شنبه, ۲۹ دی, ۱۴۰۳ / 18 January, 2025
هند جبهه جدید جنگ تروریست ها
هندوستان با ترور و وحشت و کشتار ناآشنا نیست. درست برعکس. این کشور در تاریخ طولانی خود همواره صحنه چنین وقایعی بوده و در تاریخ اخیر نیز حملات تروریستی کمی در این کشور شاهد نبودهایم. در سال ۱۹۹۳ شاهد کشتار بیش از ۲۵۰ نفر در بمبگذاریهای پیاپی بودیم. ۱۰ سال بعد، در سال ۲۰۰۳، بیش از ۵۰ نفر در حملاتی مشابه در بمبئی کشته شدند. و در سال ۲۰۰۶ بیش از ۱۸۰ نفر در انفجاراتی در ایستگاههای راهآهن و مترو کشته شدند. اما فاجعهای که اخیرا بمبئی را فرا گرفته است و، تا زمان نوشته شدن این مطلب، بیش از ۱۶۰ نفر قربانی گرفته است، بیشک نقطه عطفی جدید در تاریخ تروریسم در این کشور و در تاریخ نبرد جهانی تروریستهای دولتی و تروریستهای القاعده است. حملات تروریستی هفته گذشته در بمبئی را گروهی به نام «مجاهدین دکا» به عهده گرفته است که پیش از این هیچ اسمی از آن در میان نبود. آیا واقعا چنین گروهی وجود دارد؟ آیا این بخشی از گروه «مجاهدین هند» است که در چند ماه اخیر حملات مشابهی در سراسر هند سازمان داده است؟ آیا اینها بخشی از عملیات بینالمللی سازمان القاعده است؟
جواب مستقیم این سوالها از اهمیت چندانی برخوردار نیست. مهم نیست که شخص اسامه بنلادن، اگر هنوز زنده باشد، مستقیما «دستور» چنین حملاتی را داده یا نه. واقعیت این است که سازمان القاعده به احتمال بسیار سازمان خطی و هرمی منظمی نیست و هیچکس به درستی و دقت نمیداند واقعا چگونه در سراسر دنیا، از لندن و نیویورک تا بالی و بمبئی، سازمان یافته است.
اما صرفنظر از اینکه چه عوامل مشخصی پشت حملات اخیر بمبئی باشند، شکی نیست که اینها صحنهای از نبرد جهانی دو قطب تروریستی است: قطب تروریسم دولتی به رهبری آمریکا و تروریسم القاعده که تحت لوای «اسلام»، در همه جای دنیا آدم میکشد و از قدرت، سهمخواهی میکند. شیوههای به کار گرفته شده در بمبئی و سطح عملیاتی حملات، به وضوح مهر تاییدی بر این واقعیت است. این حملات از سازماندهی لجستیکی عظیمی برخوردار بودند که در هند بیسابقه بوده است (و کلا چند سالی بود در این سطح شاهدش نبودیم) و شیوههای آن، یعنی هدف گرفتن خارجیها (بهخصوص آمریکاییها و بریتانیاییها) و «یهودیان» اینقدر مشابه حملات مشابه (۱۱ سپتامبر، بمبگذاریهای لندن، بالی، مادرید و...) است که شک و شبههای بر جای نماند: هند، جبهه جدید جنگ تروریستهاست.
● جبهه جدید
همین چند سال پیش بود که جورج دبلیو بوش، رئیسجمهور آمریکا، در دیدار با سینگ، نخستوزیر هند، با خوشحالی عنوان کرد که هند ۱۵۰ میلیون مسلمان دارد که یک نفرشان هم عضو القاعده نیست. او در واقع میخواست اتحاد آمریکا و هندوستان را در بوق و کرنا کند و سعی کند نشان دهد در «جنگ علیه ترور» مسلمانان بسیاری را هم در کنار خود دارد. آمریکای بوش بیش از هر زمانی به هند نزدیک بوده است. همین اواخر بود که قرارداد هستهای بوش با دولت حزب کنگره و نخستوزیر سینگ صحنه سیاسی هند را مملو از اعتراض کرد تا جبهه چپ، متشکل از احزاب کمونیست، از دولت ائتلافی با کنگره بیرون بیایند. حملات بمبئی بیشک نقطه عطفی در این روابط نیز هست.
با این حملات شاهد هستیم که تروریسم القاعدیستی، به «بزرگترین دموکراسی جهان» هم راه یافته است. گروه «مجاهدین هند» پیشتر به جنایاتی در سطوح کوچکتر در دهلی، جایپور، بنگلور و احمدآباد دست زده بود اما دولت هند مدعی بود که این گروه را نابود کرده است؛ در حالی که مجاهدین پیشتر وعده «حملات مرگبار» به بمبئی را داده بودند. و امروز میبینیم که باید جدیشان میگرفتند.
خطر رشد تروریسم القاعده در هندوستان خطری بسیار واقعی است. این تروریسم در هند نیز مثل سایر نقاط دنیا از مصائب و رنجهای تاریخی مسلمانان سوءاستفاده میکند تا سایه دهشتناک خود را بر منطقه بیندازد. هند، به قول مجله اکونومیست، «زمین حاصلخیزی برای کاشت تخم نفرت» است و این نوع تروریسم همیشه بر پایه نفرتافکنی و ظلمها و مصائب تاریخی عروج کرده است. نزاع که بین هندوها و مسلمانان در آسیایجنوبی (هند، پاکستان و بنگلادش) به راه انداختهاند، به هیچوجه تمام شده نیست و متاسفانه میتواند منشأ عروج القاعده در کشوری به عظمت و اهمیت هندوستان باشد. بیش از دو دهه است که ایالت کشمیر هند (تنها ایالت کشور با اکثریت مسلمان) درگیر تخاصمی خونین است که اخبارش به بیرون درز نمیکند. مسلمانان در بقیه هندوستان نیز از مصائب تاریخی رنج میبرند. گزارش دولتی در سال ۲۰۰۶ نشان میدهد که مسلمانان سراسر کشور نسبت به اکثریت هندو وضع بدتری در تحصیلات، شغل و درآمد دارند. همین چند سال پیش، در سال ۲۰۰۲، بود که شاهد کشتار بیش از ۲۰۰۰ نفر مسلمان در ایالت گجارات بودهایم.
اما نکته واقعی نگرانی در مرکز سیاست هندوستان است: حزب مردم هندوستان. این حزب با وجود سیاستهای ناسیونالیستی و نژادپرستی هندو توانسته به همراه کنگره یکی از دو حزب اصلی کشور باشد. پیشتر جبهه چپ (کمونیستها) همیشه در «ائتلاف سکولار» کنار حزب کنگره قرار میگرفت تا ناسیونالیستهای حزب مردم به قدرت نرسند اما اخیرا راسترویهای بیپایان حزب کنگره باعث شد این ائتلاف نیز پایان یابد. در وضعیت کنونی حزب مردم میتواند، به لطف حملات القاعدهای، در انتخابات ماه مه پیروز شود و چندین سال عقبگرد را به جامعه هند تحمیل کند.
انتخاب حزب مردم به قدرت برگ سیاهی از تاریخ مردم هندوستان را رقم خواهد زد و عواقبی جهانی خواهد داشت. اگر ناسیونالیستهای هندو به قدرت برسند، «مجاهدین هند» فضای بهتری برای گسترش فعالیتهای تروریستی خود خواهند داشت.
واقعیت اینجاست که مردم شبهقاره هند هرگز نباید چندپاره میشدند. مردم هند، پاکستان و بنگلادش میتوانند و باید در یک کشور و یک جامعه با حقوق برابر انسانی زندگی کنند. این تنها راه واقعی مبارزه با نفرتافکنی بین هندوها و مسلمانان و نبرد با هر دو قطب تروریستی است. نباید اجازه داد هندوستان، جبهه جدید جنگ تروریستها شود.
آرش عزیزی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست