پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
آقای خاتمی چرا نیایید
اردوی انتخاباتی سیدمحمد خاتمی جهت شرکت وی در انتخابات ریاستجمهوری دور دهم ایران هرچند بدون اعلام قطعی وی برای پذیرش نامزدی ریاستجمهوری اما با چراغی خاموش و با قوت و قدرتی سنگین در ایران مشغول به کار شده و ظواهر امر نشان میدهد این اردو توانسته با پدافندی سنگین دیگر نامزدهای اصلاحطلب را مرعوب عملیات تبلیغاتی خود کند. این اردو در حالی اهتمام خود را صرف فضاسازی جهت متقاعد کردن خاتمی به نامزدی در انتخابات ریاستجمهوری میکند که گرانیگاه تبلیغاتی خود را عمدتا حول سه نقطه قوت برای پذیرش ورود خ برخورداری خاتمی از محبوبیت و وجاهت ملی و بینالمللی، موفقیت تضمینشده خاتمی در انتخابات در مقابل نامزد اصولگرایان و توانایی خاتمی در جذب آرای تودههای خاموش جامعه سه محوری است که اصلاحطلبان حامی خاتمی میکوشند با تشبث به آن به عنوان نقاط قوت، ایشان را مجاب و جهت ورود به انتخابات متقاعد کنند. هرچند ظواهر امر موید صحت این ادله سهگانه است اما دست بر قضا این سه نقطه قوت در بطن خود از آن درجه از استعداد برخوردار است که میتواند همزمان نقشی منفی در این دوره از انتخابات را برای سیدمحمد خاتمی ایفا کند.
وجاهت و اقبال ملی و بینالمللی خاتمی هرچند امری واقعی و خالی از شائبه است اما چیزی که در این میان به عمد یا سهو نادیده انگاشته میشود، جنس این وجاهت است که بعضا عاری از سیاست است.
این امری غیرقابل کتمان است که شهرت و محبوبیت خاتمی ریشه در چشمه فضیلت داشته و ایشان قبل از آنکه سیاستمداری زبردست باشند، انسانی فرهیخته و ادیبی فاضلند که شاکله شخصیت خود را از آبشخور فرهنگ و ادب و حکمت سیراب کردهاند.
این در حالی است که قواره ردای ریاستجمهوری برای قامت سیاسیون دوخته شده که قبل از فرهیختگی، مدیریت و سیاستورزی را مطالبه میکند. اصرار اصلاحطلبان حامی خاتمی بر ورود وی به انتخابات ریاستجمهوری با اتکای بر <اشتهار فاضلانه خاتمی> ناشی از فهم غلط ایشان از آموزه حاکم حکیم افلاطون است و با چنان فهم غلطی است که با دست خود ابزار شکستن اندوخته فرهنگی خاتمی را فراهم میکنند. عدم تفطن اصلاحطلبان به بلاموضوع بودن <اشتهار فاضلانه خاتمی> در حوزه حکومت آفتی است که طی چهار سال گذشته گریبانگیر جانشین ایشان در خیابان پاستور نیز شد و مشارالیه در حالی که از حداقلهای پرنسیب فرهنگی خاتمی نیز بیبهره است اما کوشید و میکوشد تا شأن ریاستجمهوری را با شأن حاکم ادغام کرده و از همین تلقی ناصواب اقدام به ارسال نامههای تبشیری برای رهبران جهان کند. امری که در پیشینه نظام جمهوری اسلامی به اعتبار جایگاه قانونی ولایتفقیه در قانون اساسی ایران، ذیل شرح وظایف رهبری نظام تعریف شده و نامه تاریخی امام خمینی(ره) به آخرین رئیسجمهور شوروی را باید و میتوان برجستهترین نمونه از این نوع مراودات در تاریخ سیاسی جهان معاصر تلقی کرد.
قرار دادن <خاتمی فرهنگی> در کرسی بالاترین مقام اجرایی و سیاسی کشور بهمثابه قرار دادن قهرمان بازی شطرنج در خط حمله تیم فوتبال است. در چنین حالتی علیرغم همه شایستگیهای شطرنجباز مزبور، قهرا نتیجه محتوم چنین گزینشی تخریب توامان شطرنج باز و بازی فوتبال خواهد بود.
<خاتمی موجود> فرصت و اندوختهای ملی است که میتواند و باید در جایگاه فرهنگی خود سهم موثرتری را در عرصههای ملی و بینالمللی برای ایران ایفا کند. بر همین مبنا هر گونه تمهید جهت خروج وی از این جایگاه و تحمیل جهان سیاست به وی نهتنها کمکی به دنیای سیاست ایران نمیکند بلکه تضییعکننده حداقلهای تواناییهای فرهنگی وی در عرصههای ملی و بینالمللی خواهد شد.
تضمین موفقیت خاتمی در دور دهم انتخابات نیز نکته ثانوی و محوری در تبلیغات جهت حضور وی در این دور از رقابتهای ریاستجمهوری است و دست بر قضا ابرام بر این نکته با توجه به کارنامه ناموفق دولت احمدینژاد، هرچند تا حدود زیادی میتواند برخوردار از صحت باشد اما نکته مغفول در این گزاره آن است که <اصلاحطلبان حامی ورود ایشان به انتخابات> نگاهی ابزاری به خاتمی داشته و خاتمی را صرفا در مقام مرکبی توانمند جهت رساندن تضمینشده ایشان به فراز قله ریاستجمهوری میبینند که یحتمل چنان عزیمتی با اتکای بر اقبال خاتمی در مقابل ادبار از احمدینژاد نزد اقشار متوسط ایرانی میتواند عاری از هزیمت باشد.
اما مشکل این دسته از اصلاحطلبان آن است که در این عزیمت تنها دغدغه فتح قله را داشته و کمترین توجهی به توشه راه برای بقا و دوام بر قله و برخورداری از سلاح جهت مصون ماندن از گزندهای کمینکرده در راه و قله نکردهاند.
اصلاحطلبانی که مصر بر ورود خاتمی به انتخابات ریاستجمهوریاند، تا این لحظه کمترین برنامهای برای چگونگی مدیریت جامعه ارائه نکردهاند تا افکار عمومی قانع شود که بر فرض پیروزی خاتمی در انتخابات و با توجه به بکارت ساختار سیاسی ایران طی ۱۲ سال گذشته، چه تضمینی برای عدم بازتولید بحرانهای دوران ریاستجمهوری ایشان وجود خواهد داشت؟
توانایی در جذب آرای تودههای خاموش نیز، قابل مناقشهترین محور از مجموع ادله ثلاثه قائلین به حضور خاتمی در انتخابات است. حامیان خاتمی در حالی مشفقانه خبر از توانایی خاتمی در جذب آرای تودههای خاموش میدهند که تحقیقا یکی از عمده مشکلات خاتمی طی دو دوره ریاستجمهوریاش برخورداری از همین آرای بدنه خاموش جامعه ایران بود. در دوم خرداد ۷۶ نیز کسر وسیعی از همین آرا تودههای خاموش بود که با توهم و تصوری غلط و ناصواب از خاتمی به ایشان اقبال کرد با این توقع که <خاتمی خیالی> ایشان قرار است جمیع مطالبات و خواستههای بعضا نامتعارف ایشان را محقق کند. مطالباتی که خاتمی نه دلبستگیای به آن داشت و نه از توان و انگیزهای برای تحقق آن برخوردار بود. خاتمی دوم خرداد برای تودههای خاموش ایران محصول سوءتفاهمی از مشوه بودن چهره رقیب و مکدر بودن مرزهای عقیدتی و سیاسی وی و حامیان ستادی وی در جنبش اصلاحات بود. سوءتفاهمی که توانست با پمپ کردن مطالبات نامانوس و نامتعارف خود به ویترین جامعه نقش محوری را در صفآرایی و شکلگیری آرایش تهاجمی محافظهکاران با اصلاحطلبان با تمسک به ترویج اباحهگری و ولنگاری تمهید کند. بیجهت نیز نبود که در فردای پیروزی خاتمی در خرداد ۷۶ شبکه خبری CNN به همت کریستین امانپور در واریته سفارشی Perspectives سهوا یا عمدا کوشید تا جمیع آرمانهای بلند خاتمی و مبارزات جوانان دانشجو و فعالان سیاسی و وزرای دولت و مساعی اصحاب رسانههای دوم خردادی منسوب به جنبش اصلاحات را مصادره به مجالس خوشباشی و عیاشی عدهای جوان در شمال شهر تهران کند.
اکنون نیز حامیان خاتمی در حالی شعار توانایی خاتمی در جذب آرای تودههای خاموش جامعه را میدهند که ظاهرا تعمد دارند کمتر عنایت به جنس مطالبات این اقشار کرده تا بدینوسیله بتوانند کماکان با سیال و ناشفاف نگاه داشتن مرزهای عقیدتی خود در حدفاصل نظام و مخالفان نظام چنان آرایی را بهمنظور تضمین پیروزی در رقابتهای ریاستجمهوری پیشرو در سبد انتخابات خود جمع کنند.
هرچند منطق دموکراسی تنها متکی بر رای بیشتر است و پیروز این بازی برخورداران از آرای بیشتر است اما همان دموکراسی در منطق خود قائل به اصل همگنی است و اصلاحطلبان نمیتوانند به بهای پیروزی در انتخابات سبد آرای خود را آکنده از آرای بعضا متناقضی کنند که در فردای به قدرت رسیدن خود دچار شرم حضور شوند. در دموکراسی ایدهآل، قبل از آنکه مردم نامزد خود را انتخاب کنند این نامزد است که باید مردم و طبقه مورد نظر و مخاطب خود را برگزیند و در این گزینش چارهای ندارد تا اصل همگنی را مراعات نماید.
شعار ایران برای ایرانیان شعار جذاب و پرمناقشهای توسط کسری از اصلاحطلبان در دوران ریاستجمهوری خاتمی بود که در بطن خود اسباب زمینگیر شدن جنبش اصلاحات را فراهم کرد. دلیل آن نیز سوار کردن همه مسافران در قطاری بود که مواجه با تنوع مقصد بود.
مسافرانی که تجریش تا میدان گمرک، نوشهر تا خرمشهر و تهران تا پاریس را همزمان از راننده مطالبه میکردند!
تکیه بر تودههای خاموش بهعنوان پایگاه انتخاباتی خاتمی تکرار مجدد تجربه شکستخوردهای است که از فردای پیروزی در انتخابات قبل از آنکه قاتق نان اصلاحطلبان باشد، قاتل جانشان خواهد شد!
توان بالای مالی تودههای خاموش به ایشان آن قدرت و فرصت را میدهد که جمیع مطالبات و مشکلات خود را بدون توجه به کیستی و چیستی دولت و حکومت و فرآیندهای دموکراسی راسا و شخصا و به پشتوانه اسکناس اندوخته خود ابتیاع نمایند. مطابق آمار بیشترین میزان از تودههای خاموش تعلق به دموکراسی آمریکایی دارد که در جمیع انتخابات ایالات متحده به پشتوانه قدرت مالی خود بزرگترین غایبان در پای صندوق رای هستند. در ایران نیز تودههای خاموش بعضا تعلق به اقشار نسبتا مرفه به بالا دارد اما برخلاف تودههای خاموش در غرب، این طبقه در ایران هرچند از توان مالی جهت تامین مطالبات اقتصادی و درمانی و رفاهی خود برخوردارند اما مشکل ایشان اینجاست که علیرغم تمکن مالی، بهدلیل سیاستهای تنزهطلبانه و آمرانه حکومت در عرصه اجتماع، ایشان عملا از توان خوشباشی دلبخواهانه در حوزه عمومی محرومند.
گذشته از آنکه در این قشربندی اجتماعی میتوان نسل جوان بعضا غیرمذهبی ایران را نیز به تودههای خاموش ضمیمه کرد. هرچند این قشر از جوانان را نمیتوان اقشار مرفه محسوب کرد اما بهدلیل آنکه در سنین محصلی و دانشجویی هستند که عموما مخارج و معیشت روزانهشان توسط خانواده تامین میشود لذا ایشان نیز نوعا بهدلیل فقدان درد معاش به اندازه کافی برخوردار از فراغت مالی هستند تا در سایه چنان فراغتی بتوانند مطالبات کامجویانه و تفرجطلبانه مقتضای سنشان را جستوجو کنند. نقطه اشتراک تودههای مرفه ایران با این گروه از جوانان ایرانی، ناتوانی ایشان در تامین چنان مطالباتی است که بهواسطه سیاستهای انقباضی و تنزهطلبانه آمرانه حکومت بهشدت بدخیم شده و هر دوی ایشان بهمنظور تحصیل خواسته خود مستعد آنند تا با بالا رفتن از دیوار نحیف سیاست ابزاری جهت مطالبه گریمشده خواستههای خود اختیار کنند. هرچند میتوان حق مشروع این دو گروه در تامین و تبیین مطالباتشان را بهرسمیت شناخت اما مشکل اصلاحطلبانی که در کمین جذب آرای ایشان جهت پیروزی در انتخاباتند آن است که میکوشند با اعتبار نظام و انقلاب و اسلام و اتکای بر چنان آرایی وارد انتخابات شوند در حالیکه جنس آرای تودههای خاموش کمترین انس و رغبت و دلبستگی به آن سه (نظام و انقلاب و اسلام) ندارد. هشت سال ریاستجمهوری خاتمی نشان داد، این اقشار در اولین فرصت برائت خود را از تمامی مبانی انقلاب و نظام و اسلام اعلام کرده مضافا آنکه از دولتمردان خود نیز چنان توقعی را مطالبه میکنند تا جایی که در همان دوره هشت ساله، جامعه سیاسی ایران شاهد آن بود که ایشان با برخورداری از فرصت حضور در رسانههای نظام از تریبون اصلاحات به صراحت انقلاب و جنگ و اشغال سفارت آمریکا و بسیاری از مبانی حاکم بر جمهوری اسلامی را به زیر سوال بردند. این همه در حالی بود که حامیان امروز ورود خاتمی به انتخابات همواره خود را متشبث به راه بنیانگذار انقلاب معرفی کرده و میکنند که با شفافیت تاکید میداشت: انقلاب به هیچ گروهی بدهکاری ندارد... آغوش کشور همیشه برای پذیرفتن همه کسانی که قصد خدمت دارند گشوده است ولی نه به قیمت طلبکاری آنان از همه اصول که چرا مرگ بر آمریکا گفتید؟ چرا جنگ کردید؟ چرا نسبت به منافقین و ضدانقلابیون حکم خدا را جاری میکنید؟ چرا شعار نه شرقی نه غربی دادهاید؟ چرا لانه جاسوسی را اشغال کردید و صدها چرای دیگر...
داریوش سجادی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست