یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
مجله ویستا

مسیحیت نوین آمریكا


مسیحیت نوین آمریكا

قرن نوزدهم, مانند قرن هجدهم, با افول عمومی دین در آمریكا آغاز شد شور و شوق «بیداری عظیم» فروكش كرده بود دین موضوعی صرفاً دلخواهی شده بود, و مردم از شهرها بیرون می رفتند و در سرحدات جدید سكنا می گزیدند

فضای آمریكا در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم فضای پرشور و شوق و گشاده ای بود. مسیحیت آمریكایی منعكس كنندهٔ این فضا بود. در قرن نوزدهم تكثر دینی فوق العاده ای به وجود آمد كه تا قرن بیستم ادامه داشت. بسیاری از موضوع های پیچیده دربارهٔ عبادت، تعاون و همیاری ایمانی، تنوعات ساختار كلیسایی و نگرش های مسیحی نسبت به جهان در مقابل ارزش های فرهنگی آمریكا، در فصل های بعد بررسی خواهد شد. در این فصل، از تكثر گروه های دینی آمریكا بحث خواهیم كرد. بخشی از پایان همین فصل دربارهٔ قرن بیستم است كه خلاصه ای كلی از نتایج بعضی از آرزوهای دینی است كه در قرن نوزدهم به وجود آمدند و تداوم بعضی از مشاجراتی بودند كه بعد از جنگ داخلی به وجود آمده بودند.

● قرن نوزدهم: تكثر دینی در آمریكا

قرن نوزدهم، مانند قرن هجدهم، با افول عمومی دین در آمریكا آغاز شد. شور و شوق «بیداری عظیم» فروكش كرده بود؛ دین موضوعی صرفاً دلخواهی شده بود، و مردم از شهرها بیرون می رفتند و در سرحدات جدید سكنا می گزیدند. جمعیت ایالات متحده، كه در سال ۱۷۷۶ دوونیم میلیون نفر بود، تا سال ۱۸۴۵ به بیست میلیون نفر رسید. افزایش جمعیت چنان جان تازه ای به دین بخشید كه در «قرن نوزدهم مسیحیت آمریكا تبدیل به امر مهمی شد.»{۱} در قرن نوزدهم موج تازه ای از احیاگرایی، كه گاهی اوقات «دومین بیداری عظیم» نامیده می شد، آغاز شد و نهضت انجیل گرایی آمریكا را قوّت تازه ای بخشید. فلسفهٔ روشنگری استمرار پیدا كرد و در آیین معروف به «پروتستان لیبرال» احساس شد. در حال و هوای آزادی دینی در آغاز قرن جدید، چند گروه اشتراكی و بعضی از كلیساهای نوین شكل گرفتند كه در انتظار «رجعت مسیح» بودند. در قرن نوزدهم، دو آیین جدید در آمریكا تأسیس شد: آیین مورمون(۱) و علم مسیحی(۲). كلیساهای مستقر در آمریكا هنوز با مسائلی مواجه بودند: آنهایی كه از كشورهای غیرانگلیسی زبان بودند گاهی دربارهٔ پذیرش آداب و زبان این كشور جدید اختلاف نظر داشتند و كسانی كه سنت های عقلی محافظه كارانه تری داشتند مجبور بودند كه به شور و شوق احیاگرایی در كلیساها پاسخ دهند. جنگ داخلی تقریباً همهٔ كلیساها را بر سر مسئلهٔ برده داری منشعب كرد و به ویژه باعث به وجود آمدن كلیساهای سیاه پوستان در داخل فرقه های رسمی شد. تعجب آور نبود كه انشعابات در داخل كلیساها بر سر مسائل داخلی ادامه یابد؛ بعضی از گروه های جدید به دلیل عدم موافقت با آداب و عقاید كلیسا شكل گرفتند.

این بخش، كه دربارهٔ قرن نوزدهم است، به جهت سهولت وانسجام داخلی، بعضی از فرقه ها و نهضت های جدید دینی را تا زمان بروز جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴ در بر می گیرد. بسیاری از كلیساهایی كه بر سر موضوع هایی در قرن نوزدهم منشعب شده بودند از آن زمان به بعد تلاش كردند كه دوباره متحد شوند یا با سایر كلیساها پیوند برقرار كنند و فرقهٔ جدیدی به وجود آورند. ما تداوم این تلاش های را تا قرن بیستم دنبال می كنیم تا بتوانیم تصور منسجمی از تاریخ عمومی این گروه به دست آوریم.

● آیین انجیل گرایی(۳) آمریكا

قرن نوزدهم با موج جدیدی از احیاگرایی آغاز شد كه تفاوت نسبتاً زیادی با نخستین بیداری عظیم داشت. شخصیت شاخص این موج جدید چارلز گراندیسون فینی(۴) (۱۷۹۲-۱۸۷۵) بود؛ وی حقوق دانی بود كه به سبب تجربهٔ دینی اش واعظ شد. او كه از روش های سیاستمداران الهام گرفته بود احیا را بهره برداری حساب شده از پدیدهٔ دینی می دانست. در طول نخستین بیداری عظیم، وعاظ سعی كردند كه پاسخی به آن بدهند؛ آنان گرویدن های عاطفی را تمجید می كردند، اما ادعا نداشتند كه خود عمل گرویدن را، كه كاری باطنی و اسرارآمیز است، درك كنند، یعنی عمل گرویدن كار خدا بود. جنبش احیاگرایی در قرن نوزدهم كه در همایش های صحرایی{۲} و مرزها برگزار می شد، از این عقیده نشأت گرفت كه تقدس امری اختیاری و گرویدن امری مربوط به انتخاب شخصی است نه مربوط به عمل الهی.

از نظر ناتان هاچ(۵) (یادداشت شمارهٔ یك را ملاحظه كنید)، جنبش احیاگرایی با روحیهٔ انقلابی جمهوری آمریكا عجین شد و به پدیدهٔ دینی جدیدی انجامید: مردم عادی از عوامل عمدهٔ موضوع های دینی شدند و دین به نحو شگفت انگیزی دمكراتیك تر شد. آن گاه كه تمایز بین یك روحانی تحصیل كرده و یك شخص عامی جاهل فرو ریخت، فضیلت با دینداری عامیانه پیوند خورد وموعظهٔ ناآموخته (موعظهٔ قلبی نه مغزی) بر موعظهٔ عالمانه ترجیح داده شد به علاوه، نهضت های جدید دینی، از جمله آیین انجیل گرایی، برای انگیزه های معنوی مردم عادی كه تشویق می شدند تا ایمان را برای خود تعریف كنند و نسبت به آن شور وشوق داشته باشند، بهای زیادی قائل بودند.

بعد از جنگ داخلی، دوایت ال. مودی (۶) (۱۸۳۷-۱۸۹۹) از فنون تجاری و تبلیغی در جنبش احیای دینی استفاده كرد و اجتماعات وسیع درون فرقه ای شهری شبیه انجمن های گستردهٔ صحرایی نیمهٔ اول این قرن به وجود آورد. او كالج مودی بیبل(۷) را برای تربیت كشیشان انجیلی تأسیس كرد. پیام احیاگرایی ساده و غالباً ضدعقلی بود، یعنی بر عشق رهایی بخش خدا كه در عیسی مسیح تحقق داشت تأكید می كرد و دعوتی جدی به توبه بود. جنبش احیاگرایی در جهت نوعی تجربهٔ عاطفی برنامه ریزی شده بود كه گناهكاران را به تولدی دوباره و به تجرهٔ شفابخش محبت خدا رهنمون می شد. بسیاری از انجیل گرایان انتظار داشتند كه گرویدن همراه با نوعی ظهور و بروز باشد كه آنان آن را «تمرین»(۸) می نامیدند كه شامل گریه كردن، دویدن یا نوعی لرزش و رعشه در بدن بود. آیین انجیل گرایی آمریكا غالباً نوید بهبود و پیشرفت اجتماعی و اخلاقی می داد و در جهت آن اقدام می كرد و مردم را برای نوعی زندگی فعال آماده می كرد. اتحادیهٔ انجیلی در سال ۱۸۴۶ شكل گرفت تا نیرو و توان انجیلی را در جهت خدمت به مسیحیت مبتنی بر متون مقدس، در مقابل ادیانی كه غیرمبتنی بر متون تلقی می شدند (مانند آیین كاتولیك رومی)، قرار دهد. در سراسر قرن نوزدهم، جوامعی نظیر «جامعهٔ كتاب مقدس آمریكا» و «جامعهٔ تراكت آمریكاظ در جهت گسترش پیام انجیلی و برای الهام دادن به پیشرفت های اخلاقی به وجود آمدند (اتحاد اعتدالی آمریكا).

پیروان آیین انجیل گرایی بیشتر عادت داشتند كه رویكردی عاطفی به دین ارائه كنند؛ مثلاً احیاگران متدیست در انگلستان كه به دلیل عاطفی بودن زیاد از حد مورد تمسخر بعضی افراد بودند، معروف به انجیلی بودند. اما تا حد زیادی، این آیین توصیف كنندهٔ كسانی است كه بر تجربهٔ دینی و اهمیت نوعی تصمیم گیری واضح و مشخص دربارهٔ عیسی مسیح تأكید دارند. انجیل گرایان بر مرجعیت كتاب مقدس و گناهكار بودن انسان تأكید و بر نیاز انسان به تولدی تازه و نوعی زندگی مقدس و شهادت فردی اصرار دارند.

علاوه بر فرقه های خاص انجیلی،{۳} گروه های انجیلی در فرقه های اصلی پروتستان نیز وجود دارند، یعنی می توان منونایت های انجیلی، پرسبیترن های انجیلی، متدیست های انجیلی، لوتری های انجیلی و امثال آنها را یافت. نمی توان این را مسلم گرفت كه این كلیساها همیشه با اعمال و عقاید انجیلی آمریكا مشخص می شوند. لغت «انجیلی» (مخصوصاً در اروپا) گاهی برای تمایز پروتستان ها از كاتولیك های رومی به كار می رود و گاهی به مسیحیانی كه تحت تأثیر جنبش احیاگرای متدیست بودند اشاره دارد، و در تاریخ آمریكا غالباً به معنای تجربهٔ دینی شخصی و تولدی تازه در مسیح است كه غالباً با بنیادگرایی مسیحی عجین بوده است.{۴}

● آیین پروتستان لیبرال

گروه هایی از مسیحیان، چون ملهم از فلسفهٔ عقل گرایی عصر روشنگری و خداباوری طبیعی بودند، غالباً در واكنش به عاطفه گرایی نهضت احیاگرایی، بینش آزادتری دربارهٔ تفسیر كتاب مقدس داشتند. مصداق بارز فرقه های جدید كه این خصوصیات را دارا هستند، فرقهٔ توحیدباوری(۹) است. این فرقه چون در آیین جماعت گرای آمریكا شكل گرفت و با آثار ویلیام الری چانینگ(۱۰) (۱۷۸۰-۱۸۴۲) سروكار داشت، آموزهٔ اسرار آمیز تثلیت را انكار كرد و در عوض به واحد بودن خدا اعتقاد پیدا كرد. توحیدباوران مواضع خود را بر كتاب مقدس مبتنی می كنند و بعضی از اعتقادات الهیاتی نهضت اصلاح دینی مخصوصاً آموزهٔ كالوینی دربارهٔ انحطاط كامل انسان را رد می كنند.

گاهی لیبرالیسم به معنای رهایی از تعصب و آمادگی پذیرش پیشرفت در دین و اندیشه های نوین است. با این معیارها در همهٔ كلیساها یعنی در كلیساهای كاتولیك، پروتستان سنتی و پروتستان انجیلی می توان افراد لیبرال را مشاهده كرد. آیین پروتستان لیبرال معمولاً به فهمی از مسیحیت اشاره دارد كه برانگیزه های انسانی تأكید دارد، نه بر گزاره های اعتقادی یا گرویدن عاطفی، بر این اساس، این اصطلاح غالباً بد فهمیده می شود و برای انتقاد از كسانی كه به معنای سنتی دینی نیستند به كار می رود.

● گروه های اشتراكی

بسیاری از تجربه های دینی در فضای آزادی دینی قرن نوزدهم آمریكا شكوفا شدند. انگیزهٔ اشتراكی از سنت اولیهٔ مسیحی نشأت می گرفت كه در آن، اعضا در دارایی های خود شریك بودندوزندگی مشتركی داشتند (كتاب اعمال رسولان، ۴: ۳۲-۳۷ را ملاحظه كنید).{ ۵} چنان كه در فصل چهارم ملاحظه كردیم، سنت رهبانی از میل به نوعی زندگی كامل و زندگی كردن در یك جماعت سرچشمه می گرفت. در سراسر تاریخ، گروه های اشتراكی به همین دلایل كلی گردهم آمده اند: مثلاً در قرن دوازدهم والدن ها(۱۱)گروهی بودند كه گرد پیتر والدو(۱۲) ( ۱۱۷۶) جمع شدند تا این كه مطابق فقر رسولی زندگی كنند.

پیش تر ملاحظه كردیم كه گروه هایی از یك فرقهٔ مهم مسیحی جدا می شدند تا هویت دینی مجزایی تشكیل دهند (مثلاً فرقهٔ آمیش از منونایت ها منشعب شد). گروه های اشتراكی گاهی اوقات از یك گروه اصلی منشعب می شدند و گاهی هم كاملاً ابداعی بودند. در آمریكا بسیاری از این گروه ها به واسطهٔ اعتقادشان به «رجعت مسیح» گردهم آمدند. هر اعتقادی كه داشتند، معمولاً یك رهبر قوی مؤسس آنها بود و در روستاهای مجزا یا در خانه های اشتراكی با هم زندگی می كردند و غالباً اعمال یا عقاید خاصی داشتند. گروه هایی هم وجود داشتند كه از كمال گرایی الهام گرفته بودند و تقریباً به طور كامل از روشنفكران و انسان های ادیب تشكیل شده بودند (مانند نهضت بروك فارم)(۱۳) و نیز گروه هایی بودند كه از زهدگرایی آلمان الهام گرفته بودند و ازدواج نمی كردند و منتظر بودند كه نظم و آهنگ جهان باز گردد (نظیر راپیت ها كه به «جامعهٔ هماهنگ» نیز معروف بودند). بعضی از محصولاتی كه امروزه ما از آنها استفاده می كنیم(یا برچسب های آنها را می شناسیم) اساساً مربوط به گروه های اشتراكی قرن نوزدهم بوده اند، نظیر ابزار و ماشین آلات آمانا(۱۴) منسوب به جامعهٔ كلیسایی آمانا در یووا(۱۵)، و نقرهٔ یونیدا(۱۶) منسوب به جماعت یونیدا كه جان هامفری نویز(۱۷) (۱۸۱۶-۸۶) آن را در نیویورك تأسیس كرد. در این جا دو گروه از اینها را بیشتر بررسی می كنیم.

● جماعت هاپیدال:(۱۸)

این گروه را آدین بالو(۱۹) (۱۸۰۳-۱۸۹۰)، واعظ عمومیت گرای آمریكا، در سال ۱۸۴۲ در ماساچوست بنیان گذاشت. عمومیت گرایی عقیده ای است كه نجات را شامل همهٔ انسان ها می داند، یعنی محبت خدا به همه و میل او به نجات همهٔ جان ها، این عمل نجات بخش عمومی را تحقق می بخشد.{۶} هاپیدال یك جماعت آرام و آرمانی بود كه اعتقادهای مشترك را الزامی نمی دانست، اما اعضای خود را ملزم می كرد كه از خشونت و سوگند یاد كردن و نوشیدن مشروبات مسكر پرهیز كنند. این جماعت در سال ۱۸۵۷ متلاشی شد، اما «نهضت عمومیت گرا»یی كه آدین و هوشع بالو(۲۰) (۱۷۷۱-۱۸۵۲) از مهم ترین رهبران آن بودند، استمرار یافت و تبدیل به كلیسای عمومیت گرای آمریكا شد و در سال ۱۹۶۱ با «انجمن توحیدی آمریكا» متحد شد و «انجمن توحیدی و عمومیت گرای آمریكا» را تشكیل دادند.

● شیكرها:(۲۱)

«جامعهٔ متحد مؤمنان به رجعت مسیح» عنوان رسمی آنهاست؛ آنان گروهی از «كواكرهای لرزان» بودند كه در سال ۱۷۷۴ مادر آن لی(۲۳) (۱۷۳۶-۱۷۸۴) آنان را به نیویورك هدایت كرد. آنان معتقد بودند كه خدا به شكل مذكر در شخص عیسی مسیح و به شكل مؤنث در شخص مادر آن لی ظاهر شده است. آنان جماعتی از افراد مجرد و صلح جو در نیویورك تأسیس كردند كه به صورت جمعی زندگی می كردند. عضویت در آن گروه مبتنی بر گرویدن بود و به نحو چشمگیری گرایش به تغییر و تحول داشتند. هنوز اعضای مسن و نوكیشان، جوامع شیكری در كانتبری، نیوهامپشایر(۲۳) و در كنار دریاچهٔ سبت دی(۲۴) ناحیهٔ ماین زندگی می كنند، گرچه بیشتر آنان از بین رفته اند. آنها بزرگ ترین گروه های اشتراكی بودند كه به سبب رقص آیینی پر شورشان و به دلیل معماری و وسایل خاص. و ابداعات الهیاتی شان و مخصوصاً به دلیل اعتقاد به ظهور خدا به شكل مؤنث، به لحاظ تاریخی از آنان یاد می شود.

غالب این گروه های اشتراكی دیگر وجود ندارند؛ اما بسیاری از محل های اقامت آنها به عنوان محل های تاریخی حفظ شده است و پیوسته به دلیل تجربه هایشان در زندگی جمعی از آنان یاد می شود.

● گروه های هزاره گرا

در عهد جدید ملاحظه می كنیم كه مسیحیان از همان آغاز به رجعت مسیح معتقد بوده اند. اگر به بازگشت مسیح بیندیشیم پرسش های معینی برایمان مطرح می شود: چه زمانی خواهد آمد؟ وقتی كه او بازگشت چه كاری انجام خواهد داد؟ بعضی از مسیحیان با خواندن كتاب مكاشفهٔ یوحنا، ۲۰: ۱-۱۰، معتقدند كه مسیح یك دورهٔ سعادت هزارساله ایجاد خواهد كرد. بنابراین، شادمانه منتظر آمدن هزاره اند (هزاره به معنای یك دورهٔ هزار ساله است). بیشتر مسیحیان معتقدند كه مسیح برای قضاوت دربارهٔ زنده ها و مرده ها باز می گردد، اما برای تعیین تاریخ و زمان رجعت خیلی تلاش نمی كنند. گروه های هزاره گرا در قرن نوزدهم با پرسش هایی دربارهٔ رجعت سرگرم بودند و چنان درگیر تفسیر علایم این زمان بودند كه امیدواری فراوانی دربارهٔ قریب الوقوع بودن بازگشت مسیح ابراز می داشتند. سه گروه عمده از مسیحیان هزاره گرا كه در قرن نوزدهم به وجود آمدند، عبارت اند از ادونتیست ها(۲۵) {ظهورگرایان} (كه در این جا ادونتیست های روز هفتم معرفی شده اند، گرچه گروه های دیگری از آنان نیز وجود دارند)،{۷} شاهدان یهود(۲۶) و دیسپنساشنالیست ها(۲۷){مقطع باوران}.(۲۸)

● ادونتیست های روز هفتم: (۲۹)

نهضت ادونتیزم با پیشگویی های ویلیام میلر(۳۰) (۱۷۸۲-۱۸۴۹) دربارهٔ پایان جهان آغاز شد. میلر كه واعظی غیرروحانی از كلیسای بپتیست بود، در كتاب های دانیال و مكاشفهٔ یوحنا تأمل كرد و راهی برای بیان زمان پایان جهان ابداع كرد. وی در سال ۱۸۳۱ موعظه ای دربارهٔ رجعت مسیح ایراد كرد و بیان داشت كه باید در سال ۱۸۴۳ منتظر رجعت بود. موعظهٔ او ظاهراً قانع كننده بود، چون بیش از هفتصد كشیش از فرقه های مختلف او را به منابر خود دعوت كردند و به او كمك كردند كه این سخن را تبلیغ كند. چون در سال ۱۸۴۳ مسیح رجعت نكرد، او درباره محاسبه ای انجام داد و دو تاریخ دیگر در سال ۱۸۴۴ پیش بینی كرد. در آن زمان، بین پنجاه هزار نفر تا یك میلیون نفر از مردم جماعت های خود را رها كردند و منتظر آمدن مسیح ماندند. وقتی دوباره در تاریخ های مشخص شده رجعت تحقق نیافت، بعضی از این مردم كلیساهای خود را به طور كلی ترك كردند، بعضی ها به جماعت های خود بازگشتند و با این حال، بعضی ها گروه های ادونتیست انشعابی تشكیل دادند.

به طور كلی، ادونتیزم اعتقاد به قریب الوقوع بودن رجعت مسیح، مجازات بدكاران و پاداش نیكوكاران است. وسیع ترین و معروف ترین فرقهٔ ادونتیست، فرقهٔ ادونتیست روز هفتم است كه جوزف بیتس(۳۱)، جیمز وایت(۳۲) و همسرش الن گولدوایت(۳۳) (۱۸۲۷-۱۹۱۵) آن را تأسیس كردند؛ الن پیشگوی كلیسای ادونتیست روز هفتم محسوب می شود. نخستین مجمع این كلیسای جدید در باتل كریك(۳۴) در ایالت میشیگان در سال ۱۸۶۳ برپا شد. مكاشفات فراوان الن در حل مسائل اولیهٔ اعتقادی و عملی بسیار مؤثر بود.

ادونتیست های روز هفتم روز شنبه (نه یكشنبه) را روز مناسب برای عبادت مسیحی می دانند. آنان كتاب مقدس را یگانه اصل معتبر ایمان می دانند و آن را تحت اللفظی تفسیر می كنند. آنان پیشگویی های الن وایت را می پذیرند و معتقدند كه روح پیشگویی در كلیسای ایشان حضور دارد. آنان به طور جدی به روز شنبه اعتقاد دارند و از بسیاری از قوانین رژیم غذایی عهد قدیم تبعیت می كنند. آنان منتظر رجعت مسیح هستند، اما برای تعیین تاریخ دقیق آن تلاش به عمل نمی آورند. آنان معتقدند كه مسیح داوری خود را در سال ۱۸۴۴ آغاز كرده است (تاریخی كه میلر برای رجعت تعیین كرده بود) و در زمان آمدن خودش آن را به انجام می رساند.

● شاهدان یهوه:

فرقهٔ شاهدان یهوه را چارلز راسل(۳۵) (۱۸۵۲-۱۹۱۶) تأسیس كرد. او كتاب مقدس را مطالعه كرد و در حدود سال۱۸۷۲ به این اعتقاد رسید كه مسیح در سال ۱۸۷۴ مخفیانه باز خواهد گشت و جهان در سال ۱۹۲۴ پایان می یابد. عقاید منتشر شدهٔ او پیروان زیادی یافت و از سال ۱۸۷۹ خود را كشیشی از كلیسای مستقل پیتسبورگ قملداد كرد، و در همان جا بود كه كتاب برج دیدبانی(۳۶) را منتشر كرد. پیروان او با نام های مختلفی شناخته می شدند، از جمله «قوم دیدبان». رهبر دوم آنان، جوزف فرانكلین رادرفورد(۳۷) (۱۸۶۹-۱۹۴۲) آنان را «شاهدان یهوه» نامید. این فرقه در زمان حیات رادرفورد از چند صدنفر به یكصد و شش هزار نفر گسترش یافت و امروزه ادعا می شود كه بیش از یك میلیون عضو در كشورهای مختلف دارد.

شاهدان یهوه معتقدند كه فقط انتخاب یهوه (صورتی از نام عبری خدا) است كه انسان را وارد حكومت خدا می كند. از نظر آنان، شیطان بر دنیای كنونی حكمرانی می كند و هر حكومت، حرفه و دین سازمان یافته ای هم پیمان با شیطان و در مقابلهٔ با خواست و ارادهٔ یهوه است. آنان خود را بخشی از حكومت الهی می دانند و بر این اساس، در نیروهای ارتش وارد نمی شوند، تحت هیچ پرچمی در نمی آیند و هیچ منصب سیاسی نمی پذیرند. آنان از طریقه های دنیوی و از اعیاد دینی سنتی پرهیز می كنند و عید كریسمس و پاك را منكرند. آنان با اتكا بر كتاب دانیال و مكاشفهٔ یوحنا معتقدند كه تنها مسیح و ۱۴۴ هزار برگزیده دارای نفوس جاودانه اند و دیگران همه فانی اند، اما یك فرصت و اقبال دیگری در دورهٔ هزاره به آنان داده خواهد شد. دنیای كنونی پایان خواهد یافت و دنیای جدیدی جانشین آن خواهد شد. در این زمان فقط عادلان حكومت می كنند و ظالمان از بین می روند و آن ۱۴۴ هزار نفر به آسمان خواهند رفت و بقیه برای همیشه در زمین زندگی خواهند كرد.

● دیسپنساشنالیست ها {مقطع باوران}:

این آیین نظامی از تفسیر كتاب مقدس است كه همهٔ زمان ها را از زمان خلقت جهان به بعد، به مقاطعی تقسیم می كند و هر مقطع را بخش واحدی می نامد. در هر مقطع، خدا به طریق جدید ظاهر می شود و با مردم به طرق مختلفی رفتار می كند. پنج مقطع نخستین به دوره هایی در عهد قدیم باز می گردند و مقطع ششم زمان كلیسای مسیحی است و مقطع هفتم زمان آمدن ملكوت است. اگر اكنون مسیحیان در مقطع ششم به سر می برند به یك معنا آنان در لبه وكنارهٔ ملكوت زندگی می كنند و باید منتظر بازگشت قریب الوقوع مسیح باشند. آنان كتاب مقدس را از این منظر مطالعه و پیشگویی های آن را در تأیید عقاید خود تفسیر می كند. مقطع باوران قرن بیستم آمریكا از مرجع اسكوفیلد كتاب مقدس ویراستهٔ سایرس آی. اسكوفیلد(۳۸) (۱۸۴۱-۱۹۲۳) استفاده می كنند كه یك راهنمای مقطع باوری برای تفسیر متون مقدس عرضه كرد. یادداشت های او بر نسخهٔ كینگ جیمز(۳۹) كتاب مقدس برای مردم طریقی شد كه خودشان بتوانند كتاب مقدس را بفهمند و جواب هایی برای تعلقات خود در آن بیابند.

نویسنده: مری - جو ویور

مترجم: حسن - قنبری

یادداشت ها

۱.Nathan O. Hatch, The Democratization of American Christianity (New Haven: Yale University Press ۱۹۸۴), P.۴.

هاتچ پنج نهضت عمدهٔ اوایل قرن نوزدهم یعنی آیین مورمون، كلیساهای سیاه پوست، بپتیست ها، متدیست ها و نهضت مسیحی را بررسی كرد تا نشان دهد كه آنها چگونه فرصت های مردمی برای همه مؤمنان مطرح كردند نه فقط برای افراد تحصیل كرده یا ثروتمندان.

۲. برای توضیح بیشتر دربارهٔ «اجتماع صحرایی» و مراسم دینی آن نگاه كنید به:

Alice Felt Tyler, Freedoms Ferment: Phases Of Americn Social History from the Colonial Period to the Outbreak of the Outbreak of the Civil War (New York: Harper & Row ۱۹۴۴),PP. ۳۵-۴۲.

۳.انجیل گرایی به لحاظ الهیاتی آیین پروتستان محافظه كار است و بنابراین، گروه وسیعی از مؤمنان مسیحی را در بر می گیرد. همچنین كلیساهای مشخصاً انجیلی نیز وجود دارند نظیر كلیساهای عهدی انجیلی آمریكا (۱۸۸۵)، كلیسای آزاد انجیلی آمریكا (۱۸۸۵) و انجمن كلیسای تبلیغی، كه اتحادیهٔ كلیساهای مستقل انجیلی است كه در سال ۱۸۹۸ سازماندهی شد، همهٔ اینها مصادیق فرقه های مشخصاً انجیلی اند. كتاب جالبی دربارهٔ انجیلی های جوان معاصر عبارت است از:

James Davison Hunter, Evagelicalism: The Coming Generation (Chicago: University of Chicago Press, ۱۹۸۷)

نویسنده، كه یك جامعه شناس دین است، دریافت كه نسل بعدی انجیلی های آمریكا یك گروه كاملاً متفاوت اند كه كم تر جذب بعضی از جنبه های مهم بنیادگرایانهٔ دین و سیاست می شوند.

۴.بنیادگرایی، كه در آخر این فصل از آن بحث شد، نهضتی بود كه بعد از جنگ داخلی شكل گرفت و برای تعیین عقاید یا ویژگی های بنیادین كه یك مسیحی باید آنها را دارا باشد می كوشید. از نظر جیمز دادیسون هانتر، باید بنیادگرایان را اقلیتی در درون آیین انجیل گرایی دانست، نه یك نهضت مجزا ( یادداشت شمارهٔ ۳ را ملاحظه كنید).

۵.یك گزارش مختصر و خواندنی از گرایش اشتراكی را ملاحظه كنید در:

Mark Holloway, Heavens on Earth: Utopian Communities in America ۱۶۸۰-۱۸۸۰, rev.ed. (New York: Dover, ۱۹۶۶).

۶.این عمومیت گرایی را با رسالت عمومی، كه در فصل سه از آن بحث شد، اشتباه نگیرید.

۷.مثلاً كلیسای ادونت مسیحی (۱۸۶۰) و یا كلیسای خدا (ابراهیمی)، یعنی یك گروه غیرتثلیثی كه در سال ۱۸۸۸ در فیلادلفیا سازماندهی شد.

۸.این خلاصه از آموزهٔ مورمونی از طریق همكارمان یان شپیز به ما رسیده و او آن را از رهبر كلیسای مورمون شنیده است. واژهٔ مرد در این جا تعمدی است: زنان همراه شوهرانشان نجات می یابند. زنان و مردان مجرد همه نجات می یابند، اما به «درجات عالی نخواهند رسید». آنان در پایین ترین بهشت در یك حالت بلاتكلیفی باقی می مانند. برای دریافت تصویری عالی از اعتقاد مورمونی نگاه كنید به:

Jan Shipps, Mormons: Looking Forward and Outward in christian Century ۹۵ (۱۶ August ۱۹۷۸), ۷۶۱-۶۶.

۹.برای اطلاع از یك گزارش مهیج از تاریخ كاتولیك آمریكایی نگاه كنید به:

Andrew M. Greeley, The Catholic Experience (New York. Doubleday ۱۹۶۹)

۱۰.یك گزارش جذاب و مختصر از كلان آن طور كه در آیین كاتولیك آن زمان تجربه شد، در این جا ملاحظه كنید:

Robert – Coughlan, Konklave in Kokomo in Isabel Leighton, editor, The Aspirin Age: ۱۹۱۹-۱۹۴۱ (New York: Simon Schuster, ۱۹۴۹), PP. ۱۰۵-۳۰.

۱۱.برای آگاهی از تحلیلی تاریخی از حركت احیاگرانهٔ كاتولیك ها نگاه كنید به:

Jay P. Dolan, Catholic Revivalism: the American Experience ۱۸۳۰-۱۹۰۰ (Notre Dame, Ind: University of Notre Dame Press, ۱۹۷۸).

۱۲. كلیسای خدا عنوانی است كه بیش از دویست فرقهٔ مستقل آن را به كار می برند. مثلاً آمریكاییان آلمانی كه در قرن نوزدهم تحت تأثیر نهضت احیاگرا بودند خود را كلیسای خدا نامیدند. بسیاری از اعضای نهضت تقدس آن گاه كه كلیساهایی بنیاد نهادند نیز خود را كلیسای خدا نامیدند. بنابراین، هنگام به كار بردن این عبارت برای توصیف یك گروه خاص باید احتیاط كرد.

۱۳. در طول قرن نوزدهم تقریباً همهٔ كلیساهای مسیحی دچار رشد و انشعاب شدند، اما عرضهٔ فهرست كاملی از آنها ابهام برانگیز است و محتملاً نتیجهٔ معكوس به بار می آورد. اما اجازه دهید كه مثال هایی ذكر كنیم تا فهمی از آنها به دست آورید. انشعاب در كلیسای كاتولیك رومی موجب تأسیس كلیسای محلی كاتولیك لهستان شد (كه در سال های ۱۸۹۷-۱۹۰۰ به عنوان یك گروه مستقل تأسیس شد). لوتری ها به بیش از سه گروه عمده ای كه ما در این جا از آنها سخن گفتیم تقسیم شدند می توان تعداد زیادی از شوراهای مستقل را، نظیر شورای انجیلی لوتری ویسكانسین (۱۸۴۹) یافت. كلیساهای نهضت اصلاح رادیكال معمولاً بیشتر اوقات بر سر موضوعاتی دربارهٔ تهذیب یا مریدی منشعب شدند، اما گاهی اوقات نیز بر سر آنچه ظاهراً موضوع های پیش پا افتاده ای بودند انشعابات زیادی پیدا كردند (مثلاً منونایت های سیاهپوست پامپر معتقد بودند كه داشتن اتومبیل پذیرفتنی است، اما نه اتومبیل هایی كه با سپرهای كروم تزیین شده باشند). یافتن انواع مختلفی از كلیساهای برادران، آمیش و كلیساهای منونایت امری عادی است. كلیساهای كالوینی پیش تر منشعب شده بودند (برای مثال، كلیساهای اصلاح شده و پرسبیترن هلند) و این كلیساها نیز به كلیساهای دیگری تقسیم شدند. كلیساهای بپتیست هلند) و این كلیساها نیز به كلیساهای دیگری تقسیم شدند. كلیساهای بپتیست به آسانی بر سر موضوع هایی منشعب شدند، به گونه ای كه از مباحثات عمده دربارهٔ نهضت احیاگرا، نهضت صلح طلب، نهضت تبلیغی و امثال آنها، گروه های مجزای بپتیست به وجود آمدند (مثلاً بپتیست ها هاردشل یا بپتیست های اصیل كه مخالف فرستادن مبلغ به هر جایی بودند). متدیست ها به متدیست های پیرو ویسلی، متدیست های آزاد، برادران متحد انجیلی و امثال آنها تقسیم شدند كه بسیاری از آنها با تأسیس كلیساهای متحد متدیست در هم ادغام شدند. تقریباً صدها كلیسای مختلف «تقدس» و «پنجاهه گرا» وجود دارند و هزاران كلیسای مستقل وجود دارند كه هیچ ارتباط ظاهری با یكدیگر ندارند.

۱۴. ممكن است روشن ترین انگیزه برای این، اثر توماس مرتون باشد، به نام :

Thomas Merton’s the Seven Storey Mountain (New York: New American Library, ۱۹۴۳)

مرتون (۱۹۱۵-۱۹۶۸)، كه نویسندهٔ جوان و دقیق النظری بود، همه چیز را رها كرد و به صومعه تراپیست كنتاكی پیوست. زندگی نامهٔ شخصی او تأثیر زیادی بر كلیساهای كاتولیك آمریكا و بر رهبانیت بعد از جنگ داشت.

۱۵. كتاب های زیادی دربارهٔ شورای واتیكانی دوم وجود دارد؛ یكی از درآمدهای مناسب به خود شورا عبارت است از :

Gary MacEoin, What Happened at Rome? The Council and it’s Implications for the Modern World (New York: Doubleday ۱۹۶۷)

و كتابی كه چالش های كاتولیك های آمریكایی را ثبت و ضبط كرده، عبارست از :

George Devine, American Catholicism: Where Do We Go From Here? (Englewood Cliffs, N. J. : Prentice – Hall ۱۹۷۵)

۱۶. برای بحث درباره شورای ترنت فصل پنجم را ملاحظه كنید.

۱۷. نسخهٔ كتاب مقدس كه مورد استفادهٔ محققان است، عبارت است از :

Revised Standard Version ( RSV)

بسیاری از مسیحیان محافظه كار نسخه های:

the King James Virsion (KJV), the New American Standard Bible, the New International Version

را ترجیح می دهند، چون این نسخه ها بعضی از ترجمه های نسخهٔ (RSV) را نیز منظور كرده اند.

۱۸. هر چند فهرست واحدی از بنیادها در دست نیست، اما معروف ترین عقایدی كه بنیادگرایان آنها را به رسمیت می شناسند، عبارت اند از مصونیت كتابی مقدس از خطا، جایگزینی كفاره، رجعت مسیح، ارزش كامل معجزه های كتاب مقدس و الوهیت مسیح و رستاخیز جسمانی او. بنیادها مجموعهٔ دوازده جلدی است كه بین سال های ۱۹۱۰-۱۹۱۵ منتشر شد و شاید نام این نهضت از این جا آمده باشد. محققان دربارهٔ ویژگی های بنیادگرایانه اتفاق نظر ندارند.

ارنست ساندن Ernest Sanden در كتاب :

The Roots of Fundamentalism: British and American Millenarianism ۱۸۰۰-۱۹۳۰ (Chicago: University of Chicago Press, ۱۹۷۰)

آنها را در اوضاع و احوال تفكر قرن نوزدهم دربارهٔ پایان جهان قرار می دهد. از نظر او، بنیادگرایان ضرورتاً به پیشگویی های راجع به معاد ارتباط دارند. جرج مرسدن George Marsden در كتاب :

Fandamentalism and American Calture: The Shaping pf Twentieth Centurey Evangelism ۱۸۷۰-۱۹۲۵ (New York: Oxford University Press ۱۹۸۰)

بنیادگرایان را شاخهٔ خاصی از مسیحیت انجیلی می داند كه به واسطهٔ موضع ستیزه جویانه شان با دنیای جدید از سایر مسیحیان محافظه كار جدا شده اند. جیمز بار تأكید آنان بر مصونیت كتاب مقدس را به عنوان كلید فهم دین و سیاست آنها می داند (پیوست شماره ۱۹ را ملاحظه كنید).

۱۹. نگاه كنید به :

The Scope and Authority of Bible (Philadelphia: Westminster Press, ۱۹۸۰) p,۶۸

پاورقی ها:

۱.Mormonism

۲.Christian Science

۳.Evangelicalism

۴.Chales Grandison Finney

۵.Nathan Hatch

۶.Dwight L. Moody

۷.Moody Bible college

۸.Exercises

۹.Unitarianism

۱۰.William Ellery Channing

۱۱. Waldensians

۱۲. Peter Waldo

۱۳. Brook Farm

۱۴. Amana

۱۵. Iowa

۱۶. Oneida

۱۷. John Humphrey Noyes

۱۸. Hopedal

۱۹. Adin Ballou

۲۰. Hosea Ballou

۲۱. Shakers

۲۲. Mother Ann lee

۲۳. New Hampshire

۲۴. Sabbath Day lake

۲۵. Adventists

۲۶. Jehovahs witnesses

۲۷. Dispensationalists

۲۸.كسانی كه قائل اند امور و اوضاع و احوال زمانه در مقاطعی به صورت دوره ای نظم و سامان الهی خواهد یافت. م.

۲۹. Seventh – Day Adventists

۳۰. Willian Miller

۳۱. Joseph Bates

۳۲. James White

۳۳. Ellen Gould White

۳۴. Battle Creek

۳۵. Charles Taze Russell

۳۶. The Watchtower

۳۷. Joseph Franklin Rutherford

۳۸. Cyrus I. Scofield

۳۹. King James

۴۰. Mormons

۴۱. Christian scientists

۴۲. Joseph Smith

۴۳. Golden Plates

۴۴. Kirtland

۴۵. Illinois

۴۶. Brigham Young

۴۷. Salt Lake City

۴۸. Utah

۴۹. Joseph Smith, Jr

۵۰. Mary Baker Eddy

۵۱. Phineas Parkhurst Quimby

۵۲. Massachusetts Metaphysical College

۵۳. Henry Melchior Muhlenberg

۵۴. Samuel Simon Schmucker

۵۵. Cral. F. W. Walther

۵۶. Lutheran Church-Missouri Synod

۵۷. Charles Porterfield Krauth

۵۸. Old World

۵۹. Nativism

۶۰. the Know Nothing movement

۶۱. American Protective Association

۶۲. Ku Klux Klan

۶۳. Milwaukee

۶۴. Cincinnati

۶۵. St. Louis

۶۶. John Ireland

۶۷. John J.Keane

۶۸. John Lancaster Spaiding

۶۹. altar call

۷۰. Restoration

۷۱.Paid Professional ministry ؛ روحانیان كاتولیك به رایگان و بدون گرفتن حقوق به تبلیغ دین می پرداختند، اما در میان آنان فرقه هایی پیدا شدند كه برای تبلیغ دین اقدام به گرفتن حقوق كردند. در این جا منظور از روحانیت مزدبگیر این گروه ها است. م.

۷۲.African Methodist Episcopal Zion churcn

۷۳. Richard Allen

۷۴. Holiness movement

۷۵. Pentecostalism

۷۶. entire sancification

۷۷. National Camp Meeting Association

۷۸.glossolalia؛ سخن و بیانی غیرعادی و نامفهوم كه به واسطهٔ احساس عمیق دینی حاصل می شود. م.

۷۹. Charles Fox Parham

۸۰. Azusa Street Revival

۸۱. W. J. Seymour

۸۲. Assemblies of God

۸۳. Jesus name

۸۴. Charismatic Renewal

۸۵. noncredal

۸۶. Barton Stone

۸۷. Cane Ridge Camp Meeting

۸۸. James O’kelly

۸۹. Thomas Campbell

۹۰. orthodoxy

۹۱. literalists

۹۲. James Barr

۹۳. Harry Emerson Fosdick

۹۴. neo-orthodoxy

۹۵. Karl Barth

منابعی برای مطالعه بیشتر

۱. مطالعات دربارهٔ فرقه ها، همواره حوزه تحقیق مساعدی است برای محققانی كه دربارهٔ دین آمریكایی مطالعه می كنند. كتاب:

Stephen J. Stein, The Shaker Experience in America (New Haven, CT: Yale University Press, Stein, ۱۹۹۴)

مقدمهٔ كاملی درباره این گروه ارائه می دهد. نوار ویدئویی Joy Unspeakable سند جالبی است بر پنجاهه گرایی بخش های میانی ایالات متحده آمریكا. آثار جدیدی دربارهٔ مسیحیت محافظه كار عبارت اند از :

Gerald Bruns, Preacher: Billy Sunday and Big-time American Evangelicalism (New York: Norton, ۱۹۹۲), Leo P. Ribuffo. The OLD Christian Roight: the Protostant Far Right the Great Depression to the Cold way (Philadelphia: Temple University Press, ۱۹۸۳۶)

۲. تاریخ مستند خوبی از دیانت آمریكاییان را می توان در اثر زیر یافت:

Edwin S. Gaustad, editor, A Documentary of Teligion in America , ۲ volumes (Grand Rapids: Eerdmans, ۱۹۸۲, ۱۹۸۳)

۳. برای اطلاع بیشتر از گرایش های موجود در دیانت آمریكایی در اوایل قرن نوزدهم، نگاه كنید به :

Whitnery R. Cross, The Burned-Ovev District: The Social and Intellectuall History of Enthusiatic Religion in Western New York, ۱۸۰۰-۱۸۵۰ (Ithaca, N.Y: Cornell Uninersity Press ۱۹۵۰). R. Laurence Moore . selling God: American Religion in the Marketplace of Culture (New York: Oxford Uneversity Press ۱۹۹۴)

كه نوعی تفسیر اقتصادی از تاریخ دینی آمریكا عرضه می كنند.

Anne Braude, Radical Spirits: Spiritualism and Women’s Rights in Nineteenth Century American (Boston: Beacon Press, ۱۹۸۹)

كه انگیزه های منسوب به حقوق زنان و معنویت گرایی را شرح می دهد.

Spencer Klaw, Without Sin: The Life and Death of the Oneida Community (New York: Penguin Books, ۱۹۹۳)

كه تحقیق جالبی است درباره جامعه اتوپیایی و تجارب اصلاح نژاد آن. فیلم جالبی درباره زندگی اوتوپیایی به نام The Road to Wellville وجود دارد.

۴. برای آشنایی بیشتر با گسترش و تحول الهیات در آمریكا نگاه كنید به :

Deane William Ferm, Contemporary American Theologies: A Critical Survey (New York: Seabury Press, ۱۹۸۱), and its companon Volume, Contemporary American Thologies II: A Book of Readings (New York: Seabury Press, ۱۹۸۲)

۵. برای ملاحظه بعضی از شباهت های فرقه های قرن نوزدهم با فرقه های قرن بیستم نظیر آیین های مورمون، اتحادگرا یا «علم مسیحی» و «علم شناسی» نگاه كنید به :

Mary Farrell Bednarowski, New Religions and the Theological Imagination in America (Bloomington: Iniana University Press, ۱۹۸۹)


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.