یکشنبه, ۱۹ اسفند, ۱۴۰۳ / 9 March, 2025
مجله ویستا

جامعیت و قلمرو تعالیم دین


جامعیت و قلمرو تعالیم دین

مباحثی در باره دین

● جامعیت دین

در روایتی از امام صادق (ع) نقل شده است : "خداوند تبارک و تعالی در قرآن توضیح هر چیزی را نازل کرد. حتی - به خداوند قسم - خدا چیزی را فرو نگذاشت که بندگان به آن نیاز داشتند، تا این که کسی نتواند بگوید ای کاش این در قرآن نازل می‎شد. بدانید! خداوند آن را در قرآن نازل کرده است ."(۱)

این حدیث به اضافه احادیث دیگر و نیز آیاتی از قرآن دلالت می‎کنند بر این که هر چه انسانها به آن نیاز داشته اند در تعالیم دین ارائه شده و در دین همه چیز گفته شده است . قرآن مجید از تعلیمات جامع به (تفصیل کل شئ)(۲) و (تبیانا لکل شئ)(۳) تعبیر کرده است .

برای روشن شدن معنای جامعیت دین باید توجه داشت که جامعیت هر چیزی متناسب با خود آن و هدفی که دارد سنجیده می‎شود. هر چیزی اگر هر آنچه را که لازم دارد، داشته باشد، جامع و کامل است .

دین نیز از این اصل مستثنا نیست . جامعیت و کمال دین، به داشتن رهنمودهایی در راستای راهنمایی انسان به مقصد تعیین شده است، که از آنها به هدایت تعبیر می‎شود.

راز و رمز اصلی این رهنمودها، ایجاد رابطه زیستی متناسب میان انسان و عالم هستی است . مجموعه تعالیم دینی این واقعیت را بازگو می‎کند که دین برای هدایت است . در همان آیات یاد شده پیش نیز پس از فرازهای یاد شده، در هر دو آیه (هدی ) آمده است که جهت گیری کلی را نشان می‎دهد.

مراد از این سخن امام صادق (ع) که : "خداوند چیزی را که بندگان نیاز داشتند فروگذار نکرد"(۴) و نیز فرموده امام باقر(ع) که : "خداوند چیزی را که امت به آن نیاز داشت فروگذار نکرد، مگر آن که در کتابش نازل کرد و آن را برای پیامبرش بیان نمود"(۵) همین است که دین در راستای دعوت مردم به خداوند و تبیین ارزشهای معنوی، آنچه را که انسانها بدون دین نمی توانستند به دست آورند، در بر دارد و از این جهت هیچ کاستی ندارد.

بر این اساس توقع از دین برای برآوردن نیازهایی که با عقل و خرد جمعی قابل تحصیل می‎باشد، توقعی بی جا است .

● قلمرو تعالیم دین

جهت گیری اصلی دین، دعوت مشفقانه مردم به خدا و اصلاح امور آنان به دست خودشان است . توجه انسان به خدا و او را در هر حال و امری حاضر و ناظر دیدن جوهره دینداری است .

اگر این را که قبول دین امری اختیاری و قلبی است بپذیریم، باید به این سؤال پاسخ بدهیم که : اگر دین راهنمای مردم به سعادت است، در صورتی که رهنمود لازم را ارائه کند و در کار مردم دخالت نداشته باشد، آنان را به حال خود رها کند و از آنان مسؤولیتی نخواهد تا در قیامت به حساب آنان رسیدگی شود، اگر خیل مردم به انحراف و گمراهی کشیده شوند و هدایت کننده و ناظری وجود نداشته باشد، آیا دین به هدف خود رسیده است ؟

به عبارت دیگر اگر مصلحان دینی با تشویق، ارشاد و موعظه موفق به اصلاح امور نشدند، و عوامل بیرونی دستگاههای تبلیغی و وسوسه های درونی، مردم را منحرف ساختند، آیا مؤمنان موظف به ایجاد نهادهایی بر اساس باورهای دینی نیستند تا با آنها از ارزشهای دینی پاسداری کنند؟

پاسخ این است که هدف عمده دین، هدایت و ارائه راه است ; و خواستاران سعادت، خود باید چنین راهی را انتخاب و آن را طی کنند. طی کردن چنین راهی اجبار بردار نیست .

اجبار به اجرای دین، بیشتر به شبیه سازی می‎ماند تا دینداری .

دین یک سلسله مفاهیم عقیدتی و مقررات است . بخش قابل توجه آن، اموری داوطلبانه است . تحقق دینداری با اقدام رضایتمندانه حاصل می‎شود. اجبار در این بخش، دینداری به وجود نمی آورد. آری ! مقرراتی وجود دارد که هدف آنها تنظیم روابط اجتماعی و به سامان کردن امور است . هدف در این امور، نفس به عمل در آمدن آنهاست . در این بخش قصد و نیت شرط نیست . این بخش همانند همه مقرراتی است که در همه جای عالم وجود دارد و الزام آور هم هست و حیات جمعی بسته به اجرای آنهاست . در چنین اموری اگر دستور مستقیم هم نرسیده باشد، نفس امر به آن، دستور به ایجاد سازمان لازم برای آن است . مانند دستورات قضایی برای احقاق حقوق صاحبان حق .

دین هیچ گاه در صدد ارائه شکل خاصی برای زندگی نیست . زندگی شهری یا روستایی، صحرانشینی و امثال اینها، توصیه دین نیستند.

دین به انسانها، در هر کجا که هستند، سفارش می‎کند تا اموری را رعایت کنند. کیفیت و حدود زندگی در چارچوب خواسته های دین است . دین فراتر رفتن از محدوده های تعیین شده را روا نمی دارد; فردی باشد یا جمعی .

دین، اصول و معیارهایی برای زندگی انسان نشان می‎دهد; اما معمولا روش خاصی را برای حل مشکلات اجتماعی ارائه نمی دهد. مثلا به اصل عدالت اجتماعی حساسیت نشان می‎دهد; چرا که مشکلات اجتماعی چه بسا سدی در راه بندگی خدا و سعادت انسانها باشد.

روشها، همواره در مناطق مختلف جغرافیایی بنا به دلایل جوی و محیطی و آب و هوایی، به ساکنان آنجا واگذار شده و الزامی به نوع رفتار و ساخت و ساز نداشته است .

چه این که دخالت در چنین اموری دین را با مشکلات عدیده ای مواجه خواهد ساخت و پیشرفت ها و تحولات، دین را به تدریج از زندگی مردم خارج می‎کند، و دستورالعمل های آن جای خود را به یافته های تجربی و علمی خواهد سپرد. در این صورت، کارآمد نبودن دین در رونق امور و پیشرفت انسانها به رخ کشیده خواهد شد.

در حالی که دین با سفارش به رعایت اصول و ارزشها و قواعد، همواره نقش خود را ایفا می‎کند.

به همین جهت در تعالیم انبیا دستوراتی مشاهده می‎شود که تنظیم روابط عادلانه اجتماعی در آنها به خوبی قابل مشاهده است ; مثلا می‎گوید: (و لا تنقصوا المکیال والمیزان انی أراکم بخیر...)(۶) "از پیمانه ها و وزنها کم مگذارید، من شما را در خیر و نعمت می‎بینم ."

بنابراین دین درصدد تبیین اکتشاف، صنعت، کشاورزی، دامداری، شهرسازی و امثال اینها نیست، بلکه درصدد القای اصول و ضوابط و دعوت به رعایت آنهاست .

در میان دنیا و آخرت، آخرت هدف اصلی دین است . انسانها بدون دین، راه کشف سعادت اخروی را به دست نمی آورند. ممکن است زندگی دنیایی شان را به گونه ای سپری کنند، اما راه آخرت برای آنها قابل کشف نیست . در عین حال معنای این سخن این نیست که دین نسبت به دنیا بی توجه است، چرا که راه سعادت آخرت از همین دنیا می‎گذرد; و بدون تبیین روابط صحیح در دنیا، سعادت اخروی هم منتفی است . بی تفاوتی دین در قبال دنیا، کوتاه آمدن در ارائه راه سعادت آخرت است .

محمد صالحی

زیرنویسها :

[۱] کلینی، کافی، ج ۱، ص ۵۹، حدیث ۱) .

[۲] سوره یوسف (۱۲)، آیه ۱۱۱) .

[۳] سوره نحل (۱۶)، آیه ۸۹ .

[۴] کلینی، کافی، ج ۱، ص ۵۹، حدیث ۱) .

[۵] همان، حدیث ۲ .

[۶] سوره هود (۱۱)، آیه ۸۴ .

منبع : کتاب اسلام دین فطرت – آیه الله منتظری – ص ۴۷ تا ۵۱

http://mahsan.parsiblog.com/