پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
مجله ویستا

خبرنگاران در سینمای ایران


خبرنگاران در سینمای ایران

خبرنگاران کسانی هستند که با حضور در واقعه‌ آن را شرح می‌دهند، اما به این سادگی‌ها هم نیست. این شغل که با قلم، کاغذ و وسایل الکترونیکی سر و کار دارد، بسیار خطرآفرین است. بسیاری …

خبرنگاران کسانی هستند که با حضور در واقعه‌ آن را شرح می‌دهند، اما به این سادگی‌ها هم نیست. این شغل که با قلم، کاغذ و وسایل الکترونیکی سر و کار دارد، بسیار خطرآفرین است. بسیاری از خبرنگارانی که جانشان را در این عرصه از دست می‌دهند، عمدتاً خبرنگاران جنگی و یا حوادثی تروریستی و جریاناتی هستند که ممکن است در گیر و دار حوادث جانشان را از دست بدهند.

شهید خبر و خبرنگاری سید شهدای کاغذ و قلم شهید «مرتضی آوینی» آموخت که باید برای ارسال واقعیت‌های حوادث از جان مایه گذاشت.

بسیاری از خبرنگاران در جبهه‌های جنگ هشت‌ساله برای ارسال خبر تصویری و کلامی جانشان را از دست داده‌اند.

بسیاری از خبرنگاران هم به عناوین مختلف در جریان خبر و یا کسب خبر ترور شده‌اند. سهم خبرنگاران در سینمای ایران بسیار ناچیز بوده است، اما تلویزیون در این سهم، حد بالایی را دارد. حجم بالایی از خبرهای مهم در دوران انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی از طریق مدیوم تلویزیون ارایه شد. در تاریخ ۱۱ دسامبر سال ۲۰۰۳ در بغداد و در جریان حمله‌ی چریک‌های عراقی به یک ستون نظامی اشغالگران آمریکایی، بزرگ‌ترین قهرمان خبرنگاران عکاس به‌شدت مجروح شد. در آن روز واقعیت‌های خشن سیاست‌های بین‌المللی به پیشواز «جیمز نچتوی» رفت.

بد نیست بدانید که «همشهری کین» به عنوان اولین فیلم که موضوع اصلی آن رسانه‌های تصویری‌ست به حساب می‌آید. طبق برآوردهایی که تا به امروز به عمل آمده، از آغاز به کار سینما تا سال ۱۹۹۴ حدود ۴۰۰ فیلم بر اساس داستان‌های ژورنالیستی ساخته شده است. در این فیلم‌ها منزلت خبرنگار و جانفشانی آن‌ها به نحو خوبی در سینمای جهان بروز کرده است: تعطیلات رُمی (۱۹۵۳)، همه‌ی مردان رییس‌جمهور (۱۹۷۶)، کشتزارهای مرگ (۱۹۸۴)، زیر آتش (۱۹۸۳)، زندگی شیرین (۱۹۶۰) و ... از آن جمله‌اند.

در سینمای ایران در پیش از انقلاب، خبرنگار بیش‌تر خبرنگاری حادثه‌یی بود که از دادگاه‌ها و مراکز تصادف و یا قتل و سرقت خبر تنظیم می‌کرد. شاید یکی از این فیلم‌ها «امشب دختری می‌میرد» بود که یک روزنامه‌نگار که عمده کارش خبرنگاری حوادث روزنامه‌ها بود را در مرکزیت خود قرار داده بود. «کلاغ» (۱۳۵۶) ساخته‌ی «بهرام بیضایی» از بهترین آثاری بود که خبرنگاری با تمام گیر و دارهایش را در مرکز روایت قرار داده بود، اما در نهایت قواعد سنتی درباره‌ی این خبرنگار به تصویر درآمده بود. غرب‌باختگی رژیم‌ پهلوی و اضمحلال هویت ملی، پرسش روز روشنفکری آن دوران است و خبرنگار فیلم نیز در خدمت همین پرسش قرار می‌گیرد.

در «شاید وقتی دیگر» (بهرام بیضایی، ۱۳۶۷) خبرنگاری دنبال هویت گمشده است. این خبرنگار پیوسته در تکاپو است تا راهی به هویت خود بیابد. در فیلم کلاسیک ایران «حاجی‌آقا آکتور سینما» به حرفه‌ی خبرنگاری هم پرداخته بود. در رژیم پهلوی تلویزیون رسانه‌یی ابزاری برای ترویج بی‌فرهنگی و تقلید از مدرنیسم مصرفی و پرده کشیدن بر اصالت‌های بومی بود، اما پس از انقلاب این مناسبات دچار تحول شد و از حالت‌های ناپسند درآمد.

«بی‌تا» (۱۹۵۲) که از فیلم‌های روشنفکرانه شده است. با ارادتی آشکار نسبت به سینمای مدرن اروپا محوریت خود را بر تحلیل نظام خبری و خبرنگاری قرار داده بود. این فیلم تصویری کلیشه‌یی و ساده‌انگارانه از ژورنالیسم و خبرنگاری ارایه داده بود. در واقع روزنامه‌نگار فیلم چنان که باید، روزنامه‌نگار نیست. جانشینی و یکی به جای دیگری در موضوع فیلم «کلوزآپ» (۱۳۶۸) که کسی به جای فیلمسازی خود را جا می‌زند و خبرنگاری آن را برملا می‌کند، نمونه‌ی خوب این گونه روایات است و اما «پارتی» (۱۳۷۹) که در دوره‌ی پرالتهابی ساخته شد، خیلی سریع و رو به این مقوله می‌پردازد. خبر، خبرنگاری، روزنامه‌‌ها، حرف‌ها و حدیث‌ها در این فیلم به صورتی نمایان خود را نشان می‌دهند و در میان آشفتگی متن، فیلمی سر باز می‌زند که خبرنگار و خبر در آن به اغتشاش کامل می‌رسد.

در فیلم «زیر پوست شهر» هم خبرنگاران با اخبار خود وسوسه‌هایی را در یک خانواده ایجاد می‌کنند. اما در مجموع سینمای ایران بسیار اندک به این قشر از جامعه‌ی فرهنگی ما پرداخته و شاید فیلمی که همه‌ی ابعاد خبر و خبرنگاری را نشان دهد، ساخته نشده است

حسین گیتی