویسکیای با فلان مارک بنوشد؟ برایش خریدم! میخواستکه آن ویسکی را در قوری چای به او "سرو" کنند تا به کسانی که نگاهش میکردندسرمشق نامبارکی ندهد؟ از قوریاش هم برخوردار شد!
دو سه بار در طول برنامه به او گفتم: "آقای ناباکوف، بازهم کمی چای برایتان بریزم؟"
برای آشکار ساختن یکی از بزرگترین رُمان نویسان قرن بیستم بر بینندگان تلویزیونچه کارها که میبایست کرد! دانش فراگیر، نفس پرستی، طعن و طنز، تعبیر و تفسیریعالمانه، دغدغه واژگان دقیق و کوچکترین جزئیات را داشتن، و آراستگیای بلامنازع...خواندنِ ناباکوف برانگیزنده شور و شعفی از مقوله زیبایی شناختیای با کیفیتبیهمتاست. ناباکوف - این روسِ مهاجر و روشنفکرِ برخوردار از فرهنگ فرانسوی وآلمانی، شهروند آمریکاییای که در بزرگترین دانشگاهها تدریس کرده است - بر اثرناوابستگیاش به فرهنگی واحد، کنجکاویاش و حافظهاش نمونه بارز جهان وطنیاست، که سیر و سلوک و سفر معنویاش قلب را سیراب و روح را غنی میسازد. او درحقیقت تنها و تنها یک وطن داشت: ادبیات!
ولادیمیر ناباکوف سال گذشته [(سال ۱۹۷۷)] در سن ۷۸ سالگی درگذشت. ازشنیدن خبر درگذشت وی به راستی ضربهای را بر دلم احساس کردم. آن لبخندِ چنانقشنگ، آن سری که آنهمه چیز میدانست، و آن نبوغ در نگارش... خوشوقتم که برایدمی، ولادیمیر ناباکوف را حیاتی دوباره میدهم و با اجازه کانال ۲ تلویزیون فرانسه متنبرنامه آپوستروف را که در روز جمعه ۳۰ مه ۱۹۷۵ پخش شده است منتشر میکنم.
برنارد پی وُو
همسرم و من به داشتنویلایی در فرانسه یا در ایتالیا نیز فکر کردهایم، اما آنوقت شبح اعتصابات پستی با همهدلشورهاش رُخ مینماید. خوانندگان من شاید متوجه نباشند که یک پست منظم و مطمئنمانند سویس چقدر زندگی نویسندهای را آرامش میبخشد، حتی اگر این ارمغان درصبح یک روز معمولی چیزی جز چند نامه کاریِ مبهم و دو سه تقاضا برای نوشتندستخط و امضا بر روی کتابی را در خود نداشته باشد.
برنارد پی وُو: اکنون ساعت ۲۱ و ۴۲ دقیقه است. آقای ولادیمیر ناباکوف، معمولاً در اینساعت مشغول چه کاری هستید؟
- در این ساعت من در زیر لحاف پَرِ خود هستم... با سه بالش زیر سرم در اتاقخواب ساده و محقرم که از آن به عنوان اتاق کار نیز استفاده میکنم. چراغ بسیار پرنوربالای سر و کنار تخت خوابم، که چراغ راهنمای شبهای بیخوابی من است، همچنان برروی میز نورافشانی میکند، اما لحظهای دیگر خاموش خواهد شد. در دهانم پاستیلی ازمویز و در دستانم یک هفته نامه ادبی چاپ نیویورک یا لندن است. آن را کنار میگذارم.چراغ را خاموش میکنم. باز چراغ را روشن میکنم تا دستمالی را در جیب کوچکپیراهن خوابم بچپانم. و اکنون کلنجار درونیام آغاز میشود: قرص خواب آور بخورم یانخورم؟ چه دلپذیر است تصمیم به انجام کار!
در یک روز معمولی وقت خود را صرف چه کارهایی میکنید؟
یک روز معمولی در وسط زمستان را در نظر بگیریم (در تابستان تنوع بسیار بیشتریدر زندگیام وجود دارد). بین ساعت شش و هفت از بستر برمیخیزم، تا ساعت نهمینویسم، با مداد و سرِ پا ایستاده جلوی میز مطالعه... پس از صبحانهای ساده ومختصر، همسرم و من محموله پستیمان را که همواره سخت پُر و پیمان استمیخوانیم. آنگاه، ریشم را میتراشم، حمام میکنم، لباس میپوشم، یک ساعتی درامتداد اسکلههای مونترو گردش میکنیم و پس از ناهار و چُرتی مختصر من به دور دومکارم میپردازم تا وقت شام. این برنامه نمونه من است.
آیا وقتی اندکی جوانتر بودید نیز همین طور از وقتتان استفاده میکردید؟ یا اینکهنه، دلبستگیهای شدید، تب و تابها و کششهای ناگهانیای داشتید که شبها و روزهاتانرا آشفته میساخت؟
خُب البته! در بیست و پنج سالگی، در سی سالگی، تاب و توان، هوس، الهام وبالاخره همه اینها به نوشتن تا ساعت چهار صبح میکشانیدم. بندرت پیش از ظهر ازجایم بلند میشدم، و همه روز را در حالی که بر کاناپهای دراز کشیده بودم مینوشتم. قلمخودنویس و حالت افقیِ درازکش اکنون جایشان را به مداد و حالت قائم و عبوسدادهاند، دیگر تب و تابی در کار نیست، تمام شد! اما بیدار باش پرندگان و آواز توکایسیاه را که گویی در ستایش آخرین فرازهای فصلی که به روی کاغذ آورده بودم نغمه سرداده بودند چه میپرستیدم!
پس، نوشتن همواره موضوع بزرگ زندگیتان بوده. آیا هیچ تصور زندگی دومی را که درآن ننویسید میکنید؟
آری، بسیار هم تصور زندگی دیگری را میکنم: زندگیای که در آن رُمان نویس وساکن خوشبخت برج عاجِ بابل نباشم، بلکه کسی باشم البته خوشبخت، با روشی دیگر -که این را تجربه نیز کردهام -، حشرهشناسی گمنام که تابستان را در شکار پروانهها دردیاری افسانهای و زمستان را در طبقهبندی کشفیاتش در آزمایشگاه موزهای بگذراند.
آیا شما خودتان را، بیشتر، روس احساس میکنید یا بیشتر آمریکایی، یا از وقتی که درسویس زندگی کردهاید بیشتر سویسی؟
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست