پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
نسخه ای شاعرانه برای تلخی روزمرگی
تاول حکایت راه است ، مجموعهای از شعرهای مهدی خطیبی را در میگیرد که بتازگی منتشر شده است. با توجه به پیشینهای که از این شاعر جوان سراغ داریم، او برای رسیدن به یک زبان مستقل، کوچههای پرپیچ و خمی را طی کرده است.
پراکندگی زبان شاعر تا پیش از چاپ این مجموعه گواهی میدهد که فضای شعری خطیبی بشدت تحت تاثیر مطالعاتی بوده که در جریان نقد یا تصحیح کتابها داشته است.
روند شعر مهدی خطیبی در مجموعه تاول حکایت راه است، به گونهای است که خواننده مسحور رقص واژهها نمیشود. در فضای ترسیمی، مخاطب ترغیب میشود گام به گام در یک رودخانه سیال وارد شود و تن به سیالیت آن بدهد. جریان ترسیمی اشعار خطیبی سرشار از فصول مشترک و ملموس است.
همین اشتراک و قابل لمس بودن فضاست که مخاطب را ترغیب میکند بیباکانه تن به شنا بدهد و برایش اهمیتی نداشته باشد که رودخانه دارای چه بستری است و اصولا با خود چه موادی را حمل میکند.
خطیبی با خلق فضایی که واژهها فقط بالهای رسیدن به آن هستند، ذهن مخاطب درگیر عقل معاش امروز را صید میکند و به سمتی میبرد که خودش قبلا آن را تجربه کرده است.
او در شعر پیرمرد اینچنین میسراید:
کودکیات را در شالیزار گذاشتی چرا؟
و جوانیت را پشت ساچمه و باروت
«قلاب سنگت» را بردار
خودت را پرتاب کن میان رود
طعم تلخ گذشت زمان و دگرگونی ناخواسته شخصیت را هر کسی چشیده و واضح است که هر انسانی پیرمرد سالهای گذشته خود است.
خطیبی در این شعر از همان آغاز رابطهای را پی میافکند که برای هر خوانندهای قابل لمس است. کودکی حسرتبارترین تجربه از دست رفته است، خاصه اگر هنوز شالیزارهای کودکی بر جای باشند و جوانیای که در سایه باروت و ساچمه و در ستیز با جهان و خویشتن گذشته است.
در ادامه، شاعر پس از بازگویی یک فضای نوستالژیک به یکباره تصمیم میگیرد در پی چاره باشد و نسخهای شاعرانه بپیچد.
در همین خصوص از مخاطبش میخواهد خودش را به رودخانه پرتاب کند، رودخانهای که با اتکا به سیالیتش هر چیزی را که در درونش قرار بگیرد بیکم و کاست با خود میبرد. او میخواهد با پرتاب خود در جریان سیالی از زندگی به روزگار این مجال را ندهد که بیش از این وجود اورا قطعه قطعه کند و در هر برههای از زمان چیزی از او بگیرد.
خطیبی در شعر خانگی چهار فضارا از این هم ملموستر میکند:
ها.../ دیگر چه کم دارم/ وقتی همه چیز با من به مهر است/ نیست؟/ کلاغی به خانه دارم/ که هر لحظه نوک میزند/ مهربانانه/ بر سرم/ مادری که با هیمه کلمات/ برافروخته میدارد/ شعله آه خندم را/ خواهری/ که چنگ میزند/ در دلم همه رختهای عالم را/ و برادری/ که شیشه واژهها را/ تیشه میکند/ و میتراشد/ تکه تکههای مرا/ اما گاه بانویی میآید/ بیچرا مینشیند/ چهره بیچهره میگشاید/ تنش را ورق ورق مینماید/ و مهمان بیخویشیم میکند.
او در این شعر صمیمانه به ترسیم فضای روزمرگی خانهای میپردازد که میتواند متعلق به هر کسی باشد.
این گونه است که مخاطب با اشتیاق بسیار فضای خانه و شخصیتهای آن را با واقعیت زندگی خویش مقایسه میکند تا احیانا درد مشترکی را در آن بیابد.
همه ما با کلاغی که در خانه است، از سر مهربانی نوک میزند و گاه و بیگاه قار قار میکند به گونهای روبهرو شدهایم، همچنین مادری که تنور واژهها از او گرم است، بدون این که حرف از نان تازهای در میان باشد و خواهری که باور نمیکند، تشت دل ظرفیت محدودی دارد و نمیشود تمام رختهای چرکین را در آن شست. تنها بارقه امید بانویی است که میآید.
فضا در شهر خطیبی فضای دور از دسترسی نیست. مخاطب برای چرخیدن در این فضا نیاز ندارد خودش را به رنگ همان فضا در بیاورد، چون اصولا دریچههایی که در این فضا وجود دارند چشماندازهای مشترکی هستند که با وسعت دید هر مخاطبی منطبق میشوند.
او در شعر خانگی پنج، باز هم راوی فضای روزمرگی خانه است:
به خانه میآیم/ با تکهای غروب/ اتاق اما پر از کودک خیالیهاست/ گوشهای/ نشستهای/ سفیدی کاغذ را/ با خطهایی میآرایی هر خط را/ جان و شکلی میدهی/ این مامان/ اینم عینک بابا/ گوشهای مینشینم/ سیاه بر سپید میآورم/ به درشتناکی شب/ با عروسکت بازی میکنی/ با کتابهایم بازی میکنم/ گرسنهای میگریی/ گرسنهام/ داد میزنم/ تشنهای/ آب میخوری/ و من اشک خورشید را/ میبینی؟!/ نمیبینم آفتابی است در اتاق/ سایه گسترده/ از نوازش و آرامش/ لحظهای بعد/ این سوی آفتاب/ میخوابی/ آن سوی آفتاب/ میخوابم/ آفتاب اما/ هیچگاه نمیخوابد.
مهدی خطیبی به همین سادگی به سبک خاص خودش در شعر دست یازیده است. یک برداشت روایتگونه از دغدغههای روزمره که میتواند نقطه اشتراکی برای همدردی باشد. خطیبی در این مجموعه ۴ غزل و یک مثنوی هم دارد که هر چند دارای همان فضای ذکر شده هستند، ولی چون در قالب کلاسیک سروده شدهاند نه مخاطب و نه منتقد هیچ کدام بسادگی از سر تقصیر واژهها نمیگذرند و در برابر خودنمایی آنها بیتفاوت نمیمانند.
او در شعر دلم انارک خونین، چنین سروده است:
کدام جنگل و بیشه کدام باغ بهاری؟
که من بجز گل حسرت گل بهاره نچیدم
به نظر میرسد خطیبی در این بیت بشدت در پی پر کردن وزن بوده است. کدام جنگل و بیشه و در همان خصوص کدام باغ بهاری، حشو به نظر میرسند. اینها همه آمدهاند تا بگویند شاعر جز گل حسرت چیزی نچیده است در حالی که فقط نچیدن گل حسرت فقدان جنگل و بیشه و باغ بهاری را تداعی میکند و نیازی به شرح بیشتر نیست.
همچنین در شعر غزل بیتو بودن:
رفتی ولی دوباره دلم بیقرار شد
دیدی؟ غروب در دل من ماندگار شد
شاعر میخواهد بگوید:
رفتی و دلم بیقرار شد. غروب در دل من ماندگار شد؛ در این بیت نیز حضور کلمات ولی، دوباره و دیدی حشو به نظر میرسند. بررسی اشعار کلاسیک این مجموعه نشان میدهد شاعر در این سبک نیز به دنبال القای همان فضای حسی مشترک و روایتگونه برای ارتباط با مخاطب است. پافشاری شاعر در تکرار این فضا باعث شده است در شعرهای کلاسیک ایشان واژهها خالق اتفاق تازهای نباشند و کشفی در آنها صورت نگیرد غافل از این که خواننده غزل بسادگی از اهمیت واژهها و محوریت آنها در زایش معانی و تصاویر بکر چشم نمیپوشد. خوانندهای که قرنهاست عادت کرده است فضای شعر را با میدانداری واژهها حس کند.
نکته آخر اینکه خطیبی باید توجه داشته باشد خلوص شعر کلاسیک با ۲ عیار صورت و معنا سنجیده میشود و ناخالصی در هر یک از این ۲ وجوه شعر را از بها میاندازد.
رضا کرمی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران اسرائیل غزه مجلس شورای اسلامی دولت نیکا شاکرمی معلمان رهبر انقلاب دولت سیزدهم مجلس بابک زنجانی شهید مطهری
آتش سوزی پلیس تهران قوه قضاییه پلیس راهور هلال احمر سیل شهرداری تهران آموزش و پرورش فضای مجازی سلامت سازمان هواشناسی
قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بازار خودرو خودرو دلار بانک مرکزی ایران خودرو حقوق بازنشستگان سایپا کارگران تورم
سریال نمایشگاه کتاب جواد عزتی تلویزیون عفاف و حجاب کتاب مسعود اسکویی سینما رضا عطاران سینمای ایران دفاع مقدس فیلم
مکزیک
رژیم صهیونیستی فلسطین آمریکا جنگ غزه حماس نوار غزه چین انگلیس اوکراین ترکیه یمن افغانستان
استقلال پرسپولیس فوتبال سپاهان علی خطیر لیگ برتر لیگ برتر ایران تراکتور لیگ قهرمانان اروپا رئال مادرید باشگاه استقلال بایرن مونیخ
هوش مصنوعی هواپیما تبلیغات تلفن همراه اپل گوگل همراه اول مدیران خودرو ناسا عیسی زارع پور وزیر ارتباطات
کبد چرب فشار خون بیمه کاهش وزن بیماری قلبی دیابت مسمومیت داروخانه