دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
مجله ویستا

مسأله سلاحهای هسته ای در ایران و تبعات پذیرش پروتكل الحاقی با نگاهی گذرا به تحولات اخیر در كشور


مسأله سلاحهای هسته ای در ایران و تبعات پذیرش پروتكل الحاقی با نگاهی گذرا به تحولات اخیر در كشور

آژانس یك نهاد كاملاً تخصصی است, این نهاد اصولاً غیر سیاسی است, البته سیاست در نوع روش و عملكرد آژانس اصلا تأثیر ندارد ولی نهادی غیر سیاسی است برعكس شورای امنیت سازمان ملل یك نهاد صددرصد سیاسی است و لذا اگر این مسأله به شورای امنیت سپرده شود دقیقاً پروسه ای كه برای عراق انجام شد برای ما نیز انجام خواهد شد

آنچه كه پیش روی دارید متن سخنرانی دكتر كاظم جلالی در دانشگاه امام صادق علیه السلام است كه در تاریخ۸۲/۳/۲۷ به همت دانشكده معارف اسلامی و علوم سیاسی برگزار شد. دكتر جلالی در سخنان خود به توضیح مسأله سلاح های هسته ای ایران و قبول پروتكل الحاقی و اثرات آن در ایران پرداختند و در پایان در پاسخ به پرسش برخی دانشجویان در مورد مسائل روز،سخنانی را ایراد نمودند.

شرایط بین المللی كه ما الان در آن به سر می بریم، یكی از شرایط سخت دوران پس از انقلاب است. ما در هفته های اخیر، یك جنگ روانی شدید آمریكاییها را علیه خودمان داشتیم و همین الان كه من با شما صحبت می كنم بر سر همین مسأله كارهای هسته ای كه جمهوری اسلامی ایران انجام داده اروپاییها موضعشان به مراتب تندتر از آمریكاییها است و روسها، موضعشان از اروپاییها و آمریكاییها تندترو شما می دانید از دیروز هم شورای حكام شروع شده و فردا آژانس بین المللی انرژی هسته ای تصمیم نهایی خود را اعلام خواهد كرد. بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر آمریكاییها سه مسأله را در دستور كار خود قرار دادند: اول مبارزه با تروریسم، دوم مبارزه با كشورهایی كه دارای سلاحهای كشتار جمعی هستند و سوم حل و فصل مسأله فلسطین و قضایای خاورمیانه. خوب، بحث تروریسم در افغانستان نمود پیدا كرد و آمریكا و انگلیس با حمله ای كه به طالبان كردند گفتند كه با مسأله تروریسم یا سرفصل تروریسم مبارزه كردیم. در بحث سلاحهای كشتار جمعی هم آمدند سراغ عراق و به عنوان كشوری كه دارد سلاحهای كشتار جمعی تولید می كند با آن مبارزه كردند، البته در هر دو مبارزه اینها نتوانستد ریشه ها را به مردم نشان بدهند. نه در آنجا بن لادن و ملاعمر و نفرات اصلی طالبان دستگیر شدند، نه در اینجا، صدام و نفرات اصلی عراق دستگیر شدند و نه هنوز خبری از سلاحهای كشتار جمعی داده اند، كه بالاخره چه قدر توانسته اند سلاح كشتار جمعی به دست بیاورند.

تصور بنده این است كه بعد از این دو حادثه، آمریكاییها تمام توجه خودشان را معطوف به مسأله سوم كردند و آن هم عبارت است از حل و فصل مسأله فلسطین؛ لذا بحث نقشه راه را مطرح كردند؛ شما می دانید اصولاً طرح نقشه راه اروپایی است، اما آمریكاییها هم شدیداً پشتیبانی كردند، می خواهند عرفات را با ابومازن جایگزین كنند، از همان ابتدا هم گفتند عرفات برای ما قابل اعتماد نیست. در ضمن روی سوریه فشار شدید وارد آوردند و تقریباً جواب مثبت از سوریها گرفته اند و بعد از سوریه هم فشار را بر روی ما معطوف كرده اند، چون تصور آنها این است كه اصلاً مسأله فلسطین یك مسأله فرامرزی است و كشورهایی وجود دارند كه در بحث فلسطین دخیلند و حماس و حزب ا… و فتح و امثال اینها را دارند تقویت می كنند كه از جملهٔ این كشورها جمهوری اسلامی ایران است.

در همین اوقات یك حادثه جدید اتفاق افتاد كه خیلی مورد استفاده آمریكاییها قرار گرفت و آن افشا شدن كارهای هسته ای ایران بود. البته اصلش این گونه بود كه مسأله از طریق منافقین در آمریكا به اطلاع آمریكاییها رسانده می شود؛ بعد هم آقای البرادعی، مدیر كل آژانس به همراه دو نفر دیگر از ایران بازدید می كنند. در خلال بازدید بحثی كه مطرح می كنند این است كه جمهوری اسلامی ایران به باشگاه اتمی دنیا پیوسته كه در این باشگاه حدود ده، یازده كشور بیشتر عضو نیستند. بحثی كه آقای البرادعی در تهران مطرح می كند این بوده است كه از این پس شما چون وارد باشگاه اتمی دنیا شده اید باید مسؤولیت بیشتری بپذیرید و در ضمن از نوع كاری كه ما انجام داده بودیم خیلی هم تعجب می كند. لذا ایشان گزارشی را تهیه می كند؛ در آن گزارش، نكته ای كه وجود دارد اینست كه ما را مقصر جلوه نمی دهد؛ عبارتی كه در آنجا هست كوتاهی را می رساند، حتی صحبتی كه دیروز ایشان داشت این بود كه در اعلام گزارش خرید مواد از چین از سوی ایران كوتاهیهایی شده است. ما یك سری مواد در سال ۱۹۹۱ از چین خریدیم و مسأله را به آژانس اطلاع ندادیم؛ چینیها چون در آن زمان عضو NPT نبودند و آن را امضا نكرده بودند، تعهدی نداشتند كه اطلاع بدهند و اطلاع هم ندادند. بعداً كه چینیها NPT را امضا می كنند به آژانس اعلام می كنند كه ما در سال ۱۹۹۱ این مقدار مواد به جمهوری اسلامی ایران دادیم. در بازدیدی كه از ایران كردند، دیدند كه ما به تكنولوژی چرخه سوخت رسیده ایم. البته، این معنایش این نیست كه ما الآن بمب اتم ساخته ایم و بمب اتم داریم.

شما می دانید كه اصولاً رهبری انقلاب، فتوایی داده اند كه اصلاً تولید و ایجاد سلاحهای كشتار جمعی را حرام می دانند؛ دو سال پیش هم این فتوا را دادند و لذا روند حركت ما، به آن سمت نیست؛ ولی آنها می گویند شما تكنولوژی را دارید، یك روز هم می توانید بروید به طرف ساخت بمب. البته لازم است ذكر شود در بازدیدی كه داشتیم متوجه شدیم كارهایی كه در بخش انرژی اتمی انجام شده، كارهای قابل افتخاری است و نشان می دهد كه جمهوری اسلامی بر خلاف نظر برخی ها خیلی هم كارآمد است. من یك شب در تلویزیون هم گفتم، كه بالاخره وقتی دنیا ادعا می كند جمهوری اسلامی ایران از لحاظ اتمی به مراحل بالایی رسیده است، این نشان می دهد كه حكومت جمهوری اسلامی، حكومت خیلی كارآمد و با عرضه ای هم بوده كه در این شرایط بین المللی كه هیچ كس، هیچ چیزی به ما نمی دهد، به حدی برسد كه در دنیا بگویند شما جزء ده یازده كشور اتمی دنیا شده اید.

ولی مشكلی كه الآن وجود دارد این است كه اروپاییها استدلالشان این است كه شما موشكهای شهاب ۴ را ساخته اید، ۵ و ۶ هم به زودی بیرون می آید و برد موشكهایتان هم دارد به ۲۵۰۰ كیلومتر می رسد. این موشكهایتان هم قابل كلاهك گذاری است، لذا می توانید كلاهك هسته ای بر سرش بگذارید و در نتیجه ما در مقابل شما تضمین امنیتی نخواهیم داشت. تأكید آنها بر این است كه شما باید سریعاً ۲+۹۳ را بپذیرید. ۲+۹۳، یك پروتكل الحاقی به NPT است كه مكانیزمهایی برای بازرسی دارد؛ بازرسی در هر زمان و در هر مكان بدون محدودیت. یعنی آنها بدون اینكه به ما اطلاع بدهند، می توانند چند ساعت قبل بگویند كه ما داریم با هواپیما وارد ایران می شویم؛ می آیند فرودگاه مهرآباد و بعد بر اساس یك لیست می گویند كه می خواهیم این مكانها را بازرسی كنیم. هر جایی كه آنها بخواهند را باید به آنها نشان بدهید و آنها آنجا را ببینند.

در مجلس پنجم، ما به كنوانسیون منع گسترش سلاحهای شیمیایی پیوستیم. من آن موقع در وزارت امور خارجه، كارشناس این كنوانسیون بودم؛ این كنوانسیون مثل همین پروتكل الحاقی است. بازرسیهای كنوانسیون منع گسترش سلاحهای شیمیایی در هر زمان، در هر مكان و بدون محدودیت است. این پروتكل الحاقی هم اصل مطلبش این است كه شما هر كاری كه می خواهید انجام بدهید از زمانی كه تفكر آن كار در مغزتان آغاز شد باید به آژانس اطلاع بدهید كه من تصمیم دارم و دارم مطالعه می كنم كه فلان كار را انجام بدهم. لذا پروتكل الحاقی، عملا محدودیتهایی را برای كشور ایجاد می كند.

ما الآن دو راه یا در واقع یك راه در پیش داریم؛ دو راه از این جهت كه ما یا پروتكل را می پذیریم یا نمی پذیریم، اگر پروتكل الحاقی را بپذیریم اولاً بحثهایمان در آژانس محدود می شود، ثانیاً اروپاییها صفشان از آمریكاییها جدا می شود. چون اروپاییها حداكثر چیزی كه از ما می خواهند تضمین امنیتی است و زمانی كه ما پروتكل الحاقی را بپذیریم، آنها خیالشان راحت می شود. به هر حال اگر پروتكل الحاقی را بپذیریم، صف اروپاییها و روسها از آمریكاییها جدا می شود، اما اگر پروتكل الحاقی را نپذیریم چه می شود؟ به نظر من آژانس با توجه به لابی قدرتمندی كه آمریكاییها اعمال می كنند این مسأله را به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع خواهد داد و شما می توانید از آنجا به بعد را خودتان پیش بینی كنید كه وقتی این مسأله به شورای امنیت سازمان ملل واگذار شد چه قدر می تواند برای ما گران تمام شود.

آژانس یك نهاد كاملاً تخصصی است، این نهاد اصولاً غیر سیاسی است، البته نمی خواهم بگویم سیاست در نوع روش و عملكرد آژانس اصلا تأثیر ندارد ولی نهادی غیر سیاسی است. برعكس شورای امنیت سازمان ملل یك نهاد صددرصد سیاسی است و لذا اگر این مسأله به شورای امنیت سپرده شود دقیقاً پروسه ای كه برای عراق انجام شد برای ما نیز انجام خواهد شد؛ یعنی بلافاصله قطعنامه ای مبنی بر تحریم و قطعنامه ای مبنی بر بازرسی صادر خواهد شد. من هفته گذشته در روزنامه ایران یادداشتی نوشتم كه نگران شده بودم و آنها تیتر خوبی انتخاب كرده بودند كه نگذارید اتهامات نهادینه شود. یكی از كارهایی كه آمریكاییها می كنند این است كه اتهامات را با یك نوع جنگ روانی و تبلیغات قوی نهادینه می كنند؛ یعنی می گویند این كشور تروریست است و آن قدر می گویند و شواهد به دنیا نشان می دهند تا دنیا باورش شود. لذا هم افكار عمومی دنیا و هم افكار عمومی خودشان را بر می انگیزانند؛ شما در مورد عراق ببینید، آن قدر گفته بودند كه خود ما وقتی می خواستیم تحلیل كنیم می گفتیم این جنگ جنگی نیست كه به راحتی تمام شود؛ این جنگ شاید جنگ شیمیایی شود، جنگ اتمی شود، عده ای آمده بودند بحثهای زیست محیطی را مطرح می كردند؛ ولی امروز می بینیم اصلاً آمریكاییها هیچ چیزی از سلاحهای كشتار جمعی نتوانستند پیدا كنند، هفته گذشته هم دیدید كه رامسفلد گفت اصلاً شاید صدام قبل از اینكه از بین برود اینها را از بین برده باشد؛ این یعنی سخن مزخرف و مسخره كردن ملتهای دنیا.

لذا ببینید اینها به گونه ای برخورد خواهند كرد كه همه باورشان شود كه ایران كشور تروریستی و دارای سلاحهای كشتار جمعی است، ناقض حقوق بشر است و آنجاست كه قطعنامه ها علیه ما صادر می شود و به نوعی ما را محاصره می كنند. لذا من با جمع بندی وضعیت موجود فكر می كنم به هر حال ما باید به سمت پروتكل الحاقی برویم.

مسأله سومی كه آمریكاییها روی آن حساسیت نشان می دهند مسأله فلسطین است كه می خواهند آن را به گونه ای حل نمایند.در همین زمان آمدن آقای البرادعی با گزارشی كه داد كاملاً این فضا را برای آنها فراهم كرد. یك بخش از فشار آمریكاییها برای این است كه ما در اسرائیل چه كاری می خواهیم بكنیم. چگونه می خواهیم با بحث نقشه راه آنها كنار بیاییم. شما دیدید در نقشه راه، حتی كشورهای عربی هم الآن تند و تیزند و به آن گرایش دارند؛ البته معنایش این نیست كه كشورهای عربی فكر می كنند مثل سال ۱۹۹۳ كه بحث اسلو موفق بود این هم موفقیت آمیز خواهد بود بلكه كشورهای عربی تحت این هژمونی كه آمریكاییها در منطقه ایجاد كرده اند، بیشتر می خواهند مقابل آمریكا قرار نگیرند. در همین اجلاس سازمان كنفرانس اسلامی كه در تهران برگزار شد قرار نبود بحث طرح نقشه راه و طرح صلح در بیانیه اعلام شود ولی اردنیها و بعضی از كشورهای عربی در اجلاس تهران سر و صدا به راه انداختند و در نهایت ما مجبور شدیم كه چیزهایی از پروسه صلح و نقشه راه و غیره را هم در همین قطعنامه نهایی بیاوریم. من فكر می كنم كه ما به اصطلاح بین بد و بدتر گیر كرده ایم، یعنی معنایش اینست كه ما انتخابهایمان همیشه انتخابهای بین خوب و بد نیست، چون بعضی از دوستان و مردم تصورشان این است كه جمهوری اسلامی همیشه انتخابهایش بین خوبترین و بدترین است و مسؤولین ما چقدر بی تدبیرند كه می روند مثلاً بدترین را انتخاب می كنند؛ ما الآن انتخابمان بین بد و بدتر است یا حتی شاید بتوان گفت بین بدتر و بدترین. طبیعی است كه پذیرش پروتكل الحاقی اثرات منفی برای كشور ما دارد؛ خیلی از مسائل كشورمان را می توانند بفهمند؛ آنها می توانند از همه صنایع استراتژیكی كه ایران دارد روی آن كار می كند خصوصاً با این سیستمهای جاسوسی كه وجود دارد اطلاع به دست بیاورند. اما از آن طرف اگر ما بحث پروتكل الحاقی را نپذیریم آنچه كه برای ما به صورت فاجعه در خواهد آمد این است كه آمریكاییها مسأله را به شورای امنیت سازمان ملل خواهند برد و سپس بر اساس قطعنامه های شورای امنیت همین روندی كه در مورد عراق اجرا شد در مورد ما هم انجام خواهد شد.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 6 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.