شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

یادیار مهربان


یادیار مهربان

چه بسیارند انسانهایی كه قرنهای گذشته در كره خاكی زیستند و دیگر از آنها نام ونشانی بر جای نیست اما تنها یادگار اندیشه و فكر آنان كه همانا كتاب است هنوز پای برجاست

چه بسیارند انسانهایی كه قرنهای گذشته در كره خاكی زیستند و دیگر از آنها نام ونشانی بر جای نیست.اما تنها یادگار اندیشه و فكر آنان كه همانا كتاب است هنوز پای برجاست.

كتاب دوران پر فراز و نشیب داشته ،زمانی كتاب را پرستش كردند و زمانی دیگر آن را سوزاندند.گاهی زندان شد و برهه ای چراغ راهنما و هدایت، زمانی كتاب را بر الواح گلی نگاشتند و در دوره هایی بر پوست، چوب، سنگ و حتی آهن و امروز بر كاغذ و فردا این میكرو تكنولوژی است كه شكل و فرم كتاب را معین می كند.چه همپایی غریبی كه این كتاب با بشریت دارد؟و از این منظر است كه كتاب را یار مهربان خواندند. پس برای جاودانه ماندن یادگار كهن اندیشه انسان كتابخانه ها هم بنیان نهاده شد تا مكانی باشد برای مهرو دوستی بیشتر میان انسان و كتاب.

كتابخانه هم قصه ای به درازای روایت كتاب دارد.زمانی در كلیسا و زمانی دیگر در دیر و مسجد،گاهی در قصر پادشاهان و دیگر زمان در دخمه های تو در توی تاریخ و امروز كه با گذر از دوران كهن، كتابخانه عمومی شد و با ارزانی كتابهای كلیات،فلسفه و روانشناسی ،دینی،علوم اجتماعی زبان،علوم خاص، علمی، هنری، ادبیات و تاریخ و جغرافیا جامعه بزرگی را در دل جای داد تا دوستی هنرمندانه خود با انسان را رقم بزند، باشد تا ما به عنوان میراث داران یادگار كهن اندیشه بشریت از كتاب غافل نباشیم و به سودمندی و بی زیانی آن معتقد بمانیم.

حال بعد از بیان این مقال مجالی می یابیم كه این پرسش را از خود داشته باشیم كه ما تاكنون با این یادگار خرد و اندیشه نسل های گذشته خود چه كردیم؟چه میزان قدرش را شناختیم و به چه اندازه از آن بهره بردیم؟

بسیار تلخ و دردناك است كه با علم به لزوم بهره وری ما از كتاب آن هم در جامعه ای كه بیش از ۳۵۰ باردر دستورالعمل چگونه زیستنش یعنی قرآن به اهمیت علم و دانش اشاره شد،امروزشاهد غفلت های غیر قابل اغماضی باشیم كه به هیچ وجه قابل پذیرش نیست.

متأسفانه در بررسی های آماری شاهد هشدارهای نگران كننده ای از مواردی نظیر:میزان نرخ مطالعه، تولید و شمارگان، تنوع و بهره مندی از كتاب هستیم كه راهی جز مرثیه سرایی بر این درد باقی نمی گذارد.

اگر این تعریف از كتاب كه از آن به عنوان شاخص اساسی توسعه و یا واپس ماندگی فرهنگی نام برده می شود را پذیرا باشیم چگونه می توان برای این متناقض نمای آشكار پاسخی در خوربیابیم؟ از طرفی كتاب و كتابخوانی را ساز و كاری حیاتی در فرآیند توسعه فرهنگی و اجتماعی بر می شمریم و از سوی دیگر اینچنین بی اعتنا از كنار تفاوتهای فاحش نمودارهای نگران كننده كتاب گذر می كنیم؟ «چیست این سقف ساده بسیار نقش»؟عمق نگرانی های عرصه كتاب و كتابخوانی تا آنجایی است كه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم مانند بسیاری از دردمندان این كهن بوم در این باره لب به گلایه باز می كند و در اظهار نظر ی روشن از فاصله دور و دراز كشور با نرم های بهره مندی از كتاب و كتابخانه در جهان متأثر می شود. به گفته محمد حسین صفار هرندی در حالی كه باید در كشور حداقل ۱۴ هزار كتابخانه عمومی در دسترس همگان باشد، در حال حاضر تنها یكهزار و هفتصد كتابخانه عمومی موجود است.

حال این پرسش مطرح می شود آیا با چنین امكانی می توان به عملیاتی كردن نهضت علمی و باروری اعتقاد و تصحیح كنش ها و روش جامعه از مسیر خردورزی،جهاد علمی و مطالعه امیدوار بود؟در حالی كه نرخ تولید و شمارگان كتاب در كشور ما در هر ثانیه فقط یك صفحه اعلام می شود آیا نباید برای نزدیك شدن به نرخ جهانی كه تولید ۴۰۰هزار صفحه در یك ثانیه برآورد شده برنامه ریزی و تلاش همه جانبه ای را شاهد باشیم؟

متأسفانه كشور ما در شاخص بهره مندی از كتاب هم وضعیت بهتری از تولید ندارد.بهره مندی ۶نفر از یك جلد كتاب كه یك پانزدهم سرانه جهانی است شایسته و مطلوب به نظر نمی رسد و بطور قطع و یقین قرار گرفتن كشور توانمند و معجزه گری مانند ایران در این زمینه با كشورهایی نظیر بنگلادش و افغانستان نمی تواند قابل قبول باشد.

از همه نكات مهمتر نرخ مطالعه كتاب در كشور است كه یك شصتم نرخ جهانی را به خود اختصاص داده است.

اگر چه وزیر فرهنگ وارشاد اسلامی در این باره سرانه مطالعه ۱۰ دقیقه ای ایران را مورد تأیید نمی داند اما بر این باور است كه ما با كشورهای دیگر در این زمینه خیلی فاصله داریم.صفارهرندی تصریح می كند:واقعیتی كه در مورد جامعه ما وجود دارد این است كه ما ایرانی ها كم مطالعه می كنیم ولی در گذشته سرانه مطالعه در كشور ما زیادتر از امروز بود.

دبیر كل كتابخانه های عمومی كشور كه این روزها با موجی از اعتراض های كتابداران روبه روست هم در اظهار نظری قابل تأمل از مشخص نبودن سرانه مطالعه در كشور سخن می گوید.

به گفته محمد حسین ملك احمدی:اكنون سرانه مطالعه در ایران مشخص نیست و برای تنظیم برنامه كتابخانه های عمومی كشور باید این سرانه تعیین شود.اگر چه یكی از هزاران مشكلات كتابخانه های عمومی كشور كه در اظهار نظر دبیر كل كتابخانه ها به آن اشاره شده مشخص نبودن سرانه مطالعه است اما یقیناً فقر شدید نرم افزاری، عدم كارایی لازم و ناتوانی در تولید را راهبرد مؤثر در نهاد كتابخانه ها ی كشور از دیگر واضحاتی است كه نمی توان به آسانی از كنار آن گذشت. به هر حال در این زمینه این سؤال همواره بی پاسخ ماند، فلسفه وجودی نهاد گسترده ای مانند كتابخانه ها چیست؟و اگر این نهاد با بهره مندی از دستورالعمل های قانونی شفاف تا كنون نتوانسته حتی سرانه مطالعه در كشور را مشخص سازد این مسئولیت خطیر متوجه چه بخشی از مدیریت فرهنگی كشور است؟در این میان پژوهشگران مربوطه در قالب یك مقاله تحقیقی آسیب های كتابخانه های عمومی كشور به عنوان حلقه مهم كتابخوانی را مورد بررسی قرار داده اند كه بیان گوشه هایی از این تحقیق جامع خالی از لطف نیست.

بر پایه این تحقیق نگاه به آمار كتابخانه های عمومی كشورهای توسعه یافته و مقایسه آن با ایران نشان دهنده اختلاف شدید ی است كه ذهن هر خواننده ایرانی را به تفكر وا می دارد.

در بخش هایی از این تحقیق آمده :در سال ۱۹۵۰ در ایالات متحده آمریكا ۷هزار و ۴۷۷ كتابخانه عمومی با مجموع بیش از ۱۴۳میلیون منبع كتابخانه ای وجود داشت،آلمان غربی با دارا بودن ۱۲هزار و ۲۷۵ كتابخانه (۱۲ برابر ایران )و كتابخانه های انگلیستان دارای ۱۵۶ میلیون و ۷۰۰ هزار جلد كتاب (۱۴ برابر ایران) است.

بر اساس همین تحقیق در سال ۱۳۷۹ كشور ایران دارای یكهزار و ۳۸۱ باب كتابخانه عمومی یعنی یك هفتم كشور آمریكا در ۴۹ سال قبل بوده است.

كمبود كتابدار متخصص، كمبود كنابخانه های عمومی ،كمبود تعداد كتاب های موجود در كتابخانه های عمومی، پایین بودن تعداد اسناد سمعی و بصری در كتابخانه ها، پایین بودن تعداد افزایش سالانه كتاب،كم بودن مراجعان به كتابخانه ها ی عمومی،تمركز كتابخانه ها در مراكز و شهر های بزرگ،كمی فضای اختصاصی،كمبود تجهیزات و لوازم و سازماندهی نا مناسب منابع از دیگر نا رسایی های نگران كننده ای است كه در این مقاله به تفصیل مورد اشاره قرار گرفته است.

در كنار این وضع تصمیم گیری های فاقد پشتوانه علمی در خصوص چگونگی مدیریت كتابخا نه ها ی عمومی كشور نه تنها نتوانست گره گشای مشكل كتاب و كتابخوانی باشد، بلكه روز به روز بر مشكلات موجود افزوده تا جایی كه به نظر می رسد تداوم این وضعیت هرگز توان تأمین خواسته های حداقل علاقه مندان به كتاب و كتابخوانی در كشور را نخواهد داشت.

تحلیلگران در این باره معتقدند دبیرخانه هیأت امنای كتابخانه های عمومی كشور تا كنون نتوانسته در خصوص تدوین راهكارهای علمی برای توسعه منابع موجود و ایجاد ظرفیت های جدید برای تأمین منابع مالی مورد نیاز در راستای ارتقای سطح كتابخانه های عمومی به عنوان مهمترین مؤلفه كتاب و كتابخوانی گام های مؤثری بر دارد.

از سویی دیگر معطل ماندن ماده ۱۷ آیین نامه اجرایی قانون تأسیس و نحوه اداره كتابخانه های عمومی كشور بسیاری از برنامه ریزی های توسعه فرهنگی در كتابخانه ها را دچار مشكل كرده است.

براساس این ماده قانونی شهرداری ها مكلفند هر ماه نیم درصد از كل درآمد ماه قبل خود را به صورت علی الحساب به حسابی كه انجمن كتابخانه های عمومی شهر مربوطه معرفی كرده واریز نمایند.

وجود مبالغ میلیاردی بدهی شهرداری های سراسر كشور به كتابخانه های عمومی بر این مطلب صحه می گذارد كه تاكنون اراده قوی برای اجرای این قانون وجود نداشته است.

هر چند به نظر می رسد فائق آمدن بر بحران كتاب و كتابخوانی در كشور عزم جدی همه اجزا و اركان حاكمیتی را طلب می كند اما در این میان انتظار می رود متولیان فرهنگی برای رفع برخی از نارسایی ها بیشتر چاره جویی كنند.

شاید امروز نتوان در كوتاه مدت نرخ مطالعه یا بهره مندی از كتاب را در كشور افزایش داد.

اما تلاش همه جانبه برای فرهنگ سازی با استفاده از تمام ظرفیت های رسانه ای كشور انتظار بحقی است كه باید مورد اهتمام قرار گیرد.

مدیركل فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان از عرصه كتاب و كتابخوانی به عنوان ظرفیت قابل اعتنا و منحصر به فردی نام می برد كه تاكنون كمتر مورد توجه قرار گرفته است.

محمدجعفر بهداد مدیركل فرهنگ و ارشاد استان، حمایت واقعی و جدی از مؤلفان و ناشران، سامان دادن به مدیریتها آغاز نگرش عالمانه و منطقی به مقوله فرهنگ مطالعه را از ضروریات مهمی می داند كه به غفلت و فراموشی سپرده شده است.

وی گفت: تا زمانی كه كتاب به عنوان یك فرآورده مهم فرهنگی و اثرگذار به بطن جامعه رسوخ پیدا نكرده باشد نمی توان به افزایش شمارگان و تولید دل ،خوش كرد.

بهداد معتقد است اگر نگاه به هفته كتاب از منظر ارائه گزارش های مطول و تكراری باشد و نتوان از این مناسبت ها در جهت قرار دادن مطالعه در سبد مصرفی خانوارهای ایرانی استفاده كرد، نمی توان به رفع بحران كتابخوانی چندان امیدوار بود.

یكی از كتابداران هرمزگان هم توسعه فرهنگ مطالعه را اولویت مهمی می داند كه كمتر مورد توجه قرار گرفته است.

به گفته این كتابدار صدا و سیمای مراكز استان ها می توانند با برنامه ریزی درخصوص فرهنگ مطالعه سهم بسزایی را به خود اختصاص دهند. عدم رسیدگی به مشكلات معیشتی، حقوقی و رفاهی كتابداران موضوعی است كه به اعتقاد این كتابدار هرمزگان عامل ركود بسیاری از فعالیت های كتابداران در كشور شده است. وی تصریح می كند: بسیاری از كتابداران در بدترین شرایط بسر می برند كه با وجود این مشكلات انگیزه لازم برای بروز خلاقیت را ندارند.

همایون امیرزاده



همچنین مشاهده کنید