شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

عملیات روانی و چیستی آن


عملیات روانی و چیستی آن

عملیات روانی, در جنگ های معاصر نقش عمده ای ایفا کرده است و از جمله مهم ترین و اثربخش ترین بخش جنگ ها محسوب می شود و نیز جزو جدیدترین و موثرترین سلاح های معاصر علیه باورها, اندیشه ها, اعتقادات و احساسات افراد است و در دو حالت دفاعی و هجومی کاربرد دارد

عملیات روانی، در جنگ های معاصر نقش عمده ای ایفا کرده است و از جمله مهم ترین و اثربخش ترین بخش جنگ ها محسوب می شود و نیز جزو جدیدترین و موثرترین سلاح های معاصر علیه باورها، اندیشه ها، اعتقادات و احساسات افراد است و در دو حالت دفاعی و هجومی کاربرد دارد، چرا که هم به تقویت روحیه افراد خودی می پردازد و هم تضعیف روانی دشمن را در پی دارد و این کار از طریق از بین بردن امید مخاطبان کشور مقابل، ترویج بی اعتمادی نسبت به رهبران این کشورها و نیز ایجاد شکاف در جوامع و جامعه بین الملل، صورت می گیرد.

کشورهای سلطه جو امروزه از این نوع جنگ ها استفاده می کنند. اگر جنگ های اخیر را بررسی کنیم درمی یابیم نقش عملیات روانی در موفقیت های این جنگ ها انکارناپذیر است.

کلاوزویتس، جنگ را ابزاری می داند که از طریق آن می توان در اراده دشمن تغییر ایجاد کرد. از دید او جنگ عبارت است از استفاده از زور برای مجبور کردن دشمن به انجام رفتاری مطابق با اراده عامل و بنابراین زور وسیله ای است که هدف تحمیل اراده عامل بر دشمن را، دنبال می کند. او جنگ را ادامه سیاست، با ابزاری دیگر می داند و معتقد است که سیاست بستری برای پرورش جنگ است.

در اندیشه های کلاوزویتس آگاهی عمیقی نسبت به ابعاد روانی جنگ به چشم می خورد، چون وی هدف از جنگ را انهدام فیزیکی دشمن نمی داند و تغییر رفتار او مطابق با اراده عامل را امری اساسی برمی شمارد، تغییری که اساسا با منافع ملی عامل در تضاد نیست، به عبارتی، اگر ما بتوانیم بر مغز دشمن تاثیر بگذاریم، دیگر مجبور نخواهیم بود که بر بازوهایش ضربه بزنیم. پس جنگ را همچون سایر پدیده های انسانی می توان در دو بعد بررسی کرد. نخست، بعد فیزیکی است که در جنگ ضمن وارد ساختن خسارت و تلفات با کاربرد زور و خشونت، دشمن را به تسلیم در برابر خواسته های عامل یا عاملان وادار می کند و دوم، بعد روانی است که هدف آن استفاده از ابزارهای روانی، فکری، ذهنی و فرهنگی است که در صدد است با انجام اثرگذاری بر ذهن و احساسات و عواطف، انسان را به سمت برآوردن خواسته های عامل، سوق دهد. هر چه از جنگ های سنتی به سمت جنگ های مدرن حرکت کنیم، نقش عملیات روانی در جنگ های مدرن رو به گسترش است. امروزه از آن با عناوین مختلفی نام می برند. فولر در سال ۱۹۲۰ اصطلاح جنگ روانی را برای بعد روانی جنگ به کار برد و معتقد بود کم کم مسائل سنتی جنگ ها جای خود را به جنگ های روانی که در آنها از سلاح کمتر استفاده می شود، می دهد. اهداف جنگ روانی عبارت است از: زایل کردن خرد انسانی و حیات معنوی و اخلاقی یک ملت از طریق نفوذ در اراده آنها. در سال های گذشته جنگ روانی عبارت بود از: مجموع اقدامات یک کشور به منظور اثرگذاری و نفوذ بر عقاید و رفتار دولت ها با ابزارهایی غیر از ابزار نظامی، سیاسی و اقتصادی. هر چند استفاده از فعالیت های پنهان و آشکار نظیر جاسوسی، براندازی، ترور، سانسور، شست وشوی مغزی، هیپنوتیزم و سود جستن از عوامل روان گردان و نیز ترغیب و تهاجم های غیرمستقیم و را نیز در برمی گرفت. این واژه در جنگ دوم جهانی استفاده گسترده تری یافت و عملا در خدمت ارتش های دو طرف به کار برده می شد. اما کم کم در دهه ۶۰ قرن بیستم با تاسیس اداره جنگ روانی و نیز تاسیس مرکزی در کارولینای شمالی آمریکا به منظور تدوین دکترین و آموزش کارکنان نظامی در زمینه آنچه جنگ روانی خوانده می شد، ضمن گسترش علاقه نسبت به این پدیده بعد از جنگ، اصطلاح جنگ روانی، به واژه جدید عملیات روانی و اقدامات روانی تغییر یافت و هدف از آن اقدامات سیاسی، نظامی، اقتصادی و ایدئولوژیکی بود که برای ایجاد احساسات، نگرش ها، رفتارهای مطلوب در گروه های دوست، دشمن، بی طرف و مخالف، به منظور تامین مقاصد ملی، طراحی و اجرا می شد و سپس به یکی از ۴ عناصر اصلی قدرت در نظام های بین الملل تبدیل و به رسمیت شناخته شد و در عالی ترین سطوح دولتی، نظامی و بین المللی، همواره با عوامل سیاسی، اقتصادی و نظامی در تصمیم گیری های عمده سیاست خارجی دولت ها، نقش عمده ای ایفا کرد که البته با پیشرفت های فناوری در علم ارتباطات و رسانه نیز شکل جدی تری یافت و نقش آن را در مرتبه عالی تری قرار داد. عملیات روانی را می توان در موارد مختلف به کار برد، اما آنچه در این مقاله به آن پرداخته می شود توجه به بعدی از عملیات روانی است که در خدمت جنگ افروزی و تسهیل بیشتر پشتوانه های لازم برای جنگ های موفق تر است.

بنابراین عملیات روانی به ابزاری مکمل برای فعالیت های نظامی محسوب می شود که به دو روش عمده اجرا می شود. روش نخست در واقع به صورت تبلیغات و با استفاده از ابزارهای خاص آن نظیر رسانه ها و اعلامیه و... است و روش دوم شامل اقدامات خاصی است که برای تغییر مطلوب در نگرش ها و رفتار ملت ها انجام می شود. اهمیت عملیات روانی در جنگ های معاصر نیز افزایش زیادی یافته است چون نوع بحرانها و جنگ های کوچک و حرکت های انقلابی در کشورهای مختلف به گونه ای است که استفاده از نیروهای نظامی را نامشروع جلوه می دهد و به این دلیل است که عملیات روانی می تواند وارد عمل شود و بر مردم غیرنظامی نیز تاثیر گذارد. اعتقاد عمومی بر آن است که قبل از سازماندهی دشمن باید آنها را متقاعد کرد و پس از آن به اقدامات چریکی و جنگ های فیزیکی دست زد. امروزه اهمیت تبلیغات حتی از نبرد نیز بیشتر است.

نویسنده : علیرضا بیابان نورد



همچنین مشاهده کنید