دوشنبه, ۶ اسفند, ۱۴۰۳ / 24 February, 2025
من مستأصلم

● هنر هویتهای جابهجا شده: گیلیان ورینگ
هر یك از ما زمانی اشتیاق شدید برای تبدیل شدن به شخصی دیگر را تجربه كردهایم، اما در هر حال، چه آرزوی تبدیل شدن به شخص خاصی را داشته باشیم یا صرفاً بخواهیم كس دیگری غیر از خودمان شویم، چه تصورمان از این تغییر هویت برای یك شب باشد یا همه عمر، انگیزه نفی واقعیت خودمان به نفع شخصی دیگر پیشنهاد آنچنان وسوسهانگیزی نیست.
وقتی فكر میكنیم كه چقدر برای بسیاری از ما سخت است كه با دیدگاههای فردی دیگر همدلی عمیقی برقرار كنیم، احتمالاً زندگی در پوست آنها به مراتب مشكلتر خواهد بود. برای اینكه واقعاً احساسات فرد دیگری را به جای احساسات خود دریافت كنیم، برای اینكه با باز كردن دهانمان صدای شخص دیگری از دهانمان خارج شود، میبایست چنان جایگزینی برای ادراك خود مهیا كنیم كه ممكن است دیگر باز پسگیری كامل آن به شكل وجودی یكپارچه ممكن نباشد و از آن بدتر آنكه احتمال دارد دیگر هیچوقت از ماندن در محدوده لاك فردی خود خرسند نباشیم.
به نظر میرسد هنر گیلیان ورینگ، علیرغم غنا و همه فن حریفیاش در بهرهگیری از رسانههای مختلف به موضوع واحدی اختصاص یافته است: اینكه امكان دخول به واقعیت یك فرد دیگر میتواند هم آموزنده باشد و هم بسیار نگرانكننده. ورینگ با رجوع به نگرشهای مختلف و با استفاده از روشهای متفاوت همواره همان مسائل را مد نظر دارد و مرز ظریفی را كه نقطه پایان فردیت او و آغاز فردیت دیگری است بررسی میكند.
آغاز كار هنری ورینگ با اثری بود كه جایگاه او را در مقام هنرمندی تاثیرگذار تثبیت كرد: «تابلوهایی كه آنچه را تو میخواهی بگویند، میگویند و نه تابلوهایی كه آنچه را دیگری میخواهد بگویی، میگویند.» ورینگ بابرانداختن ساز و كار نهانی ژانر مستند نشان داد كه بیطرفیای كه مستند نگاری مدعی آن است، در حقیقت ابزار ظریفی است برای دستكاری سوژه؛ آنهم در حالی كه مولف با آسودگی خارج از دید دوربین قرار دارد. ورینگ با دعوت از رهگذران به خلق متن خودشان و سپس ثبت آنها با دوربین، تضمین میكند كه بیننده نهایی اثر به طور ضمنی از گفتگوهایی كه در پشت صحنه انجام گرفته نیز آگاه میشود.
ورینگ نمیخواهد كه آنچه را در دنیا یافته و به ما نشان میدهد به عنوان واقعیتی عینی بپذیریم بلكه در همان حال كه از دیگران برای انجام كار كمك میگیرد، به روشنی نشان میدهد كه در نتیجه به دست آمده كاملاً دست داشته است. حاصل این كار بیش از آنچه معمولاً از دیدن عكسهایی از غریبهها در موقعیتی خنثی انتظار داریم، احوال درونی آنها را بر ملا میكنند و ما را دو چندان شگفتزده مینمایند، و این ناشی از تجربه فرهنگی ماست كه آداب و رسوم عكاسی مستند چنین ژرف در آن ریشه دواندهاند. در ابتدا چنین مینماید كه آنچه میبینیم با عرف معمول چنین تصاویری سازگار است اما زود متوجه میشویم كه قواعد پیشین با جدیت و قاطعیت وارونه شدهاند.
بسیاری از آثار ورینگ با خلق تصاویری كه احساس صمیمیت غیرمنتظرهای را با سوژههایش در ما ایجاد میكنند، بیننده را تا حد زیادی آزار میدهند و آسایش او را مختل میكنند. ورینگ سعی در انحراف یا مانعتراشی در برابر آن صمیمیت ندارد، آنچه كه در پروژه او نقش محوری ایفا میكند تنزل هویت است؛ به این ترتیب او به ما یادآور میشود كه برای اینكه احساس كنیم كه به افكار و احساسات بسیار درونی كسی تعدی كردهایم، احتیاجی به شناخت او و دانستن اینكه چه كسی است، نیست. ورینگ در یكی از دردناكترین ویدئوهایش بهنام «دو به یك» (۱۹۹۷)، كشمكش احساسی یك مادر و دو پسرش را بررسی میكند. او از هر دو طرف میخواهد كه موقعیت خودشان را صادقانه و بیپرده مطرح كنند و سپس نقشهایشان را جابهجا میكند، به طوریكه مادر با صدای پسرها صحبت میكند و برعكس.
از آنجا كه هر طرف در نهایت با بیان نظرات طرف دیگر بهكار خود پایان میدهد، این وضعیت بغرنج، ناگهان ناراحت كنندهتر و آسیبپذیرتر از قبل میگردد. با آن كه این شیوه نسبتاً سرراستی كه ورینگ به كار گرفته،وجوه تمایز را هرچه عمیقتر و شدیدتر كرده است، بازهم ما در این خیال به سر میبریم كه توانایی حرف زدن با صدای دیگری به ما توان درونی كردن احساسات آن دیگری را میبخشد. گاه آثار ورینگ این پرسش را مطرح میكنند كه دریافت ما از هویت خود تا چه اندازه واقعا ثابت و قطعی است؟
او از طریق هویتها و نقابهای معاوضه شده به ما این امكان را میدهد كه واقعاً دو فرد را در آن واحد تجربه كرده و متعاقباً ابهام و گنگی بین گوینده و سوژهاش را درك كنیم، تا یادآور این نكته باشد كه چقدر این بده بستان میتواند به طور نگران كنندهای سیال و نامشخص باشد. یكی دیگر از مشهورترین ویدئوهای او «۱۶-۱۰»، ۱۹۹۷، یك مجموعه مصاحبه ضبط شده با كودكان ۱۰ تا ۱۶ ساله بود كه مشكلات بزرگ شدن و تلاش برای هماهنگی با نیازهای متغیر خانواده، دوستان و مدرسه را بررسی میكرد. ورینگ پس از تدوین بخش صوتی و گفتاری اثر، با هنرپیشههای بزرگسال قرارداد بست تا با صدای بچهها روی ویدئو لبخوانی كنند.
به این ترتیب او حس غریبی بهوجود آورده بود، گویی بچههای قدیم بزرگ شدهاند و به افرادی تبدیل شدهاند كه صورتهایشان را میبینیم. یكی از فرضیههای محوری روانكاوها «كودك پدر بشر است» در این اثر نقطهی حركتی است برای یك داستان؛ حكایت تأثرانگیزی از ترسها و اضطرابهای كودكی كه آرامآرام زیر لایهای از مشقتهای بزرگسالی شكل میگیرد.
ورینگ در اثر دیگر خود «همه روی نوار ویدئو اعتراف كنید، نگران نباشید، چهره شما مخفی خواهد بود. كنجكاو شدهاید، به ورینگ رجوع كنید.»،
۱۹۹۴، به طریقی مشابه از گمنام بودن بهعنوان ابزاری برای ترغیب مردم به آشكار كردن تاریكترین رازهایشان استفاده میكند. ورینگ بهجای اینكه افراد را بدون هویت نشان دهد، امكان استفاده از پوشش و نقاب را به فرد اعتراف كننده واگذار میكند. او به این ترتیب یك واقعیت دولایه را خلق میكند كه در آن داستان و پنهانكاری به شكل غیرمنتظره و آزاردهندهای با هم برخورد میكنند.
قابل تصور بود كه ورینگ در ادامه موفقیتاش در استفاده از زندگی سایرین، توان آزمایشی خود را در نهایت به سمت هویت خودش سوق بدهد. او در مجموعه عكساش، «آلبوم»، ۲۰۰۳، ظریفترین مراسم بالماسكهاش را تا به امروز اجرا میكند و با مجموعهای از نقابهای مصنوعی، لوازم آرایش و ... خود را به تكتك افراد خانوادهاش بدل میكند.
مسأله در این اثر نمایندهی پدر و مادر بودن، یا خواهر و برادر یا دیگر بستگان نزدیك نبود، بلكه هدف اصلی كپی كردن شكل و شمایلشان در یك عكس خانوادگی مشخص بود. به این ترتیب تنها كافی نیست كه ورینگ تبدیل به بدل پدرش شود، او باید به پدرش آنچنانكه در یك عكس مشخص هست، تبدیل شود، «پدر»ی كه پدرش بهعنوان نمادی از هیئت خود در زمان مشخصی از تاریخ پذیرفته است.
در آخرین روایت اثر، با هر شش عكس در كنار هم، تنها با نگاه كردن به درون چشمها از نزدیك میتوان فهمید كه هر كدام از خواهرها در واقع خودِ هنرمند است. قطعاً ورینگ میخواهد ما را از این نكته آگاه كند كه در یك خانواده، جدایی بین خود ودیگری، فاصلهگذاری بسیار ظریف و شكنندهای است، چرا كه از دیدگاه ژنتیكی صرف، ما نتیجهی آمیزش والدینمان هستیم. تشابهات بین ورینگ و بستگان نزدیكش نه تنها از تنش و فشار عصبی «آلبوم» نمیكاهد، بلكه روند شخصیتزدایی را آزاردهندهتر میكند. در واقع او شبیه سازی از خودش را از مؤلفههای خود واقعیاش آغاز میكند.
هر چه هنر ورینگ بیشتر رشد كرده و توسعه مییابد، پیامهای عمیقتر و درونیتر آن آشكارتر میشوند. هنر او بررسی بیوقفه و موشكافانه خودِ درون جامعه است كه در معرض یك جریان بیسرانجام شك و تردید قرار گرفته است. اهمیت ورینگ در مقام یكی از باهوشترین هنرمندانی كه به مسأله حد و مرزهای هویت میپردازد، بر این حقیقت متكی است كه جستجوهای او توأم با روحیه راسخی از آزمایش و تجربه اندوزی است.
هنر برای او وسیلهای برای محكم كردن و تقویت اعتقادات و رویههای معمول نیست. او با هنرش در جستجوی آن حد غایی است كه قادر است نظامهای اعتقادی بسیار سفت و سخت و جاافتادهای را كه به یك هستهی مركزی هویتی وابستهاند، با ضربههای روحی از هم بپاشد و یا با یك بحران محو كند. هنر ورینگ بهعنوان بخشی از جامعهای متكی بر اطلاعات كه در آن تشخص فردی با دانش تزلزلناپذیری شناخته میشود كه هر كس را فردی میداند كه ادعا میكند كه هست، امكانات بیشتر (و در عینحال تردید تشدیدشدهای) را فرا رو میگذارد. امكان اینكه یك فرد، در آنِ واحد، آمیزهای از بسیاری افراد، ازجمله غریبه گمنامی در خیابان باشد.
نویسنده : دَن كَمِرون(۱)
مترجم : پدرام دیبازر
منبع: Parkett ۷۰-۲۰۰۴
پینوشت: Dan Cameron، او كیوریتور نمایشگاههای بسیاری از جمله بیینال استانبول «۲۰۰۳» بوده است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست