یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

مکه, مقدس برای همه ادیان


مکه, مقدس برای همه ادیان

بر مبنای دیدگاه سنت گرایانه, قداست و احترام مکه محدود به دین اسلام نیست

شاید بتوان گفت مطالعات تاریخی مارتین لینگز درباره مکه (و نیز مدینه منوره) نسبت به همه نویسندگان معاصر ممیز و برجسته ‌است.

چون اولا در دوران معاصر افراد تیزهوش تراز اول کمتر سراغ این گونه مطالعات رفته و اگر هم احیانا رفته اند تا این حد توفیق نداشته اند، مثلا استقبال از آثار لئوپالد وایس که او نیز متفکر و نویسنده برجسته ای بود و همچون لینگز مسلمان شد و محمد اسد نام گرفت و سال های زیادی را در حجاز گذراند و به علاوه کتاب های متعدد دیگر، ترجمه و شرحی مفصل از قرآن کریم (به زبان انگلیسی) از خود به جا گذاشته است، هرگز به پای آنچه در مورد آثار آقای لینگز اتفاق افتاد، نرسیده است.

لینگز دوست قدیمی هم مسلکی داشت ـ یک آمریکایی مسلمان عارف مسلک که سال ها در مدینه زیسته بود و قبل از آن که حکومت عربستان مکان های نامدار و حائز اهمیت در تاریخ اسلام را یکی پس از دیگری تخریب کند، در یک مطالعه شخصی، آنها را فهرست و خصوصیات آنها را ضبط کرده بود ـ و لینگز پیش از نوشتن کتاب سیره پیامبر همراه این رفیق مسلمان خود به این مکان ها سفر کرد.

به این ترتیب وقتی او در کتاب هایش درباره این مکان ها می نوشت از آنها تصویر و نسبت به آنها بصیرت داشت و می توانست داده های تاریخی روایی را با واقعیاتی که خودش درباره آن مکان ها دیده بود، مقابله کند و سازگاری آنها را با یکدیگر بسنجد و لحاظ کند.

جالب است بدانیم که او، سال ها پیش از آن که بسیاری از ما به دنیا بیاییم، دوبار حج بجا آورده بود: یک​بار حوالی سال ۱۳۲۵ شمسی و یک​بار هم حوالی سال ۱۳۵۶. هنگامی که در بدو ورود به خاک عربستان از او مدرکی خواسته بودند که ثابت کند مسلمان است، شهادتین را گفته بود و وقتی از او پرسیده بودند چه مدرک دیگری دارد، به آنها گفته بود: «شما چه مدرکی برای اثبات اسلامتان دارید؟» و آنها بدون سوال و جواب بیشتر به او اجازه ورود دادند.

با توجه به این که لینگز از سنت گرایان است و بنابراین ادیان الهی را در طول یکدیگر و دارای منشأ قدسی واحد می بیند، این نگرش در معرفی کعبه و نیز حضرت ابراهیم(ع) نمود پیدا کرده است.

او ادیان را در طول یکدیگر و دارای منشأ قدسی واحد می بیند. وی در اوایل کتاب تصریح می کند «مکه بدون شک شهر ابراهیم است» و البته دلایل و توضیحات فراوانی برای آن دارد.

او در جایی در یک نامه که بلافاصله پس از انجام طواف هایش در اولین سفر حج خود (بیش از ۶۰ سال پیش) برای دوستش نوشته، می گوید:مسلما تنها به خاطر زیارت حج در اسلام نیست که این دین «دین فطری» نامیده می شود، اما با این حال، حج یک جلوه بسیار آشکار و رسا از محتوا و مدلول این دو کلمه است، زیرا حج فقط یک سفر در مکان به مرکزی که آدمی همیشه در نماز رو به سوی آن داشته نیست، بلکه در زمان نیز سفری است به دوران پیش از رسالت های محمد، عیسی و موسی. آگاهی از این «پسروی» در زمان برای بسیاری از ما با نوعی احساس بازگشت به کودکی تشدید می شد...

تصدیق ادراک از خود بی خود کننده حضور خدا توسط زائران است که آنها را به تحیت گفتن وامی دارد: لبیک الّلهمّ لبیک (در خدمتت آماده ام ای خدا، در خدمتت اینجا). این تحیت در عربستانِ پیش از اسلام، تحیتی بسیار عجیب و باستانی است که هیچ جای دیگر به کار نمی رود، ولی در اینجا حتی می تواند جایگزین تحیت کاملا مشخّصه اسلامی، سلامٌ علیک شود و آدمی بشدت احساس می کند مکه شهر ابراهیم است.

از آن گذشته، برخلاف دیگر ارکان دین اسلام، مناسک حج در صدر اسلام بنیان نهاده نشدند. درست است که قرآن آنها را تائید می کند، اما بنیان آنها را ابراهیم نهاد و آنها حتی برای او نیز به مثابه بازگشت به گذشته بودند.

به این ترتیب بازگشت به ابراهیم تازه نقطه شروع زیارت حج است؛ نقطه ای که، چنان که خواهیم دید، از آنجا سفر به گذشته های باز هم دورتر آغاز می شود.

سعید تهرانی نسب



همچنین مشاهده کنید