شنبه, ۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 25 January, 2025
مجله ویستا

فروردین ماه مهرگان


فروردین پاك توانای پاكدینان را می ستایم نسك ۱۹ خرده اوستا
این سخن زردشت است كه اولین تقویم ایرانی را تنظیم نمود, در باره فرارسیدن نوروز كه جشن نیكی و راستی است جشن روشنایی و زنده شدن طبیعت و جشن رسیدگی و تفكر در اعمال و رفتار یك سال از عمر گذشته

نوروز را همه می شناسیم و به آن می بالیم طلوع سال جدید است و سرآغاز به كارگیری اندیشه های جدید. جشن نوروز را در گذشته های دور جشن سپندارند یاجشن «فروهرگان» می گفته اند . در این ایام ارواح درگذشتگان به زمین می آیند و مردم ایران به احترام آنها خانه تكانی می كنند و به پاكیزگی و زدودن آلودگی ها می پردازندو سفره می گسترندو نو می پوشند و شادی می كنند تا ارواح راضی و خرسند از زمین بازگردند. این توجه به جشن ارواح در آیین های دیگر و به ویژه در آیین مقدس اسلام و در شیعه نیز رایج است مثل برگزاری آیین نیمه برات كه در شب پانزدهم شعبان برگزار می شود و مردم با خوردن یا ارسال شیرینی و حلوا به خانه یكدیگر از ارواح درگذشتگان یادو تجلیل می كنند. در عین حال شاید این عید ارواح سمبل و نمادی باشد برای روح زندگان و تجدید حیات تازه روح . زیرا كه درایام نوروز آدمی زادگان اعمالی را انجام می دهندو مراسمی را بر پا می دارند كه روح آنان را جلا می دهد. گردگیری لوازم منزل و خانه تكانی كردن، لباس نو و تمیز پوشیدن ، به دیدار دوستان و عزیزان رفتن ،فروگذاشتن كینه هاو نفرت ها و آشتی كنان هاو به مهمانی رفتن و مهمان پذیرفتن ، هدیه دادن و هدیه گرفتن ، به صحرا رفتن و به سبزه نگریستن ، خوردن غذاهای تازه و تناول اغذیه سنتی و سالم ، شیرینی خوردن و تعارف كردن و از همه بالاتر و مهم تر چندروزی شاد بودن و دل از غم دنیا گسستن، همه و همه در سلامت روح و تجدید روحیه انسان تأثیر بی نهایت دارد.(فروهرهای مردان پاكدین و زنان پاكدین سرزمین های ایران رامی ستاییم ،فروهرهای مردان پاكدین و زنان پاكدین همه سرزمین ها را می ستاییم ) فروردین پشت كرده و از پس قرنهاو قرنها جشن فروردین گان به ما رسیده است و آن را هرسال گرامی تر و با شكوه تر برپای می داریم چرا كه نشانی از باورهای كهن و دیرینه ما است و یادگار تاریخ كهن ارجگذاری به شكوه راستین انسان و احترام و بزرگداشت آنچه كه روشن است و به آنچه كه پاك است.

در ادبیات منظوم ما ، صدها و هزاران بیت در قالب های غزل ، قصیده، قطعه و انواع دیگر برای نوروز سروده شده كه مردم سرزمین ایران كم و بیش با آن اشعار آشنایی دارندو بسیاری از آنها را خوانده یا شنیده اند اما در متون نثر فارسی از نوروز كمتر سخن به میان آمده است.پس از زردشت ، كسی كه بیش از همه نوروز را ستوده خیام است در نوروزنامه كه منسوب بدو است و دیگر ابوریحان دركتاب »آثارالباقیه» . دیگر مؤلفان متون كهن نیز گاهی مختصری از جشن نوروز را بیان داشته اند ، همچنین از مهرگان. در باره نوروز در شعر فارسی مكرر سخن به میان آمده و ابیات و اشعار مربوط به نوروز و عید بارها جمع آوری شده و به چاپ رسیده اند اما از نوروز نویسی های منثور تاكنون كمتر سخن گفته شده است. بنابراین نمونه هایی از گفتار نویسندگان و مورخان گذشته در مورد نوروز دراین جا ذكر می شود. (این روز را نوروز گویند زیرا كه سر سال باشد و شب با روز برابر شود وسایه ها از دیوارها بگذرد و آفتاب از روز نهان افتد و رسم مغان اندر روزگار پادشاهی ایشان چنان بودی كه خراج ها اندر این روز افتتاح كردندی و دراین روز جمشید به حرب دیوان رفت و با ایشان كارزار كرد و همه را مقهور كرد و در نوروز بزرگ باز آمد با ظفر و فیروزی و غنیمت فراوان. پس آن روز كه جواهر غنیمت آورده بود بر تخت خویش انبار كرد تا هركس ببیند و آفتاب از روزن اندر افتادو همه خانه از عكس آن روشن گشت بدین سبب او را »شید» لقب كردندو شید به پارسی روشنایی بود و آفتاب را بدین سبب خورشید گویند كه خود قرص آفتاب باشد و شید روشنایی . واندراین روز جایها را آب زنند كه این روز نام فرشته ای است كه بر آب نگهبان است به قول ایشان ) (زین الاخباز عبدالحی گردیزی تألیف ۴۴۰ هـ ـ . ق ) (فرخی روی به چغانیان نهاد و چون به حضرت چغانیان رسید بهارگاه بودو امیر به داغگاه و داغگاه عظیم خوش جایی است ) چهارمقاله نظامی عروضی تألیف ۵۵۲ هـ ـ.ق (جمشید گفت بر سبیل خطبه كه ایزدتعالی ورج (ارج) و بهای ما تمام گردانید و تأیید ارزانی داشت و در مقابله این نعمت ها بر خویشش واجب گردانیدیم كه بارها عدل و نیكویی فرماییم و آن روز جشن ساخت و نوروز نام نهاد و ایزد عز ذكره را پرستش كرد و شكر گزارد و زاری نمود و حاجت خواست كه در روزگار او هم آفات از قحط و وبا و بیماریها و رنج ها از جهان بردارد. الهام یافت كه تا جمشید در طاعت یزدان پرستی است و اعتقادو نیت درست دارد این دعا به اجابت مقرون باشد) (فارسنامه ابن بلخی تألیف ۵۱۰ ه-.ق) (عالم دركله ربیعی بود و جهان در حله طبیعی ، خاك بساتین پرنقش آزری بودو فرش زمین پردیبه رومی و ششتری و برج های چمن پرزهره و مشتری (مقامات حمیدی تألیف ۵۵۱ ه-.ق) (به حكم ضرورت سخن گفتیم و تفرج كنان بیرون رفتیم در فصل ربیع كه صولت برد آرمیده بود و اوان دولت ورد رسیده. درختان را به خلعت نوروزی قبای سبز ورق در برگرفته واطفال شاخ را به قدوم موسم ربیع كلاه شكوفه برسرنهاده) (گلستان سعدی تألیف ۶۵۶ ه-.ق)

(نخستین روز فروردین روز نوروز است كه اولین روز سال نو است و نام پارسی آن بیان كننده این معنی است. نزول باران و برآمدن شكوفه ها و برگ آوردن درختان تا هنگام رسیدن میوه ها و تمایل حیوانات به تناسل و آغاز نو تا تكامل و ذبول در ایام نوروز و بهار طی شود این بود كه نوروز را دلیل پیدایش و آفرینش جهان دانستند و گفته اند در این روز بود كه خداوند افلاك را پس از آنكه مدتی ساكن بودند به گردش در آورد و ستارگان را پس از چندی توقف ، گردانیدو آفتاب را برای آنكه اجزای زمان از سال و ماه و روز به آن شناخته شود آفرید و آغاز شمارش از این روز شد و گفته اند خداوند عالم سفلی را دراین روز آفرید و كیومرث در این روز به شاهی رسید و این روز جشن او بود كه به معنای عید او است و نیز گفته اند خداوند در این روز خلق را آفریدو این روز و روز مهرگان تعیین كننده زمان هستند چنان كه ماه و آفتاب فلك را تعیین می كنند ) (آثارالباقیه ابوریحان تألیف ۳۹۰ ه-.ق) (اما سبب نهادن نوروز آن بوده است كه چون بدانست كه آفتاب را دو دور است یكی آنكه هر سیصد و شصت و پنج روز و ربعی از شبانروز به اول دقیقه حمل باز آید به همان وقت و روز كه رفته بود بدین دقیقه بتواند آمدن چه هرسال از مدت همی كم شود و چون جمشید آن روز دریافت نوروز نام نهادو جشن آیین آورد. هركه روز نوروز جشن كند و به خرمی پیوندد تا نوروز دیگر عمر در شادی و خرمی گذارد ) (نوروز نامه منسوب به خیام تألیف ۴۹۵ ه-.ق) و بدین سان نوروز را و بدین سال بهار را پیشینیان ستوده اند زیرا كه به قول خیام »پیشانی سال نو» است و همه پاكان و نیكان را آفرین می گوییم كه با روز نو، اندیشه نو و نهادی روشن و سرشتی پر از خوبی ها و مردمی ها را در نهاد خویش پذیرا باشند.