چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
نگاهی به عضویت در كنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان
مقدمه
نظر به اهمیتبرقراری ارتباطات جهانی در راستای توسعه اهداف الهی برای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، بررسی اصولی پذیرش، یا عدم پذیرش عضویت در سازمانها و مجامع بین المللی - از جمله كنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان و (CEDAW) - امری ضروری است. در مراكز اجرایی و تصمیمگیری مربوط به زنان و نهادهای دولتی و بین المللی و هم چنین سازمانهای رسیدگی به حقوق بشر و حقوق زن، طی جلساتی در سالهای اخیر امكان عضویت در متن كنوانسیون بررسی شده و تطبیقهایی با اسلام صورت گرفته است .
لازم به ذكر است كه تا ماه مه سال ۲۰۰۱ میلادی تعداد ۱۶۸ كشور، قبول عضویت كردهاند (۱) و پذیرش عضویت، یا عدم عضویت هر كدام میتواند لوازم مثبتیا منفی برای نظام اسلامی داشته باشد. اتخاذ موضعی غیر انفعالی و مؤثر در عمل، ضرورت تبیین دیدگاههای حضور در صحنههای جهانی را الزامی مینماید كه در این زمینه سه دیدگاه عمده مطرح است;
۱. دیدگاه اول: انفعالی انزواگر، به معنای عدم حضور و مشاركت و عدم پذیرش عضویت در كنوانسیون;
۲. دیدگاه دوم: انفعالی تابع، به معنای حضور و مشاركت، و پذیرش عضویت در كنوانسیون با قبول چارچوب و كلیه قوانین آن.
۳. دیدگاه سوم: فعال تكاملی، به معنای حضور و مشاركت و پذیرش عضویت در كنوانسیون با هدف انحلال تدریجی اهداف آن كنوانسیون در هدفهای عالیه اسلامی و استفاده از ابزار و ادبیات بین الملل برای تفوق بر نظام استكباری، بگونهای كه مخالفین اسلام و انقلاب اسلامی در موضوع انفعالی و دفاعی قرار گیرند.
اكنون به بررسی سه دیدگاه فوق از زوایای مختلف میپردازیم:
۱. نظریه عدم حضور، در افراد و گروههایی قابل مشاهده است كه سطح حساسیت آنان، در موضوعات خرد و جزئی میباشد و قدرت درك موضوعات و مسایل كلان و جهانی را ندارند; لذا نسبتبه تغییرات بینالمللی در جهت اسلامی شدن و پذیرش عدالت اجتماعی حساسیتخاصی از خود نشان نمیدهند، بلكه بدلیل جزئی نگری، حوزه فعالیت آنان محدود به انتخاب مصادیق شخصی، فردی و حداكثر در سطح خانواده است. این گروه به وسیله زهد و اخلاق فردی تلاش دارند تا معضلات اجتماعی را حل نمایند. (۲)
حداكثر فعالیتبین المللی در نظر این قشر، دفاع از احكام فردی شریعت آن هم بصورت نظری و تئوریك میباشد. حاصل این نحوه تفكر كنارهگیری و عدم دخالت و تصرف در مسائل و حادثه سازی اجتماعی است كه منجر به انزوای سیاسی - فرهنگی و اقتصادی نظام اسلامی خواهد گردید.
۲. نظریه حضور و پذیرش عضویتبصورت تابع، خاص افراد و گروههایی است كه عضویت در سازمانها و كنوانسیونهای جهانی را همراه با پذیرش چارچوب و قوانین بین المللی دنبال میكنند. نهایتا نتیجه این نحوه موضعگیری منجر به پاسخ گویی به حوادث مستحدثه جهانی میگردد، بدون این كه حضور و مشاركت در شرایط و چگونگی ایجاد این حوادث و میزان تاثیر آن برسایر جوامع را لحاظ نماید. بعبارت دیگر در برخی مواد كنوانسیون كه با احكام و دستورات دین مبین اسلام مخالف است، اعلام تحفظ نموده و بگونهای شرط خود را بیان میدارند كه هیچ گونه لطمهای به چارچوب قوانین آنان نمیخورد. البته اعلام تحفظ هم به سادگی پذیرفته نمیشود. (۳)
در این شكل از مشاركت، پذیرش عضویتبا استدلال عدم انزوا صورت میپذیرد، ولی بدلیل حاكمیت قوانین جهانی، نظام اسلامی در موضع انفعال سیاسی توام با انزوای فرهنگی قرار میگیرد. از این رو این نحوه حضور در شان جامعه اسلامی با توجه به قدرت سیاسی كه ایران پس از انقلاب در جهان بدست آورده، نمیباشد; زیرا حضور در مجامع اگر از موضع برتر و قدرت نباشد، حضوری تبعی و منفعلانه است، اگر چه انزوایی مطلق نیست.
۳. نظریه حضور و مشاركت جدی و پذیرش عضویتبراساس موضعگیری فعال و تكاملی، كه این نظریه تضمین كننده توسعه پایدار آرمانهای نظام مقدس اسلامی و فرامین و اهداف بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینیقدس سره و توسعه نفوذ مقام معظم رهبری آیتالله العظمی خامنهای (مدظله العالی) میباشد.
اعلام شرط، یا شرط در مواردی كه با قوانین اسلام مغایرت دارد، از موضع قدرت، همراه با جنجال (اعم از پذیرش یا عدم پذیرش یك ماده) میباشد; بگونهای كه اعلام تحفظ نیز با ایجاد حادثه همراه بوده و میتواند ابتكار عمل را از دست تصمیم گیران جهان بیرون آورد. بنابراین اعلام تحفظ مسالمتآمیز; مانند سایر كشورها (۴) حتی با بكار بردن عین الفاظ و عبارات موجود در متن كنوانسیون در بیان شرط، نه تنها نشان دهنده موضع برتر اسلامی و انقلابی ما نیست، بلكه منجر به لیبرالیسم فرهنگی میگردد. بالطبع با این شیوه نمیتوان تناقض درونی قوانین بین المللی، خصوصا سازمان ملل را افشا نمود.
الف: مراحل حضور از موضع برتر
برای تصمیمگیری مؤثرتر و مناسبتر، جهت پذیرش عضویت، یا عدم پذیرش و یا پذیرش مشروط، لازم است مراحل زیر با تحقیق میدانی روشن گردد:
تعریف وضعیت موجود جامعه زنان;
تعریف وضعیت مطلوب برای زنان;
بیان هدف، روش و برنامه برای انتقال از وضع موجود به وضع مطلوب.
ب: برای شناسایی وضع موجود استخراج مواد زیر ضروری است:
تحلیل و ارزیابی مفاد منشور سازمان ملل;
كلیه اصولی كه مجرای جریان آن مفاد را تعیین نموده و شرایط تصمیم سازی و تصمیمگیری را نسبتبه موضوعات داخلی كشورها مورد بحث و بررسی قرار میدهد;
تقابل تعاریف خرد درون كنوانسیون رفع تبعیض با تعاریف كلان و نهایتا مقایسه و نمایش اختلاف این دو.
بعبارت دیگر تناقض درونی سازمان ملل در امور راهبردی با مفاهیمی كه توسط همان سازمان، یا مؤسسات وابسته به آن تهیه و تنظیم شده و برای اجرا به كشورها ابلاغ گردیده است، كاملا قابل دسترسی و قابل شناسایی است (۵)
ج: پذیرش چارچوب سازمان، یا كنوانسیون و تطبیق قوانین درون كشورها با قوانین بینالملل همان روشی است كه سازمان ملل برای یكسان نمودن قوانین جوامع مختلف و رفع تبعیض جنسی ایجاد نموده است در حالی كه تصمیم گیریهای اصولی و كلان، بویژه در مورد تبعیض زنان در سطح جهان به وضوح قابل مشاهده است .
بعنوان مثال: سازمان ملل كشورها را در «درون» مشغول رسیدگی به امور خرد و شخصی حقوقی میكند و در «بیرون» و در سطح جهانی، موازنه را بنفع یك قشر; یعنی كاپیتالیسم تمام مینماید. نمونه بارز این حركت را میتوان در تایید تحریم اقتصادی علیه مردم مظلوم بوسنی و هرزگوین، چچن، بالكان، كوزوو، عراق، افغانستان و...مشاهده نمود. در ظاهر شاید احساس شود كه این موضوع نه مربوط به زنان است و نه مربوط به قوانین درون كشورها، ولی با اندكی دقت ملاحظه میشود كه حاصل چنین تحریمی بیشترین صدمه را به زنان و كودكان به لحاظ نیاز به دارو، شیر خشك، پناهگاه، بهداشت، تغذیه و غیره وارد میسازد و بزرگترین ظلم به زنان و قشر مستضعف از طرف قدرتهای تصمیم گیر جهانی اعمال میگردد.
اكنون سؤال این است كه حفظ حقوق زنان و منافع آنان در این سطح به عهده چه كسی است؟
آیا حاصل چنین عملیات و تحریمهایی در سطح جهانی، بروز بیماری، فقر، جهل، خشونت، توسعه نیافتگی... در درون كشورها نخواهد بود؟ برخورد جدی با این مشكلات - در درون كشورها - جز با رفع تبعیض و ظلم در سطح سیاستگذاری بین المللی میسر نخواهد شد.
به این ترتیب میتوان تعاریف جهانی نسبتبه مفاهیم بینالمللی را زیر سؤال برده و با طرح تعاریف جدید،نگرشی نو به منزلت و جایگاه حقیقی زن ایجاد نمود. بعبارت دیگر، تعاریف در دو سطح، موازنه در مقیاس جهانی و موازنه درون خانواده قابلیت طرح دارد كه نظام استكباری با طرح حقوق خرد در سطح خانواده و چشم پوشی از موازنه جهانی (۶) اصول انسانی و برابری واقعی زن و مرد را به فراموشی میسپارد و در نتیجه تعاریف كلی از تصمیمگیری و تصمیم سازی به نفع سرمایهداری تمام میشود، و محرومیتبه قشر مستضعف - بویژه زنان كه از دو جنبه (زن بودن و مستضعف بودن) مورد اجحاف هستند - تحمیل میگردد.
حاصل شناسایی قوانین و تعاریف بینالمللی، بیانگر تناقض درونی قوانین است كه در نهایتباید سازمانها را به تجدید نظر در اسلوب تصمیم سازی و تصمیمگیری خود وادار نماید، پیش از آن كه موضوعا وارد تغییر قوانین و اسلوبهای داخلی كشورها گردد.
د: برای شناخت وضعیت مطلوب، باید مفاهیم جدید بر مبنایی كه بتواند عدالت را هماهنگ تعریف نماید،ارایه گردد. (۷)
در وضع مطلوب، مشاركت و فعالیت جمهوری اسلامی باید منشا حضور فعال باشد، نه منشا گوشهگیری و انزوا. پذیرش یا عدم پذیرش عضویت، به هر دلیل، باید حضوری فعال و همراه با حادثه سازی باشد. در واقع این روشی بود كه امام خمینیقدس سره در طول انقلاب در برخورد با سران كشورهای تصمیم گیر در جهان اعمال مینمودند و با ایجاد حادثه آنها را به انفعال كشیده و در موضع ضعف قرار میدادند. هم چنین حضور فعال نمایندگان ایرانی باید به منظور احقاق حق، برای سازمانهای داخلی در كشور باشد تا بتوانند هیات مدیره كنوانسیون و حتی رهبران سازمان ملل را زیر سؤال ببرند.
در غیر این صورت حضور به شكل یك عضو ساده; مانند كشورهای درجه ۲ و ۳ با هدف ترمیمهای جزئی تنها برای موجه نشان دادن حضور در كنوانسیون میباشد و اثری بیش از این نخواهد داشت .
بنابراین در انتقال از وضع موجود به وضع مطلوب باید هدف از پذیرش، یا عدم آن را مشخص نمود.
چه موضعگیریهایی لازم است صورت گیرد تا وضعیت موجود با توجه به هدف تغییر كند؟
در چه مواقعی و در مقابل چه قوانینی موضعگیری تكاملی باید در اولویت قرار گیرد؟
در پایان پیشنهاد میشود. هیاتهایی از حوزههای علمیه و دانشگاهها برای مطالعه و بررسی نحوه انتقال از وضع موجود به مطلوب و پیش بینی تحقیقات علمی در این زمینه تشكیل گردد.
پینوشتها:
۱) برگرفته از CEDAW Women /UN/ Davision for Advancement of
۲) البته این نحوه زندگی در جای خود محترم و قابل تقدیر است، لیكن به عنوان روشی قانونمند برای ایجاد تغییر در حساسیتها، افكار و عملكرد عموم و مردم جامعه موفق نبوده است.
۳) ماده ۲۸ كنوانسیون، بند ۲ «تحفظاتی كه با هدف و منظور این كنوانسیون سازگار نباشد، پذیرفته نخواهد شد.»
۴) مانند كشور بلژیك كه در مورد مرد بودن پادشاه اعلام تحفظ نموده است .
۵) پیشنهاد میگردد طی یك طرح تحقیقی میدانی مطالعه بر روی اسناد مختلف و منشور سازمان ملل انجام گرفته و موارد اختلاف دقیقا مشخص گردد.
الف - تعریف اصول سازمان ملل و اهداف كلان آن;
ب - شناسایی اختلاف و درگیری تعاریف بین المللی در اسناد با اصول مبنای همان تعاریف.
۶) موازنه در سطح خانواده; یعنی موازنه در كوچكترین واحد، هر چند از نظر كمی مقیاس آن، كل جهان باشد.
موازنه جهانی، یعنی بزرگترین واحد كیفی كه تصمیمگیری و تصمیم سازی نسبتبه مقدرات ملتها است و اقشار ملتها را تحت تاثیر خود قرار خواهد داد. بعنوان مثال وقتی بهداشت زنان بعنوان یك مفهوم طرح میگردد، در مقابل آن بهداشت، به علاوه خصوصیتهای آن باید عنوان گردد و بهداشت روانی برای ایجاد شرایط پرورشی خاص كه منافع زنان را لحاظ نماید توصیه گردد. یا اشتغال برای زنها باید همراه با تغییر موضوعهای شغلی با در نظر گرفتن منافع زنان طرح شود.
۷) هدف در وضع مطلوب، تغییر ساختار موازنه تصمیم سازی و تصمیمگیری در مقیاس جهانی در موضوعات كلان، به نفع زنان و سایر اقشار مستضعف جهان است .
دكتر ثریا مكنون
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست