یکشنبه, ۲۶ اسفند, ۱۴۰۳ / 16 March, 2025
سمت و سوی مذاکرات هسته یی ژنو

پس از یک دوره رکود و بلاتکلیفی، پرونده هسته یی ایران تحرکات مهمی را تجربه می کند. این تحول اگرچه با سیاست ها و رویکردهای رئیس جمهور جدید امریکا بی رابطه نیست، اما اگر بخواهیم بر اساس اخبار و اطلاعات آشکار تحلیل کنیم، باید بگوییم این تحول نمی تواند نتیجه تحرکات دیپلماتیک هیچ یک از دو طرف باشد. تا پیش از این تحول ادعای مقامات ایرانی این بود که هرگونه مذاکره درباره موضوع غنی سازی اورانیوم توسط ایران منتفی است.
براساس اظهارات رئیس دولت و مقامات دیپلماتیک کشور، ایران بسته یی پیشنهادی شامل مجموعه یی از مسائلی که می تواند موضوع مذاکره و دستور کار نشست با امریکا و اروپا باشد، به ایشان ارائه داده است. در این بسته پیشنهادی موضوعاتی نظیر چگونگی اداره امور جهان، نابرابری های اقتصادی، منازعه خاورمیانه، همکاری های اقتصادی و... وجود داشت اما ذکری از موضوع غنی سازی اورانیوم و چرخه تولید سوخت هسته یی در ایران به میان نیامده بود.
ارائه این بسته پیشنهادی درست چند هفته قبل از سفر آقای احمدی نژاد به نیویورک نشان می داد که نمی توان به این زودی ها تحولی مهم را در پرونده هسته یی ایران انتظار داشت. اما ناگهان حادثه یی غیرمترقبه رخ داد؛ درحالی که رئیس جمهور امریکا در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک همچنان نسبت به تلاش ایران برای دستیابی به سلاح هسته یی هشدار می داد و بر مواضع ثابت این کشور در این خصوص تاکید می کرد، آقای احمدی نژاد طی مصاحبه یی پیشنهاد خرید سوخت هسته یی مورد نیاز رآکتور هسته یی تحقیقاتی دانشگاه تهران از امریکا را مطرح کرد. آقای احمدی نژاد قبول این پیشنهاد از سوی امریکا را نشانه حسن نیت این کشور در قبال ایران اعلام کرد. تنها چند روز پس از آن بود که مشخص شد پیشنهاد آقای احمدی نژاد نه خرید سوخت هسته یی رآکتور تحقیقاتی دانشگاه تهران، بلکه دریافت سوخت رآکتور مذکور در ازای تحویل سه چهارم ذخیره اورانیوم غنی شده چهار درصدی خویش است. به این ترتیب یک بار دیگر یک اقدام ناگهانی و کاملاً بی ارتباط و ناهماهنگ با مواضع پیشین از سوی ایران دنیا را شگفت زده کرد.
واقعیت این است که موضوع رآکتور تحقیقاتی دانشگاه تهران تاکنون هیچ سهمی جدی در پرونده هسته یی ایران نداشته است. ایران بر اساس یک حق مسلم و به عبارت بهتر طبیعی ترین و بدیهی ترین حقی که یک کشور معمولی در جهان می تواند داشته باشد، می توانسته و همچنان می تواند سوخت این رآکتور را از هر کشور تولید کننده سوخت در جهان تامین کند، کمااینکه از زمان رژیم شاه تا دوران بعد از انقلاب همین گونه عمل می شده و آخرین بار ظاهراً سوخت این رآکتور در سال های بعد از انقلاب از کشور آرژانتین تهیه شده است.
بنابراین پیوند زدن این موضوع با مساله پرونده هسته یی ایران که محور آن برخورداری مستقل ایران از چرخه تولید سوخت هسته یی است و ارائه پیشنهاد در اختیار گذاشتن سه چهارم اورانیوم تولیدشده با غنای چهار درصد به منظور دریافت سوخت رآکتور تحقیقاتی، اقدامی است که علی القاعده باید مقامات ایرانی از آن هدفی خاص را تعقیب کنند. اگر به این نکته توجه کنیم که ذخیره ۱۲۰۰ کیلویی اورانیوم با غنای چهار درصد که طی یک سال اخیر در ایران تولید شده، یکی از مهم ترین نگرانی های اروپا و امریکا بوده است، پیشنهاد ایران می تواند با معنا جلوه کند. آنچه اروپا و امریکا را از طولانی شدن پرونده هسته یی ایران نگران می کرد، این بود که با گذشت زمان ایران قادر به تولید میزانی از اورانیوم با غنای چهار درصد شده که برای تولید بمب هسته یی کافی است.
این نگرانی می توانست مانع انعطاف و صبر بیشتر امریکا و اروپا در قبال موضوع هسته یی ایران شده و در نتیجه به اقدامات و ابتکاراتی فراتر از آنچه تاکنون اتخاذ کرده اند، دست بزنند. پیشنهاد ایران را می توان حرکتی غیرمستقیم در جهت پایان بخشیدن به دغدغه و نگرانی و از بین بردن چنین زمینه یی تحلیل کرد. اما پیشنهاد ایران برای امریکا و اروپا حاوی پیام مهم تری نیز بوده است؛ پیامی مسرت بخش که آنان را به شدت نسبت به آینده مذاکرات هسته یی با ایران امیدوار ساخته است. فهم این پیام چندان مشکل نیست. اگر ایران این آمادگی را دارد که بدون هرگونه توجیه یا الزامی، اورانیوم تولیدشده با غنای چهار درصد خود را برای تهیه سوخت رآکتور تحقیقاتی خویش در اختیار روسیه و فرانسه یا هر کشور دیگری بگذارد، لابد برای تهیه سوخت نیروگاه اتمی بوشهر نیز همین آمادگی را خواهد داشت. این نتیجه گیری امیدبخش طبیعی ترین نتیجه گیری است که می توان از پیشنهاد اخیر ایران داشت.
در واقع همین نتیجه گیری بود که تقریباً تمام کارشناسان و تحلیلگران پرونده اتمی ایران را در اروپا و امریکا از پیشنهاد ایران شوکه کرد. آنها از این پیشنهاد تغییری اساسی در مواضع هسته یی ایران استنباط کرده اند زیرا تا پیش از این مقامات ایران بر انجام تمامی مراحل تولید سوخت نیروگاه اتمی در ایران تاکید داشتند. اصولگرایان حاکم در ایران حتی با این پیشنهاد که این مراحل در قالب یک کنسرسیوم متشکل از کشورهای مختلف انجام شود، مشکلی نداشتند، تاکید ایشان آن بود که چرخه تولید سوخت چه در قالب کنسرسیوم متشکل از چند کشور و چه منفرداً توسط ایران باید در ایران مستقر شود.
استدلال ایشان هم این بود که برخورداری از چرخه تولید سوخت هسته یی حق مسلم ایران است و تن دادن به تهیه سوخت مورد نیاز نیروگاه برق اتمی از کشورهای قدرتمند جهان، ما را همیشه به ایشان نیازمند خواهد ساخت و بنا بر تجارب گذشته اساساً نمی توان به التزام و وفاداری امریکا و اروپا به انجام چنین تعهدی در قبال ایران طی سال های آینده امیدوار بود. بی تردید برای انتقال از این موضع قاطع تا موضع منعطفی که ایران در ماجرای تهیه سوخت رآکتور اتمی تحقیقاتی خود اتخاذ کرده فاصله بسیار زیادی باید طی شود. طی این فاصله بدون هرگونه مقدمات و در فرصتی کوتاه همان چیزی است که طرف مقابل را اگر نگوییم شوکه، به شدت خوشحال و نسبت به نتیجه بخش بودن مذاکرات هسته یی امیدوار ساخته است.
نکته مهم دیگر در این میان، باز شدن باب گفت وگو میان ایران و امریکا به بهانه مذاکرات هسته یی است چنان که به خاطر داریم در جریان مذاکرات ایران و امریکا درباره عراق، اصولگرایان حاکم تاکید می کردند این مذاکرات به هیچ وجه به معنای صرف نظر کردن از موضع ثابت و همیشگی ایران در قبال موضوع مذاکره با امریکا نیست زیرا مذاکرات بغداد صرفاً با نیات انسان دوستانه و برای کمک به کشور دوست و برادر عراق صورت می گیرد و ایران برای مسائل فی مابین خود و امریکا هرگز با این کشور به مذاکره تن نخواهد داد. امروز اصولگرایان حاکم از این مرحله عبور کرده اند.
در جریان مذاکرات چندجانبه هسته یی طی روزهای گذشته بارها و بارها نمایندگان ایران و امریکا به طور خصوصی با یکدیگر به گفت وگو پرداخته اند. این گفت وگوهای خصوصی چنان بوده است که طرف های اروپایی را از اینکه امریکا احیاناً قصد دارد به تنهایی مشکلات را با ایران حل کند و در نتیجه آنها در حاشیه قرار گیرند، نگران کرد. البته اصولگرایان حاکم خود به معنای چنین تغییر شگرفی در مواضع خویش واقفند. اظهارات آقای جنتی در نماز جمعه هفته گذشته مبنی بر اینکه نماینده ایران با بی میلی به اظهارات نماینده امریکا گوش کرده است، یا اعتراض آقای شریعتمداری در انتقاد از آقای احمدی نژاد که مذاکرات میان ایران و امریکا را تایید کرد، را باید تلاش های اصولگرایان حاکم برای بی اهمیت نمایاندن این تحول مهم ارزیابی کرد. به هر حال در ایران هیچ کس از محتوای مذاکرات ژنو خبر ندارد. دولت نیز هیچ ضرورتی به اطلاع رسانی در این زمینه نمی بیند.
تنها از اختلافات و مواضع انتقادی برخی از مسوولان و شخصیت های اصولگرا مانند رئیس و نایب رئیس مجلس درباره مذاکرات مذکور می توان فهمید که دست کم درباره خط مشی اتخاذشده در مذاکرات ژنو و ارزیابی نتایج آن اتفاق نظری وجود ندارد. در این میان رسالت رسانه رسمی در مورد مذاکرات ژنو تنها این است که با ضمیمه کردن نقد و تعلیق و تحلیل به خبرهایی که اروپاییان از این مذاکرات مخابره و مواضعی که مقامات امریکایی و اروپایی در این خصوص اتخاذ می کنند، اخبار و مواضع مذکور را به اصطلاح بهداشتی کند تا بازتابی دور از انتظار در افکار عمومی داخلی نداشته باشد. به هرحال خط مشی تبلیغاتی که نتیجه آن این باشد که افکار عمومی داخلی در مورد مذاکرات هسته یی جاری خود را از افکار عمومی اروپاییان نامحرم تر تلقی کند، می تواند معنای ناخوشایندی داشته باشد.
محسن آرمین
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست