دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

پدر و مادر بهتری باشیم


پدر و مادر بهتری باشیم

پرورش كودك نوعاً كاری نیست كه آن را خیلی علمی به حساب بیاوریم اما شگفت زده خواهید شد اگر متوجه شوید, برخلاف این تصور, علمی در حوزه تربیت صحیح فرزند وجود دارد كه تحقیقات روشمند بسیاری درباره آن انجام شده كه بسیار بیشتر از تحقیقاتی است كه درباره سایر جنبه های زندگی موجود است, در حالی كه ما به طور معمول برای راهنمایی گرفتن در سایر جنبه ها به علم متكی می شویم

وقتی مردم می فهمند من هم پدر هستم و هم روانشناسی كه تمام عمرش را صرف تحقیق درباره تربیت كودك كرده است، معمولاً می پرسند آیا نتایج تحقیقاتم كمكی كرده كه پدر بهتری هم باشم. جواب مثبت است. مثل این است كه از یك آشپز حرفه ای بپرسید آیا یاد گرفتن آشپزی به عنوان شغلی برای امرار معاش، به غذا درست كردنش در خانه هم كمكی كرده یا نه. چطور ممكن است غیر از این باشد. مثل هر چیز دیگر، تربیت كودك هم به دانش نیاز دارد.

بیش از ۲۵ سال درباره پدر و مادرها و فرزندانشان مطالعه كرده ام. چندین كتاب و صدها مقاله درباره تربیت و پرورش كودك منتشر كردم و دبیری مقالات مربوط به روابط والدین و فرزندان را در نشریات علمی معتبر در حوزه روانشناسی كودك بر عهده دارم. غریزه پدر بودنم تحت تاثیر حرفه ای شكل گرفته كه زندگی ام را صرف تحقیق درباره آن كردم و هنگامی كه شك یا پرسشی درباره رفتار با فرزندانم دارم -همان طور كه همه پدر و مادرها حتی كارشناسان و متخصصان همیشه دارند - همیشه رفتاری پیش می گیرم كه از مطالعه درباره هزاران خانواده یا مطالعه هزاران گزارش تحقیقی یاد گرفته ام.

پرورش كودك نوعاً كاری نیست كه آن را خیلی علمی به حساب بیاوریم. اما شگفت زده خواهید شد اگر متوجه شوید، برخلاف این تصور، علمی در حوزه تربیت صحیح فرزند وجود دارد كه تحقیقات روشمند بسیاری درباره آن انجام شده كه بسیار بیشتر از تحقیقاتی است كه درباره سایر جنبه های زندگی موجود است، در حالی كه ما به طور معمول برای راهنمایی گرفتن در سایر جنبه ها به علم متكی می شویم. در حقیقت، روانشناسان كودك و سایر كارشناسان حدود هفت سال و نیم درباره تربیت صحیح فرزند درس می خوانند و این رشته یكی از حوزه های علوم اجتماعی است كه درباره آن تحقیقات همه جانبه ای انجام شده است.مهمتر اینكه پژوهش درباره تربیت كودك حوزه ای تحقیقاتی است كه در آن یافته ها به طرزی چشمگیر همیشگی هستند و در طول زمان ثابت باقی می مانند. پیدا كردن حوزه های بسیار دیگری كه بتوان این نكته را درباره آنها گفت سخت است.راهنمایی ها درباره اینكه چه باید بخوریم، در چه فواصل زمانی ورزش كنیم یا چگونه باید فشار روحی را كنترل كنیم مدام تغییر می كنند. همیشه درمان های پزشكی جدیدی ابداع می شوند. توصیه های بهداشتی امروز آنچه را دیروز شنیده ایم تكذیب می كند. اما اصول علمی موثر تربیت كودك در حدود ۴۰ سال گذشته ذره ای تغییر نكرده اند. در حقیقت، پیوند شواهد علمی با اصول اساسی تربیت كودك برای رشد طبیعی او كاملاً واضح است و آنقدر ثابت است كه با اطمینان می توانیم بگوییم می دانیم كدام رفتار نتیجه می دهد و كدام نمی دهد. اگر به نظر می رسد راهنمایی هایی كه در كتاب های عامه پسند مطرح می شود متغیرند به این دلیل است كه معدود كتاب های عامه پسند بر پایه دانش مستند نوشته شده اند.

مهمترین مسئله این است كه تربیت كودك كاری است كه كم و بیش انجام می دهیم بدون آنكه زیاد درباره آن فكر كنیم. بیشتر اوقات مكث نمی كنیم تا درباره آنچه در جایگاه پدر و مادر انجام می دهیم فكر كنیم، چرا كه شرایط اجازه نمی دهد. وقتی صبح مثل فرفره دور خود می چرخید و سعی می كنید دفتر مشق فرزندتان را پیدا كنید تا او را به مدرسه بفرستید، یا كاری كنید دعوای فرزند بزرگتر با كوچكتر كه در صندلی عقب ماشین به هم می پرند تمام شود یا وقتی سعی می كنید نوزادی را كه دل درد دارد آرام كنید در حالی كه سرتان به شدت درد می كند چون نوزاد در نیم ساعت گذشته بی وقفه گریه كرده در موقعیتی نیستید كه صبر كنید و درباره این فكر كنید كه بهترین رویكرد چه می تواند باشد. خیلی اوقات پیش می آید، كه مانند بقیه پدر و مادرها، تنها كاری كه می توانیم بكنیم واكنش نشان دادن است. این بخش از تربیت كودك هیچ گاه تغییر نمی كند. بخش عمده تربیت كودك از غرایز و واكنش های ناخودآگاه ما سرچشمه می گیرد. اما حقیقتی هم هست كه بعضی پدر و مادرها غریزه بهتری نسبت به سایرین دارند. با درك بهتری از اینكه با هر رفتاری كه با فرزندتان می كنید چه اتفاقی می افتد و چرا و با تمرین كافی غریزه تان بهتر عمل می كند.

با این حال شرایط بی شماری هم هست كه حتماً قبل از عمل كردن وقت كافی برای فكر كردن دارید: وقتی كه فرزندتان را شب پیش از نخستین روز مدرسه به رختخواب می برید، وقتی فرزند كلاس سومی شما كارنامه افتضاحش را به دستتان می دهد، وقتی فرزند سیزده ساله شما ناراحت است كه با دوستش قهر كرده، وقتی نوجوان شما دیرتر از زمان توافق شده به خانه برمی گردد. در این مواقع وقت دارید پیش از عمل كردن فكر كنید و اعمال شما باید تحت تاثیر اطلاعات درست درباره چگونگی اداره موثر شرایط باشد.

یكی از یافته های دلگرم كننده تحقیقات درباره تربیت كودك این است كه مبانی آن یكسان است و بسته به پسر و دختر بودن، ۶ یا ۱۶ ساله بودن، تك فرزند، دوقلو یا خواهر و برادر داشتن تفاوتی ندارد. این مبانی حتی با توجه به اینكه والد اصلی مادر باشد یا پدر یا سرپرست دیگر تغییری نمی كند. اصول اساسی تربیت صحیح در تحقیقات انجام شده در بخش های مختلف جهان، در گروه های نژادی و قومی مختلف، در خانواده های فقیر و ثروتمند و در خانواده های جدا از هم، طلاق گرفته یا در كنار هم تایید شده است. همین اصول درباره فرزندان واقعی یا فرزندخوانده ها یا كسانی كه كودكی را به فرزندی قبول كرده اند صدق می كند.

مردم تربیت صحیح را به روش های مختلف تعریف می كنند، پس اجازه بدهید تعریف خودم را ارائه دهم. به نظر من تربیت صحیح تربیتی است كه معیارهای روانشناختی را ترویج كند - عناصری مانند درستكاری، همدلی، اتكا به خود، مهربانی، همكاری، خویشتن داری و شادابی. تربیت صحیح تربیتی است كه كمك می كند كودكان در مدرسه موفق باشند، رشد كنجكاوی ذهنی آنها را ارتقا می بخشد، انگیزه برای یادگیری ایجاد می كند و میل به موفقیت در كارها را برمی انگیزد. تربیت صحیح تربیتی است كه فرزندان را از رفتارهای ضداجتماعی، بزهكاری، مواد مخدر و الكل بازمی دارد. تربیت صحیح تربیتی است كه از فرزندان در مقابل ازدیاد اضطراب، افسردگی، اختلال در خوراك و سایر انواع گرفتاری های روانشناسی حمایت می كند. متوجه شده ام كه تعریف من از تربیت صحیح این فرض را مطرح می كند كه بعضی خصلت ها در كودكان پسندیده تر از سایر خصلت ها هستند. تقریباً درست است. نمی توانم تضمین كنم اگر این اصول را دنبال كنید فرزند شما هیچ گاه با مشكلی روبه رو نخواهد شد، هیچ وقت در امتحانات مدرسه مردود نخواهد شد یا هیچ گاه به دردسر نخواهد افتاد و باید به هر كتابی كه چنین تعهدی می دهد شك كرد. كودكان به جز پدر و مادرشان تحت تاثیر نیروهای بسیار دیگری قرار دارند كه از آنها می توان به سرشت ژنتیكی، خواهران و برادران، دوستان، مدرسه، بزرگسالانی كه بیرون از خانواده ملاقات می كنند و رسانه های جمعی اشاره كرد.اما آنچه را می توانم تضمین كنم این است كه كودكانی كه طبق اصولی كه آورده ام پرورش داده می شوند بسیار بیشتر از كسانی كه طبق روش های دیگر بزرگ می شوند، سالم تر رشد می كنند و كمتر دچار مشكلات می شوند. این نظر من نیست بلكه حقیقتی است كه شواهد مستدلی برای پشتیبانی از آن وجود دارد.

۱۰ اصل تربیتی كه در شماره های بعد شرح داده می شوند اصولی عمومی هستند كه برای تمام دوران كودكی و نوجوانی كاربرد دارند اما به هر حال طبیعتاً بعضی از آنها در طول مدت معینی از رشد اهمیت بیشتری دارند و البته روش به كارگیری این اصول بسته به سن فرزند شما متفاوت است. برای مثال ابراز محبت جسمانی به فرزندان در تمامی سنین مهم است اما راه ابراز محبت به كودكی كه تازه به راه افتاده (در بغل گرفتن هنگام كتاب خواندن) با فرزند نوجوانتان (در آغوش گرفتن كوتاه پیش از اینكه نخستین بار به تنهایی بیرون می رود) یكسان نیست. به همین ترتیب یكی از اصول به نظم و ایجاد محدودیت می پردازد كه در همه سنین مهم است اما نوع محدودیت هایی كه برای كودك نوپا در نظر گرفته می شود (مثلاً هیچ وقت بدون بزرگتر از خیابان رد نشود) مسلماً برای نوجوانان مناسب نیست.

طرح مجموعه ای از اصول پایه ای برای تربیت صحیح برای فرزندانی در تمام سنین بیش از پرداختن به موارد خاص مستلزم عمومی صحبت كردن است بنابراین شكی نیست كه بعضی خوانندگان این ۱۰ اصل را جزیی از عقل سلیم بدانند. اما اگرچه این اصول مطابق با عقل سلیم هستند، به كار گرفتن آنها هر طوری هست مگر ساده. در حقیقت بسیاری از پدر و مادرها همیشه این اصول را زیر پا می گذارند. مثلاً یكی از اصول والدین را از مجازات سخت بر حذر می دارد اما كافی است به یك سوپرماركت یا مركز خرید بروید تا با پدر و مادرهای بسیاری روبه رو شوید كه سر فرزندشان داد می زنند یا به آنها سیلی می زنند. اصل دیگر از قرار دادن محدودیت های رفتاری برای كودكان حمایت می كند اما همه ما والدینی را می شناسیم كه اجازه می دهند فرزندانشان دیمی بار بیایند. اصل دیگر والدین را تشویق می كند با كودكان خود با احترام رفتار كنند اما همه ما شنیده ایم كه والدینی با فرزندانشان با الفاظ زننده و اهانت آمیز صحبت می كنند. فقط به خاطر آنكه چیزی عاقلانه به نظر می رسد دلیل نمی شود كه مرسوم هم باشد.

دكتر لورنس استینبرگ

نوشین دیانتی