یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

صنعت ایرانگردی در مرز احتضار


صنعت ایرانگردی در مرز احتضار

به جرأت می توان گفت ورشكسته ترین بخش اقتصاد ایران در حال حاضر حوزه گردشگری است و عملاً, آنچنانكه خواهید خواند, این بخش در وضعیت احتضار قرار گرفته است

● اسفناك ترین بخش اقتصاد ایران كجاست؟

گفته می شود كه همه كارخانه های نساجی زیانده بوده و باید تعطیل شوند. درباره كارخانه های قند هم گفته می شود كه اگر مجبور به نصب سیستم تصفیه پساب سه مرحله ای شوند همگی ورشكست خواهندشد، درباره قالی و خاویار هم آمارها حكایت از تداوم روند نزولی دارند. با این همه تاكنون نشنیده ایم عملاً هیچ كارخانه نساجی، كارخانه قند، كارگاه قالیبافی یا مجموعه تولید كننده خاویار تعطیل شوند. در حالی كه پس از یك سال گذشته نزدیك به نیمی از دفاتر خدمات مسافرتی یا تعطیل شده، و یا با تعطیل محل فعالیت های تورگردانی عملاً فقط به بلیت فروشی روی آورده اند. پس به جرأت می توان گفت ورشكسته ترین بخش اقتصاد ایران در حال حاضر حوزه گردشگری است و عملاً، آنچنانكه خواهید خواند، این بخش در وضعیت احتضار قرار گرفته است.

چندی پیش سمیناری برگزار شد با عنوان همایش تخصصی تورهای ارزان گفته های شركت كنندگان در این همایش شنیدنی است. جمشید حمزه زاده كه با عنوان رئیس ستاد تمهیدات سفرهای دائمی سخن می گفت اشاره كرد كه: هم اكنون بازار تورهای ورودی به كلی تعطیل است و در بازار این تورها با بیشترین كاهش روبه رو بوده ایم... بیش از۲ هزار و ۶۶۰ دفتر خدمات مسافرتی در كشور وجود دارند كه از این میزان تنها دو هزار و ۴۵ دفتر فعال و بقیه در حال تعطیلی یا تعلیق به سر می برند كه نشان از وضعیت مناسبی در این دفاتر نیست. از طرفی دیگر هم ضریب اشتغال اماكن اقامتی و پذیرایی نیز نشان می دهد كه به طور میانگین در طول سال ۷۰ درصد ایام را خالی از مسافر هستند... در همین همایش فرخ كریمی مسئول تورهای ارزان قیمت نیز گفت: در حال حاضر براساس آمار و ارقام موجود صنعت گردشگری كشورمان به دلایل مختلف در یك دوره انفعالی و در موقعیتی بدتر از روز قبل به سر می برد...

اما دست اندركاران بخش خصوصی نسبت به وضعیت موجود صنعت ایرانگردی حتی بدبین تر از دو مقام مسئول فوق الذكر هستند. مدیر یكی از دفاتر خدمات مسافرتی در گفت و گو با خبرنگار ما اشاره می كند كه اغلب همكارانش ناچار شده اند بخش عمده كارمندان خود را اخراج كنند و این موضوع حتی شامل تور لیدر هایی شده كه بعضاً آژانس برای تربیت و آموزش آنها هزینه بسیاری متحمل شده است. او اشاره می كند كه اغلب آژانس ها عملاً تلاش برای جذب تورهای ورودی را رها كرده اند و از آن بدتر اینكه می توان گفت بیش از نود درصد آژانس هایی كه فقط به بند ب (مجوز تورگردانی) متكی بوده اند در حال ضرردهی هستند و عملاً كار بیشتر آژانس ها بلیت فروشی است، نه تورگردانی. مدیر یك هتل چهار ستاره نیز می گوید: رسیدن متوسط ظرفیت اشغال یك هتل به كمتر از ۳۰ درصد می دانید به چه معناست؟

یعنی اینكه اغلب هتلها در حال حاضر توان تأمین هزینه های اجرایی خود را هم ندارند، جبران هزینه های استهلاكی یا كسب سود، جای خود را دارد. با این وضعیت، انتظار دارند سرمایه گذاران به صنعت هتلداری علاقه مند شوند. او اضافه می كند كه اگر وام های اعطایی نباشد، بعید است حتی یك نفر در حال حاضر علاقه مند به هتل سازی در ایران باشد.

● قاتق نان یا قاتل جان؟

محمدی، كارشناس گردشگری، اشاره می كند كه در سال جاری در حالی كه تعداد تورهای ورودی نسبت به سال قبل از آن حدود ۵۰ درصد كاهش داشته، شمار تورهای خروجی حدود همین میزان افزایش داشته است. یعنی صنعتی كه قرار بوده در ایران شغل ایجاد كند و درآمد ارزی به كشور بیاورد، به دلیل برنامه ریزی های غلط عملاً به صنعتی برای خروج ارز از كشور و ایجاد شغل در كشورهای همسایه تبدیل شده است! او اضافه می كند ندانم كاری ها باعث شده هر ماه ده ها پرواز ایرانیها را به دوبی ببرد.

‌● صنعت گزافه گویی

دكتر محمدی درباره دلایل رسیدن صنعت ایرانگردی به مرزهای نابودی می گوید: مسئولان خیلی دوست دارند پشت بها نه حضور آمریكا در منطقه و التهاب های سیاسی خاورمیانه پنهان شوند اما واقعیت این است كه مشكل این صنعت بی برنامگی، سردرگمی و ضعف در مدیریت است و به جرأت می توان گفت به نسبت سرمایه هایی كه وجود داشته، حتی در زمان وقوع التهابات بزرگتری همچون جنگ افغانستان یا ماه های اولیه حمله آمریكا به عراق اوضاع ایرانگردی از شرایط حاضر بهتر بوده است. حتی به نسبت تعداد دفاتر خدمات مسافرتی و حجم سرمایه ها در نیمه دوم دهه هفتاد نیز شرایط بسیار بهتر از حالا بوده است. دكتر محمدی اشاره می كند كه متاسفانه این صنعت پر شده است از مدیران بی تجربه، گزافه گو و پنهان كاری كه به جای توجه ریشه ای و كارشناسی به مسائل این صنعت حرف های پادرهوا می زنند .

● چه باید كرد؟

براساس برنامه ملی توسعه گردشگری، مقرر بوده كه تا پایان امسال شمار توریست های ورودی به كشور مابین دو تا دو و نیم میلیون نفر باشد.اما با جمع بست گداهای پاكستان و جویندگان كار!! قفقازی و... این شمار در حال حاضر به نصف این مقدار هم نمی رسد و شمار توریست های واقعی (آنچه كه مورد نظر برنامه ملی بوده و شامل جهانگردانی می شود كه با تور به كشور می آیند، در هتل اقامت می كنند، از مراكز فرهنگی و تفریحی دیدن می كنند و...) قطعاً از بیست درصدمقدار پیش گفته هم كمتر است.

هشتاد درصد عدم موفقیت در اجرای برنامه مصوب دولت را چه كسی باید پاسخگو باشد؟ و جالب است كه حتی تصریح مقامات دولتی روند روبه قهقرا است یعنی تا پایان سال و تا سال آینده براساس روال موجود اوضاع حتی از شرایط حاضر هم بدتر خواهد شد. در این شرایط روزنامه ها پر است از مصاحبه های رنگارنگ و وعده هایی برای چند هزارمین بار ادعا شده. به راستی در نابودی صنعت گردشگری روزنامه نگاری هم به اندازه مدیران ناوارد و بی تجربه مقصر نیستند؟

● گفته های دست اندركاران

چندی پیش سمیناری برگزار شد با عنوان همایش تخصصی تورهای ارزان گفته های شركت كنندگان در این همایش شنیدنی است. جمشید حمزه زاده كه با عنوان رئیس ستاد تمهیدات سفرهای دائمی سخن می گفت اشاره كرد كه: هم اكنون بازار تورهای ورودی به كلی تعطیل است و در بازار این تورها با بیشترین كاهش روبه رو بوده ایم... بیش از۲ هزار و ۶۶۰ دفتر خدمات مسافرتی در كشور وجود دارند كه از این میزان تنها دو هزار و ۴۵ دفتر فعال و بقیه در حال تعطیلی یا تعلیق به سر می برند كه نشان از وضعیت مناسبی در این دفاتر نیست. از طرفی دیگر هم ضریب اشتغال اماكن اقامتی و پذیرایی نیز نشان می دهد كه به طور میانگین در طول سال ۷۰ درصد ایام را خالی از مسافر هستند... در همین همایش فرخ كریمی مسئول تورهای ارزان قیمت نیز گفت: در حال حاضر براساس آمار و ارقام موجود صنعت گردشگری كشورمان به دلایل مختلف در یك دوره انفعالی و در موقعیتی بدتر از روز قبل به سر می برد...

اما دست اندركاران بخش خصوصی نسبت به وضعیت موجود صنعت ایرانگردی حتی بدبین تر از دو مقام مسئول فوق الذكر هستند. مدیر یكی از دفاتر خدمات مسافرتی در گفت و گو با خبرنگار ما اشاره می كند كه اغلب همكارانش ناچار شده اند بخش عمده كارمندان خود را اخراج كنند و این موضوع حتی شامل تور لیدر هایی شده كه بعضاً آژانس برای تربیت و آموزش آنها هزینه بسیاری متحمل شده است. او اشاره می كند كه اغلب آژانس ها عملاً تلاش برای جذب تورهای ورودی را رها كرده اند و از آن بدتر اینكه می توان گفت بیش از نود درصد آژانس هایی كه فقط به بند ب (مجوز تورگردانی) متكی بوده اند در حال ضرردهی هستند و عملاً كار بیشتر آژانس ها بلیت فروشی است، نه تورگردانی. مدیر یك هتل چهار ستاره نیز می گوید: رسیدن متوسط ظرفیت اشغال یك هتل به كمتر از ۳۰ درصد می دانید به چه معناست؟ یعنی اینكه اغلب هتلها در حال حاضر توان تأمین هزینه های اجرایی خود را هم ندارند، جبران هزینه های استهلاكی یا كسب سود، جای خود را دارد. با این وضعیت، انتظار دارند سرمایه گذاران به صنعت هتلداری علاقه مند شوند. او اضافه می كند كه اگر وام های اعطایی نباشد، بعید است حتی یك نفر در حال حاضر علاقه مند به هتل سازی در ایران باشد.