دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

آسمان ایران رنگ دیگری دارد


آسمان ایران رنگ دیگری دارد

نخستین جهانگردان در عهد باستان از یونان به ایران آمدند اسکیلاکس کاریاندی, دریانورد معروف که در خدمت داریوش اول هخامنشی بود, سواحل خلیج پارس را با کشتی پیمود و ثمره دیدارش را پس از گزارش به دربار هخامنشی به ثبت رساند

نخستین جهانگردان در عهد باستان از یونان به ایران آمدند. اسکیلاکس کاریاندی، دریانورد معروف که در خدمت داریوش اول هخامنشی بود، سواحل خلیج پارس را با کشتی پیمود و ثمره دیدارش را پس از گزارش به دربار هخامنشی به ثبت رساند.

کتزیاس، پزشک دربار اردشیر نیز مشاهدات خود را پیرامون فرهنگ و آداب و رسوم ایران در کتابی به نام «پرسیکا» ثبت کرده که نیکلای دمشقی آن را گردآوری و در قالب کتابی با همین نام منتشر کرده است. پس از او تیمستوکلس، دماراتوس، آنتالسیداس اهل آتن و گزنفون اهل اسپارت به ایران پناهنده شدند یا سفر جنگی داشتند. گزنفون، سردار اسپارتی و دوست کورش کوچک، دو کتاب با نام های «آناباسیس» و «بازگشت ده هزار تن» نوشته که ماحصل سفر جنگی اش در نبرد «کوناکسا» به ایران بوده و شرح کامل و جالبی پیرامون آنچه به چشم دیده داده است. در آثار این یونانیان، آداب و رسوم و طبیعت زیبای ایران توصیف شده است، بویژه رسوم نوروز و جشن های ایران در کتاب کتزیاس در عهد هخامنشیان بازتاب دارد. آریستوبولس، دبیر نگارنده اسکندر نیز آنچه را در ایران دیده نوشته است. پس از این افراد، هرودوت اهل هالیکارناس یکی از شهرهای یونان آسیای کوچک به ایران آمد.

هرودوت در اثر معروفش «تواریخ» به موارد فراوانی از باورها و رسوم و دیدنی های ایران اشاره کرده و نوشته است: ایرانیان هرگز آب را آلوده نمی سازند و آب دهان در آن نمی اندازند. سخن راست می گویند و از دروغ بیزارند. تا پاسی از شب در کنار یکدیگر به خوشی سپری می کنند و آن گاه در سپیده دم پیرامون مسائل مهم مملکتی تصمیم گیری می کنند. علاوه بر نوروز، روز تولدشان را نیز جشن می گیرند و در میان آنها رسم شده که در نوروز و روز تولدشان، خانه و اثاثیه منزل را نسبت به روزهای دیگر بخوبی تمیز و تزئین می نمایند. ایرانیان ثروتمند شتر و گاو قربانی می کنند، اما طبقات پایین جامعه از حیوانات کوچک تر همانند گوسفند و مرغان بهره می برند. این خوراکی ها را در جشن ها کباب می کنند و می خورند، غذا کم می خورند، اما میوه زیاد مصرف می کنند. هر کس به فراخور توانایی مالی اش این جشن ها را برگزار می کند. در نوروز به دیدار یکدیگر می روند و به هم شادباش می گویند و هرکس بهترین لباس خود را می پوشد.

مورخان دیگر یونان و روم همانند استرابون، دیودور سیسلی، آریانوس، آگاسیاس و پلوتارک نیز اگرچه به ایران نیامده ا ند، لیکن در زمینه فرهنگ و تمدن و طبیعت و ویژگی های اخلاقی و آداب و رسوم ایرانی مطالب زیادی نوشته اند که همه در خور توجه و ارزشمند است و در این گفتار مجال پرداختن به آنها نیست. توصیف زیبایی که آریان و دیودور سیسلی از «تخت جمشید» دارند، خواندنی است. دیودور سیسلی، تخت جمشید یا «پارسه پولیس» را شهر پارسیان خوانده و در زیبایی همانند آن را زیرآفتاب سراغ ندارد. به گفته آریان و دیودور، اسکندر با ویران ساختن و به آتش کشیدن این شهر، چهره تاریخ بشر را شرمگین ساخت. تمدنی که جان گونتر در توصیف آن گفته است: ایران کشوری بود که تمدن عالی و پربار داشت. در گذرگاه مهم میان شرق و غرب واقع شده بود و وجود شاهراه های بزرگ و امکانات حمل و نقل خوب اقتصاد آن را در دوره هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان رونق فراوان داده بود و همین رونق اقتصادی از آنها قدرت بزرگی در جهان باستان ساخته بود.

● دوران اسلامی

ایران پس از اسلام نیز رونق و جایگاه خود را در میان جهانگردان حفظ کرد. ابن بطوطه، یکی از معروف ترین جهانگردان عرب است که در سده های نخستین پس از اسلام به ایران سفر کرد. سفرنامه ابن بطوطه یکی از ارزشمندترین منابع اطلاعاتی ما از آن روزهای ایران است. البته حساب نوشتارهای مورخان عربی و ایرانی ـ اسلامی همانند ابن اثیر، بلاذری، طبری، مسعودی، حمزه اصفهانی، بیرونی، حمدالله مستوفی، ابن العبری و بسیاری دیگر را باید جدا کرد و پرداختن به آن در این گفتار نمی گنجد. نوشتارهای تاریخی این دسته نیز پیرامون تاریخ، شخصیت ها و رسوم و آداب ایرانی بسیار مهم و در خور توجه است و ایران آن زمان از دیدگاه این مورخان به تصویر کشیده شده است. گرچه یورش اسکندر و مغولان، تاریخ و فرهنگ ایران را در مقاطعی دچار حرمان، رخوت و رکود و سستی کرد، لیکن فرهنگ و بن مایه های تمدن ایران آنقدر پربار بود که از این اقوام ویرانگر، مردمانی فرهنگ دوست شیفته آداب و رسوم ایرانی ساخت. خلفای اموی و عباسی در شیوه حکومت و خلافت، روش های مملکت داری پادشاهی ایران را به کار می بردند و آداب و رسوم و جشن های ایرانی را اگر نه به شکل گذشته، اما به هدف سیاسی برگزار می کردند و در نوروز به شیوه پادشاهان هدیه می گرفتند.

● صفویه

دوران صفویه را می توان عصر نوزایی و رونق صنعت گردشگری و جهانگردی ایران نامید. در این دوران پای اروپاییان بویژه جهانگردان عصرنوین پس از رنسانس به ایران باز شد و جهانگردان زیادی در ماموریت های مختلف به ایران آمدند، لیکن سهم جهانگردان فرانسوی از جهانگردان کشورهای دیگر اروپایی بیشتر است. هانری ماسه، شاردن، ژوزف کنت گوبینو، ادوارد براون، مادام دیولافوآ، گیرشتن و حتی هیات سیاسی به سرپرستی ژنرال گاردان نیز سهم عمده ای در این زمینه دارند. هانری ماسه در کتاب «آداب و معتقدات ایرانی»، ادوارد براون در کتاب «یک سال در میان ایرانیان»، کنت گوبینو در کتاب «سه سال در آسیا» و گیرشتن در کتاب «ایران از آغاز تا اسلام»، اطلاعات خوبی در زمینه آداب و رسوم، باورها، اخلاق و ویژگی های فرهنگی، جشن ها و آیین های ایران به ما می دهند. گوبینو معتقد است فرهنگ و تمدن ایران همانند سنگ خارا برساحل دریاست که باد و باران و امواج سهمگین نیز هیچ گاه نمی تواند بر آن لطمه ای وارد کند، گرچه در مقاطعی از تاریخ بویژه با یورش اسکندر بر پیکره آن زخم خورده است.

جهانگردان ایتالیایی نیز لذت دیدار از ایران را چشیده و زیبایی های آن را به چشم دیده اند. مارکوپولو، پیترو دلاواله، آدام اولئاریوس و مادام کارلا سرنا از ایتالیا به ایران آمدند. پولاک و کمپفر هم از دیگر جهانگردانی هستند که از ایران دیدن کرده اند. در این میان، توصیف شاردن از ایران خواندنی است: ایرانیان، خوشفکر، باهوش، پرشور و با پشتکار و نکته سنج هستند. آداب و اخلاق ملایم و متمدنانه دارند و فکرشان توانا و برخوردار از روشن بینی است. هوای ایران قشنگی و حسی دارد که من هرگز نمی توانم فراموش کنم و از آن دم نزنم. آسمان در آنجا بلندتر است و رنگی دیگر دارد. از آرامش و انبساطی که این آب و هوا به ساخت و اندام و پرورش روح و جسم می بخشد چیزی نمی گویم. در هیچ نقطه دیگر جهان، من درخشندگی و نیرویی را که رنگ هایی به این زیبایی در ایران دارد، ندیدم و عمق صلابت آنها چه در طبیعت و چه در کارهای هنری در هیچ کجای دیگر به چشم نخورده است، عشق مفرطی که من به سفر و مسافرت داشتم مرا به سوی ایران کشاند. درواقع، سفرنامه ها عمده ترین منابع اطلاعاتی هستند که می توان در آنها دیدگاه های دیگر ملت ها را در مورد ایران و فرهنگ و تمدن پربارش جستجو کرد و این تنها به لطف گذشته تمدنی پربار و زیبایی های چشمنواز سرزمین پاک و اهورایی ایران و مردم باصفای آن است که در طول هزاره ها، انسان های ماجراجو را به پارس کشانده است. کمپفر در سفرنامه خود آورده است: در زمان شاه سلیمان صفوی مهمانی ها، تفریح و جشن های نوروز در میدان های عمومی تا سه هفته طول می کشید. دروویل هم در سفرنامه اش نوشته: تعطیلی جشن نوروز در زمان فتحعلی شاه قاجار دو هفته بود. وی به چهارشنبه سوری، حاجی فیروز و خانه تکانی برای استقبال از نوروز اشاره کرده است.

● دوران قاجاریه

تحولات اروپا و تحولات داخل ایران متاثر از اروپا افق نوینی را فراروی مردم جهان نسبت به ایران گشود و ارتباط ایران با جهان خارج گسترده تر شد. وقوع انقلاب مشروطیت و سفرهای ناصرالدین شاه به اروپا، انتشار روزنامه و... موجب شد اروپاییان با فرهنگ و تمدن و سرزمین ایران بیشتر آشنا شوند. لُرد کُرزُن در کتاب «ایران و قضیه ایران»، سردنیس رایت در کتاب «پنجاه سال در میان ایرانیان»، در عصر قاجار به رسوم و آیین های رایج، اخلاق و آداب ایرانیان اشاره کرده و ایران را از دیدگاه خودشان توصیف کرده اند. پروفسور آرتور یو پوپ، اندیشمند آمریکایی نیز نوشتار زیبایی در توصیف مردم ایران دارد: به گذشته نگاه کن این مردم (ایرانیان) با تاریخ پربارشان در گذشته خود می توانند ما را نجات بدهند.

● ایران از دیدگاه جهانگردان

موقعیت خاص و جغرافیایی ایران در منطقه و وجود اقوام مختلف، رنگین کمانی از فرهنگ ها و اندیشه ها را به وجود آورده است. از این رو، این مرز و بوم همواره محل گذر برای گردشگران و تاجران و سفرای سیاسی و... بود. بسیاری از این افراد در مدت حضور خود در ایران مجموعه مشاهداتشان را در قالب کتاب منتشر کردند. مراجعه به هر کدام از آثار منابع خوبی برای پژوهندگان فرهنگ و تمدن ایرانی به شمار می آید. ارائه اطلاعات مفید در مورد وضع زندگی، آداب و رسوم، باورداشت ها، محصولات کشاورزی، فرآورده های فرهنگی، اقلام تجاری، گذران زندگی و چگونگی تامین معیشت، ارتباط اقشار مختلف با یکدیگر، نوع تعاملات میان گروه های سیاسی و کانون های قدرت از جمله مواردی است که در این آثار مورد توجه قرار گرفته است. با این وصف باید توجه داشت که به سبب نوع جهان بینی غربی و نگاه متفاوتی که به آداب و رسوم و اعتقادات جامعه ایران داشتند، ممکن است برخی از توصیفات آنان از روحیات مردم با برداشت رسمی مغایرت هایی داشته باشد که برای هر پژوهنده تامل و دقت نظر را در این آثار دارد.

قاسم آخته