سه شنبه, ۲۶ تیر, ۱۴۰۳ / 16 July, 2024
بودجه برای بخاری نداریم! مربی یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومانی!
![بودجه برای بخاری نداریم! مربی یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومانی!](/web/imgs/16/96/5zjwp1.jpeg)
در کوچه و خیابان که می روی، ناگهان کودکی جلویت میآید و میگوید آقا یا خانم! یه دونه نون برام میخری بخورم؟ و تو حیران میمانی که یعنی چه؟! میخری برایش یا نه بماند.
باز هم در کوچه و خیابان راه می روی، در کوچه ای می بینی زنی سن و سال گذشته توی سطل آشغال های بزرگ، همان پلاستیکی ها که اکنون بیشترشان فلزی شده است دارد می جورد ببیند چیزی پیدا می کند و شاید تو از او بپرسی مادر یا ای خانم در پی چه هستی؟! و او بگوید؛دنبال چیزی هستم که شاید توی این آشغال ها پیدا بشه ببینم می تونم بخورم یا نه؟
و باز در خیابان پشت چراغ قرمز توی ماشینت هستی. فصل زمستان و تابستانش زیاد فرق نمی کند! سرما باشد تو توی ماشین با لباس گرم و بخاری، یا گرما باشد کولر روشن کرده ای و خنک است. کودکی نحیف و فرسوده پشت پنجره نمایان می شود و گلی را نشانت می دهد. می خری یا نمی خری بماند!
پس از این همه ماجراهایی که هر روز می بینی شاید به یاد مدرسه هایی بیفتی که به خاطر نداشتن امکانات اولیه یا همان نداشتن یک بخاری «کمی» استاندارد دانش آموزان در کلاس می سوزند، تعدادیشان می میرند و بقیه هم چهره هایشان چروکیده می شود و تا آخر عمر عذاب این چهره چروکیده را با خود دارند و شاید هم آرزویشان این بود که مانند همکلاسی های پر کشیده شان آن ها هم می رفتند تا این درد و رنج را با خود حمل نمی کردند.
و شاید هم به یاد آن بیمارانی می افتی که داروهایشان اکنون و به خاطر هر دلیلی مانند تحریم و اختصاص ندادن ارز مرجع برای واردات داروهای ویژه و یا ترخیص نشدن به موقع، دیگر امیدی به زنده ماندنشان نیست.
و آنگاه به یاد واردات خودروهای لوکس چند صد میلیونی می افتی که با پول این مملکت وارد شده است و تو نمی توانی این تناقض را برای خودت حل کنی!
اما این پایان داستان و ماجرا نیست. تازه یادت می افتد که ای بابا اینها که چیزی نیست یک تیم باشگاهی فوتبال در این مملکت به خاطر چند بار مربی عوض کردن میلیاردها تومان هزینه می کند.
انگار مد روز شده است که هی مربی عوض کنند و هی میلیاردی پول بدهند. آن هم از پول بیت المال. برای یک فصل که ۹ ماه است یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان گرفتن که رقمی نیست هست؟!
تازه وسط فصل هم که مربی عوض می کنند باید حق و حقوق آن مربی را تمام و کمال پرداخت کنند اگر هم خارجی باشد که دلار و یورو باید بدهند، و باز هم برای کلاس های درس بخاری نیست!
برای این کارها پول هست، برای بخاری مدرسه پول نیست. برای مربی خارجی که می آید همه بسیج می شوند تا خدای ناکرده به او بد نگذرد و هتل آنچنانی و از اینجور چیزها برایش مهیا می کنند، برای واردات دارو ارز نیست.
کشورهایی را می بینیم که تیم های باشگاهیشان وقتی پول به مربی می دهند از محل درآمد خود همان باشگاه است. نه از جیب دولت که بودجه کشور است.
هر چه هست این است که اولویت ها کدام است؟ مدرسه و دارو و اینجور چیزها یا پول بی زبان را خرج مربیانی کردن که درآمد یک فصلشان شاید بیشتر از حقوق ۳۰ سال کار کردن یک کارگر باشد.
خودتان محاسبه کنید. حقوق یک کارگر با میانگین ۶۰۰ هزار تومان را بگذارید کنار یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان برای یک مربی!
محمد صفری
تعمیرکار درب برقی وجک پارکینگ
دورههای مدیریتی دانشگاه تهران
فروش انواع ژنراتور دیزلی با ضمانت نامه معتبر
مسعود پزشکیان ایران پزشکیان دولت چهاردهم دولت رئیس جمهور ترور انتخابات دولت سیزدهم سعید جلیلی انتخابات ریاست جمهوری مجلس شورای اسلامی
زلزله هواشناسی تیراندازی تهران شاهچراغ شهرداری تهران پشه آئدس تب دنگی بازنشستگان وزارت بهداشت سازمان هواشناسی شورای شهر تهران
قیمت خودرو قیمت طلا یارانه نقدی ترافیک حقوق بازنشستگان قیمت دلار خودرو ایران خودرو قیمت بازار خودرو دلار یارانه
امام حسین روز عاشورا لیلی رشیدی مهران غفوریان مداحی تلویزیون فیلم سینمایی مختارنامه سریال دفاع مقدس سینمای ایران سینما
ناسا فناوری دانش بنیان فضا
دونالد ترامپ ترامپ رژیم صهیونیستی غزه فلسطین آمریکا ترور ترامپ جنگ غزه روسیه اسرائیل ایالات متحده آمریکا جو بایدن
پرسپولیس فوتبال استقلال یورو 2024 علیرضا بیرانوند رامین رضاییان تیم ملی اسپانیا تیم ملی انگلیس باشگاه پرسپولیس لیگ برتر نقل و انتقالات مهدی طارمی
همستر کامبت دیابت شیائومی کد مورس کامیون ربات هوش مصنوعی اپل مریخ
سلامت گرمازدگی تخم مرغ طب سنتی کاهش وزن طول عمر