دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

معماری و چاقی


معماری و چاقی

مبانی معماری سلا متی

یکی دوروز پیش روزنامه اینترنتی <تلگراف> انگلستان تیتری زد که برای معماران و شهرسازان می‌تواند جالب باشد <معماران: مردم را به استفاده از پله تشویق کنید>!!! صحبت برسر این است که مردم کم تحرک شده اند و نرخ چاقی در بریتانیا هر روز افزایش می‌یابد و معماران و شهرسازان باید به کمک آیند!

بدین ترتیب اینان مخاطب دولت در برنامه مبارزه با چاقی قرار گرفته‌اند. در توصیه‌هایی که به معماران و برنامه‌ریزان شده از آنها می‌خواهند که <راه پله‌ها هرچه زیباتر و جذابتر ساخته شوند و خیابان‌ها تا حدممکن باریکتر یا حتی مسدود برای اتومبیل طراحی شوند تا مردم بیشتر پیاده بروند.> ‌

توصیه می‌شود که <مدرسه‌ها و کارفرماها و مدیران با ایجاد مسیرهای جدید پیاده و دوچرخه، <سفر خلا‌ق> را تشویق کنند و پارکینگ‌های بیشتری برای دوچرخه درست کنند و از تمام موانع ممکن برای کاهش سرعت و استفاده محدود از اتومبیل بهره‌گیری نمایند.>

دیده‌بانان سلا‌متی توصیه می‌کنند که زمین‌های بازی با رنگ‌های مختلف رنگ شوند تا بازی‌های مختلف جسمی‌ را با ایجاد مکان‌های متفاوت برای انواع متفاوت ورزش و بازی‌های متعارف یا جدید انفرادی و تیمی ‌فراهم آورند. امروزه انگلستان با مساله و مشکل روبه تزاید چاقی مواجه است. اعلا‌م شده است که بیش از ۷۰۰ هزار نفر از جمعیت بریتانیا از چاقی مفرط رنج می‌برند. همین امر بیش از یک میلیارد پوند هزینه به بودجه حکومت تحمیل می‌کند. برنامه عمل دولت که شامل سیاست‌هایی در جهت تعریض پیاده‌روها و ایجاد پیاده راه‌ها و مسیر دوچرخه است، به موتورسواران توصیه می‌کند از این وسیله کمتر استفاده کنند. این برنامه به مدیران و کارفرمایان توصیه می‌کند با ساختن دوش حمام و دیگر امکانات مربوطه در محل کار، کارمندان را به استفاده از دوچرخه برای رسیدن به محل کار تشویق نمایند. به مسوولا‌ن پارک‌ها و طراحان توصیه می‌شود، با تأمین فضاهای عمومی‌ از جمله پارک‌های عمومی‌ و مسیرهای تردد ساحلی و جنگلی، حتی با چرب زبانی هم که شده، جماعت را به تحرک فعال و خلا‌ق تشویق نمایند. ‌ آسانسور‌ها را باید فراموش کرد! به معماران و شهرسازان فضاهای عمومی‌گفته می‌شود کاری کنند که راه پله‌ها هرچه جذابتر، دم دسترس‌تر، تمیزتر و راحت‌تر، و در صورت امکان و عدم تعارض با آیین نامه‌ها، فرشپوش‌تر شوند. در این برنامه عمومی، بر توسعه فضای سبز به مثابه امکانی برای مصرف کالری‌های اضافی بدن تاکید شده است. این نگرانی در مورد وضعیت جسمانی مردم بریتانیا و انگیزه مسوولا‌ن برای اندیشیدن به روش‌هایی برای کنترل چاقی از آنجا ناشی می‌شود که <حدود ۶۵ درصد از زنان و ۷۶ درصد از مردان امکان تطابق خود با برنامه‌های سلا‌متی دولت را نمی‌یابند. مقامات بهداشتی کشور راهپیمایی روزانه۳۰ دقیقه‌ای در پنج روز از هفته را توصیه می‌کنند. طبق آمار رسمی، امروز هر نفر درسال، ۱۹۲ مایل راه می‌رود. این رقم در سال ۱۹۷۲، بیش از ۲۵۵ مایل بود. در آن سال مردم به‌طور متوسط ۵۱ مایل دوچرخه‌سواری می‌کردند که امسال این عدد به ۳۴ رسیده است.>

● واکنش مردم

تفاسیر و تعابیر مردم از برنامه‌های دولت هم جالب است.

‌- به نظر من ایده جالبی است! در ساختمان اصلا‌ نباید آسانسور باشد! ولی ماها عاجز از اجرای این برنامه هستیم. مردم چاق مورد تبعیض قرار دارند. آنها هم حق دارند از فضا و مکان دوست داشتنی لذت ببرند. با آنها خوب رفتار کنید! نگذارید آنها تو لا‌ک خود بروند.

‌- ایده خوبی است. بسیاری از معابر را باید به روی ماشین‌ها بست. وقتی این همه اتومبیل هست راه رفتن در کنار آنها لذتی ندارد. مخصوصاً وقتی می‌خواهید عرض معبر را طی کنید. یاد روزهایی که اسب و قاطر در خیابان‌ها بود به خیر! باور کنید بوی پهن این حیوانات در خیابان‌ها از بوی گازوئیل و بنزین بهتر است!

‌- با این پله‌های تند؟ چرا به معماران نمی‌گویند که با پله‌ها درست برخورد کنند؟ هی بروی بالا‌ و بیایی پایین که چه؟ که اندامت درست شود؟ ملت خوش اندام و ترکه‌باریک چقدر برای حکومت هزینه دارد؟ اگر قرار باشد سن مردم تا ۱۰۰ هم برسد آنوقت چی؟

‌- نمی‌شود مردم را از استفاده از آسانسور بازداشت. بدترین مخالفین حذف آسانسور از ساختمان‌ها بچه‌ها و زنان تازه بچه دار شده هستند. بچه‌ها هم اغلب تپل و گوشتالو هستند. همه‌اش می‌خورند. سری به کتابخانه‌ها بزنید! هیچ چیزی درباره آداب غذا خوردن وجود ندارد. تصورش را بکنید! کشوری که همه مردمش چاق و درشت و بی‌قواره هستند!

‌- مساله بیشتر به نوع کارها برمی‌گردد تا به نوع معابر و دسترسی‌ها. مساله ناشی از مشاغلی است که تحرک ندارند. مثلا‌ شما صبح تا شب می‌نشینید پشت میز کامپیوتر. حال فرض کنیم روزی یک ساعت هم صرف راه رفتن از خانه به سرکار و برعکس کنید. نتیجه‌ای ندارد. اینکه چقدر نیرو و پرسنل از طرف دولت صرف این می‌شود فرقی ندارد. فرقی ندارد که دولت با چه ترفندی ساعت کار مرا در محل کارم که ۵۵ مایل از خانه‌ام فاصله دارد کم یا زیاد می‌کند. شاید بهتر بود دولت از این همه تشویق جوان‌ها به رفتن به دانشگاه‌ها صرف‌نظر می‌کرد و ما می‌رفتیم در دار و دهات و کشاورزی می‌کردیم!

‌- فکر می‌کنم کافی است فقط درها را باریکتر بگیرند. آن‌هم اول از همه در ساختمان پارلمان و آن بالا‌ بالا‌ها. این ترفند باعث می‌شود شکم‌گنده‌ها نتوانند وارد این پست‌ها بشوند!

گلرخ اسکویی