یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
سپیده دم تحول در اندیشه مسلمانان
صدای سیدجمالالدین اسدآبادی، هنوز در بسیاری از سرزمینهای اسلامی شنیده میشود. او اندیشمندی بود که بر اشتراکات میان مسلمانان کشورهای مختلف جامعه اسلامی تاکید و نظر داشت، نه تمایزها و تفاوتهای میان آنان. وی که هدف اصلیاش در تمام عمر، اتحاد اسلام و وحدت مسلمین بوده، بعد از سالیان متمادی فعالیت و تلاش، میتوان عنوان داشت که در چند مورد تحول و انقلابی آفرید. به فراموشی سپردن مایههای اختلاف و موارد نزاع میان سنیان و شیعیان با طرح مبارزه با استعمار و استبداد و تلاش در احیای اسلام و عزت مسلمین، انتقال بعضی نظرات کلیدی تشیع به برخی علمای تسنن و تسری به حوزههای بزرگش چون الازهر از این موارد است.
سید مسعود رضوی، پژوهشگر تاریخ و فرهنگ، در نشست «بررسی آرا و نظرات سیدجمال الدین اسدآبادی و نقش وی در بیداری اسلامی و نواندیشی دینی» که در خانه موزه دکتر شریعتی برگزار شد، سعی کرد برخی وجوه اندیشگی و تاثیر آن بر جهان اسلام را مورد شناسایی و بازخوانی قرار دهد. این متن تقریری از سخنرانی ایشان است.
بیتردید سیدجمالالدین اسدآبادی، یک نظریهپرداز و داعی انقلابی بود که بر خلاف دیگر رهبران انقلابی بر نقاط مشترک میان مسلمانان جهان نظر داشت نه تمایزها و اختلاف نظرها. او رهبری بود که برخلاف بسیاری از انقلابیون و مصلحان که روی تمایزها انگشت میگذاشتند، بر اشتراکات تاکید داشت. به همین علت صدایش در همه جای دنیا شنیده میشد. همین ویژگیها سبب شد تا او را در زمره مصلحان قلمداد کنند و البته این معنا با آنچه ما از اصلاحگری میفهمیم تمایزاتی دارد. برنامههای جمالالدین دو سویه داشت. هم شور انقلابی ایجاد میکرد و فرودستان و انقلابیون رمانتیک را به میدان میآورد و هم تاملات ژرف را در ذهن و ضمیر مردانی نظیر شیخ محمد عبده به وجود میآورد. بنا بر این نباید تصور کرد که اجتماع اصلاحگری با فکر انقلابی، نوعی اجتماع نقیضین و از جمله محالات است. این نوع تقسیمبندیها محصول قشریگری چپهای مسلکی است. آنها به انسان چندبعدی و اثرات متنوع فکر و عمل او باور نداشتند و میکوشیدند تا هر کسی را در قالبی غیر قابل تغییر قرار بدهند. بیشک سید جمالالدین اسدآبادی چهرهیی مهم در عرصه تحولات فکری و معرفتی مسلمانان بوده است.
کسی نمیتواند انکار کند که این مرد متهور و نواندیش، اگر چه به عنوان چهرهیی بینالمللی در میان مسلمانان مشهور شده است اما برای ما ایرانیان، برجستهترین متفکر و اندیشمند دوره قاجار محسوب میشود. اعتبار او نه فقط در ایران، بلکه در سلسلهیی از کشورهای اسلامی که از هند اسلامی شروع و دامنهاش تا مصر و شمال آفریقا است، به وضوح قابل ملاحظه است. همگان او را پدر جنبش بیداری اسلامی یا عناوینی شبیه به این میخوانند. اما سوالی که مطرح میشود این است که این بیداری اسلامی چیست و منشأ آن از کدام نیازها یا اندیشهها سر بر آورده بود؟ آیا مگر کشورهای اسلامی و مسلمانان در خواب بودند؟ چگونه خوابی و چرا؟ ما وقتی واژه بیداری اسلامی را به کار میبریم، در حقیقت از تقابل دو نوع زندگی سخن میگوییم. در آن زمان و سالها و قرنهای پیش از آن، ما تنها یک نوع زندگی و یک نوع تجربه از زندگی داشتیم. مشکلی هم نداشتیم. ما مسیر زندگی را طی میکردیم و مناسبات و تفکرات و توقعات خاص خودمان را داشتیم تا اینکه در یک برهه و برش از تاریخ و زمانه، با تمدنی جدید روبرو شدیم که از نظر کمی و کیفی با همه تجارب و دانستههای ما متفاوت بود. اگر در دوره دیگری از تاریخمان، با جامعه دیگری آشنا میشدیم، همواره این امکان وجود داشت تا با آنان به تفاهم برسیم.
گاهی هم به جنگ میرسیدیم: مثل برخورد ما با اقوام تاتار و مغولان. اما چه در جنگ و تنازع و چه در صلح و همزیستی یا در همآمیزی، در اساس، تفاوتی در نوع تفکر ما و در مناسبات اجتماعی ما ایجاد نمیشد. واقعه بزرگ و نامفهوم برای ما، ظهور بیجواز و پر تنش تمدن غربی در گوشه و کنار زندگیمان بود. گویی نه در همسایگی، بلکه در خانه ما یکباره اتفاقی افتاد. تمدنی با ماهیتی متفاوت در مواجهه با ما قرار گرفت. تمدنی که اجازه نمیداد به راحتی در امواج اقیانوس سنت، که با آن زندگی راحتی داشتیم، غوطهور شویم. اتفاقا آن سنت، در بستر مناسبات کهن به همه دغدغههای ما پاسخ میداد. اما بعدها در نتیجه مواجهه با این تمدن جدید، همین سنت، خود به یک مساله و سوژه بدل شد و ما که دوستش داشتیم و آن را عزیز میداشتیم و هیچگاه از این موجود عزیزکرده پرسشی نداشتیم، روبرویش ایستادیم و از سود و زیانش سوال کردیم.
پس از قرنها در بسیاری از بدیهیات مان تردید کردیم. دیگر آسایش سابق را نداشتیم. به همین دلیل اتفاقی که افتاد تنها دغدغهبرانگیز و مسالهساز نبود، بلکه ترسناک و هراسانگیز هم بود. این امری طبیعی بود زیرا تنها با یک همسایه فضول طرف نبودیم، با استعمار و خشونت تجاوزگرانهاش و آزمندی غارتگرانه مرکانتلیستی هم روبرو شدیم. این هراس برای مسلمانها، منشأ تحولات بزرگ شد. کسانی هم که بعدها آمدند با خود این سوال را مطرح کردند که ما در مواجهه با این تمدن جدید چه باید بکنیم؟ سوال بزرگ این بود که چطور میتوانیم سنت و هویت کهن را که به ما نام و اعتبار بخشیده و ما را از همه تمدنها متمایز کرده است، حفظ کنیم؟ مساله تازه این بود که آیا میتوانیم در حضور این موجود تازه مناسبات سابق را داشته باشیم؟ شما به خوبی میدانید که شکستن تابوهای مربوط به این موضوع چقدر در سنت ما پرهزینه بوده است. صریحترین و سادهترین مساله برای ارزیابی و تقابل، مساله زنان بود. اندیشمندان و بسیاری از مردم مومن و عامل به شرایع اسلامی از خود میپرسیدند: آیا میتوانیم همان نگرشی را که سابق بر این، نسبت به بانوان و پوشش و کرامت آنان بر اساس سنتهایمان داشتهایم حفظ کنیم؟ آیا حدود اندیشه و حضور زنها به لحاظ اجتماعی و فرهنگی، تغییر میکند؟ سوال دیگری که در پی این مسائل مطرح میشد این بود که آیا میتوان با این هویت جدید که تعریف جدیدی از مناسبات و روابط انسانی ارایه میدهد، تعریف جدیدی از انسان و خانواده را هم ارایه داد که موجب آرامش خاطر ما باشد یا نه؟ در سایر موارد هم همینطور بود. یعنی فرهنگ ما نمیتوانست دیگر مثل سابق، شکل خاص خودش را داشته باشد و ما را نیز به مقصد دلخواه ببرد. مثالها در این زمینه متعدد است. یکی از مهمترین مسائلی که بعد از شکلگیری اندیشه بیداری اسلامی مطرح شد این بود که برای نخستین بار متوجه شدیم همچون گذشته نمیتوانیم به مناسباتمان ادامه دهیم. برای نخستین بار فهمیدیم در مقابل شرایطی قرار گرفتهایم که به روشهای مألوف نمیتوانیم مقاومت کنیم و حتی این نوع پرسشها برای ما پیش آمد که چرا باید مقاومت کرد و آیا ایستادن در برابر این توفان فایدهیی هم دارد؟ طبعا این مسائل برای ما الزامات جدیدی همراه میآورد. وضع تازه و موضعی که با مواضع سابق همخوانی نداشت.
در این معنا، بیداری اسلامی یعنی قرار گرفتن ما در برابر تمدن جدید غرب. تمدن جدیدی که از عصر روشنگری به این سو آمد و مسائلی را در مواجهه با همه جهان رویاروی ما و ملتهای بزرگ و کهنسالی نظیر ما قرار داد. چرا که ویژگی آن، فراگیری و شمول و جهانی شدن بود. سرک کشیدن به همه جهان. این مفهومی است که دیگر نمیتوان آن را به درون کشید و هضمش کرد یا کنارش گذاشت یا به سادگی عناصری از آن را گزینش کرد و بقیه را کنار نهاد. باید به گونهیی دیگر نگریست. حتی اکنون که بیش از یک سده از آن سالها و از بسط بیداری اسلامی گذشته، هنوز نمیتوانیم تعریف دیگری، جز آشنایی و برخورد با تمدن غرب و مدرنیته برای آن بیابیم و این امر فقط در مواجهه مجدد ما با سنتمان، به مثابه امری قابل شناسایی و نقد نمود نداشته است بلکه ما این خیزش را در ارتباط با مدرنیته هم داشتهایم. پس تردید نباید کرد که اصل قضیه در ارتباط و برخورد با غرب بوده است. در این مواجهه، قهرا باید از خودمان صیانت میکردیم و واکنشی متناسب نشان میدادیم. بخش بزرگی از این واکنش دست خود ما نبوده است.
ناچار بودیم. در غیر اینصورت هویتمان را از دست میدادیم. باید در جای دیگری از جهان، خودمان را دوباره تعریف میکردیم. این تعریف دوباره از خود، برای ما بسیار دشوار بوده و من نمیدانم تا چه حد در این واکنش قهری یا جبری که در برابر جبروت غرب داشتهایم موفق بودهایم یا نبودهایم؟ در ماههای اخیر اتفاقات مهمی در جهان اسلام و در دنیا افتاد که با این وسعت در تمام تاریخ اسلام بیسابقه بود و بیگمان تاثیرش تمام قرن بیست و یکم را درخواهد نوردید و آثار بسزایی در سرنوشت همه مسلمانان و بلکه تکتک انسانها در سراسر دنیا خواهد داشت. کشورها و اقلیمهای اسلامی، از نظر ژئوپلیتیک، در حساسترین نقاط جغرافیایی دنیا واقع شدهاند. خاورمیانه و جهان اسلام، همواره حلقه اتصال دو جهان شرق و غرب بوده است.
اگرچه امروزه اغلب مناسبات و مفاهیم کهن کاربرد متفاوتی یافته و دیگر به معنای سابق، پل بین شرق و غرب معنا ندارد، اما امروزه از جهات دیگری مثل انرژی و امنیت بینالمللی و مسائل دیگر، اهمیت بیشتری یافته است. در گذشته جهان اسلام حد فاصل بین مشرق زمین و مغرب زمین بود. اما به یک تعبیر، اکنون دنیا به یک دهکده جهانی تبدیل شده و طی چند سال اخیر دنیا دچار تحولاتی شده است که به گمان بسیاری، وسایل ارتباط جمعی تاثیر بسزایی در این فرآیند داشتهاند. در عرصه همین تحولات، انسان تازه و مناسبات تازه و الزامات و تفاسیر نوینی نیز در میان مسلمانان جوانه خواهد زد که بخشی از همان فرآیند بیداری اسلامی است که سیدجمالالدین برجستهترین منادی در دوره آغازین آن بوده است. ما این سیر را یک جریان به هم پیوسته با تجلیها و رنگهای متفاوت میدانیم و استقرار انسان مسلمان معاصر را در امتداد آن مورد تحلیل و ارزیابی قرار میدهیم.
سید مسعود رضوی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست