یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

از اسپیناس تا لاتون


از اسپیناس تا لاتون

از اردبیل و زیبایی هایش بسیار شنیده بودیم, مسیر جاده اسالم به خلخال یکی از مسیرهای رویایی برای طبیعت گردان است, اما برای ما که همیشه عادت به رفتن به مکان های ناشناخته داشتیم, چندان لطفی نداشت

از اردبیل و زیبایی‌هایش بسیار شنیده بودیم، مسیر جاده اسالم به خلخال یکی از مسیرهای رویایی برای طبیعت‌گردان است، اما برای ما که همیشه عادت به رفتن به مکان‌های ناشناخته داشتیم، چندان لطفی نداشت.

سطح برنامه نیارق به لوندویل از برنامه اسالم به خلخال سنگین‌تر بود. بنابراین کوله‌ها را بستیم و راه افتادیم در راهی که به واسطه فرهنگ بالای کوهنوردان نه زباله‌ای بود و نه ردی نابجا در طبیعت، راه می‌رفتیم در مه و می‌نگریستیم به حجم این همه سبز که ما را در برگرفته بود.

برنامه جنگل‌نوردی نیارق تا لوندویل روز پنجشنبه ۲۲ فروردین ماه از ترمینال غرب آغاز شد.

روز اول: جمعه ساعت ۸ صبح به ترمینال اردبیل می‌رسیم. با توجه به هماهنگی‌هایی که از قبل با هیات کوهنوردی اردبیل انجام داده‌ایم، یک مینی‌بوس تهیه شده و در محوطه ترمینال منتظر ما است. سوار می‌شویم و به سمت نیارق حرکت می‌کنیم. برای رسیدن به نیارق ابتدا باید به آبی‌بیگلو برویم و از آنجا مسیر را تا روستای نیارق طی کنیم. ساعت ۹:۱۵ صبح است که به نیارق می‌رسیم. شروع حرکت ما از مسیر رودخانه است، راننده مینی‌بوس هم به ما لطف می‌کند و حدود ۳ کیلومتر از مسیر رودخانه را با مینی‌بوس طی می‌کند ؛ بالاتر از روستای نیارق از مینی‌بوس پیاده می‌شویم. ساعت ۹:۳۰ صبح حرکت را از سمت چپ رودخانه به سمت شرق شروع می‌کنیم. پس از یک ساعت ادامه مسیر، مکانی مسطح پیدا کرده و برای صبحانه توقف می‌کنیم. خوردن صبحانه ۱ ساعت طول می‌کشد. ساعت ۱۱:۴۰ صبح مجددا مسیر را از حاشیه رودخانه به سمت بالا ادامه می‌دهیم تا اینکه کم‌کم از بستر رودخانه فاصله گرفته و روی خط‌الراس شرقی مشرف به دره رودخانه قرار می‌گیریم. گفتنی ‌است که تمامی طول این مسیر راه پاکوب است. حدود ساعت ۱۲:۳۰ به یک جاده خاکی ماشین‌رو می‌رسیم. این جاده تا بالای قله اسپیناس کشیده شده و سوی دیگر بر روی خط‌الراس جنوبی دره رودخانه لاتون تا لوندویل به پیش می‌رود.(مسیر دره رودخانه لاتون شرقی-غربی‌است.) این کوه بلند‌ترین کوه منطقه به شمار می‌رود و یکی از منابع عمده تامین آب رودخانه لاتون است. مسیر را در سمت مخالف جاده خاکی می‌پیماییم. راه پاکوب به وضوح قابل تشخیص است. از میان جنگل اسپیناس عبور می‌کنیم. از حدود ساعت ۱۲:۳۰ و بعد از عبور از قله اسپیناس به حجم مه افزوده شده و داخل جنگل مه غلیظ‌تر می‌شود. همچنان راه پاکوب را ادامه می‌دهیم تا اینکه حوالی ساعت ۲ بعدازظهر از جنگل خارج می‌شویم.

این راه پاکوب مستقیم تا مشاسویی به پیش می‌رود. بنابراین باید پس از خارج شدن از جنگل از راه پاکوب به سمت راست مسیر را ادامه دهیم. در سمت راست ما و در تمامی طول مسیر منطقه‌ای حفاظت شده قرار داد که با سیم خاردار احاطه شده است. مجبور می‌شویم از روی این سیم خاردارها عبور کنیم. به احتمال قوی قبل از خارج شدن از جنگل باید راه پاکوبی بوده باشد که آن را ندیده و از آن عبور کرده‌ایم. به نظر می‌رسد که در این منطقه درختان میوه کاشته‌اند. همچنان مسیر را به سمت شرق ادامه می‌دهیم تا اینکه حوالی ساعت ۴ بعدازظهر به دلیل مه شدید و باران در نزدیکی بستر رودخانه توقف کرده و همانجا کمپ می‌کنیم و روز اول به پایان می‌رسد.

روز دوم: ۷ صبح بیدارباش است. پس از خوردن صبحانه و جمع کردن وسایل، ساعت ۸:۴۵ از راه پاکوبی که در حاشیه چپ رودخانه قرار دارد مسیر را به سمت شرق ادامه می‌دهیم. همزمان که رودخانه با شیب به سمت پایین می‌رود، راه پاکوب مستقیم ادامه پیدا می‌کند تا اینکه کم‌کم از بستر رودخانه ارتفاع می‌گیریم. در ادامه و پس از پیمودن حدود ۲ ساعت به بستر رودخانه دیگری می‌رسیم که جریان آب در آن بسیار کم است. از آنجا نیز عبور کرده و همچنان مسیر را به سمت شرق ادامه می‌دهیم. ساعت حدود ۱۰:۲۰ صبح است که به اشتباه ارتفاع کم کرده و از مسیر اصلی خارج می‌شویم. این اشتباه و اصلاح آن و بازگشت به مسیر درست نیز ۱ ساعت از وقتمان را می‌گیرد. در ادامه نیز مجددا به یک دوراهی بر‌می‌خوریم یک راه به سمت راست و داخل جنگل رفته و ارتفاع کم می‌کند و راه دیگر بدون کم کردن ارتفاع مسیر مستقیم را ادامه می‌دهد. راه درست مسیر مستقیم است. همچنان مسیر را ادامه می‌دهیم تا اینکه به چشمه‌ای می‌رسیم.

در اینجا نیز راه پاکوب مستقیم ادامه پیدا می‌کند و راه دیگر ما را به خارج از حصار سیم خاردار وپایین هدایت می‌کند. دوباره از روی سیم‌خاردار عبور کرده و راه را به سمت پایین جنگل می‌پیماییم تا اینکه حوالی ساعت ۱۲:۳۰ در انبوهی از مه غلیظ وارد روستایی کوچک می‌شویم. در این روستای کوچک کلبه‌ای کافه‌مانند پیدا کرده و در ایوان آن وسایل خود را می‌گذاریم. متاسفانه درب مغازه بسته است و از صاحب آن خبری نیست، اما ایوان آن مسقف است و برای مدتی می‌توانیم از باران در امان بمانیم. کوله‌ها را بر زمین گذاشته و بساط ناهار را مهیا می‌کنیم. نیم ساعتی را به خوردن ناهار می‌گذرانیم و بعد قرار بر این می‌شود که دو نفر از اعضا که تمایلی به دیدن آبشار ندارند از کوله‌ها و وسایل مراقبت کنند و ما به دیدن آبشار برویم. از اینجا تا آبشار حدود ۱ کیلومتر فاصله است. راه پاکوب مشخصی از بالا دست روستا تا آبشار ادامه می‌یابد. آبشار را می‌بینیم. نیم‌ساعت توقف می‌کنیم، عکس می‌گیریم و بازمی‌گردیم. حالا دیگر صاحب مغازه‌ای که ایوان او را اشغال کرده بودیم پیدایش شده است. در کلبه خود را باز کرده و با چای داغ از ما پذیرایی می‌کند. صاحب مغازه رب آلوجنگلی بسیار خوبی با قیمت مناسب برای فروش دارد. این هم سوغات سفر!

ساعت حدود ۳ بعدازظهر است که از جاده خاکی پایین دست روستا مسیرمان را ادامه می‌دهیم. این جاده شیب بسیار تندی دارد و تنها برای عبور ماشین‌های شاسی بلند مناسب است. همچنان جاده را به سمت پایین ادامه می‌دهیم. چند بار مجبور می‌شویم از رودخانه عبور کنیم تا اینکه حوالی ساعت ۶:۳۰ بعدازظهر به روستای کوته‌کومه می‌رسیم. پس از رسیدن به این روستا کوله‌ها را بر زمین گذاشته و اندکی استراحت می‌کنیم. تعدادی از اعضا که لباس به اندازه کافی دارند، به آبگرم رفته و خستگی و رخوت دو روز پیاده‌روی را از تن به‌در می‌کنند. حدود یک ساعت و نیم در این روستا توقف می‌کنیم و پس از آن دو ماشین پراید کرایه کرده و به لوندویل می‌رویم. در این شهر نیز به رستورانی رفته و شام را با قیمتی بسیار مناسب در آنجا صرف می‌کنیم. پس از صرف شام، حدود ساعت ۱۱ شب پیاده به کنار جاده لوندویل می‌رویم. از آستارا اتوبوس تهیه کرده‌ایم. نیم ساعت بعد اتوبوس روبه‌روی مسجد جامع لوندویل توقف می‌کند. سوار شده و به تهران می‌رویم.

وحید عامری



همچنین مشاهده کنید