چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

بحران اقتصادی آمریکا جهان را به کام خود می کشاند


بحران اقتصادی آمریکا جهان را به کام خود می کشاند

ریشه اصلی این مسائل اغتشاش و هرج و مرجی است که در بازار مسکن در آمریکا پدید آمده است از حدود ۵ سال پیش بانکها و موسسات مالی آمریکا که بطور معمول نسبت به اعطای وام های مسکن سخت گیر هستند, به افرادی که فاقد اعتبار قابل قبول بوده و حتی درآمد کافی نداشتند روی خوش نشان داده و با اعطای وام به آنان بازار مسکن را بطور تصنعی داغ کردند

این روزها اخبار ظهور یک بحران بزرگ در بازارهای آمریکا و اروپا تمامی نشریات اقتصادی و حتی غیراقتصادی و نیز شبکه های تلویزیونی را فرا گرفته است.

اخباری مانند سوخت شدن حدود١۸ میلیارد دلار مطالبات سی تی گروپ (Citigroup)، بزرگترین بانک آمریکا و سومین بانک بزرگ جهان این روزها امری عجیب و غیرمنتظره به نظر نمی آید. بازارهای بورس در سرتاسر دنیا گوئی در حالتی از انتظار بسر می برند. اما چه چیز باعث زلزله بزرگی که پیش روست گردیده؟

ریشه اصلی این مسائل اغتشاش و هرج و مرجی است که در بازار مسکن در آمریکا پدید آمده است. از حدود ۵ سال پیش بانکها و موسسات مالی آمریکا که بطور معمول نسبت به اعطای وام های مسکن سخت گیر هستند، به افرادی که فاقد اعتبار قابل قبول بوده و حتی درآمد کافی نداشتند روی خوش نشان داده و با اعطای وام به آنان بازار مسکن را بطور تصنعی داغ کردند. این بخش از وام گیرندگان به اصطلاح ما مشتریان درجه دو و در عرف بازار آمریکا (Subprime) خوانده می شوند. بانکها و موسسات سرمایه گذاری و انستیتوهائی که در کار دادن قرض به این قشر از مشتریان بودند مطالبات خود را از این وام گیرندگان بی اعتبار به عنوان مطالباتی بسیار قابل اعتماد (Triple A) و با نرخ بهره خوب هم در بازار آمریکا و هم در سطح جهان به بانکهای دیگر و شرکت های سرمایه گذاری فروختند.

با افزایش تدریجی نرخهای بهره در آمریکا و نیز گذشت زمان، این مشتریان برای پرداخت اقساط دیون خود با مشکل روبرو شدند. از سه ماهه آخر سال ٢٠٠۶ زمزمه بحرانی که پیش روی اقتصاد آمریکاست آغاز گردید، تا اینکه در سه ماهه سوم سال ٢٠٠٧ آنچه که در وال ستریت سعی می شد بر روی آن پرده ای کشیده شود بالاخره خود را نمایان کرد.

مشکل از نیویورک به فرانکفورت و توکیو کشیده شد. امواج طوفان رفته رفته به تمامی موسسات مالی و سیستم بانکی بین المللی رسید. با آغاز این جریان کسانی که نتوانسته بودند اقساط خود را بپردازند خانه هایشان به تملک بانکها در آمد. نخست هزاران و سپس میلیونها خانه از دست صاحبان طبقه متوسط آمریکائی خارج گردیده و از طریق بانکها به حراج گذاشته شد. این قضیه باز هم بر ارتفاع امواج طوفان افزود زیرا که با زیاد شدن عرضه خانه های ضبط شده قیمت ها شروع به سقوط کرد. سقوط قیمت ها کسانی را که زیر بدهی های سنگین بر روی ملک خود کمر خم کرده بودند به این امید که بر قیمت ملکشان روز به روز افزوده می گردد، از خواب ناز بیدار کرد. این گروه نیز از ترس اینکه مبادا با سقوط قیمتها هستی شان به باد رود هجوم خود را برای فروش املاک و مسکن خویش آغاز کردند. خود این امر دوباره و دوباره قیمتها و بازار را در هم شکست.

اما این تنها بخش غم انگیز بازار نبود. شرکتهای عظیم "صندوق دو جانبه" (Mutual Funds) که نیمی از مردم آمریکا سرمایه های خود را به امید دریافت سودهای بالاتر در آنان سرمایه گذاری کرده اند با حیرت متوجه کاهش قیمت سهام خود شدند. سرمایه گذاران جزء، تازه پس از افت قیمت سهام برخی از "صندوقهای دو جانبه" دریافتند که این صندوقها نیز بخش عظیمی از سرمایه گذاری خود را به خرید سهام در شرکت ها و بانک هائی اختصاص داده اند که وام مسکن در اختیار مشتریان Subprime قرار داده بودند. سهامی که رفته رفته بی ارزش شده و به کاغذ پاره ای تبدیل می شود.

در ماه اپریل کمپانی عظیم New Century Financial از قانون حفاظت از ورشکستگان استفاده کرده و بدهی های خود را به بازار بورس و سرمایه گذاران به حالت تعلیق در آورد. در ماه جولای Bear Stearns در حدود ٢٠ میلیارد دلار از سرمایه گذاری خود را که دقیقا مربوط به وام های مشتریان درجه دو بود از دست داده و دو بخش عظیم از کمپانی مزبور تعطیل و پولهای سرمایه گذاران از میان رفت. در ماه آگوست یکی از بزرگترین بانکهای مسکن آمریکا (AHM) اعلام ورشکستگی کرده و دلیل آنرا کاهش شدید نقدینگی که ناشی از رو گرداندن وام گیرندگان در پرداخت بدهی شان بود، اعلام نمود.

بانکهای ژاپن و آلمان میلیارها دلار از اوراق بهادار مربوط به وام های مسکن آمریکا را به تصور برگشت خوب و سود بالا خریداری نمودند در حالیکه بدلیل بی اعتبار بودن وام گیرندگان درجه دو اوراق مزبور ارزش چندانی نداشتند.

کمپانی های وام دهنده آمریکائی تنها به این فکر بودند که با هر تردستی و شعبده بازی با وجود خطر و ریسک بسیار بالا به مشتریان Subprime وام پرداخت نموده و سپس مطالبات مزبور را به شکل اوراق بهادار و سهام و غیره با قیمت بالاتر در بازارهای جهانی بفروش برسانند.

امروز سی تی گروپ با ٣٢٧٠٠٠ کارمند در حالیکه ۷٢٠ میلیارد دلار از اندوخته های مردم را نزد خود دارد تنها ظرف ٣ هفته گذشته با ١۸ میلیارد دلار زیان روبرو شده است. هفته گذشته یکی از آنالیست های بانک CIBC کانادا خانم مریدیت ویتنی (Meredith Whitney) با اعلام نظر عجیبی در مورد سی تی گروپ تشنجی را در بازارهای مالی جهان بوجود آورد. او به بانک مزبور پیشنهاد فروش بخشی از دارائی خود را نمود. وی پس از آنکه در مصاحبه ای اعلام کرد که سی تی گروپ فاقد سرمایه لازم برای جوابگوئی به تعهداتش به مردم است زلزله ای را باعث شد که تنها ظرف مدت یک هفته ٣۶٩ میلیارد دلار از ارزش سهام کورپوریشن های مالی و بانکها در سرتاسر جهان کاسته شد. وی که در چند روز اخیر بارها تهدید به مرگ شده است بار دیگر در روز ۶ نوامبر بر گفته های سابق خود تاکید ورزید.

سخنان مریدیت ویتنی بیش از همه شاهزاده سعودی، الولید بن طلال را که عمده ترین سهام دار سی تی گروپ است عصبانی و برآشفته کرد. بن طلال که با دارائی ٢٠ میلیارد دلار عنوان سیزدهمین ثروتمند جهان را بدوش می کشد بلافاصله مدیر ارشد اجرائی سی تی گروپ را از اریکه قدرت به پائین کشید و شخص دیگری را به عنوان جانشین او در سمت ریاست این امپراطوری مالی قرار داد.

آقای جوزف اکرمن (Joseph Ackermann) رئیس دویچه بنک (Deutsche Bank) بزرگترین بانک آلمان پیش بینی می کند که زیان بانک از وقایعی که در آمریکا در شرف وقوع است چیزی در حدود ٢۵٠ میلیارد دلار باشد.

سوکی من (Suki Mann) استراتژیست بانک سوسیته ژنرال فرانسه می گوید، بازارهای جهانی از ترس فرا رسیدن "سناریوی قیامت" بر خود می لرزند. با این همه تصور می شود، آنچه که تا کنون اتفاق افتاده تنها نوک کوه یخ باشد. برآوردها نشان می دهد که میزان وام های مسکنی که بانکها و موسسات مالی به دیگر شرکتهای آمریکائی و نیز بازارهای جهانی قالب کرده اند رقمی در حدود ٢٠٠٠ میلیارد دلار باشد.

هفت سال پیش همین بلا را توسط فروش سهام شرکت های دات کام (Dot Com Companies) که مثل قارچ از زمین می روئیدند و سهامشان پشیزی ارزش نداشت بر سر سرمایه گذاران جزء در آمریکا و اروپا آوردند و این بار دقیقا همان سناریو را از مجرای دیگر یعنی فروش مطالباتی که خود می دانستند خطر سوخت شدن آنها بسیار بالاست، پیاده کردند.

بدبختی اینجاست که اگر شرایط طور دیگری بود بانک مرکزی آمریکا می توانست با افزایش نقدینگی و دخالت در بازار بسیاری از این شرکتها را نجات دهد ولی با نفت بشکه ای ١٠٠ دلار این در نیز بر روی بازار آمریکا و مآلا جهان بسته شده است.

شهیر شهیدثالث



همچنین مشاهده کنید