مروری بر دیدگاه های احمدی نژاد در سیاست خارجی

امروز اندیشه بشر از نقاط ممتاز مشترکی برخوردار است که زمینه مناسبی برای تلاش مشترک ایجاد می کند امروز با سپری شدن عصر اندیشه های الحادی, یگانه پرستی و اعتقاد به ربوبیت مبدا هستی از جمله مشترکات انسان ها در کره زمین است

امروز اندیشه بشر از نقاط ممتاز مشترکی برخوردار است که زمینه مناسبی برای تلاش مشترک ایجاد می‌کند. امروز با سپری شدن عصر اندیشه‌های الحادی، یگانه پرستی و اعتقاد به ربوبیت مبدا هستی از جمله مشترکات انسان‌ها در کره زمین است .

احمدی نژاد اعتقاد مذکور را راهگشای بسیاری از مشکلات در عصر حاضر دانسته وبر این باور است که حقیقت، نورایمان و اخلاق را وارد زندگی می‌کند و انسان را از تجاوز ،‌زورگویی و بی‌عدالتی باز می‌دارد و به سوی مهرورزی و خدمت به همنوع رهنمون می‌سازد.

با توضیحات بیان شده می‌یابیم که سلطه نظامی ،‌افزایش فقر و فاصله طبقاتی بین کشورهای غنی و فقیر،‌توسل به زور و خشونت برای حل بحران‌ها،‌گسترش تروریسم بخصوص در شکل دولتی آن ،اشاعه سلاح‌های کشتار جمعی، غلبه ناراستی در تعاملات بین دول و نادیده گرفتن حق برابر انسان‌ها و ملت‌ها در مناسبات جهانی از جمله بیم‌ها و تهدیدهاست .

احمدی نژاد در این خصوص اعتقاد دارد این بیم‌ها و امیدها اگرچه واقعی است ولی جبری نیست و اراده مشترک انسان‌ها نه تنها می‌تواند این روند را تغییر دهد بلکه قادر است آن را به سوی حیاتی سرشار از امید و بهروزی سوق دهد.

اکنون نگارنده با عنایت به مقدمه مختصر فوق به برخی از دیدگاه‌های برجسته آقای دکتر احمدی نژادریاست جمهوری اسلامی ایران در عرصه سیاست خارجی اشاراتی خواهد داشت:

۱) اگر گفتمان حاکم بر مناسبات جهانی ،‌گفتمان عدالت و معنویت باشد صلح پایدار و آرامش تضمین می‌شود و برعکس اگر مناسبات جهانی منهای عدالت و معنویت تعریف و از اخلاق تهی گردد آ‌نگاه بسیاری از سازوکارها برای ایجاد اعتماد و تحکیم صلح همچنان ناکافی و ناکارآمد خواهد بود .(۱)

ما باید به دنبال آرامش و صلح پایدار بر اساس عدالت و معنویت باشیم .(۲)

۲) تروریسم و سلاح‌های کشتار جمعی دو تهدید بزرگ هستند که جامعه جهانی باید به شدت با آن مقابله کند . جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از بزرگترین قربانیان تروریسم و سلاح‌های شیمیایی از دشواری‌های این مقابله به خوبی ‌آگاه است.(۳)

۳) سازمان ملل باید نقطه اتکا و امید و مشارکت دولت‌ها و ملت‌ها و بستری برای گفتگو ، تفاهم و همکاری در جهت تحقق صلح و آرامش جهانی باشد .(۴)

۴) عدالتخواهی، صلح‌طلبی و تهدیدزدایی سه عنصر مهم در سیاست خارجی ماست که بر اساس عزت، مصلحت و حکمت پیگیری خواهد شد. اینها همه برخاسته از متن فرهنگ مردم ماست .(۵)

۵) ما دنبال سیاست‌های خارجی فعال هستیم . سیاست خارجی فعال سیاستی است که همه امکانات ، توانمندی‌ها و اقتدارملی و نیز محیط بین‌المللی را می‌شناسد و از موضع تاثیرگذاری مثبت در محیط بین‌الملل وارد می‌شود .(۶)

۶) ما مخالف جریان سلطه و جریان چپاول هستیم. ما مخالف فقر فزاینده بخشی از جهان و سیری ناپذیری بخش دیگری از جهان هستیم .ما طرفدار کرامت همه انسان‌ها هستیم.(۷)

۷) ملت ایران در سیاست خارجی خودش نه به هیچ ملتی زور می‌گوید،‌نه ظلم می‌کند و نه به حقوق کسی تجاوز می‌کند و مطلقا زیربار زور و ظلم هیچ قدرتی نمی‌رود .(۸)

۸) ما خواهان گسترش رابطه با همه کشورها(به جز رژیم اشغالگر قدس شیطان بزرگ) و ملت‌ها بوده‌ایم. در سیاست خارجی اصل تغییرناپذیر،توسعه ارتباطات همه جانبه با همه دنیاست .(۹)

۹) ما واقعا هر جایی بر هر ملتی درد و رنجی وارد می‌شود غصه‌دار می‌شویم و این خصلت از پیامبرعظیم‌الشان ما حضرت محمدبن عبدالله (ص) به ما به ارث رسیده است که در غم و رنج دیگران می‌سوخت. نمی‌توانیم در مقابل غم و رنج دیگران بی‌تفاوت باشیم .(۱۰( )اصل مهرورزی در سیاست خارجی ایران )

۱۰) شرط موفقیت در سیاست خارجی این است که به اصول انقلاب و نظام ایمان داشته باشیم .(۱۱)

۱۱) چالش دیگر امروز نقض گسترده حقوق بشر توسط قدرت‌های زورگو است. جای تاسف بسیار است که در قرن بیست و یکم و بعد از گذشت قرن‌ها از قرون وسطی ،‌نقض حقوق بشر،آدم ربایی و تهدید در کشورهای مختلف جریان دارد و مصداق بارز آن اقدامات سرویس‌های امنیتی بعضی قدرت‌های زورگو است که به خود اجازه می‌‌دهند حتی در کشورهای اروپایی مخالفین خود را بربایند و در زندان‌های مخفی که با اجازه دولت‌های اروپایی و در خاک اروپا ساخته شده است زندانی کند .(۱۲)

۱۲) در ریشه یابی مشکلات امروز جهان با چند نکته اساسی مواجه می‌شویم :

▪ سلطه جویی و زورگویی بعضی از قدرت‌ها.

▪ کانون‌های بحران برای اعمال فشار علیه مردم و دولت‌ها و حفظ فضای تهدید و باج خواهی دائمی.

▪ حفظ منش و اخلاق برده‌داری

▪ ناکارآمدی سازمان ملل .

پنج) سایه‌های تهدید در جهان امروز .(۱۳)

۱۳) دوره لیبرالیسم تمام شد. ته مانده آ‌ن هم بزودی از دنیا برچیده خواهد شد. برخلاف آن حرف‌هایی که گفته‌اند دین به پایان خط خود رسیده است و دموکراسی پایان تاریخ است من می‌گویم لیبرالیسم به پایان خط خود رسیده، تمام ،حرفی برای دنیای امروز ندارد .

می‌بینید،‌نمی‌تواند اداره کند . ۶۰ سال است نمی‌تواند مسئله فلسطین را حل کند .(۱۴)

۱۴) امروز سیاست‌های قدرت‌های بزرگ برای اداره اقتصاد، فرهنگ، صلح وامنیت در جهان به طور کامل شکست خورده است . آنها نتوانسته‌اند صلح و آرامش را برای بشریت به ارمغان بیاورند . آنها نتوانسته‌اند محبت،مهرورزی وعشق را که جوهره اصلی انسان و زمینه حیات متعالی است به ارمغان بیاورند . ‌آنان اصلی‌ترین بنیان مهرورزی و عشق و محبت یعنی خانواده را به ویرانی کشیده‌اند .آنان علم، سرمایه و ثروت را در خدمت مطامع و هواهای خود قرارداده‌اند و به جای صلح و امنیت سایه تهدید، جنگ و ظلم را بر همه ملت‌های جهان گسترده‌اند .آنها زندگی و سیاست خود را از اخلاق و معنویت خالی کرده‌اند. امروز اخلاق ،‌معنویت ،کرامت انسانی ،شجاعت ،‌بزرگواری و محبت در نزد قدرت‌های بزرگ مفهومی ندارد .(۱۵)

۱۵) ما اساس تعاملاتمان با همه دنیا تعاملات دوستانه است بویژه در منطقه. کشورهای منطقه دارای تاریخ، فرهنگ و ادبیات مشترک هستند . ما با هم برادر و دوست هستیم . ما باید با هم زندگی کنیم. ما فکر می‌کنیم کشورهای منطقه خودشان می‌توانند مسائلشان را حل کنند و می‌توانند امنیت را در منطقه به طور کامل برقرار کنند .(۱۶)

اسدالله افشار

پی نوشتها در دفتر روزنامه موجود می باشد.