شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

مسابقات ۵۰ میلیارد دلاری زیر چتر سیاست


مسابقات ۵۰ میلیارد دلاری زیر چتر سیاست

برای هیچ کس تعجب آور نیست که تدارک المپیک زمستانی سوچی روسیه به شدت هزینه بر و مملو از فساد بوده است اما حجم این هزینه ها شگفت آور است

برای هیچ کس تعجب‌آور نیست که تدارک المپیک زمستانی سوچی روسیه به شدت هزینه‌بر و مملو از فساد بوده است؛ اما حجم این هزینه‌ها شگفت‌آور است. ساخت پیست اسکی، زمین‌های یخی، جاده‌ها، سالن‌ها و استادیوم‌های موردنیاز ورزش‌های زمستانی در منطقه نیمه‌ گرمسیری ساحل دریای سیاه بیش از ۵۰ میلیارد دلار هزینه دربر داشته است. منتقدان می‌گویند: نیمی از این مبلغ یا دزدیده شده یا به عنوان رشوه به اطرافیان ولادیمیر پوتین که اتفاقا توانستند قراردادهای بزرگی را منعقد کنند، داده شده است.

یکی از این منتقدان که تاجری به نام والری موروزوف است، ادعا می‌کند که مقاماتی که در دفتر خود پوتین مستقرند، برای بستن این قراردادها تقاضای رشوه کرده‌اند. موروزوف بعد از تهدید شدن به مرگ، از کشورش فرار کرد.

اما از کشوری که تجارت‌های بزرگ، جرائم سازماندهی شده و مسائل سیاسی همزمان رخ می‌دهند، چه انتظاری می‌توان داشت؟ و باید گفت روسیه تنها کشوری نیست (صرف‌نظر از مقیاس گسترده فساد) که وقوع مسابقات المپیک، فرمول یک و جام‌جهانی فوتبال در آن، عامل دزدی و اختلاس مالی است.

پس از آن، مساله قوانین نامعقول کشور میزبان مطرح است که می‌تواند وجهه بدی به یک رقابت ورزشی بین‌المللی بدهد. مثلا در المپیک ۱۹۳۶ برلین، قوانین نازی‌های آلمان به شدت اجرا می‌شد. در مورد محدودیت‌های آزادی بیان در چین ۲۰۰۸ نیز همین‌گونه بود. روسیه نیز به سهم خود، طبق قانون این کشور، تبلیغات همجنس‌گرایانه را ممنوع کرده است. روسیه می‌گوید: از ارزش‌های سنتی شایسته دفاع خواهد کرد؛ اما ریشه مشکلات سوچی عمیق‌تر از فساد مالی اطرافیان پوتین یا قوانین تبلیغاتی است. تکرار برگزاری این مسابقات در جوامعی مستبد و خودکامه مثل برزیل یا قطر که در تدارک مسابقات جام جهانی فوتبال یا المپیک هستند، این ناهماهنگی‌ها را آشکارتر می‌کند.

حتی با اینکه فیفا یا کمیته بین‌المللی المپیک اصرار دارند که از سیاست به دور هستند، اما تقریبا همه حکومت‌ها از مسابقات بزرگ ورزشی بهره‌برداری سیاسی می‌کنند.

در نتیجه، ورزش به هر صورت سیاسی می‌شود و هر چقدر فیفا و کمیته بین‌المللی المپیک ادعای بی‌گناهی سیاسی می‌کنند، حکومت‌ها بهتر می‌توانند از وقایع ورزشی بین‌المللی در راه اهداف خود استفاده کنند.

این تناقض به شروع جنبش المپیک مدرن برمی‌گردد. پیر دو کوبرتن، بنیان‌گذار فرانسوی بازی‌های المپیک در عصر معاصر که از شکست کشورش در جنگ فاجعه‌آمیز با پروس در سال ۱۸۷۱ غافلگیر شده بود، عامل این شکست را ضعف قوای بدنی نیروهای فرانسه دانست و با تشویق به برگزاری مسابقات سازماندهی شده سعی در تقویت آن داشت. او بعدها تصمیم گرفت دیدگاهش را به کشورهای دیگر نیز منتقل کند.

کوبرتن معتقد بود در دنیایی که اغلب درگیر کشمکش‌های نظامی است، می‌توان با احیای مسابقات المپیک یونان باستان، به صلح و برادری بین‌المللی دست یافت. او از ابتدا اصرار داشت که مسابقات ورزشی باید به دور از سیاست باشد، چون سیاست نفاق‌آمیز است، درحالی‌که هدف مسابقات ورزشی جمع کردن مردم در کنار

یکدیگر است.

اما همه با این ایده موافق نبودند. شارل‌مورا، نویسنده و سیاستمدار فرانسوی قرن نوزدهم، المپیک کوبرتن را توطئه لیبرال از نوع آنگلو‌ساکسون می‌دانست که هدفش از بین بردن قدرت نژادی و غرور ملی است. اما او خیلی زود و بعد از حضور در اولین مسابقات المپیک مدرن در سال ۱۸۹۶ تغییر عقیده داد و مسابقات ورزشی بین‌المللی را فرصت خوبی برای تعصب میهن‌پرستی که طرفدار آن بود، دانست.

با این حال، کوبرتن در رویاهای خود بر برادری غیرسیاسی تاکید می‌کرد. کارل مارکس زمانی غیرسیاسی بودن را نوعی حماقت توصیف کرد. در یونان باستان، «احمق» به افرادی اطلاق می‌شد که فقط به امور شخصی خود مشغول بودند و از زندگی سیاسی دوری می‌کردند.

کوبرتن می‌خواست حماقت خود را همگانی کند؛ تا حدی که در سخنرانی ضبط شده‌ او که در سن ۷۳ سالگی (یک سال قبل از مرگش) و در وضعیت بیماری در استادیوم مسابقات المپیک برلین ۱۹۳۶ پخش شد، او همچنان در مورد ایده‌آل‌های عدالت و برادری صحبت کرد. در همان زمان، هیتلر و پیروانش در فکر بهره‌برداری از این مسابقات برای افزایش اعتبار امپراتوری نازی بودند.

بنابراین، ورزشکاران از ابراز عقایدشان ناامید شدند. اعتراضات علیه نژادگرایی نازی با سخنرانی‌های سختگیرانه در مورد ماهیت غیرسیاسی مسابقات خاموش شدند. توافق‌های اندکی هم در این زمینه صورت گرفت. نشانه‌هایی که حضور یهودیان را در مکان‌های عمومی ممنوع می‌کرد، در طول مسابقات برداشته شد؛ اما برخی ورزشکاران یهودی خیلی محتاطانه از تیم‌های ملی خط خوردند.

از آن زمان تاکنون هیچ چیز تغییر نکرده است. کمیته بین‌المللی المپیک همچنان شعار غیرسیاسی بودن المپیک را سرمی‌دهد؛ درحالی‌که پوتین از المپیک زمستانی برای جلا دادن به حکومت خود استفاده می‌کند.

بدون شک، این مسابقات هم هیجان زیادی برای تماشاچیان در سراسر دنیا دارد. اما در این میان باید به شهروندان آسیب‌پذیری فکر کنیم که مجبورند، تحت حکومت فاسد پوتین زندگی کنند.

نویسنده: ایان بوروما

استاد دموکراسی، حقوق بشر و روزنامه‌نگاری در کالج بارد

منبع: پراجکت سندیکیت

مترجم: مریم رضایی



همچنین مشاهده کنید