پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

رمضان سوم و رئیس دولت نهم


رمضان سوم و رئیس دولت نهم

تقسیم بندی های متعارف در باب گروههای سیاسی و طیف بندیهای رایج چندان رسا به نظر نمی آید بعبارتی خیلی مقبول نیست که تلقی های رایج در مورد احزاب و گروهها را مبنای تفکیک بدانیم

تقسیم بندی های متعارف در باب گروههای سیاسی و طیف بندیهای رایج چندان رسا به نظر نمی آید. بعبارتی خیلی مقبول نیست که تلقی های رایج در مورد احزاب و گروهها را مبنای تفکیک بدانیم. تصور می کنم این درست تر است که در فضای سالهای اخیر، محور تفکیک ها را رئیس دولت بدانیم. رؤسای جمهور، خود محور ایجاد و زوال و توسعه و تحکیم گروههای سیاسی بوده اند. دلیل شکل گیری نیز کاملاً روشن است: وجهه نظرهای مقبول مشترک. گاهی رئیس جمهور مبدع این نگرشهاست، گاهی افراد و متنفذین نگرشهایی را معتقدند که رئیس جمهور هم آنها را قبول دارد. به عنوان مثال کارگزاران برآمده از نگرشهای هاشمی اند. مشارکت قبل از خاتمی رشد کرده و به همراه او بالغ شد و... اینکه کدام مقدم ترند، چندان محل بحث نیست. مهم این است که رئیس جمهور پرچم و خط نگهدار آن نگرشها و تجلی عملیاتی آن باورهای مشترک است. آنچه مهم است اینکه عموماً فضای سیاسی کشور همواره ۲ گروه اقلیت و اکثریت را به خود می بیند که حول عمودی بنام رئیس جمهور قابل تحلیل اند. گروهی موافق و گروهی مخالف رئیس جمهور. بنابراین، رئیس جمهور در هرحال به عنوان راهبر، نشانگر و یا نماینده و سرمربی نقش بسیار مهمی در تحلیل وقایع و صف بندی ها دارد.

در وضع حاضر هم می توان فعالین سیاسی و طیف ها را به دو گروه موافق و مخالف احمدی نژاد تفکیک کرد. اما با قاطیعت نمی توان علت و معلول را در دوره نهم ریاست جمهوری تبیین نمود.

نکته مهم اینکه، امروز شرایط ویژه ای حاصل شده است. رئیس دولت خود را وامدار هیچ طیف و گروه شناسنامه دار و غیرشناسنامه داری نمی داند، چون حاصل ائتلاف جدی و یا هواداری حزب های شناخته شده مؤثر ماقبل سوم تیر نیست.

احمدی نژاد دیدگاهها و باورهای عمومی را که غالباً از گفتمان انقلاب و دینداری های علوی بود، مطرح کرد و طیفی را مجذوب خود نمود. او بدون تبلیغات سنگین و به اکتفای گفتمان های رسانه ای توانست خیلی زود اقشار بسیاری را با خود همراه کند. روشن است که همراهان با نگرش احمدی نژاد، کسانی بودند که به تحقق گفتمان انقلاب علاقمند بودند و اینها شامل همه اقشار بوده اند. مردم عادی، دانشجویان، کارگران، محرومین، و خلاصه همه آنان که علاقمند بودند از کاستی های ماقبل فاصله بگیرند. البته روشن است نواندیشان نگران و در آرزوی گفتمان انقلاب و اندیشمندان جوانی که حاصل رویش های انقلاب بودند و از سیکل بسته مدیریتی دو دولت گذشته ناراضی بودند، به امید حاکمیت نخبگان جوان، بیشتر به آمدن احمدی نژاد دلبسته و همراه تر بودند.

ساده تر باید گفت که گروه هایی متکثر در جامعه و از هر دو گروه عام و خاص، هر یک با امید و آرزویی (امید به بهبود معیشت، آرمان حاکمیت گفتمان انقلاب، عدالت، تحقق تحولات بسیار عمیق در بافت مدیریتی کشور و اتخاذ مدیریت علمی)، از احمدی نژاد طرفداری کردند. هم خواص و هم عوام، با امید بسیار به احمدی نژاد دلبسته بودند. مبنای دلبستگی، ایده ها و نگرش های احمدی نژاد بود و کمتر می توان کارحزبی متشکل و منسجم را مؤثر دانست. در چنین شرایطی احمدی نژاد، وارد پاستور شد و کلید محل کارش را از خاتمی تحویل گرفت.

شاید راز گفتمان های عمومی و مردمی احمدی نژاد نیز در همین نکته نهفته باشد. او که به حزب و قدرت ویژه ای وابسته نیست، گفتمانهایش را به میان مردم عادی می کشاند. در جمع دانشجویان که به نظر به عدالت خواهی و شور اصلاح و تحول نزدیکتر ند، سخن می گوید. او با نخبگان جوان انقلابی و عدالت خواه مأنوس تر است و با گفتگو در میان این اقشار، آنان را به استمداد می طلبد. از همه مهم تر، او مردم عامی را به شهادت می خواند و با بازگشایی اسراری که شاهدش بوده، آنها را مخاطب و همراه واقعی خود می داند و شاید آنها را برای اجرای برنامه هایش به یاری می خواند. شاید راز گفتمانهایش در سفرهای استانی و نطق سراسر حرارتش در قم نیز همین باشد.

اما آیا در این کش و قوس های سیاسی و انتقاد و تخریب منتقدان غیر منصف و دشمنان قسم خورده، کسی به پایش تحولات ذهنی دل بستگان به رئیس دولت نهم، همت گمارده است؟

پس از آغاز کار دولت جدید، رفتارهای رئیس جمهور از پی هم شکل گرفت و جلوه های عملیاتی نگرش های رئیس جدید، پازل تصاویر میدانی از رئیس دولت را کامل کرد.

آیا امروز گزارش دقیق و واقعی از اردوگاه همراهان گمنام سوم تیر منتشر شده است؟

باید اذعان کرد که تشکل نیافته بودن علاقمندان رئیس جمهور، اولین آسیب جدی در اردوگاه نهم بود. اگر هم تشکلی بود محدود به حلقه یاران پیش از سوم تیر بود. شاید به همین دلیل بود که رئیس دولت در حلقه کوچکی از یاران خود که قبلاً آنها را می شناخت و با آنها کار می کرد، محاصره شد.

امروز که در سال چهارم ریاست جمهوری احمدی نژاد قرار داریم، باید در پی یافتن پاسخ این پرسش باشیم که علاقمندان احمدی نژاد، چگونه می اندیشند؟...چندان دشوار نیست. کافی است احمدی نژاد فارغ از دریچه نگاه حلقه اول خود، که مطمئنم در روزمره گی های اداری روزانه غرق شده اند، اوضاع را رصد کند. ساده ترین راهش نگاه به رسانه های مکتوب و پایگاههای وب و وبلاگهایی است که همه به آن دسترسی دارند.

اشاره به آنچه که در ذهن علاقمندان احمدی نژاد می گذرد، چندان کارساز نیست. نیازی هم به ذکر مصادیق نیست. مهمترین هدف این نوشته تذکر این مهم است که علاقمندان را باید دریافت!

در رمضان سوم، فرصت طلایی تأمل و تدبر در ۳ سال گذشته، تذکری از سر علاقمندی و اشتیاق است.

چشم ها و گوشهای مؤمنان زیادی، دولتی را که برآمده از امیدها و آرمان های آنان بوده، نظاره گر است و جزئیات آنچه در ۳ سال گذشته اتفاق افتاده است، از چشم دلبستگان به احمدی نژاد، دور نمانده است.

دکتر فتح اله آقاسی زاده