سه شنبه, ۲۶ تیر, ۱۴۰۳ / 16 July, 2024
طنز درمانی/ بدون لبخند وارد نشوید!
![طنز درمانی/ بدون لبخند وارد نشوید!](/web/imgs/16/45/5wntc1.jpeg)
درمانگاه و مریض دیدن و مسایل همراه آن، مجموعهای از اشکها و لبخندهاست که سعی ما در جمعآوری لبخندهای آن و نشاندن آن روی لبهایتان است....
اوکی
مریض یه مرد میانسال بود که به قول خودش از شهرستان اومده بود و با لهجه بانمک باغملکی حرف میزد. گفتم: «بفرمایید پدرجان.»
گفت: «دخترم چند روز پیش قلبم درد میکرد. دکتر باغملک ازم نوار قلب گرفت، گفت باید بری اهواز، متخصص قلب برات یه اوکی قلب بنویسه، ببینیم سالمی یا نه.»دست به گیرندهها نزنید! درست خوندید. در اینجا اوکی همان اکوکاردیوگرافی است.
شوهرم آذرمهر دارد!
مریض: خانم دکتر شوهرم بیماری آذرمهر داره!
من: آذرمهر؟!
مریض: آره دیگه! آذرمهر داره... هوش و حواسش سرجاش نیست. فراموشی داره.
فارسی را پاس بداریم!
زین پس به جای واژه غریب و نامانوس آلزایمر، بگوییم آذرمهر!»
پیفپاف!
مامان مریض: خانوم دکتر، چند روز پیش رفته بودیم روستای بابام اینا. از وقتی اومدیم، دخترم سرش خیلی میخاره.
سر دختر بچه رو که کمتر از شش سال سن داشت، نگاه میکنم. تخمهای شپش رو میبینم. به مامانش میگم: «متاسفانه دخترت شپش گرفته.»
مامان دختر بچه: آره! خودمم نگاه کردم دیدم شپشه، ولی از دو روز پیش، روزی دوبار هرچی به سرش پیفپاف میزنم، نمیمیرن. خانوم دکتر، از چه پیفپافی باید استفاده کنم؟!
کمربند ایمنی!
امروز اورژانس بودم. همون اول کار یه آمبولانس اومد و تصادفی تحویل داد. مصدوما دوتا بودن. مثل اینکه سرنشین پژو بودن و وقتی تصادف میکنن با ماشینی که از روبرو میومده، در پژو باز میشه و راننده پژو از ماشین پرت میشه و میمیره. بیچاره کمربند نبسته بود، ولی نفر دوم که جلوی پژو هم نشسته بوده، چیزیش نشده بود.بهش میگم: «حتما کمربند بسته بودی، نه؟»میگه: «ولک نه خانوم دکتر، کمربند نبسته بودم، ولی با دستام سفت کمربندو گرفته بودم!»نتیجه: «استفاده از کمربند ایمنی همه جورش مفیده، چه ببندیش، چه بگیریش!»
تست هوش!
یه پیرزن متولد هزار و سیصد و پنج با یه خانوم جوونتر برا ی نشون دادن آزمایشاتش اومد اتاقم. ظاهر و لباس پیرزن نشون میداد بختیاریه.
خانوم جوونتر آزمایشو میده دستم. قبل از اینکه بازش کنم و ببینمش، گفت: «خانوم دکتر، قند داره، چربی هم داره و...» هنوز حرفش تموم نشده بود که پیرزن با لهجه بختیاری و با عصبانیت داد میزنه: «دنگ نده بیل بنیرم خوس افهمه (هیچی نگو بذار ببینم خودش متوجه میشه)!»
آقا منو میگی، دیگه نتونستم خودمو کنترل کنم، پکیدم از خنده!
محمدرضا آقاجانی
تعمیرکار درب برقی وجک پارکینگ
دورههای مدیریتی دانشگاه تهران
فروش انواع ژنراتور دیزلی با ضمانت نامه معتبر
مسعود پزشکیان حرم شاهچراغ ایران دولت چهاردهم پزشکیان ترور دولت انتخابات رئیس جمهور سعید جلیلی انتخابات ریاست جمهوری مجلس شورای اسلامی
شیراز قاچاق سوخت شهرداری تهران تهران بازنشستگان پشه آئدس تب دنگی هواشناسی شورای شهر تهران وزارت بهداشت قتل پلیس راهور
افغانستان قیمت خودرو ایران خودرو ترافیک خودرو قیمت دلار قیمت طلا دولت سیزدهم حقوق بازنشستگان دلار
کربلا نذری تلویزیون مهران غفوریان دفاع مقدس سینمای ایران مداحی سینما سریال تئاتر
مغز فناوری دانشگاه تهران دانش بنیان
رژیم صهیونیستی دونالد ترامپ فلسطین ترامپ غزه ترور ترامپ آمریکا جنگ غزه روسیه اسرائیل جو بایدن ایالات متحده آمریکا
فوتبال پرسپولیس استقلال یورو 2024 لیونل مسی رامین رضاییان تیم ملی اسپانیا تیم ملی انگلیس باشگاه پرسپولیس مهدی طارمی نقل و انتقالات لیگ برتر
همستر کامبت هوش مصنوعی دیابت ایلان ماسک ناسا موبایل اینترنت اپل کد مورس
رژیم غذایی گرمازدگی ویتامین دی تغذیه سالم کاهش وزن حافظه