پنجشنبه, ۲۰ دی, ۱۴۰۳ / 9 January, 2025
اگر بوش به ملت ایران نامه دهد
ملت شریف آمریكا! شما بهتر میدانید كه هنوز عدهای از آسیبدیدگان توفان كاترینا در رنج هستند و فقرا و بیخانمانهای زیادی وجود دارند.مردم شریف آمریكا! آیا اختصاص بودجههای سرسامآور نظامی در جهت رفاه و آسایش مردم آمریكا سودمندتر نیست؟
نیاز به واكاوی واژهها نیست.
ناگفته پیداست او كه از توفان كاترینا در ایالات متحده آمریكا درصدد یافتن بهره سیاسی برآمده و ملت ایالاتی را شریف و در مقابل، دولت آن را ذلیل خوانده است، رئیس دولت ایران است و متن بالا نامهای است كه احمدینژاد پس از بیپاسخ ماندن نامه به بوش، خطاب به ملت آمریكا نوشته بود. در عالم سیاست- چه خوشایند ملت باشد و چه نباشد- معمولا چنین است كه توفان و سیل و زلزله هم، ره به درهای بسته یا باز دولتها میپیمایند تا صاحبان كرسی و مسند در خلال این فجایای طبیعی، فرصتی را برای تقویت دیپلماسی خود در حوزه سیاست خارجی مهیا سازند. خرده بر آن چندان روا نیست.
اگرچه مستمسك قرار دادن درد و رنج ملتی برای علیل و ذلیل نشان دادن دولت مرئوس آن ملت، چندان منطبق بر اصول اخلاقی و نمادها و نمایههای انسانی نیست اما چهبسا بهرهگیری از این شیوه، خود در بهبود وضعیت اسفبار انسانهای بسیاری، موثر واقع شود. بدین سبب حتی اگر رئیس دولت ایران واژگان آغازین سخنرانی سیاسیاش در مجمع عمومی سازمان ملل متحد را همدردی با آسیبدیدگان و بازماندگان توفان كاترینا قرار دهد و یا حتی اگر در فواصل زمانی اندك، یكبار به خبرنگاران مستقر در مقر سازمان ملل، بار دیگر به خبرنگار <یواسایتودی> و بار دیگر نیز به واشنگتنپست بگوید كه دولت ایران مهیای كمك به آسیبدیدگان توفان كاترینا است، هرگز نمیتوان بر او و برگزیدن چنین شیوه سیاستورزی نقدی بیاساس را وارد دانست. چراكه واگویههای مكررش هم بر سبیل منش ستایششده انسانی بود و هم در طریق رفتار حسابشده سیاسی. حال اگر به مذاق بوش، خوش نیامده كه رقیب سیاسیاش در بلادی دیگر، بر طبل رسوایی او و ناكارآمدی دولتش بكوبد، این دیگر نه بر سبیل سیاستورزی و نه منطبق بر روحیه انساندوستی است.
و اما زمین و آسمان سیاست اگرفرش و سقف متفاوتی برای اهالی سیاست بلادهای متفاوت پهن سازد، زمین و آسمان طبیعت، همهجا یكرنگ است و براساس فعل و انفعالات طبیعی هر از چند گاهی دهان باز میكند و میبلعد و میبارد و میخروشد و بدین ترتیب دولتهای متفاوت، مسوولیتی یكسان در برابر فجایایی یكسان مییابند.
<كاترینا> در ایالات متحده آمریكا، سیاهپوستان فقیر را به كام میكشد و صدای ضجههای دردمند آسیبدیدگان و بازماندگانشان از گلوی آنان اگر به آرامی بیرون آید، انعكاسی صدچندان مییابد از گلوی انسانهایی كه هزاران فرسنگ دورتر از آنها درد را در پیكر خود احساس میكنند و این جز به همت اطلاعرسانی دقیق و گشودن درهای رسانهها برای دیدن ضعف و قوت واقعی دولت در یاریرسانی به مناطق آسیبدیده ممكن نیست.و اینجا، <گونو> در جنوب ایران، سیاه چردهگان سیستان و بلوچستان و بخشهایی از هرمزگان را به كام میكشد و صدای ضجههای دردمند آسیبدیدگان به آرامی از گلو بیرون میآید و به آرامی نیز ساكت میشود. دیگر از شور ملی و حماسه همآوایی با آسیبدیدگان و بازماندگان خبری نیست. پیچ رادیو و تلویزیون كه باز میشد، زخم آسیبدیدگان توفان كاترینا در آمریكا دل ملت ایران را ریش میكرد اما این روزها سهم آسیبدیدگان توفان گونو در جنوب ایران از برنامههای صدا و سیما چقدر است؟ مردم ایران نام توفان <كاترینا> به گوششان آشناتر است یا نام توفان <گونو>؟هر روز خبری جدید بر صدر خبرهای رسانههای دولتی نشست كه <مشكل حادی در مورد توفان گونو گزارش نشده است( >ایرنا) یا اینكه <بحران گونو با مدیریت صحیح اداره شده است> و یا <به دلیل تشكیل ستاد بحران و همچنین مدیریت مدبرانه در طول توفان گونو، شاهد كمترین خسارات بودهایم( >ایران.)
اما در دیگر سو امامجمعه خبر از تخریب صددرصدی میدهد و اقدامات صورتگرفته را در خور شأن نمیداند و نماینده جمعیت هلال احمر ابراز تاسف میكند و عكسها چیز دیگری میگویند، خانههای خشتی را توان مقاومت در برابر سیل و توفان نبود و خشتهای دیگری اگر برای تكیه زدن به جا ماندند، خیسی آب مجال ماندن نداد و جادهها مسدود شدند و حتی به قول خود آقای استاندار، باران و هوای نامساعد هم راه را برای امدادرسانی بست و میكروبها در آبهای آلوده برای كودكان آسیبدیده، نقشه كشید و ویروسها برای ضعیفشدگان گونو، كمین كردهاند و رسانههای ملی و غیرملی نیز به جای پوشش اخبار هوای ۴۰ درجه و گرم بیخانمانهای گونو، سخت مشغول انعكاس استقبال گرم پایتخت از دانیل اورتگا و بانو هستند.
آنچنان كه به جای كشمكش بر سر چگونگی شكلگیری ستاد بحران و مدیریت مدبرانه دولت و گلایههای امام جمعه و مردم جنوب در پایتخت، همچنان كشمكش بر سر چون و چرای شكلگیری شورای انتشار اندیشههای احمدینژاد است، غافل از آنكه واژگان آغازین هیچ متن سخنرانیای در پایتخت به همدردی با آسیبدیدگان <گونو> اختصاص نیافت و یا كسی به خبرنگاران مستقر در سازمان ملل، نه، مستقر در حوالی دانشگاه تهران یا خیابان پاستور حرفی از گونو نزند. در جستوجوگر گوگل هم نام رئیس دولت ایران اگر در كنار توفان كاترینا در آمریكا كنكاش شود، كسی دست خالی برنمیگردد اما اگر نام آقای رئیسجمهور در كنار توفان گونو در ایران كنكاش شود یك حجم خالی است و هراس از بهرهگیری رقبای سیاسی ایالاتی دیگر. مبادا اینبار رئیسجمهور ایالات متحده در خلال درد و رنج آسیبدیدگان توفان دیگری، ماهی مقصود خود صید كند و چنین مكتوب سازد:ملت شریف ایران! شما بهتر میدانید كه هنوز عدهای از آسیبدیدگان توفان كاترینا، نه، گونو در رنج هستند و فقرا و بیخانمانهای زیادی وجود دارند...آقای احمدی نژاد! نمیدانم ملت شریف آمریكا از نامه رئیسجمهور ایران و ابراز همدردیاش با آسیبدیدگان كاترینا خوشحال شد یا نه اما تردیدی نیست كه ملت ایران از نامه بوش خوشحال نخواهد شد و از هماكنون خواستار پایان توفان بیتوجهیها و سهلانگاریها و اطلاعنرسانیهاست تا پایانی باشد بر توفان گونو.
مسیح علینژاد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست