سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
سینما درمشتکاسبها
اگرچه نه در نظر کارشناسان و نظریهپردازان و نه در کلام تولیدکنندگان فیلم، بحث اقتصاد در اولویت قرار نمیگیرد، اما ایده گسترانیدن سینما از حالت هنر فردی و صدور آن به میان عامه مردم، انگیزهای کاملاً اقتصادی داشت.شاید خیلی فیلمسازان آمدند، شاهکار ساختند، رفتند، اما زندگی اجتماعی آنان در حد زندگی اجتماعی فیلمسازی نبود که هم اکنون برای کلید زدن فیلمش دفتر، قلم و خودکار برمیدارد و ساختار کلی و طرح آن را در چند خط کوتاه یادداشت میکند. انگیزه تکثر سینما در میان غربیها نه به عنوان یک هنر، بلکه به عنوان کالایی فرهنگی و رسانهای، انگیزهای صددرصد اقتصادی بود! اگرچه ایده این انگیزه کاملاً از روی ژانر کتاب و ماندگاری آن کپی برداری و ساخته و پرداخته شده بود. دولوک (Delluc) بر این باور بود که تئاتر در لحظهای که زاده میشود، میمیرد؛ اما فیلم باقی میماند؛ زیرا خاصیتی همچون کتاب دارد. یعنی نسخههای زیادی از آن را میتوان در همه جا تکثیر کرد، یا در سالنهای فراوانی از سراسر دنیا به نمایش درآورد. سینما در ابتدا ناشی از تلاش فردیت و چیزی شبیه اختراع دانشمندان بود. اما ایده اصلی که بیابد، بعداً در پی آن ایدههای فرعی مثل باران بر سر ایده اصلی میبارند. سال ۱۸۹۵ که برادران لومیر با ثبت دستگاهی گامی فراتر از عکاسی نهادند و پس از نخستین فیلم تاریخ «باغبان آبپاشی شده» حدود ۴۰ فیلم یک دقیقهای ساختند، ایده سازان کسب و کار و برداشت به نفع خود اشاعه یافت.
این امر اگرچه در کل به نفع سینما و ژانر آن بود، اما در هر حال خود کاسب بیش از آن که به دغدغه فرهنگی فکر کند، به فکر درآمد و تجارت خود بود.
بنابراین از بانکدار و کارخانهدار گرفته تا تولیدکننده کمپوت و کنسرو! به ساخت یا اجاره سالن سینما پرداختند. سالها بعد از چنین ایامی برخی از فیلسوفان نوین و مهاجران مکتب فرانکفورت تفکرات فراوانی را مطرح کردند؛ برخی از آنها کل هنر سینما را زیرسؤال میبردند و ماهیت آن را همچون دیگر پدیدههای جهان صنعتی به شمار میآوردند.
اما برخی دیگر از آنان به محتوای آثار سینمایی یورش میبردند، موضوع و پیام رسانه سینما را زیر سؤال میبردند. مثلاً میگفتند که این محتوای رسانهای از فخر و سنگینی برخی از ژانرهای دیگر همچون تئاتر، ادبیات، عکس، نقاشی و... برخوردار نیست.
با این حال اگر یک فلاش بک بزنیم و دوباره به زمان ظهور سینما و دهههای بعد از آن برگردیم؛ با اتفاقات قابل بحثی روبهرو میشویم که هرکدام به نوعی از هنر سینما بهره برداری خود را داشتند. سینه راما، سینه، سینما، کینو، سینماتورگرافی، سینماسکوپ، کینوپا نوراما و... مصطلحهایی بودند که در رابطه با هنر فیلم به کار برده میشدند؛ برخی از این مصطلحات کاملاً من درآوردی بود؛ مثلاً سینماتوگراف واژهای ساختگی و معادل کارخانه بود. همین بررسیهای تاریخی واژهشناسی به ما نشان میدهد که در این حوزه چه ایدههای تجاری عجیب و غریبی به صورت قارچوار رشد کردند که از هنر جذاب و افسانهای فیلم بهره خود را ببرند؛ البته از سوی دیگر فیلم و فیلمسازی سوای کیفیت هنری آن، نیاز به معرفی نیز داشت.
هنرمند و مؤلف همیشه دوست داشته است که دیده شود و این دیده شدن عملاً راه را برای حرکتهای اقتصادی در رابطه با هنر سینما باز میکرد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست