پنجشنبه, ۲۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 13 February, 2025
گذار از عوام گرایی به حامی گرایی و نظامی گرایی دولت
![گذار از عوام گرایی به حامی گرایی و نظامی گرایی دولت](/web/imgs/16/119/7sypw1.jpeg)
● چكیده:
پس از انقلاب ۱۹۷۹ (۱۳۵۷)، كشور ایران دو نوع ساختار غیرطبقاتیِ قدرت را تجربه كرده است: عوامگرایی و حامی گرایی. عوامگرایی به عنوان یك دستاورد انقلاب به آیتالله خمینی كمك كرد تا به مدتِ یك دهه با اقتدارِ كامل بر ایران حكم براند. حامی گرایی در ایران همچون یك دولتِ دارای درآمدِ ثابت از فروشِ نفت، با شیعیگری و انقلاب مرتبط بوده و این مسئله تشكیل باندهای حامی پیرو خودمختار را موجب گردیده است. حامی گرایی و یا شیعیگری هیچ یك با استفاده از تئوری های سنتیِ طبقاتی قابلِ تحلیل نیستند؛ زیرا به جای لایههای افقی و هم سطحِ طبقاتی، ساختارهای قدرت در هر دو نظام شیعیگری و حامی گرایی بر ستونهای عمودیِ رقیب و گروههای خودمختار مبتنی هستند. همچنین نهاد سنتیِ مرجعیت شیعه (مرجع تقلید) با یك دولتِ منتخب در ستیز قرار گرفته است.
دولت اصلاحگرا كه در سال ۱۹۹۷ انتخاب گردید، در عمل كردن به وعدههای دموكراتیكِ خود و نیز پایان دادن به نقشِ مخربِ گروههای خود مختار شكست خورد. بنابراین، جامعۀ ایران كه از وعدۀ اصلاحات از سوی دولت سرخورده و مأیوس گردیده، به نظر میرسد به سمتِ مصلحتگرایی و منفعت گرایی گام بر می دارد، در حالی كه ساختارِ قدرتِ سیاسی به سمتِ نظامیگری متمایل است.
هفتاد سال كشمكش و چالش میانِ سلطنتطلبان، سنتگرایانِ مذهبی، قبیلهگرایان، جداییطلبان، ملیگرایان و چپ گرایانِ سیاسی سرانجام به انقلاب سال ۱۹۷۹ و تأسیس جمهوری اسلامی ایران منتهی گشت. این دوره با انقلاب مشروطه در سال ۱۹۰۵ آغاز گردیده بود. رضا شاه به قبیلهگرایی و ملوك الطوایفی پایان بخشید و برای نخستین بار در تاریخ ایران پدیده دولت- ملت (Nation-state) به وجود آمد؛ حال آنكه در پی كودتای نظامی در سال ۱۹۵۳، سلطنت مشروطه به دیكتاتوری محمدرضاشاه پهلوی منجر گردید. در طول دورۀ حكمرانیِ محمدرضا شاه، سرمایهگذاریهای خارجی و درآمدهای صعودیِ نفت به ایران یاری رساند تا در مسیرِ توسعۀ نظام سرمایهداری و طبقاتی گام بپیماید؛ لیكن بیست و پنج سال پس از كودتا یك انقلاب اساسی به قدرتِ شاه و نظام سلطنت خاتمه بخشید. در نتیجه، ساختار سیاسی از یك نظام طبقاتیِ خودكامه به یك رژیم عوامگرای مذهبی، و استبدادِ اكثریت بر اقلیت، تحتِ رهبریِ پرجاذبۀ آیتالله روح الله خمینی تغییر پیدا كرد.
● عوامگرایی مذهبی در ایران (۱۹۷۹ الی ۱۹۸۹)
عوامگرایی، ساختاری غیرطبقاتی دارای یك رهبریِ پرجاذبه است كه نهضتی تندرو، تمركزگرا، ایدئولوژیك و سیاسی به شمار میرود. از دیدگاه ایدئولوژیك، این حركت نشانگر افولِ طبقۀ متوسطِ سنتی است. یك نهضت عوامگرا زمانی به وقوع میپیوندد كه جامعه وارد بحرانِ ساختاریِ گذار از یك نظام کشاورزی به نظام سرمایهداری میشود. تاریخ معاصر ایران با این ویژگیها مشخص می گردد.
اصلاحاتِ ارضی سال ۱۹۶۱ و پروژۀ مدرنیزاسیون شاه، هدف جابهجایی اقتصاد کشاورزی با روابط سرمایهداری و نیز خنثیسازی هرگونه انگیزۀ انقلابیگری از سوی روستائیان را در بر داشت؛ حال آنكه به روستایی زده شدنِ شهرها، تعارضاتِ فرهنگی و اقتصادی، دگردیسیهای اجتماعیِ نامنظم و لایهبندی طبقاتی منتج گردید كه عرصه را برای عوامگراییِ انقلابیِ «خمینی» مهیا ساخت. در یك فرهنگِ مذهبی مانند ایران و در غیبتِ احزابِ سیاسی، هنگامی كه شاه، اقتدار مستحكمِ خویش بر رژیمش را از دست داد، یك رهبر پرجاذبه كه خود را نمایندۀ خداوند بر روی زمین و منجیِ مردمان اعلام میداشت تودههای تحصیل نكردهای را كه هیچگونه تجربۀ سیاسی هم نداشتند مورد سوء استفاده قرار داد. شعارهای عوامگرایانۀ «خمینی» همگی علیه یك شخص هدایت میگردیدند: شاه.پس از پیروزیِ انقلاب، خمینی با تكیه بر محورهای عوامگراییِ جدیدش، یكایكِ رُقبا و مخالفانِ سیاسیاش را با قاطعیت و خشونت حذف كرد.
قوانین اسلامی عوام گرا، در حالی كه با روندِ تجددگرایی و دموكراتیكسازی ناسازگاری دارد، جامعه را به سمت و سوی یك انقلاب دائمی، صلاحیت بخشیدن به مقامات سنتی، اسلامیزه كردنِ بافتِ اجتماعی و پراکندگیِ خواست های سیاسی سوق داد.
چنانچه جنگِ ایران و عراق در سالهای بین ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۸ رُخ نداده بود، عوامگرایی در برهه ای پس از انقلاب بسیار سریعتر پایان مییافت و جامعه میتوانست فعالیتهای عادیاش را از سر گیرد؛ حال آنكه جنگ، مقاماتِ اسلامگرای عوامگرا را قادر ساخت تودههایی را كه به طریقۀ ایدئولوژیك موردِ ظلم واقع شده بودند بسیج كنند و با استفاده از مضمونِ احساسیِ «دفاع از سرزمین اسلام»، مخالفانِ سیاسی را سركوب سازند.
● بنیانِ مذهبیِ حامی گرایی در ایران
سرانجام با خاتمۀ جنگ در ۱۹۸۸ و مرگ آیتالله خمینی در ۱۹۸۹ عوامگرایی پایان یافت. هیچكس نمیتوانست جایگزینِ شخصیتِ ممتازِ "خمینی" بشود كه یك رهبر مذهبی، سیاسی و معنوی برای میلیونها مردمی بود كه در جستجوی یك جامعۀ ایدهآل، از باورهای او پیروی میكردند. انتخاب رهبر جدید (آیتالله علی خامنهای) توسط مجلس خبرگان نتیجۀ یك شكاف در میانِ گروههای روحانیِ حاكمیت بود. چنان كه در قانون اساسیِ ایران تأكید شده، خامنهای یك مرجع تقلید (محترمترین شخص در میان آیتاللهالعظمیها) نیست. آشكارا، انتصابِ او تنها اتخاذِ یك تصمیمِ سیاسی توسطِ گروهِ حاكم برای غلبه بر كشمكشهای احتمالیِ جناحی بود. خلاء وجودِ یك رهبرِ عوامگرا پس از مرگ خمینی به پراكندگیِ میلیونها پشتیبان كه به نوبۀ خود از شعارهای اسلامی دلسرد و سرخورده شده بودند انجامید. مرگ خمینی، سلسله مراتبِ همه جانبه و به هم پیوستۀ قدرت را پایان داد و درها را به سوی مراجعِ سنتیِ تقلیدِ چندگانه باز كرد كه در شیعیگری یك هنجار به شمار میآید. در نخستین گام، گروه حاكم، آیتاللههای قدرتمندِ رقیب مانند موسوی اردبیلی (رئیس پیشین قوه قضائیه) و آذری قمی (از سران مجلس خبرگان و مؤسسِ روزنامۀ محافظهكار رسالت) را موردِ پاكسازی قرار داد. به هر حال، آنان نمیتوانستند متعصبینِ افراطی و محافظهكار جناح راست كه باندهای حامی پیروشان را تحتِ عنوانِ دفاع از ولایت فقیه راهبری میكردند متوقف سازند.
محور اصلیِ مذهب در جمهوری اسلامی ایران مطابقِ قانون اساسیِ آن شیعه ۱۲ امامی است. "تمامی شیعیانِ غیر روحانی بایستی یك روحانیِ درستكار و فرزانه را برگزینند و در خصوصِ جزئیاتِ اعمال مذهبی از او پیروی كنند". در تعابیر مذهبی، مقلدین آزادی دارند كه مرجعِ تقلیدشان را برگزینند. مراجع (علما) كاملاً مستقل هستند و میتوانند فقه (اصول رفتاری و اخلاقی) را برای پیروان خویش ارائه دهند.
به طور سنتی، از علما انتظار میرود در اتخاذ تصمیماتشان به طور كاملاً مستقل از یکدیگر عمل كنند، یعنی هیچ عالِمی نبایستی از عالم دیگر پیروی (تقلید) به عمل آورد. در برخی از مکاتبِ فقه اسلامی، تقلید مطلقاً ممنوع است. در ایران در قرن نوزدهم مقولۀ مرجع تقلید شکل گرفت؛ این فرد چنان مطلع و متكامل بود كه بر دیگر علما واجب میگردید از تصمیمات وی پیروی (تقلید) كنند. در خصوص تصمیمگیری و اِعمال قدرت در جامعه، میان مسئولان سکولار (مدافعان جداییِ دین از دولت) از یك سو، و اشخاص مذهبی و ایدئولوژیگرا از سوی دیگر، شكافِ آگاهانه ای وجود دارد. پس از انقلاب ۱۹۷۹ مرجع تقلید در ایران به یك عضو ثابت و همیشگیِ عرصههای سیاسی مبدل گردید و در حال حاضر رقبای سیاسی به منظور موجه جلوه دادنِ منافعِ سیاسی و اقتصادیشان از چتر مذهب بهره میجویند. هزاران امام جمعه و جماعت كه در شهرهای بزرگ و كوچك منصوب شدهاند، سیاستهای كلان و یا كوچك ایالات، استانها و مناطق را معین میكنند كه اغلب یا از تصمیماتِ دولتِ منتخب پیشی میگیرند و یا آن را لگدمال میسازند. حتی نمایندگان مجلس مجبورند تصمیماتِ خود را در هماهنگی با اصول مذهبی محدود سازند. قوانینی كه از تصویب پارلمان میگذرند، نیازمند تصویبِ نهاییِ شورای نگهبان متشكل از ۶ روحانی و ۶ حقوقدان منصوب هستند تا اطمینان حاصل گردد قوانینِ مصوبه با شریعت (اصول اسلامی) و یا قانون اساسی تعارض ندارند. برخی نمایندگان مجلس، پیش از طرح یك لایحه، به شهر مقدس قم سفر میكنند تا تأیید مراجع را كسب كنند. در مناسبات مذهبی، این مسئله باعث گردیده ساختار قدرت به سمتِ یك عرصۀ جدیدِ حامی گرایی سوق یابد، به طوری كه مجلس منتخب، تابع روحانیان با نفوذ و همدستان آنها میگردد.
ساختار کنونیِ قدرتِ سیاسی در ایران بر پایۀ سلسله مراتبِ شیعی با قدرتِ موازی و مراجع تقلید چندگانه با حامی گرایی منطبق میگردد. اساساً ساختار قدرت درونی در شیعه بر یك رابطۀ داوطلبانه میان فقیه و مقلدان او مبتنی است. در حامی گرایی ساختار قدرت بر پایۀ یك رابطۀ داوطلبانه میانِ حامی و پیروهایش قرار دارد. علاوه بر مذهب، دو عامل اصلیِ دیگر در جمهوری اسلامی- درآمد ثابت نفتی دولت، و سازمانهای مذهبیِ خودجوشی كه از نظر مالی خودكفا هستند - ساختار سیاسی را به سمتِ حامی گرایی سوق دادهاند. با ملاحظه شرایطِ حاضر، مبرهن است كه در ایران دستیابی به استقرار دموكراسی و حكومت تمام عیار قانون در صورت عدم جایگزینیِ حامی گرایی با یك نظام طبقاتی میسر نمیگردد.
● حامی گرایی چیست؟
حامی گرایی یك نوع رابطۀ ساختاری بینِ یك حامی و پیروان است. «حامی» به معنی شخصِ برتر یا فردی است كه از مقام، منزلت، قدرت و نفوذ برخوردار است. «پیرو» یك عامل زیر دستِ وابسته و تابع است كه با دریافتِ پاداش، به «حامی» مذكر یا مؤنث خود خدمت میكند. در ایران برخی از حامیها ممكن است خودشان پیرو حامیهای قدرتمندتر دیگر در سلسله مراتب کشوری باشند. حامی گرایی یك نظام غیرطبقاتی است كه ساختار قدرتِ آن به جای لایههای طبقاتیِ افقی از گروه های رقیبی كه به طور جداگانه و عمودی عمل میكنند، شكل گرفته است. چنین ساختاری با هویتهای قومی، طبقاتی و شغلی مقابله و جامعه را بر پایه روابط خانوادگی یا شیوۀ مافیایی سازماندهی میكند؛ یعنی باندها و طایفهها بر پایۀ منافعِ حامی پیرو به حیاتِ خود ادامه میدهند. حامی گرایی دارای تعاریفِ متنوعی است؛ اما سه مشخصه مشتركی كه حامی و پیرو را به هم متصل می کند عبارتند از:
▪ نابرابری در قدرت، منزلت و ثروت؛
▪ دو سویه بودنِ مبادلۀ كالاها و خدمات
▪ روابطِ نزدیكِ شخصی و رو در رو، كه نوعی حسِ اعتماد میانِ طرفین ایجاد میكند.
كریستوفر كلاپهام حامی گرایی را به عنوان «یك رابطه پایاپای میان نابرابرها» توصیف میكند. به عنوان مثال، ممكن است نوعی داد و ستدِ حمایت و خدمات میانِ حامی و پیرو وجود داشته باشد. این ویژگیها نشانگر آن است كه گروه های حامی گرایی با باندهایی كه طبقاتِ اجتماعی و سطوحِ جامعه را میانبُر میزنند مشاركت دارند. ادوارد ب.ریوز "هفت ویژگیِ كلی حامی گرایی" را خاطر نشان میسازد كه به ما در دركِ ساختار كنونیِ قدرتِ سیاسی در ایران نیز یاری میرساند. آنها بدین شرح هستند:
▪ رابطه میان حامی و پیرو شخصی است.
▪ روابطِ آنها با مبادلۀ گونههای متفاوتِ منابع مشخص میگردد. به طور كلی، حامی، مصالح و منابع سیاسی را تأمین میكند و پیرو با اعلام وفاداری و خدمات كاری خود به طور متقابل آن را جبران میکند.
▪ رابطه میان حامی و پیرو بر پایۀ یك اعتمادِ دوسویه و غیر مشروط مبتنی است.
▪ رابطه میانِ حامی و پیرو یك قراردادِ غیررسمی و داوطلبانه است؛ قانون یا قدرت دولت آن را مجاز نمیشمرد.
▪ روابط حامی پیرو به جای روابط میان گروههای سازمان یافته، به شبكههای مناسبات فردی تبدل می شود. به نظر میرسد گروه های سازمان یافتۀ قانونی، همبستگی شخصی حامی و پیرو را بطور یکسان تضعیف میكنند.
▪ روابط حامی و پیرو بر نابرابری سیاسی و مادی استوار است، زیرا حامی و پیرو جایگاههای متفاوتی در جامعه دارند.
▪ اعتماد دوسویه و تعهد به همبستگی خویشاوندی میان حامی و پیرو بسیار پراهمیت است؛ زیرا هر كدام از آنها، در معرض قربانی شدن به خاطر منافع شخصی کوتاه مدت، و امنیت طرف مقابل قرارمی گیرند. (یعنی در نبود همبستگی خویشاوندی ممکن است یکدیگر را قربانی کنند).
حامی گرایی می تواند هم دینی باشد و هم شهپدری ((Patrimonial. حامی گرایی ایرانی آمیزهای است از این دو كه در آن روابط مذهبی و سنتی میان شخص برتر و تابعینِ او احیا گردیده است.
"ریوز" كه اجتماعات مسلمانان در مصر را مورد مطالعه قرار داده است مینویسد: "به نظر من نقش قدیس شامل معیارهای جهانشمول است، نه ویژۀ دین خاص". این بدان معناست كه حامیگراییِ قدیسی می تواند معیارهای قدرتِ خود را تا حد معیار پیامبر و خدا بالا ببرد. ریوز در توجیه رابطۀ حامی قدیسی با پیرو خود اضافه می کند: "او مدعی است که با خداوند رابطۀ شخصی دارد، زیرا رابطۀ نزدیک با پیامبر دارد، رابطه ای که مردمِ عادی فاقد آنند." ۱۱ نظام سیاسی و قانونیِ فعلی در ایران با دارا بودن مراكز چندگانۀ قدرت و تعابیر متفاوت از مقام مذهبی به عنوان نمایندۀ خداوند بر روی زمین (ادعای از سلاله پیامبران بودن) عمیقاً تحت نفوذ این دیدگاه قرار دارد. منزلت های خود ساخته در جمهوری اسلامی ایران به مقاماتی که در رأس حکومت هستند اجازه میدهد به گونهای ممتاز به منابعِ گوناگونِ قدرت و ثروت دسترسی داشته باشند؛ و این مقامات، بخشهایی از این ثروت و قدرت را با خدمات پیروان خود مبادله میكنند.
نویسنده: دکتر کاظم علمداری
ترجمه: کاوس عباسی
Notes
I would like to thank Mehran Kamrava for his thoughtful comments on an earlier draft of this article. As
more social thinkers recognise and write about the clientelistic nature of the Islamic Republic of Iran, this
article builds on work I have presented and published since ۱۹۹۷, including ‘Clientelism, the characteristic
of political power structure in Iran’, Iran Farda: Monthly Journal of Economic, Social, and Scientific
Studies, IIV (۴۴), July ۱۹۹۸; ‘From populism to pluralism: the Islamic Republic in transition’, ۸ April ۱۹۹۸,
at http://www.Iranian,com/Opinion/May۹۸/Power/index.html; ‘Who holds the power in Iran: transition
from populism to clientelism to pluralism’, Mehregan (An Iranian Journal of Culture and Politics), ۶ (۳),
۱۹۹۷; and ‘Political clientelism replaces religious populism in Iran: a case of vertical power structure of
rival groups’, paper presented to the Middle East Studies Association ۳۱st Annual Meeting, San
francisco, ۱۹ – ۲۲ November ۱۹۹۷.
۱ For a full justification of Islamic government, see Ayatollah Ruhollah Khomeini, Islamic Government,
trans Joint Publishers Reset Service, Arlington, VA, ۱۹۷۹. In his book Khomeini clearly indicates that
‘the ulema [clerics] were appointed by the imam for government and for judgment among people and
their position is still preserved for them’ (p ۷۳); ‘Ulema (plural of ‘alim) are the heirs to the prophets’
(p ۷۴). He adds: ‘If knowledgeable and just jurisprudent undertakes the task of forming the
government, then he will run the social affairs that the prophet used to run and it is the duty of the
people to listen to him and obey him’ (p ۳۷).
۲ Maziar Behrooz, ‘The Islamic state and the crisis of Marja’iyat in Iran’, Comparative Studies of South
Asia, Africa and the Middle East, XVI (Q), ۱۹۹۶, pp. ۹۳ – ۱۰۰.
۳ J Cole, ‘It takes a following to make an ayatollah’, Washington Post, ۱۵ August ۲۰۰۴, B۴.
۴ Wilfried Buchta, Who Rules Iran? The Structure of Power in the Islamic Republic, Washington, DC:
Washington Institute and Konrad Adenauer Stiftung, ۲۰۰۰.
۵ Anthony Hall, ‘Patron – client relations: concepts and terms’, in Steffen W Schmidt et al (eds), Friends,
Followers, and Factions, Los Angeles: University of California Press, ۱۹۷۷, pp ۵۱۰ – ۵۱۲.
۶ Ibid.۷ JD Powell, ‘Peasant society and clientelist politics’, American Political Science Review, ۶۴ (۲), ۱۹۷۰, pp
۴۱۱ – ۴۲۵; R Lemarchand,; and Steffen W Schmidt et al (eds), Friends, Followers, and Factions: A
Reader in Political Clientelism, Los Angeles: University of California Press, ۱۹۷۷.
۸ Christopher Clapham (ed), Private Patronage and Public Power: Political Clientelism in the Modern
State, London: Frances Printer, ۱۹۸۲.
۹ Edward Reeves, The Hidden Government: Ritual, Clientelism, and Legitimization in Northern Egypt,
Salt Lake City, UT: University of Utah Press, ۱۹۹۰, p ۱۷۰.
۱۰ Ibid, pp ۱۵۷ – ۱۵۸.
۱۱ Ibid.
۱۲ Mario Caciaghi & Frank Belloni, ‘The ‘new’ clientelism in southern Italy: the Christian Democratic
Party in Catania’, in SN Eisenstadt & Rene´ Lemarchand (eds), Political Clientelism, Patronage, and
Development, Beverly Hills, CA: Sage, ۱۹۸۱.
۱۳ Ibid.
۱۴ Peter Flynn, ‘Class, clientelism, and coercion: some mechanisms of internal dependency and control’,
Journal of Commonwealth and Comparative Politics, ۱۲ (۲), ۱۹۷۴, pp ۱۳۳ – ۱۵۶.
۱۵ S Hutchinson, ‘The patron – dependent relationship in Brazil: a preliminary examination’, cited in
Flynn, ‘Class, clientelism, and coercion’.
۱۶ Flynn, ‘Class, clientelism, and coercion’.
۱۷ N Leff, Economic Policy-Making and Development in Brazil ۱۹۴۷ – ۱۹۶۴, New York: Wiley Press, ۱۹۶۸.
۱۸ K Vick, ‘Class is pivotal in Iran runoff’, Washington Post Foreign Service, ۲۴ June ۲۰۰۵, A۲۰.
۱۹ A Akbar Rafsanjani, ‘Views of Ayatollah Hashemi Rafsanjani on the political problems of the
country’, Hamshahri Daily Newspaper, ۱۴۱۷, November ۱۹۹۷.
۲۰ ‘Iran: invisible piers and visible smuggled goods’, Special Economic Report, available at http://
jomhouri.com/a/۰۳art/۰۰۱۱۶۴۳.php.
۲۱ Ibid.
۲۲ Nedaay-e Daneshjoo, ۱۲, cited in the Journal of Iran-e Farda, ۳۷, ۱۳۷۶ (۱۹۹۷), p ۲۷.
۲۳ Reeves, The Hidden Government.
۲۴ Nedaay-e Daneshjoo.
۲۵ Sharg, ۳ March ۲۰۰۵, at www.Sharghnewspaper.com/۸۳۱۲۱۸/html/online.htm.
۲۶ Mowbien, ۱۹, ۱۹۹۷, cited in Raahe Toudeh, ۶۵, ۱۹۹۷, p ۴۰
۲۷ Abbas Kakavand, ‘The multiple rules’, Akhbar-e Rooz, online daily, ۲۷ June ۲۰۰۴, at http://www.
iran-chabar.de/۱۳۸۳/۰۵/۰۶/kakawand۸۳۰۵۰۶.htm.
۲۸ Ibid.
۲۹ Douglas Jehl, ‘US scholar, barred by Iran, suspends Amity Bid’, New York Times, ۹ March ۲۰۰۵.
۳۰ Ibid.
۳۱ Associated Press, ‘Iran law mandates nuclear program’, Los Angeles Times, ۲۹ May ۲۰۰۵, A۱۰.
۳۲ See BBC News online at http://www.bbc.co.uk/persian/iran/story/۲۰۰۵/۰۶/۰۵۰۶۰۳_mf_reply.shtml.
۳۳ See http://us.f۵۲۸.mail.yahoo.com/ym/ShowLetter?MsgId=۶۳۷۰_۶۱۳۴۵_۳۰۳۰۰_۲۵۷۴_۱۲۴۳۳۰_۰_۲۲۱۰۷_
۲۴۰۰۵۶_۶۷۰۰۸۷۰۷۰&Idx=۵۴&YY=۷۲۰۲۵&inc=۲۵&order=down&sort=date&pos=۲& view=a&
head=&box=Inbox.
۳۴ His younger associate, Mohammad Nabi Habibi, replaced Asgar Oladi, a long-time secretary general
of JMI, in ۲۰۰۴.
۳۵ In ۲۰۰۰ Asgar Oladi declared that ‘the financial circulation of the Aid Committee of Imam Khomeini
will reach ۷۰۰ billion toumans this year. The source of ۵۰۰ billion toumans of this sum consists of
state credits, and the rest was acquired from charity and the financial sources of the Committee itself.’
See Payvand’s Iran News, at http://www.payvand.com/news/۰۱/jan/۱۱۵۳.html.
۳۶ ‘Imam charity committee and a challenge under the People Trust’, Baztab online daily, ۲۴ September
۲۰۰۴, at www.baztab.com/news/۱۶۳۸۶.php?action=print.
۳۷ See http://news.iran-emrooz.de/more.php?id=۶۰۷۵_۰_۷_۰_M.
۳۸ Dariush Sajjadi, ‘Peechak-e Enheraaf: Baracy Hamgarei va Mosharekat Mafiaye-e Halqeh Rohanion
Madreseh Haqqaani ba Mafiay-e Qodrat dar Israel’, (Deviant turn: a study of the homogeneity and
participation of the mafia clerical circle of Haqqaani Seminary and the mafia power in Israel), http://
www.geocities.com/dariushsajjadi/farsimaterial/Peechak۲.pdf, ۲۰۰۳. Sajjadi adds that the Haqaani
Seminary was behind the murder of political opponents. This series of murders is known as the chain
murders in Iran.
۳۹ Akbar Ganji, Alijenab-e Sourkh poush va Alijenaban-e Khakestari (The Red Eminence and the Grey
Eminences: Pathology of Transition to the Developmental Democratic State), Tehran: Tarh-e no,
۲۰۰۰.
۴۰ Sajjadi, ‘Peechak-e Enheraaf’, p ۷.
۴۱ Mesbah Yazdi was the only high-ranking ayatollah to openly endorse Ahmadinejad for president.
After the latter’s victory Mesbah Yazdi was the only high ranking ayatollah that Ahmadinejad visited
at his home in Qom.
۴۲ Mihan, an online journal, ۵۶, ۲۰۰۲, at www.Iran-Emrooz.de.
۴۳ For detailed information on the chain murders, see Akbar Ganji, Ghosts’ Darkhouse: Pathology of
Transition to the Developmental Democratic State, Tehran: Tarh-e No, ۱۹۹۹; and Ganji, The Red
Eminence and the Gray Eminences.
۴۴ ‘The president of the University of Science and Technology is dismissed from hospital and attackers
will be prosecuted’, Baztab, ۵ November ۲۰۰۴, at http://www.baztab.com/news/۱۸۰۱۴.php and
www.baztab.com/print.php?id=۱۷۸۶۳.
۴۵ For details see Baztab, ۲ January ۲۰۰۵, at http://www.baztab.com/print.php?id=۱۹۹۰۱.
۴۶ For details, see Baztab, ۳۱ December ۲۰۰۴, at http://www.baztab.com/print.php?id=۱۹۹۷۴.
۴۷ During his campaign for the presidency, Ahmadinejad proudly declared that he was a member of the
Basij (state militia) even during his teaching tenure at the university.
۴۸ Rooydad, ۵ September ۲۰۰۴, at http://rooydad.com/۲۰۰۴/۰۹/blog-post_۱۰۹۴۳۹۶۷۴۹۰۱۶۲۲۲۱۴.html.
۴۹ Rafsanjani’s statement on the presidential election after his defeat, at http://news.iran-emrooz.net/
index.php?/news/more/۲۳۷۸/.
۵۰ Ibid.
۵۱ The total number of the Basij population is estimated at several million. In a ceremonial meeting in the
city of Hamedan, in the presence of several IRCG commanders, including General Kiani, the regional
commander of Basij forces, Mardani, the president of the Student Organization of Basij said that
۵۳۰ ۰۰۰ students had joined it. Of these ۹۰ ۰۰۰ are active at ۲۶۰۰ resistance stations at various
campuses. Accordingly, they publish about ۱۰۰۰ student publications, of which ۲۵۰ are scientific. See
http://www.iran-emroz.net/index.php?news۲/print۲/۲۷۳۱.
۵۲ Mohammad Reza Khatami, ‘We were defeated by a garrison party’, at http://www.iran-emrooz.net/
index.php?/news/more/۲۴۶۳/.
۵۳ Ibid.۵۴ For details, see Zahra Ebrahimi, Sharq, ۱۴ July ۲۰۰۵, reprinted at http://www.iran-emrooz.net/
index.php?/news۲/print/۲۸۲۹/.
۵۵ Ibid.
۵۶ Mohsen Armin, Emrooz, ۱۶ August ۲۰۰۵, at http://www.emrouz.info/ShowItem.aspx? ID=۴۹۰۰&p=۱;
and Iraj Nadimi, Emrooz, ۱۴ August ۲۰۰۵, at http://www.emrouz.info/ShowItem.aspx?ID=
۴۸۵۵&p=۱.
۵۷ Mehrzad Boroujerdi, ‘The reformist movement in Iran’, in Daniel Heradstveit & Helge Hveem (eds),
Oil in the Gulf: Obstacles to Democracy and Development, Aldershot: Ashgate, ۲۰۰۴.
۵۸ Ansar-e Hezbollah, ‘The right faction, leave Osoulgaran [fundamentalists] alone!’, at http://
www.ansarnews.com/index.php?papu=article/showarticle&code=۵۰.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست