یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

پلیس هایی که همیشه آماده باش هستند


پلیس هایی که همیشه آماده باش هستند

درس هایی از واقعه گروگانگیری هفته گذشته تهران

چهارشنبه سیزدهم مرداد، ساعت ۱۰ و ۳۰ دقیقه؛ آژیر اعلام وضع هشدار واحدهای رهایی گروگان نیروی انتظامی در منطقه افسریه تهران به صدا درآمده است.

رئیس شرکت واحد اتوبوسرانی و چند مهمانش در دفتر کار خود توسط یک کارمند اخراجی این شرکت به گروگان گرفته شده اند. نیروهای پلیس منطقه را قرق می کنند و ماجرا همان روز به اتمام می رسد، اما این نیروها چه کسانی هستند و چه مهارت هایی دارند؟

● چه کسی مسئول برخورد با گروگانگیری است؟

ابتدا بهتر است تفکیکی میان دو جرم گروگانگیری و آدم ربایی به عمل آید. هرگاه سخن از گروگانگیری به میان می آوریم با شخص یا گروهی مواجه هستیم که در یک محل و مکان معین اقدام به گروگان گرفتن افرادی کرده تا در ازای آزادی آنها مطالبات خود را برآورده کند. انگیزه این افراد می تواند تسویه حساب مالی یا انتقام و در برخی موارد اقدامی تروریستی باشد. در مقابل، هنگامی که از آدم ربایی صحبت به میان می آید وارد گستره ای از سناریوها می شویم که وجه اشتراک آنها مخفی بودن محل ربوده شدگان است. به عبارت دیگر پروسه لازم برای حل موضوع یک آدم ربایی مربوط به اداره آگاهی و پروسه لازم برای حل موضوع یک گروگانگیری مربوط به واحد رهایی گروگان(نوپو) است که هر کدام از این نیروها آموزش های خاص خود را دیده و ورزیدگی لازم را در این خصوص به دست آورده اند.

● نوپو چیست؟

واحد نوپو نیروی انتظامی متشکل از نیروهای زبده و گلچین از نیروهای یگان ویژه پاسداران ناجاست که ضمن فراگیری آموزش هایی نظیر دفاع شخصی، سلاح کشی، انواع راپل، تیراندازی، چتربازی و... آمادگی لازم برای اجرای ماموریت های خاص از قبیل گروگانگیری را فرامی گیرند. نوپو یا نیروی ویژه، به صورت شبانه روزی آمادگی ورود به موضوعاتی این چنینی را داراست.

نکته قابل تامل اینجاست که ورود نیروهای رهایی گروگان به موضوع گروگانگیری به منزله شکست مذاکرات بین فرد مذاکره کننده و گروگانگیر است که در نهایت با توسل به عملیاتی مهندسی شده و با برنامه، غائله فیصله می یابد. گاهی گروگانگیر خود به تنهایی قربانی ماجرا می شود و گاهی به همراه خود گروگان ها را هم قربانی خشونت خود می کند. اینجاست که هنر مذاکره و اقناع به کمک پلیس می آید تا خشونت برآمده از یک مطالبه را به منطق وصول مطالبات گروگانگیر تبدیل کند.

به گفته کارشناسان در ایران افرادی که تحت عنوان مذاکره کننده و به عنوان نماینده پلیس وارد پروسه مذاکره با گروگانگیر می شوند به صورت رسمی آموزش های لازم را نمی بینند. دانشگاه پلیس یکی از محل هایی است که باید محل تربیت چنین نیروهایی باشد؛ حال آن که چنین موضوعی تا امروز به صورت تخصصی در روند آموزش دانشجویان تعریف نشده است.

از سوی دیگر فرد مذاکره کننده با توجه به جایگاه مهمی که دارد، باید دارای اختیارات کافی برای چانه زنی بر سر مطالبات گروگانگیر باشد. مثلا در هفته گذشته این شخص رئیس پلیس تهران بود که برای چنین کاری وارد محل گروگانگیری شد. البته همین موضوع مورد انتقاد برخی هم قرار گرفت و برخی گفتند چرا چنین فردی در این سطح ریسک بالایی کرده و خود وارد اتاق گروگانگیر شده در حالی که نیروهای آموزش دیده و مخصوص در محل حضور داشتند.

● آرایش پلیس هنگام گروگانگیری

در این مواقع معمولا با توجه به شرایط و انگیزه های فرد گروگانگیر، تیم های تخصصی پلیس آرایش گرفته و برای هرگونه اقدامی خود را آماده می کنند. یک تیم برای تامین محل، تیم دیگر برای هجوم و یک فرمانده که ریز به ریز دستورات را صادر می کند. فردی که مذاکره را شروع می کند نقش اول هر ماجرای گروگانگیری است. اصولا این فرد باید بر مهارت های روان شناسی تسلط کامل داشته باشد تا بتواند فرد مقابل خود را ـ که جان عده ای را در اختیار گرفته تا به مطالبات خودش برسد ـ قانع کند. ملاقات خانواده فرد گروگانگیر و تلاش برای خاتمه دادن موضوع از جمله شگردهای پلیس برای فرونشاندن خشونت گروگانگیر و ارائه یک راه حل عاقلانه به وی است. (اما هفته گذشته بهرام حتی گوش شنوایی برای شنیدن حرف های برادر خود هم نداشت)

● وقتی مذاکره شکست خورد

در ماجرای هفته گذشته، بعد از هشت ساعت، مذاکره به شکست می انجامد و راهی نمی ماند بجز ورود نیروهای نوپو برای فیصله دادن به این غائله. پشت بام ساختمان های اطراف توسط تک تیراندازها پوشش داده شده است. به گفته یک منبع آگاه این نخستین به اصطلاح گروگانگیری در طول چهار سال اخیر است که در تهران انجام شده است. در برخی خبرها از او به عنوان فردی مسلح یاد شده است ولی رئیس شرکت واحد گفت سلاحی ندیده است. سرانجام هنگامی که سردار ساجدی نیا در حال مذاکره با بهرام است نیروهای ویژه رهایی گروگان که با پوشش مستندساز در محل حضور دارد از غفلت گروگانگیر استفاده کرده و با پرتاب گاز اشک آور و به همراه سردار ساجدی نیا به سمت بهرام حمله ور شده و وی را دستگیر می کنند.

● ۲ درس از ماجرای شرکت واحد

از نظر انتظامی سه درس در این گروگانگیری برای پلیس وجود دارد؛ نخست این که از لحظه بروز این حادثه هیچ مقام انتظامی یا قضایی برای روشن کردن افکار عمومی، اطلاع رسانی نکرد تا آنجا که بازار شایعه در بین خبرنگاران بسیار داغ شد و هر لحظه خبری از این رویداد مخابره می شد. وظیفه حرفه ای دستگاه هایی که مسئول پیگیری موضوعاتی این چنینی هستند ایجاب می کند به صورت رسمی اقدام به مصاحبه و شرح واقعه ای کنند که مردم نسبت به آن حساس بوده و پیگیر لحظه ای جریان هستند.

نکته دوم این که جریان گروگانگیری شرکت اتوبوسرانی می توانست با تدبیر بموقع یک مدیر، اتفاق نیفتد. اینجاست که نقش اتحادیه ها و سندیکاها در بیان با برنامه اعتراضات و حقوق افراد نمایش داده می شود و در نهایت از اقدامات خشونت آمیز این چنینی با هدف احقاق حق افراد به شکل غیراصولی جلوگیری می شود.