شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

بحثی راجع به حدود علم غیب امام ع


بحثی راجع به حدود علم غیب امام ع

مرحوم شیخ مفید در مسائل عکبریه فرموده است هرگز شیعه بر این مطلب اجماع نکرده است که امام همه حوادث آینده را بدون استثنا می داند آری ممکن است خداوند امام را از بعضی حوادث آگاه کند ولی اگر کسی بگوید امام همه حوادث آینده را بدون استثنا می داند این را قبول نداریم و گوینده آن را تصدیق نمی کنیم چون ادعای او بی دلیل است به نقل از بحار الانوار ج ۴۲ ص ۲۵۷

در نوشته زیر نظر علما در مورد علم امام بیان شده است . و هدف از این نوشتار آگاهی از نظر علما در مورد علم امام است . و قابل توجه خوانندگان که مسئلۀ علم امام یک مسئله اعتقادی و جزو اصول دین است و قابل تقلید و پیروی نیست و نظر علمای شیعه که در زیر نوشته شده است فقط جهت اطلاع داشته است . و نظر هیچ عالم و مجتهد و فقیهی در این مسئله برای دیگران حجت نیست . امیدوارم با خواندن نظرات علما که در نوشتار زیر آمده است روح تحقیق در شما زنده شود و در این مسئله و مسائل دیگرِ اصول دین از دیگران تقلید نکنید و خود با خواندن و شنیدن استدلال های دیگران و تحقیق و پژوهش در احادیث حقیقت مطالب را درک و بدست آورید.انشا الله

تذکر : ممکن است کسی بگوید چرا نظر مخالف را در اقوال علما در مورد علم امام ( ع ) نیاوردید . در پاسخ می گوییم که چون نظر مخالفِ نظر علمایی که در ذیل آمده است نظر مشهور در حال حاضر است نیازی به بیان کردن آن نیست و اکثرا بر آن واقف هستند.

۱) نظر شیخ مفید :

مرحوم شیخ مفید در مسائل عکبریه فرموده است : هرگز شیعه بر این مطلب اجماع نکرده است که امام همه حوادث آینده را بدون استثنا می داند . آری ممکن است خداوند امام را از بعضی حوادث آگاه کند ولی اگر کسی بگوید : امام همه حوادث آینده را بدون استثنا می داند این را قبول نداریم و گوینده آن را تصدیق نمی کنیم چون ادعای او بی دلیل است . ( به نقل از بحار الانوار ج ۴۲ ص ۲۵۷ )

۲) نظر سید مرتضی :

مرحوم سید مرتضی علم الهدی فرموده است : حضرت امام حسین ( ع ) نمی دانست بعضی از اهل کوفه نسبت به حضرتش بی وفائی کرده و بقیه که اهل حق هستند از یاریش نا توان می شوند . ( تنزیه الانبیاء ص ۱۷۹ )

۳) نظر شیخ طوسی :

مرحوم شیخ طوسی نیز نظر استادش سید مرتضی را پذیرفته که اما حسین ( ع ) نمی دانست در این سفر کشته می شود . ( تلخیص الشافی ، جزء ۴ ، ص ۱۸۲ تا ۱۸۸ )

۴) نظر کراچکی :

عالم بزرگوار ابوالفتح کراچکی ، در کنزالفوائد ضمن بیانی درباۀ امامت ائمه ( ع ) می فرماید : خداوند بسیاری از امور غیبی و حوادث آینده را به ائمه ( ع ) آموخته ولی از امور غیبی همانقدر به آنان آموخته که صلاح می دانسته و ائمه ( ع ) از همۀ ضمائر بندگان و همۀ امور غیبی به طور دائم آگاه نیستند و به همۀ آنچه خدا می داند ، احاطه ندارند . ( کنزالفوائد ، ص ۱۱۲ )

۵) نظر محقق اول :

عالم کم نظیر مرحوم محقق اول ، در معتبر می فرماید : سکوت و تقریر نسبت به عملی که مردم انجام می دهند در صورتی حجت است که آن حضرت از آن عمل آگاه باشد ولی اگر مردم عملی را انجام بدهند که ممکن است رسول خدا ( ص ) از آن آگاه نباشد ، سکوت و تقریر آن حضرت در این موردحجت نیست مثل اینکه نقل می کنند بعضی از صحابه می گفتند : ما در زمان رسول خدا ( ص ) گاهی جنب می شدیم و غسل نمی کردیم . سکوت رسول خدا ( ص ) در اینجا دلیل نمی شود که شخص جنب می تواند غسل جنابت نکند ، زیرا ممکن است رسول خدا ( ص ) از غسل نکردن بعضی از صحابه آگاه نبوده و از این جهت سکوت کرده است . ( معتبر محقق ، ص ۵ )

۶) نظر طبرسی :

مرحوم طبرسی مفسر بزرگ در مجمع البیان فرموده :

اگر کسی بگوید : چرا امام حسین ( ع ) مثل برادرش امام حسن ( ع ) صلح نکرد ؟ جوابش این است که یکی از دو احتمال در کار آن حضرت هست :

الف) این که گمان می کرد چون پسر پیغمبر( ص ) است او را نخواهند کشت .

ب) این که مظنۀ قوی پیدا کرد که اگر تسلیم شود ابن زیاد او را ذلیلانه خواهد کشت چنانکه مسلم بن عقیل را که تسلیم شد کشت ، از این رو مرگ با افتخار را بر مرگ ذلیلانه ترجیح داد . ( مجمع البیان ، ج ۲ ص ۲۳۹ ، در تفسیر آیه تهلکه )

۷) نظر ابن طاووس :

مرحوم ابن طاووس می فرماید : امام حسین ( ع ) آنگاه که از مکه حرکت کرد از قتل مسل بن عقیل آگاه نبود . ( لهوف ، ص ۵۲ )

معلوم است وقتی که امام از قتل مسلم آگاه نباشد از حوادث کوفه نیز که به قتل مسلم انجامید، آگاه نخواهد بود .

۸) نظر علامه حلی :

علامه حلی ( رض ) فرموده : ممکن است بگوییم : علی ( ع ) می دانسته در آن شب معین ، ضربت می خورد ، ولی نمی دانسته در کدام لحظه از آن شب یا در چه مکانی ضربت خواهد خورد . ( به نقل از بحارالانوار ج ۴۲ ص ۲۵۲ )

۹) نظر ابن میثم :

عالم بزرگ مرحوم ابن میثم فرموده :

علی ( ع ) کوشش کرد که زمان و مکان شهادت خود را به تفصیل بداند ولی نتوانست چون این علم مختص به خداست . ( شرح نهج البلاغه از ابن میثم ج ۳ ، ص ۲۰۹ )

۱۰) نظر شیخ حر عاملی ( صاحب وسائل الشیعه ) :

محدث بزرگ شیخ حر عاملی - به نقل از شیخ انصاری - فرموده :

معلوم نیست ائمه ( ع ) همۀ موضوعات را بدانند بلکه معلوم است که همۀ موضوعات را نمی دانند جون این علم غیب مختص خداست . ( رسائل ، چاپ رحمت الله ، ص ۲۲۴)

و نیز در اثبات الهداهٔ ، ج ۷ ، ص ۴۴۱ فرموده : اخبار متواتر وارد شده که پیغمبر ( ص ) و امام ( ع ) همۀ غیب را نمی دانند و قرآن کریم صریحاً این مطلب را بیان کرده است .

۱۱) نظر سیّد علی :

عالم بزرگوار مرحوم سیّد علیدر حاشیۀ قوانین می فرماید :

از بررسی همۀ روایات مربوط به علم امام معلوم می شود که امام بعضی از موضوعات جزئی و وقایع شخصی را می داند و بعضی را نمی داند. ( حاشیۀ قوانین ، چاپ احمد ، ص ۲۲۷ )

۱۲) نظر صاحب جواهر :

فقیه بزرگ مرحوم صاحب جواهر در بحث کرّ جواهر می فرماید : قبول نداریم که پیغمبر ( ص ) و امام ( ع ) می دانند وزنی که برای کرّ معین شده کمتر از مساحت تعیین شده است ، زیرا علم پیغمبر ( ص ) و امام ( ع ) مثل علم خدا نیست . ( جواهر الکلام ، چاپ جدید ، ج ۱ ، ص۱۸۲ )

۱۳) نظر علامه مجلسی :

علامه مجلسی ( ره ) می فرماید :

امام ( ع ) پس از رسیدن به مقام امامت بسیاری از چیزها را نمی داند و بتدریج به علمش افزوده می شود و در راه تکمیل معلومات خویش پیش می رود . ( بحار الانوار ، چاپ جدید ، ج ۲۶ ، ص ۲۱ )

۱۴) نظر کاشف الغطاء :

آیهٔ الله مرحوم شیخ محمد حسین کاشف الغطاء می فرماید : علم بعضی زا چیزها مختص به خداست که نه هیچ پیغمبری از آن آگاه است و نه هیچ فرشته ای مثل علم به وقت قیامت و ... ( اصل الشیعه و اصولها ، ص ۹۳ )

۱۵) نظر علامه امینی :

علامه امینی ( ره ) در « الغدیر » می فرماید :

علم پیغمبر ( ص ) و ائمه ( ع ) محدود به حد معینی است که بیش از آن حد نمی دانند . ( الغدیر ، چاپ نجف ، ج ۵ ، ص ۴۷ )

۱۶) نظر ابن شهر آشوب :

مرحوم ابن شهر آشوب ( ره ) می فرماید :

«... این که روایت شده است: امام علی ( ع ) قبلاً می دانست کشته می شدو این با علم اجمالی امام ( ع ) با شهادت خود سازگار است نه با علم تفصیلی ، و صحیح نیست که بگوییم : آن حضرت آن لحظه و دقیقه ای را که قاتلش به وی ضربت زد به طور دقیق و با همۀ جزئیات آن از پیش می دانست زیرا اگر چنین بود بر وی واجب بود از خودش دفاع کند ... و جایز نبود خود را به کشتن بدهد و چون از خود دفاع نکرد و ضربت خورد معلوم می شود آن لحظه خاصّ را نمی دانشته است .» ( متشابه القرآن و مختلفه ، ص ۲۱۱ ، چاپ ۱۳۶۹ قمری )

● نظر علماء بر لزوم علم غیب :

۱) نظر شیخ مفید :

شیخ مفید ( رض ) می فرماید : ائمه ( ع ) گاهی ار ما فی الضمیر مردم خبر می دادند و بعضی از حوادث را پیش از وقوع آنها می دانستند ولی این اطلاع از ضمیر بعضی از مردم و بعضی از حوادث آینده شرط امامت ائمه ( ع ) نیست . ( اوائل المقالات ، ص ۳۸ )

۲) نظر سیّد مرتضی :

سیّد مرتضی ( ره ) در ( شافی ص ۱۸۸ ) می فرماید : معاذ الله که ما بگوئیم : واجب است امام همۀ علوم را بداند آری علومی را که لازمۀ زمامداری است و نیز احکام شرعی را باید بداند ولی علم غیب نه لازمۀ زمامداری است و نه مربوط به احکام شرعی است پس لازم نیست امام غیب بداند . ( به نقل از الشیعهٔ و التشیع از محمد جواد مغنیّه ، ص ۴۲ )

۳) نظر شیخ طوسی :

شیخ طوسی طاب ثراه می فرماید : ما لا زم نمی دانیم ، امام غیر از احکام ، چیز های دیگر که مربوط به احکام شرعی نیست بداند. ( تلخیص الشّافی ، جزء اول ، ص ۲۵۲ )

۴) نظر ابن شهر آشوب :

ابن شهر آشوب می فرماید : پیغمبر و امام ، واجب است علوم دین را بدانند ولی لازم نیست علم غیب داشته باشند و ما کان و ما یکون را بدانند. ( متشابه القرآن و مختلفه ، جزء اول ، ص ۲۱۱ )



همچنین مشاهده کنید