پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

ازدواج معامله نیست


ازدواج معامله نیست

شکرالله خان با بلوز آبی چهارخانه وقتی دست در بازوی همسر جوانش می اندازد تا با او قدم بزند, موهای رنگ کرده اش از زیر کلاه فرانسوی که جای کلاه شاپو را گرفته توی ذوق می زند

شکرالله خان با بلوز آبی چهارخانه وقتی دست در بازوی همسر جوانش می‌اندازد تا با او قدم بزند، موهای رنگ کرده‌اش از زیر کلاه فرانسوی که جای کلاه شاپو را گرفته توی ذوق می‌زند.

حالا که عصایش را دیگر به دست نمی‌گیرد مجبور است موقع راه رفتن بیشتر به خانمش تکیه کند.

حرف شکرالله خان و نوعروسش شده است نقل محافل خانواده و بخصوص دخترها و پسرهای او که دل خوشی از نامادری تازه‌واردشان ندارند.

از وقتی پدر خانواده توانسته است آخرین پسرش را به خانه بخت بفرستد خودش هم بلافاصله چراغ خانه‌اش را روشن کرده است؛ این همزمانی به نحوی بوده است که حسادت تازه‌عروس و داماد را نیز برانگیخته است.حالا بحث روز خانواده این است: آقاجان چقدر خرج مراسم عروسی خودش کرده و آن وقت برای ما چقدر خرج کرده! عروسی آقاجان دست و بالش را بسته بود، برای عروسی ما خرج حسابی نکرد !

آقاجان یاد دوران جوانی کرده انگار؛ مادر ما آدم نبود این‌قدر خرج دنگ و فنگش کند، حالا با این همه عروس و داماد و نوه یادش افتاده زن جنس لطیف است و باید با او ملاطفت داشت و هدیه خرید و...

همه اینها از کجا ناشی می‌شود؟ ازدواج بی‌موقع یا غیر​متعارف شکرالله خان!

● اختلاف سنی شیرین

همیشه عقیده بر این است که سن مرد در ازدواج باید از زن بیشتر باشد و منطقش هم این است که زن باید کوچک‌تر باشد تا از مرد حرف‌شنوی داشته باشد. زن‌ها زودتر شکسته می‌شوند و باید طوری تفاوت سنی داشته باشند که برای آقای خانه همیشه ترگل ورگل بمانند. دلیل دیگر هم این است که اگر زن از مرد کوچک‌تر باشد از مرد بیشتر حرف‌شنوی و اطاعت‌پذیری دارد. خلاصه مجموع این دیدگاه‌ها سبب شده است که مرد بیست و پنج ساله دنبال دختر چهارده تا بیست و دو ساله باشد، مرد چهل ساله و هفتاد ساله هم همین‌طور.

● شما از ازدواج چه می‌خواهید

این‌که شما از ازدواج چه هدفی دارید به انتخاب همسر و تعیین خط‌مشی شما در زندگی کمک می‌کند، اما باید مراقب باشید که در سن پنجاه، شصت، یا حتی هفتاد سالگی معیار‌های ازدواجتان شبیه اول جوانی نباشد. وقتی ما جوان هستیم همسری می‌خواهیم که همپای ما کار کند، مثل ما جوان و زیبا باشد و در سفر و حذر همراهی‌مان کند و جذابیت جسمی نیز داشته باشد.

● اما هرچه سن ما بالا‌تر باشد باید دنبال چه کسی بگردیم؟

صادق ـ الف که مدتی است همسرش را از دست داده ۶۴ سال دارد و به ازدواج مجدد فکر می‌کند. او می‌گوید می‌خواهم با یک دوشیزه ازدواج کنم، یعنی کسی که تجربه ازدواج قبلی نداشته‌ باشد، زیرا تجربه ازدواج‌های قبلی را به زندگی من نمی‌آورد و رموز و سیاست‌های زنانه را نیاموخته است.

به او می‌گویم اگر او هم مثل شما فکر کند و بگوید شما هم تجربه زندگی قبلی را به زندگی من می‌آورید و کلک‌های مردانه را در تجربه یک زندگی دیگر آموخته‌اید چه؟

صادق ـ الف می‌گوید: کسی را پیدا می‌کنم که این را نگوید.

می پرسم: یعنی دنبال یک دختر ۶۰ ـ۵۰ ساله می‌گردید؟ می‌خندد و می‌گوید: نه به ۴۰ ـ ۳۰ ساله هم رضایت می‌دهم.

او برای این دختر ۴۰ ـ۳۰ ساله قصد ندارد عروسی بگیرد و با پوشیدن لباس عروس هم مخالف است. نمی‌خواهد این دختر‌خانم صاحب فرزندی شود و... توقع دارد این عروس خانم یک عمر از او مراقبت و پرستاری کند و برایش دقیقا نقش پرستار و خدمه را بازی کند.

می‌بینید که این آقا دنبال اختلاف سنی ۳۰ـ۲۰ ساله است؛ چیزی شبیه پدر و فرزندی.

ماجده ـ ن بانوی شصت ساله‌ای است که بعد از ده سال از فوت همسرش حالا قصد ازدواج مجدد دارد. او می‌گوید: من ۶۰ سال دارم و از تمایلات زناشویی حرف نمی‌زنم. من می‌خواهم یک مونس داشته باشم؛ کسی که در این روزهای تنهایی در کنارم باشد. نمی‌خواهم الان تازه به کسی برسم که پرستار بخواهد. خودم هم دارم افتاده‌حال می‌شوم و می‌خواهم با مردی ازدواج کنم که زیاد از خودم مسن‌تر نباشد و سرپا باشد تا دست‌کم چند سالی با هم خوب و خوش زندگی کنیم و بعد سختی‌ها را هم باهم طی کنیم؛ مردی ۶۷ـ۶۰ ساله.

می‌بینید که دیدگاه زن و مرد مسنی که قرار است ازدواج مجدد داشته باشند چقدر متفاوت است. مرد گرچه نمی‌گوید، اما حتی در سن بالا نیز به دنبال جمال و جاذبه ظاهری زن است؛ ولی زن بیش از هر چیز به دنبال یک مونس و همراه روزهای تنهایی است. اما یک زن چهل ساله چه می‌خواهد.

برای نزدیک شدن به دیدگاه این افراد با دختری چهل و پنج ساله صحبت می‌کنم که خواستگاری مسن دارد.

او می‌گوید ازدواج با مردی ۲۰ سال بزرگ‌تر از خودم به هیچ وجه مطلوب من نیست. من نیز دلم می‌خواهد با مردی حداکثر پنجاه ساله ازدواج کنم که خوش‌تیپ و روی فرم باشد و مرتب و شیک بگردد. دلم می‌خواهد عروسی‌ای که این همه سال منتظرش بودم را خوب برایم برپا کند. قدرم را بداند، زیرا من واقعا قدر مرد زندگی‌ام را می‌دانم. دوست دارم خیلی زود بچه‌دار شوم، زیرا آخرین فرصتی است که برایم باقی مانده و همین الان هم دیر شده است؛ مادر شدن بزرگ‌ترین آرزوی من است. دلم می‌خواهد زمان از دست رفته را جبران کنم. دست در دست همسرم قدم بزنم، سفر بروم و مثل یک تازه‌عروس لباس بپوشم و طلاهایم را به دست و گردنم بیندازم. دلم می‌خواهد مهریه‌ام در حد مهریه خواهرم باشد یا هر دختر دیگری که شرایط من را دارد. اما حقیقت این است که ناچارم ازدواج کنم و همه چیز مطلوب نیست، اما اگر قرار باشد با مردی ازدواج کنم که سنش خیلی بالاتر از من باشد و بچه هم نخواهد. باید از همان اول تکلیف مرا بعد از خودش معلوم کند، یعنی مهریه مناسب بدهد و ملکی پشت قباله ازدواجم بیندازد.

متاسفانه آمارها نشان می‌دهد تمایل آقایان به ازدواج با زنان بسیار کوچک‌تر از خودشان سبب شده است که زنان میانسال بیوه همچنان بیوه بمانند و شانس ازدواج پیدا نکنند، در حالی که مردان بیوه شانس ازدواج بیشتری دارند.

● یک معامله نه‌چندان شیرین

کارشناسان معتقدند وقتی یک سالمند به هوای این‌که همسر جوان بهتر می‌تواند به او خدمت کند با زنی ازدواج می‌کند که چند دهه با او فاصله سنی دارد، بیش از این‌که وارد یک زندگی تفاهم‌آمیز شود، درگیر یک معامله شده است که در آن باید پیوسته به همسر جوان خود امتیاز بدهد، زیرا از نظر جسمی همیشه در مقابل او کم می‌آورد. چنین رابطه‌ای بندرت هم‌کفو خواهد بود و برقراری ارتباطی صمیمانه در این رابطه دشوار است.زهرا محمدی، جامعه‌‌شناس معتقد است امروزه نمی‌توان به ازدواج با اختلاف سنی زیاد براحتی وارد شد، زیرا دیگر تنها تفاوت مربوط به سن و نیازهای جنسی و جسمی نیست؛ تفاوت فرهنگ‌ها و نسل‌ها بسیار زیاد شده است. یک زن چهل ساله ممکن است براحتی در استفاده از اینترنت و کامپیوتر و سایر وسایل ارتباطی مهارت داشته باشد، در حالی که همسر شصت و پنج یا هفتاد ساله‌اش از این نظر خیلی از او عقب‌تر است. چنین ازدواجی پایه‌های تردید و شک و بدگمانی را فراهم می‌کند؛ زیرا ممکن است همسر این مرد ساعت‌ها پای رایانه باشد، در حالی که او هیچ سر درنمی‌آورد که همسرش چه می‌کند. این تفاوت‌ها گاه هرگز قابل رفع نیست.

وجود فاصله سنی زیاد موجب بروز مشکلات در زندگی افراد می‌شود. به طور یقین می‌توان گفت که پول، تحصیلات، شغل مناسب و... هیچ‌یک جایگزین مناسبی برای این فاصله سنی نخواهند بود.

روان‌شناسان نیز معتقدند زن و مردی که فاصله سنی زیادی با یکدیگر دارند، نمی‌توانند یکدیگر را بخوبی درک کنند و با هم تفاهم داشته باشند. این افراد توانایی برقراری ارتباط درست و درک شرایط و موقعیت‌های یکدیگر را نخواهند داشت و با گذشت زمان نیز تناسب زیادی در توانایی‌های جسمی ندارند. وقتی که فاصله سنی بین زن و شوهر زیاد باشد، هریک در دوره‌ای از زندگانی به سر می‌برند که به لحاظ قوت و توان با همسر خود تفاوت‌های عمده​ای

دارند.انسان‌ها در دوران جوانی قابل تغییر و انعطاف‌پذیرتر هستند، با حوصله و صبر بیشتری به امور رسیدگی خواهند کرد و داشتن هیجان و تحرک زیاد اقتضای سن آنهاست؛ در صورتی که افراد با پا به سن گذاشتن تمایل بسیاری به آرامش و استراحت دارند و همین اختلاف نظرهای کوچک مشکلاتی را ایجاد خواهد کرد.زوجین دارای اختلاف سنی زیاد، حتی نمی‌توانند موجبات رضایت یکدیگر را در روابط زناشویی به نحو مطلوب تامین کنند و همین امر ممکن است موجبات درگیری را فراهم آورده و محیط خانواده را متشنج ‌کند.

ماندانا ملا​علی