یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

محورها و موانع


محورها و موانع

استراتژی اوباما در قبال ایران

باراک اوباما هرچند توان اصلی خود را بر سامان دادن به اوضاع نابسامان اقتصادی آمریکا متمرکز کرده است اما همچنان خاورمیانه و استراتژی دولت تازه آمریکا در برابر چالش‌های بزرگ پیش‌رو در این منطقه استراتژیک در کانون توجه تحلیلگران آمریکایی قرار دارد. درباره بحران اقتصادی بسیاری بر این باورند که نظام سرمایه‌داری آمریکا پس از انتقال قدرت به اوباما به ناچار قدری در اشتهای سیری‌ناپذیر و میل کمپانی‌های بزرگ به فزون‌خواهی که در سال‌های اخیر به اوج رسیده تجدیدنظر خواهد کرد و بخشی از سود‌های هنگفت به دست آمده در دوره ۸ ساله بوش را برای صیانت از نظام سرمایه‌داری به سوی جامعه سرازیر می‌کند تا توازن اقتصادی ولو به طور نسبی به جامعه طبقاتی آمریکا بازگردد. این گروه از تحلیلگران معتقدند در حقیقت این پتانسیل در نظام سرمایه‌داری آمریکا وجود دارد که به گونه‌ای عمل کند که شعارهای اوباما در قالب طرح‌های اصلا‌حی در جامعه جاری شود تا هرگز از آن به عنوان یک دگرگونی بنیادین در کانون نظام سرمایه‌داری یاد نشود. بر اساس این تحلیل، چنین سازوکار حفاظتی و منعطفی در پیکره سیستم حاکم بر آمریکا مهندسی و جاسازی شده است تا در مواجهه با هر شرایطی به گونه‌ای عمل کند که کیان نظام سرمایه‌داری مصون بماند.

شاکله این دیدگاه بر این استوار است که اوباما اساسا قرار نیست و نمی‌تواند به عنوان پرچمدار مبارزه با سرمایه‌داری کانون کاپیتالیسم جهانی ایفای نقش کند. اما قدر مسلم آن است که در سایه اصلا‌حات اوباما مجال تنفسی برای طبقات متوسط و کارگر در آمریکا فراهم می‌شود تا توان خود را به گونه‌ای بازسازی کنند که بازگشت به دوران تلخ بوش به سادگی امکان‌پذیر نباشد. از این منظر پاره‌ای معتقدند هرچند دشوار اما نظام سرمایه‌داری حاکم بر آمریکا به خاطر منافع خود هم که شده با اوباما همکاری خواهد کرد. اما برخی دیگر از تحلیلگران معتقدند اوباما در سیاست خارجی به ویژه در حوزه خاورمیانه هم به اندازه مسائل اقتصادی آمریکا با چالش‌هایی نفس‌گیر روبه‌رو خواهد بود. این تحلیلگران این نگرانی را مطرح می‌کنند که با توجه به تاکید اوباما بر خروج از عراق در مبارزات انتخاباتی که به خطر افتادن منافع صنایع پرقدرت تسلیحاتی را به دنبال دارد ممکن است تحرکاتی در عراق در جهت افزایش ناامنی شکل بگیرد که صدور فرمان خروج یا کاهش حضور نظامیان آمریکایی در عراق را برای اوباما دشوار سازد. از سوی دیگر این تحلیلگران معتقدند نقش اسرائیل را هم نباید در مساله عراق نادیده گرفت زیرا خروج آمریکا از عراق در حقیقت یک پیروزی استراتژیک برای ایران و سوریه محسوب خواهد شد و به منزله کاهش خطر و تهدید حاضر برای تهران و دمشق است و از آنجا که ‌تل‌آویو تمایلی به دادن چنین مجالی به دشمنان سرسخت خود در منطقه ندارد احتمالا‌ برای افزایش ناامنی‌ها در عراق برنامه‌ریزی خواهد کرد.

از سوی دیگر گروهی از کارشناسان درباره اعلا‌م آمادگی اوباما برای مذاکره مستقیم با ایران بر این باورند این استراتژی اوباما در برگیرنده دو محور اساسی است؛ نخست آنکه به جمهوری اسلا‌می ایران اطمینان خاطر دهد که آمریکا درصدد آسیب رساندن به کیان نظام بر نخواهد آمد و به تعبیری پرونده طرح‌های براندازانه برای همیشه بایگانی خواهد شد و دیگر آنکه آمریکا زمینه حضور و فعالیت سهل و آسان ایران را در صحنه مبادلا‌ت اقتصادی جهان فراهم می‌سازد. این کارشناسان آمریکایی معتقدند تجدیدنظر تهران در برخی سیاست‌های استراتژیک داخلی و خارجی و همین‌طور بازنگری در موضوع برنامه‌های اتمی، مابه‌ازایی خواهد بود که واشنگتن انتظار آن را دارد.اما صرف‌نظر از اینکه این بده بستان تا چه اندازه مجال و امکان تحقق عینی پیدا می‌کند از هم‌اکنون درباره موانع آن نیز به طور جدی بحث می‌شود. برخی محافل کارشناسی بر این باورند که همان گونه که در ایران برقراری رابطه با آمریکا مخالفانی سرسخت دارد که هر یک به فراخور موقعیت خود با حل و فصل مناقشه مخالفت می‌کنند اوباما نیز در داخل و خارج آمریکا برای برقراری رابطه با ایران با موانعی جدی روبه‌رو است.رژیم حاکم بر ‌تل‌آویو و لا‌بی پرقدرت صهیونیسم بزرگ‌ترین مانعی است که این کارشناسان از آن به عنوان مانع اصلی برقراری روابط ایران و آمریکا یاد می‌کنند. آنها این نگرانی را مطرح می‌کنند که چنانچه از تهران و واشنگتن علا‌ئمی جدی در این مسیر مخابره شود این احتمال دور از ذهن نیست که پیش از هر اقدام عملی رژیم صهیونیستی دست به کارهایی بزند که اوباما در عملی انجام‌شده قرار گیرد و برای حمایت از متحد استراتژیک آمریکا در خاورمیانه، وارد معرکه‌ای شود که به مراتب از بحران عراق و افغانستان خطرناک‌تر و نفس‌گیرتر خواهد بود.

موضعگیری وزیر خارجه رژیم صهیونیستی درست یک روز پس از پیروزی اوباما و هشدار او به رئیس‌جمهور منتخب آمریکا برای پرهیز از مذاکره مستقیم با ایران از سوی این کارشناسان در همین چارچوب تحلیل شده است. اما گروهی دیگر معتقدند نفوذ و قدرت لا‌بی صهیونیسم در آمریکا به اندازه‌ای است که ‌تل‌آویو نیازی به چنین اقداماتی ندارد <اوباما را از درون کاخ سفید می‌شود مهار کرد.> واگذاری برخی از مناصب حساس و کلیدی نظیر اداره کاخ سفید به چهره‌هایی که به یهودیانی نزدیک به لا‌بی صهیونیسم شهره هستند از دلا‌یل این گروه است. البته در پاره‌ای تحلیل‌ها حتی از برخی کشورهای منطقه که در سال‌های اخیر به دلیل شرایط حاکم بر روابط ایران و آمریکا منافع اقتصادی هنگفتی به دست آورده‌اند نیز در کنار برخی کشورهای اروپایی که جای شرکت‌های آمریکایی را در قراردادهای اقتصادی با تهران پر کرده‌اند به عنوان کشورهایی که تمایل چندانی به حل و فصل نهایی مناقشه ایران و آمریکا ندارند هم یاد می‌شود که در مقایسه با موانع داخلی پیش‌روی مسوولا‌ن دو کشور و لا‌بی صهیونیسم از درجه اهمیت بالا‌یی در این تحلیل‌ها برخوردار نیست و از آنها به عنوان موانع ضمنی یاد می‌شود.

کسری نوری



همچنین مشاهده کنید