دوشنبه, ۱۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 3 March, 2025
مجله ویستا

جنبش دانشجویی ایران مطالبات و آسیب ها


اساسی ترین مطالبات سیاسی جنبش دانشجویی, مشاركت در زندگی سیاسی ـ اجتماعی است شایسته است كه دانشجویان در طرح شعارها و خواسته هایشان, نسبت به توده مردم, پیشتاز و پیش قدم باشند همانند یك جامعه مدنی فعال, خواسته های مردم را كپسوله كنند, به شكل «منافع ملی», تئوریزه, و به قدرت سیاسی انتقال دهند

از ظهور جنبش دانشجویی در دانشگاه‏های امریكا و بعد از آن در فرانسه كه سراسر قاره اروپا را تحت تأثیر خود قرار داد، بیش از پنج دهه می‏گذرد. اگر چه «حركت دانشجویی پدیده‏ای جهانی است، ولی تجلی آن در كشورهای گوناگون، و دانشگاه‏های مختلف، صورت‏های متفاوت داشته است. چرا كه پیدا كردن وجه مشترك اجتماعی برای این نهضت امكان‏پذیر نیست»۱ و لذا به تبع آن مطالبات دانشجویی نیز متفاوت و بعضا متعارض است؛ اما آنچه در این بین مهم است، گونه‏شناسی مطالبات و در مرحله بعد آسیب‏شناسی مطالبات دانشجویی در دانشگاه‏های ایران است چرا كه در چند سال اخیر نسبت به جنبش دانشجویی به واسطه برخی اغراض و ابهامات، دیدگاه‏های متفاوتی ارائه شده كه موجب شد تا خواسته‏های این حركت در برابر آرمان‏های اصیل انقلاب اسلامی قرار داده شود؛ به همین دلیل كالبد شكافی صادقانه جنبه‏هایِ‏گوناگونِ‏مطالباتِ‏دانشجویی، نه تنها موجب تبیین رسالت تاریخی این جنبش است، بلكه خواسته‏های سیاسی و فرهنگی اصیل آن را از تفاسیر غیرواقع بینانه پیراسته می‏نماید.

۲ ـ گونه‏شناسی مطالبات دانشجویی

برای طیف‏بندی مطالبات جنبش دانشجویی می‏توان مدل‏ها و الگوهای متفاوتی ارائه كرد؛ مثلاً می‏توان این مطالبات را با معیارهای مادی و معنوی طبقه بندی‏كرد یا آنها را به آرمانی و واقعی تقسیم نمود، یا در شكل جامع‏تر می‏شود آنها را به بخش‏های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی دسته‏بندی كرد و یا حتی به بخش‏های شغلی و غیرشغلی؛ اما در اینجا به خاطر اختصار و اهمیت، آنها را به صنفی، سیاسی و فرهنگی تقسیم می‏كنیم.

الف) مطالبات صنفی یا عمومی

اگر زاویه نگاه ما به دانشگاه و دانشجو تخصصی باشد و دانشگاه را به عنوان یك نهاد علمی و دانشجو را به عنوان نیروی فعال در عرصه‏های گوناگون پژوهشی تصور كنیم، آن گاه تصدیق خواهیم كرد كه مهمترین خواسته صنفی دانشجو، تعلیم و تحقیق است. قاعدتا از این منظر هر آنچه موجب تقویت آموزش و پژوهش آنهاست، جزو مطالبات آنها محسوب می‏شود. و در این چارچوب داشتن خوابگاه، سالن غذا خوری مناسب، فضای آموزشی كافی، امكانات آزمایشگاهی و... از مهمترین مطالبات صنفی و عمومی تلقی می‏شوند.

ب) مطالبات سیاسی / اجتماعی

اما آنچه كه موجب جنبش دانشجویی شد، نه به خاطر مطالبات صنفی آنها، بلكه به خاطر دفاع دانشجو از مطالبات جامعه و خواست توده مردم بود. بنابراین مادامی كه تقاضاهای دانشجویی از حالت صنفی و آموزشی فراتر نرود و با خواسته‏های مردم و منافع ملی همسو نشود، ماهیت «بیداری دانشجویی» یا «جنش اجتماعی» پیدا نخواهد كرد. و لذا مقام معظم رهبری با عنایت به نكته فوق فرمودند: «در محیط دانشگاه، بعضی‏ها حوصله حركت ندارند؛ می‏گویند بگذار كارهای را بكنیم، درسمان را بخوانیم، زودتر این ورق پاره را بگیریم و مثلاً دنبال كاری برویم... اینها مشمول... بیداری، خیزش و حركتی كه عنوان دانشجویی دارد نیستند.»۲ بنابراین اساسی‏ترین مطالبات سیاسی جنبش دانشجویی، مشاركت در زندگی سیاسی ـ اجتماعی است. شایسته است كه دانشجویان در طرح شعارها و خواسته‏هایشان، نسبت به توده مردم، پیشتاز و پیش‏قدم باشند؛ همانند یك جامعه مدنی فعال، خواسته‏های مردم را كپسوله كنند، به شكل «منافع ملی»، تئوریزه، و به قدرت سیاسی انتقال دهند. نسبت به مناسبات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه و روند رویدادها، نقش آفرین باشند؛ اما باید توجه داشت كه دخالت و حساسیت در قبال سرنوشت جامعه كه هر روز پیچیده‏تر می‏شود، بدون سازمان و تشكیلات منسجم امكان‏پذیر نیست؛ در نتیجه لازمه مطالبه مشاركت سیاسی، داشتن تشكل دانشجویی با اهداف و آرمان‏های مشخص و با برنامه‏ها و استراتژی‏های از پیش تعیین شده است تا با فارغ التحصیلی قهری دانشجویان و ورود دانشجویان جدید در محیط دانشگاه، امكان تداوم حركت دانشجویی تضمین شود؛ و الا جنبش دانشجویی در زندگی سیاسی خود دچار روزمره‏گی می‏شود و به دنبال شعارها و برنامه‏های گروه‏های خارج از دانشگاه به حركت در خواهد آمد. بدین لحاظ جنبش دانشجویی دیگر نمی‏تواند به عنوان پیشتاز، نقش ایفا كند. دومین مطالبه جنبش دانشجویی، آرمان خواهی در مقابل مصلحت‏طلبی و حفظ وضع موجود است. قشر دانشجو ایران به واسطه بیداری و آگاهی، یا در پی‏زنده كردن آرمان‏های فراموش شده دوران انقلاب اسلامی است یا در پی خلق اندیشه نو برای پویایی انقلاب. گاهی به واسطه گذشت زمان و ظهور نسل جدید، آرمان‏هایی همچون عدالت خواهی، آزادی خواهی و مساوات‏طلبی كمرنگ و بعضا فراموش می‏شوند. همواره این جنبش دانشجویی است كه می‏تواند ارزش‏ها و باورهای انقلاب را متذكر شده و جامعه را از حركت ارتجایی، نوید رهایی دهد. سومین مطالبه سیاسی ـ اجتماعی جنبش دانشجویی، اصلاح‏طلبی است. اگر چه این موضوع دارای جنبه‏های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است، ولی در چند سال اخیر، جنبش دانشجویی اصلاحات و توسعه سیاسی را مقدم بر اصلاحات اقتصادی پنداشته و از آن به عنوان زمینه و پیش نیاز برای توسعه اقتصادی یاد می‏كند؛ صرف نظر از این كه به لحاظ علمی و تئوریك كدام توسعه مقدم و كدام موخّر است، می‏توان تا حدّی با توجه به وضعیت خاص چند سال اخیر، این خواست و مطالبه دانشجویان را درك كرد؛ چرا كه انقلاب اسلامی طی دو دهه گذشته دو دوره سخت و دشوار را طی كرده است كه هر كدام به واسطه اقتضائات خاص خود، مانع تحقق آرمان اصلاحات سیاسی انقلاب شد. دوره اول، دفاع مقدس و دوره دوم، بازسازی اقتصادی كه در هر دو مرحله جامعه انقلابی ما از توسعه سیاسی و نقش حساس آن در مدیریت سیاسی جامعه غافل شد، بنابراین طبیعی است كه قشر دانشجوی ما به یكی از مهمترین شعارهای انقلاب اسلامی ـــ یعنی آزادی سیاسی ـــ به عنوان مهمترین شاخص توسعه سیاسی بازگردد و آن را مورد تاكید مجددّ قرار دهد.

ج) مطالبات فرهنگی

فرهنگ، مجموعه‏ای از ارزش‏ها و باورهاست كه هویت معنوی ملت‏ها را تعیین می‏كند و بر زندگی مادی آنها تاثیر شگرفی دارد؛ از این رو قدرت‏های مسلط جهانی برای نفوذ استعماری خود همواره از دروازه فرهنگ و هویت ملی آنها وارد می‏شوند. فرهنگ‏های مسلط و استعماری با مقاصد خاص ضمن تحقیر هویت «خرده فرهنگ‏ها»، فرهنگ خود را مترقی و شكوه‏مند جلوه می‏دهند؛ البته باید تهاجم فرهنگی و تعامل فرهگی را از هم تفكیك كرد زیرا «در جریان تبادل فرهنگی، ملت گیرنده فرهنگ، مسائل مورد علاقه‏اش را از فرهنگ دیگر اخذ می‏كند، در حالی كه در تهاجم فرهنگی، فرهنگ مهاجم تلاش دارد تا نقاط مورد نظر خویش را به ملت دیگر تحمیل كند».۳ بنابراین طبیعی است كه جنبش دانشجویی، در طول حركت خود نسبت به پدیده خطرناك تهاجم فرهنگی حساس باشد و از هویت ارزشی و اعتقادی خود به عنوان زیر بنایی‏ترین مطالبه فرهنگی حمایت كند. در این قسمت به طور فهرست وار گذری به مطالبات فرهنگی جنبش دانشجویی می‏كنیم:

۱ ـ دفاع از مبانی دینی؛ اساس ارزش‏های جامعه اسلامی را مبانی عقیدتی و دینی تشكیل می‏دهد كه بی‏شك با فرو ریختن آنها، هنجارها و ساختارهایی كه بر آن بنا شده‏اند، فرو خواهد ریخت. بنابراین ایجاد تشكیك در اعتقادات دینی نه تنها بینش مادیگری را بر جامعه حاكم می‏كند، بلكه زمینه رشد تئوری‏های به ظاهر علمی از قبیل ناسازگاری توسعه با دین، عدم سنخیت بین سیاست و دین، تضاد بین تجدد و سنت، و... را نیز فراهم می‏كند.

۲ ـ مبارزه با حس حقارت در مواجهه با فرهنگ بیگانه

۳ ـ تبادل فرهنگی با فرهنگ‏های دیگر به منظور غنی ساختن فرهنگ خودی۴

۴ ـ نفی تعصب و حمایتِ عقلانی از هویت مذهبی

۵ ـ دفاع از هویت و اصالت اسلامی

۶ ـ مبارزه با فساد اخلاقی و عامل بی‏بند و باری

۷ ـ نقد مستمر از آداب و رسوم غلط


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.