دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
دوپینگ ورزشکاران
● پاداشدهی در مسابقات ورزشی و جذابیت دوپینگ
بکر
من از طریق تلویزیون پیروزی پرهیجان دوچرخهسوار آمریکایی فلوید لندیس را در مرحله ۱۷ از مسابقات توردو فرانس تماشا میکردم که مرحلهای سخت و دشوار در بالا رفتن از کوه بود، پس از این که او در مرحله مشکل قبلی اشتباه ناجوری کرده بود.
لندیس به تلاش خود در آن چه که مثل یک پیروزی قابل توجه به نظر میرسید ادامه میداد تا برنده شود، اما آزمایشهایی که پس از مرحله ۱۷ از وی گرفته شد، ناگهان میزان غیرعادی بالای تستوسترون را نشان داد. دولت فرانسه عنوان برنده تور ۲۰۰۶ را از وی پس گرفت. دوچرخهسواری حرفهای اکنون در حالت بیآبرویی به سر میبرد که بخشی از آن ناشی از افتضاح اخیر بوده و بخش دیگر نیز ناشی از اینکه دقیقا قبل از این مسابقه، چندین دوچرخهسوار مشهور به خاطر آزمایش مثبت مواد نیروزای ممنوعشده، از شرکت در مسابقات محروم شدند.
چنین افتضاحاتی در مسابقات دوچرخهسواری، کوتاه زمانی پس از افتضاحات در بیسبال آمریکایی رخ داد که باری بوندز، جیسون گیامبی، مارک مگوئایر، سامی سوسا و سایر ستارهها خطاکار شناخته شدند، چون که از استروئیدهای تقویتکننده قدرت جسمی استفاده کردند تا به عملکردهای رکودشکنانه به ویژه در مرحله فرار چوبزن برسند.
ستارگان مسابقات جهانی دو و میدانی از قبیل جاستین گاتلین قهرمان دو صد متر المپیک، بازیگران فوتبال حرفهای، وزنهبردارها، شناگران و ورزشکاران طراز اول در سایر ورزشها نیز در آزمایشهای مواد نیروزا مردود شدند یا مظنون به استفاده از مواد نیروزای ممنوعه هستند.
چرا باید مواد شیمیایی مختلف مثل استروئیدها، تزریق خون و سایر شکلهای مصرف داروها و ظهور احتمالی دوپینگ ژن، در مسابقات ورزشی رقابتی ممنوع شود، اگر که ورزشکاران از خطرات وارده به تندرستی خویش به خاطر استفاده از مواد ممنوعه برای تقویت عملکرد خود آگاه هستند؟ توجیه اصلی برای ممنوع کردن دوپینگ وقتی که به شخص استفادهکننده از این مواد زیان میرساند، به ماهیت بنیادی رقابتهای ورزشی مربوط میشود.
نظام پاداشدهی در مسابقات ورزشی بیش از آنکه بر اساس سطح عملکرد مطلق باشد که البته این هم اهمیت دارد، بر اساس عملکرد فرد نسبت به رقبا است. برای مثال لانس آرمسترانگ که با موفقیت به اتهامات وارده به خود که دوپینگ کرده است پاسخ داد، عمدتا به خاطر شش پیروزی پیدرپی وی در توردو فرانس است که در یادها مانده است نه به خاطر مدت زمان برنده شدن وی در هر مسابقه یا در هر مرحله از مسابقه.
پیروزیها تقریبا همه آن چیزی هستند که نیز در مسابقات جام جهانی فوتبال و فوتبال آمریکایی، در وزنهبرداری و بوکس، در دو و میدانی، در تنیس و همه ورزشهای رقابتی دیگر اهمیت دارند.
پاداشها به پیروزیها مرتبط هستند، چون تماشاچیان و بینندگان برنامههای زنده تلویزیونی و رسانهها عمدتا علاقهمند به نتایج کلی به دست آمده در رقابتها و نه سطح عملکرد مطلق هستند. یعنی آنها توجه به این نکته دارند که چه کسی در مسابقات تنیس، بیسبال، بسکتبال یا فوتبال، ماراتن یا سایر مسابقات برنده شده است. ورزشهای رقابتی اساسا یک نمونه از پدیده «ابرستاره یا ستاره بزرگ» هستند که همکار مرحوم من شروین روزن تحلیل کرد.
ستارههای بزرگ شامل تیمهای سرشناس و ممتاز، پاداشهای بزرگی دریافت میکنند، حتی وقتی آنها فقط اندکی بهتر و جلوتر از رقبا باشند، در حالی که کسانی که فقط اندکی پایینتر هستند به درآمد و معروفیت بسیار کمتری میرسند. نتیجه این که ورزشهای حرفهای مثل بیسبال، بسکتبال، فوتبال، گلف، تنیس و بسیاری ورزشهای دیگر، دارای فقط چند بازیگر و تیم هستند که خیلی خوبتر بازی میکنند مثل تایگر وودز، راجر فدرر و نیویورک یانکیز، در حالی که اکثریت وسیعی از رقبای آنها منافع بسیار ناچیزی عایدشان میگردد.
در چنین محیطی، انواع معینی از دوپینگ برای ورزشکاران جذابیت پیدا میکند، چون که به ورزشکاران برتری میدهد. چنین کاری مشکل ایجاد میکند، چون وقتی که بسیاری از ورزشکاران مواد نیروزا استفاده میکنند، نتایج کلی فعالیت اساسا حاصل جمع صفر است؛ به این معنا که اگر همه ورزشکاران سرشناس مصرفکننده استروئید، سایر مواد شیمیایی یا انواع مختلف داروها باشند، عملکرد همه آنها افزایش مییابد، بدون این که تاثیر زیادی بر این مساله بگذارد که چه کسی برنده میشود یا امتیاز بالایی در یک مسابقه، بازی یا مبارزه کسب میکند. به عبارت دیگر، شرکتکنندگان در مسابقه دوپینگ میکنند تا فقط عملکرد خود را بهتر کنند؛ بنابراین شانس نسبت به بقیه بهتر عمل کردن خود را بالا ببرند، اما ظاهرا هیچکس نخواهد توانست وضعیت و جایگاه نسبی خود را بهتر کند. در یک مسابقه که تنها عملکرد نسبی اهمیت دارد، آنچه از نظر یک ورزشکار رفتاری عقلایی است از دید مجموعه ورزشکاران که نگاه شود کار بیمعنا و عبثی خواهد بود.
زمانی که مواد تقویتی مثل استروئیدها و سایر انواع دوپینگ، اثر منفی بر تندرستی بلندمدت فرد میگذارند، این مساله جای نگرانی خواهد داشت. چون که در این حالت مصرفکنندگان این مواد تقویتی در بلندمدت به خودشان آسیب میرسانند، بدون اینکه پاداشهای کوتاه مدت آنها از رقابت ورزشی افزایش خاصی پیدا کند، مادامی که رقبا نیز از تقویتکنندههای زیانبار استفاده میکنند، وجود چنین مسالهای استدلال اصلی در تلاش به ممنوع کردن استروئیدها و سایر انواع دوپینگ در رقابتهای ورزشی است و برخی اوقات همچنین به ممنوعیت سایر تقویتکنندههای پرهزینه منجر میشود که در مجموع تاثیری بر نتایج کلی ندارند. به این دلیل، ورزش گلف تعداد و اندازه چوبهایی که میتوان در رقابت استفاده کرد را محدود میکند، چوبهای بیسبال را نمیتوان با مواد سبکوزن پر کرد، تنیس حرفهای انواع راکتهای مجاز را محدود میکند و ورزشهای حرفهای گروهی مثل بیسبال و فوتبال، تعداد بازیکنانی را که یک تیم میتواند در نیمکت ذخیره نگه دارد، محدود میسازند.
همین استدلال اما به شکلی ضعیفتر برای مواد تقویتی بهکار میرود که به ورزشکاران استفادهکننده از آنها نفع میرساند، از قبیل سخت تمرین کردن و خود را در وضعیت مناسب نگه داشتن، خوردن رژیم غذایی متعادل و مواظب اضافه وزن بودن یا وقت گذاشتن تا تیم حریف مطالعه شود و فیلمهای عملکرد گذشته آنها مشاهده گردد.
ورزشکاران معمولا از مقدار بیشتری از این تقویتکنندهها استفاده میکنند و معلوم میشود، چرا بیشتر آنها پس از بازنشسته شدن از رقابت فعال، به شدت افت کرده و فرسوده میشوند، اما چون که اثر این تقویتکنندهها در مجموع برای ورزشکارانی که آنها را استفاده میکنند مفید فایده است یا دست کم این که خیلی زیانآور نیست، نگرانی چندانی درباره این فعالیتها وجود ندارد و تلاشی در جهت قانونمند کردن آنها به عمل نمیآید.
تردیدی نیست که عملکرد مطلق بازیکنان و تیمها از قبیل تعداد گلزدنها در بیسبال، میانگین امتیازات در بسکتبال، میزان پاس تکمیلی در فوتبال آمریکایی، تعداد گلهایی که هر بازیکن فوتبال میزند و سرعت دویدن در دوومیدانی و سایر مسابقات نیز مهم است، اما حتی در اینجا نیز یک جنبه واقعا نسبی وجود دارد. شکستن مانع مایل در چهار دقیقه توسط راجر بانیستر ارزشمند بود؛ نه فقط به این خاطر که چهار دقیقه اهمیت ویژهای داشت، بلکه چون قبل از او کسی این کار را نکرده بود.
هواداران بیسبال برآشفته شدند که باندز، مکگوایر و سوسا ظاهرا استروئید مصرف کردند چون که آنها را قادر ساخت تا رکورد یک فصل برای گلهای زده که راجر ماریس تثبیت کرده بود (وی دارو مصرف نکرده بود) را بشکنند به باندز امکان داد تا باب راث را در کل گلهای زده پشتسر گذارد- راث مواد نیروزا مصرف نکرده بود- و به باندز کمک کرد تا به هانک آرون رهبر همه زمانهای گلهای زده نزدیک شود کسی که اعتبار پاکی و منزه بودن را داشت.
در حالی که دفاع از ممنوعیت انواع گوناگون داروها و سایر تقویتکنندهها قوی است، توانایی کنترل دوپینگ محدود است. علت این است که یک مبارزه و جنگ و گریز دائمی بین ممنوعیتها و کشف تقویتکنندههای جدیدی که هنوز ممنوع نشدهاند وجود دارد؛ بنابراین استفاده از استروئیدها در بیسبال تا زمانی که چندین بازیگر مهم با استفاده از آنها عملکرد ضعیف خود را بهبود بخشیدند، ممنوع نشده بود. شاید برخی ورزشها دوست داشته باشند، استفاده بیش از حد از وزنهها و سایر شکلهای تمرین کردن را محدود کنند، اما آشکار شدن و کنترل این فعالیتها ناممکن خواهد بود.
نتیجه امر برقراری یک تعادل شکننده بین ممنوع کردن مواد نیروزای مختلف، اجرای ممنوعیتها و جستوجو برای مواد و روشهای جدید فرار از ممنوعیت بر مواد قدیمی است. این یک برآیند بیعیب و کاملی نیست، اما به اعتقاد من در مجموع برای ورزشهای رقابتی و برای شرکتکنندگان حالت بهتری است نسبت به سیاستی که به همه نوع مواد نیروزا و محرکبخشها اجازه داده شود.
● رواج دوپینگ کیفیت مسابقات را بالا نمیبرد
پوسنر
بکر به درستی بر ضابطههای عملکرد نسبی ورزشکاران تاکید میورزد که متفاوت از جنبه مطلق آنها است. من این عبارت را میافزایم که این قضیه یک پدیده کمابیش همه جایی است تا اینکه بخواهد فقط محدود به ورزشکاران باشد. دلیل آن این است که در حوزههای غیرتجربی تلاش بشری، استانداردهای مطلق بسیار معدودی وجود دارد. قضاوتی که ما درباره کیفیت یک اثر موسیقی یا ادبی، یک هنرمند، یک موسیقیدان و غیر آن میکنیم در مقایسه با سایر آثار، سایر هنرمندان موسیقیدانها و غیر آن معنا پیدا میکند؛ بنابراین برای نویسنده، هنرمند و سایر رشتهها عمل طبیعی است که هر آنچه میتواند را انجام دهد تا عملکرد خود را نسبت به همتایان و همردیفان خود افزایش دهد. دلیل این که حوزههای تجربی متفاوت هستند این است که در آنها موفقیت را میتوان به صورت مطلق اندازهگیری کرد؛ هر کمکی به حوزههای مختلف دانش را میتوان بر اساس ارزش آن دانش به تنهایی مهم دانست.
پس چرا با اجازه دادن به ورزشکاران تا از استروئید و سایر داروها برای تقویت عملکرد خود استفاده کنند، مخالفت میشود؟ (مخالفت با تقلب کردن برخی ورزشکاران به شکل مصرف مخفیانه این داروها کاملا بدیهی است: این واقعا رقابت ناعادلانهای است. چنین مخالفتی وجود نخواهد داشت اگر ممنوعیت مصرف داروها برداشته شود.) یک مخالفت معتبر، که ظاهرا ناچیز است این که دوپینگ کردن مقایسه با ورزشکاران قدیمی را پیچیده میکند کسانی که به داروهای تقویتکننده عملکرد دسترسی نداشتند، اما در بیشتر ورزشها از قبیل بیسبال، آنها مزیتی داشتند که ورزشکاران فعلی از آن محروم هستند: ورزشکاران سیاه پوست و اسپانیولی از رقابت حذف شده بودند.
سایر تغییراتی که مقایسه بین بازیگران بیسبال این نسل با بازیگران نسلهای پیشین را پیچیده میکند شامل پیدایش بیسبال شبانه، افزایش طبیعی در قد و وزن به خاطر تغذیه بهتر، بهبود تصحیح دید، فصلهای طولانیتر، تجهیزات بهتر، جراحی ارتوپدی بهتر، تکنیکهای پیچیدهتر برای مدیریت تیم و معمولا مراقبتهای بهداشتی بهتر هستند.
همان طور که بکر اشاره کرد، مخالفتی با بهبود عملکرد ورزشکاران از طریق آموزش بهتر، تمرینات بیشتر یا پرهیز از مصرف الکل و سیگار نمیشود. شاید ریشه مخالفت با داروهای تقویتکننده این باشد که آنها اثرات زیانبار بلندمدت بر تندرستی استفادهکننده دارند. این در عوض به ایجاد یک پیامد بیرونی منفی دامن میزند، چون که مصرف برخی ورزشکاران، عملکرد نسبی آنهایی که مصرف نمیکنند را کاهش میدهد. با این حال من فکر نمیکنم مخالفتهای جدی با رفتار خودتخریبی به قصد رسیدن به درجه عالی ورزشکاری بشود مادامی که این رفتار به شکل مصرف دارو نباشد.
به یک بازیکن خط حمله فوتبال به خاطر بزرگ شدن جثهاش تا وزن دویست کیلوگرم انتقادی وارد نمیشود اگر که او بدون کمک دارو به چنین وزنی رسیده باشد با اینکه اثرات بلندمدت وزن اضافی بر تندرستی وی خیلی بد بوده و هر چند که اضافه وزن وی بر سایر بازیکنان خط حمله که با وی بازی میکنند فشار میآورد.
ما از شعرا و سایر هنرمندانی که عمدا زندگی ناسالمی را پیشه میکنند، چه به شکل جستوجوی تجربیاتی که آنها وارد آثار خویش میکنند یا بیمسوولیتی خارج از اندازه یا دیوانگی ذهنی انتقاد نمیکنیم، هرچند که شاید تصور شود آنها رقابت ناعادلانهای با آدمهای عادی میکنند. برخی همکاران من در بنگاههای بزرگ حقوقی به سختی کار میکنند برای اینکه از رقبای خویش جلو بیفتند که برای تندرستیشان خوب نیست، اما به آنها نیز انتقادی وارد نیست.
پس آیا غیرقانونی اعلام کردن دوپینگ ورزشکاران واکنشی از سر بیفکری در برابر نوآوری و علم، شبیه واکنش لادایتها [کارگران مخالف دستگاههای جدید صنعتی در قرن نوزدهم.] نیست یا اینکه فقط سردرگمی بین تقلب کردن در زمانی که داروها ممنوع هستند و برداشتن ممنوعیت را منعکس میکند؟ من فکر میکنم هیچکدام. دو دلیل معتبر برای ممنوعیت دوپینگ داریم. دلیل اولی ویژگی «مسابقه تسلیحاتی» خالص دوپینگ است؛ اگر فوتبالیستهای دویست کیلویی خط حمله با هم برخورد کنند (به جای اینکه فوتبالیستهای صد کیلویی خط حملهای داشته باشیم) هیچ بهبودی در کیفیت سرگرمکنندگی فوتبال ایجاد نمیشود. بر عکس آن شرکای بنگاه حقوقی هستند که زیادی کار میکنند، اما تولید بنگاهشان را افزایش میدهند.
توجیه دیگر برای ممنوعیت دوپینگ این است که یک روش عقلایی حمایت از کودکان است. چون ورزشکاران موفق، حقوق بالایی به دست میآورند و چون موفقیت در ورزش نیاز به مرتبه بالایی از هوش ندارد و چون برای موفقیت در ورزش باید از دبیرستان شروع کرد (در مورد تنیس شاید حتی زودتر،) رقابت بالایی بین نوجوانان برای رسیدن به موفقیتهای ورزشی در میگیرد. اگر داروهای تقویتکننده قانونی بودند، مصرف آن بین نوجوانان بسیار زیاد میشد و نوجوان فاقد بلوغ، کافی است تا فایده شغل ورزشکار بودن ( که با احتمال بسیار پایینی تنزیل میشود چون که هر نوجوان ورزشکار معین یک شغل ورزشی واقعا موفق خواهد داشت) در برابر خسارت بلندمدتی که به سلامتش وارد میشود را در نظر بگیرد. البته میتوان مصرف ورزشکاران بزرگسال از چنین داروهایی را مجاز کرد، اما مصرف نوجوانان ممنوع باشد. ولی اجرای چنین رژیم حقوقی دشوار است خصوصا با توجه به «الگوپذیری» نوجوانان از ورزشکاران بزرگسال. برداشتن ممنوعیت، همه نوع بدنامیها از مصرف چنین داروهایی را پاک خواهد کرد. مصرف قانونی و گسترده ستارگان ورزشی، داروها را در نظر جوانان تاثیرپذیر، اعتبار و قانونیت میبخشد.
● پس تاملات پوسنر
از آن هنگام که درباره دوپینگ ورزشی نوشتیم تاکنون توجه به سمت داروهایی معطوف شده است که عملکرد شناختی و هوشی را بالا میبرند. داروهایی مثل ادرال، مودافینیل و پروویجیل که برای درمان بینظمیها و بیماریهای واقعی استفاده میشود، اما قابل استفاده آدمهای سالم برای بهبود کارکردهای شناختی از طریق افزایش دادن تمرکز، حافظه، کمخوابی و انرژی ذهنی به صورت کلی هستند (قهوه بسیاری از این اثرها را دارد، اما تاثیرش ضعیف است).
من معتقد هستم دفاع از ممنوعیت دوپینگ هوشی حتی ضعیفتر از دفاع از ممنوعیت دوپینگ ورزشی است. اگر کارکرد شناختی فرد افزایش یابد پیامد بیرونی مثبت قوی خواهیم داشت، چون که آدمهای باهوش معمولا تمام محصول اجتماعی کارشان را به شکل درآمد بالاتر فقط به خود اختصاص میدهند. مثل سایر تولیدکنندگان، بخشی از منافعی که تولید آنها به بار میآورد به مصرفکنندگان به صورت مازاد مصرفکننده تعلق میگیرد، اما احتمالا جایی برای نگرانی وجود دارد، چون که رقابت براساس داشتن هوش بیشتر شکل میگیرد- برای مثال جهت ورود به مدارس خوب یا گرفتن جوایز دانشگاهی یا دست یافتن به موفقیت در حوزههای تجاری از قبیل فاینانس که تیزبینی فکری منافع بالایی خواهد داشت- دسترسی داشتن به داروهای افزایشدهنده هوش، فشار بر اشخاصی وارد میسازد که ترجیح میدهند چنین داروهایی را مصرف نکنند به دلیل این نگرانی که مصرف آنها پیامدهای احتمالی منفی بر سلامتشان خواهد داشت. جدای از این همچنین این خطر هست که چنین داروهایی فقط اثرات خیلی کوتاهمدت داشته باشند مثلا در بالا بردن نمرات آزمونها به طوری که در توانایی بلندمدت فرد اغراق کنند (این یکی از دلایلی است که با آماده کردن افراد برای امتحان مخالفت میشود.) اما در برابر این مساله، واقعیتی وجود دارد که در این مورد حتی نسبت به حالت دوپینگ ورزشی، ترسیم خطی بین مصرف مجاز و ممنوع شده داروهای افزایشدهنده هوش مشکلتر خواهدبود.
آیا باید کسانی را که ضریب هوشی بالای ۱۰۰ دارند که میانگین ضریب هوشی جامعه است از مصرف چنین داروهایی محروم و ممنوع کرد، اما کسانی که ضریب هوشی زیر ۱۰۰ دارند مجاز به مصرف آنها باشند تا زمانی که ضریب هوشی آنها به ۱۰۰ برسد؟ این حرف بیمعنا خواهد بود. چون شخصی که ضریب هوشی ۱۲۰ دارد دلیل قانعکنندهای میآورد که باید به او اجازه داده شود داروهای ارتقادهنده هوش را مصرف کند تا بتواند برای ورود به مدارس خوب و مشاغل عالی با کسانی که ضریب هوشی ۱۳۰ دارند رقابت کند و این روند همین طور ادامه پیدا میکند.
مترجم: جعفر خیرخواهان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست