جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

بررسی آماری انتخابات ۳ تیر


بررسی آماری انتخابات ۳ تیر

در كشور ما كمتر مرسوم است كه در مورد حوادث, وقایع مهم و تعیین كننده مطالعه و تحقیق انجام شود و براساس تحقیقات علمی و موشكافی در حوادث و وقایع دروس مشخصی استنتاج شود طبعاً اینگونه مطالعات اگر انجام می شد, می توانست زمینه مناسبی برای انباشت تجربه و جمع بندی درس های حاصل از تجربیات اجتماعی و تاریخی باشد

یكی از حوادث مهم اخیر انتخابات ریاست جمهوری بود. متاسفانه امكان انجام مطالعات اجتماعی گسترده در كشور ما فراهم نیست و نهاد های تحقیقاتی نیز مجهز به امكانات، تجربه و منابع كافی برای اینگونه مطالعات نیستند. علاوه بر این نوعاً حوادث و رویداد ها نیز به گونه ای است كه مسئولین امور و یا مردم و معمولاً هر دو علاقه مند به فراموش كردن و به وادی فراموشی سپردن رویداد های گذشته هستند. لكن درك آنچه در بطن جامعه می گذرد، سازوكار ها و مراوده های اجتماعی، تحول و دگردیسی درون جامعه از آنچنان اهمیتی برخوردار است كه نبایستی مورد بی توجهی قرار گیرد. چه اینكه این فعل و انفعال های پوشیده درونی بعضاً به آثار و نتایج كلان منجر می شود كه بر زندگی آحاد جامعه تاثیر می گذارد و روند حركت تاریخ جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد.

•نگاهی به آمار موجود انتخابات بر حسب شهرستان

در متن حاضر سعی می شود كه نتایج دور دوم انتخابات مورد بررسی آماری قرار گرفته و تا آنجا كه آمار موجود كمك می كنند نتایجی از آن به دست داده شود. مسلماً در صورتی كه آمار خرد در مورد آرای مردم و یا تمایلات انتخاباتی آنها همراه با سایر آمار اقتصادی و اجتماعی قبل و بعد از انتخابات بر حسب نمونه گیری های علمی جمع آوری می شد اینگونه تحقیقات نتایج قابل توجهی را به دست می داد. آمار موجود كه در این بررسی مورد استفاده قرار گرفته است فقط مربوط به چند كمیت انتخاباتی است و خردترین سطحی كه این آمار وجود دارد در سطح حوزه های شهرستان است.در این بررسی قضاوتی در مورد كیفیت آرا انجام نمی شود بلكه صرفاً از اطلاعات موجود استفاده می شود. در واقع یك جامعه آماری شامل ۳۲۵ شهرستان و حوزه عمده در انجام بررسی ها بعضاً از سایر اطلاعات موجود نیز استفاده شده كه در جای مناسب به آن اشاره می شود. كمیت های ارائه شده نیز عبارتند از جمعیت واجد شرایط رای دهی در هر شهرستان، تعداد آرای باطله و تعداد آرای ماخوذه مربوط به دو نامزد انتخاباتی دور دوم یعنی جناب آقای هاشمی رفسنجانی و جناب آقای احمدی نژاد. مقدمتاً درصد آرای هر نامزد كه بر حسب آرای آقای هاشمی ردیف شده در نمودار یك آمده است. در بخش بعدی در مورد این نمودار و سایر اطلاعات توضیح داده می شود.

• آزمون چند پرسش در مورد انتخابات دور دوم

با توجه به این اطلاعات پرسش های زیر مورد آزمون قرار می گیرد:

۱- آیا چنانكه مطرح شده است رای دو نامزد منعكس كننده رای مردم فقیر در مقابل مردم دارا بود؟ برای پاسخ به این پرسش تعداد شهرستانی هایی كه بیشترین درصد آرا به هر نامزد را داشته اند استخراج شده است. در جدول شماره یك بیشترین شهرستانی هایی كه بالا ترین درصد آرای مربوط به آقای هاشمی است قید شده. این جدول شامل ۲۴ شهرستان است. بیشترین درصد آرای آقای هاشمی مربوط به شهرستان های قیر و كارزین (فارس)، صحنه (كرمانشاه)، زرین دشت (فارس)، ایوان (ایلام)، نیك شهر (سیستان و بلوچستان)، كنگان (بوشهر)، پیرانشهر (آذربایجان غربی)، آبدانان (ایلام)... یعنی آن شهرستان هایی كه در نمودار ۱ درصد آرای آقای هاشمی بالاتر از درصد آرای آقای احمدی نژاد است عمدتاً شهرستان های بسیار محروم كشور را شامل می شوند. در جدول شماره ۲ شهرستان هایی كه بیشترین درصد آرای مربوط به آقای احمدی نژاد است درج شده. در بین این گروه بالاترین درصد آرای مربوط به شهرستان های رودان (هرمزگان)، فلاورجان (اصفهان)، گرمسار (سمنان)، عجب شیر (آذربایجان شرقی)، خوانسار (اصفهان)، بافق (یزد)، بهار (همدان)، سمیرم سفلی (اصفهان)، چادگان (اصفهان)، سیاهكل (گیلان) ... توجه به آمار موجود و مقایسه جداول ۱ و ۲ مشخصاً این فرضیه را رد می كند كه فقرا به آقای احمدی نژاد و ثروتمندان به آقای هاشمی رای داده اند. توجه به جدول ۱ نشان می دهد كه تعداد شهرستان هایی كه درصد رای آقای هاشمی بالاتر از درصد رای آقای احمدی نژاد است ۲۴ شهرستان است. این شهرستان ها اكثر قریب به اتفاق از محروم ترین شهرستان های كشور هستند و عمدتاً شهرستان هایی هستند كه از مراكز حكومتی اصلی فاصله داشتند و در مناطق مرزی و سرحدی كشور قرار دارند. به همین ترتیب آرای آقای احمدی نژاد نیز آرای مناطق محروم نبوده بلكه بیشترین درصد آرای ایشان (جدول ۲) مربوط است به شهرستان هایی كه در اطراف مراكز عمده سیاسی یا اقتصادی كشور قرار دارند. چنان كه گفته شد گرچه آمار ریزتر در دسترس نیست لكن بسیاری از این شهرستان ها دارای چند ویژگی قابل تشخیص هستند. اول اینكه طی سال های اخیر مهاجرپذیر بوده اند، دارای بافت جمعیتی مهاجر جوان تر هستند زیرا اطلاعات آماری دیگر نشان می دهد جمعیت مهاجر عمدتاً شامل جمعیت جوان شهرستان ها به مراكز مهاجر پذیر است. دیگر اینكه عمدتاً از نیرو های كار شاغل در مراكز صنعتی، تجاری و یا فعالیت های موقتی تشكیل می شوند یا بیكار هستند. نكته جالب توجه اینكه هنگامی كه شهرستان ها را بر حسب یك شاخص توسعه شهرستان ها به دو دسته پیشرفته و غیرپیشرفته تقسیم كنیم در بین شهرستان های بهره مندتر نیز توزیع آرا بین دو كاندیدا روند خاصی را به نفع هیچ كدام نشان نمی دهد. بنابراین هیچ دلیل آماری برای تایید اینكه فقرا به آقای احمدی نژاد و اغنیا به آقای هاشمی رای داده اند قابل تائید نیست.۲- آیا جنبه های قابل توجه در آمار موجود قابل مشاهده است؟ در بین شهرستان های مختلف در ۶ مورد درصد مشاركت از صددرصد یا بالاتر است. برای مثال در مورد شهرستان شمیرانات درصد مشاركت ۸۳۹ درصد، در مورد شهرستان ری ۲۱۶ درصد و در مورد رباط كریم ۱۳۱ درصد است. البته تعیین اینكه مرز غیر عادی بودن را در كجا می توان ترسیم كرد ضابطه خاصی نمی توان ارائه كرد. لكن شاید مشاركت بالای ۹۰ درصد را بایستی با نظر احتیاط مورد بررسی قرار داد. لازم به یادآوری است كه این درصد های بالا عمدتاً مربوط به مناطق سیاحتی و یا زیارتی است كه در روز های جمعه از جمله روز انتخابات جمعیت آنها به نحو چشم گیری افزایش می یابد و در نتیجه می توان انتظار داشت كه تعداد رای دهندگان به نسبت جمعیت موجود این مناطق نیز افزایش یابد. لكن همین پدیده امكان رفتار های نامناسب را نیز منتفی نمی كند و ضروری است در انتخابات آتی برای نظارت بر اینگونه مناطق خاص تدابیر ویژه اتخاذ شود. شایان ذكر است كه نتایج آرای ماخوذه در این شهرستان ها نیز روند های متفاوت از آنچه در كل كشور مشاهده می شود را به نفع یك كاندیدا یا دیگری نشان نمی دهد.نكته های قابل توجه دیگر اینكه آمار آرای آقای هاشمی از یكنواختی و سازگاری درونی بیشتری برخوردار است. به این معنی كه اگر نمودار ۱ را در مقیاس بزرگتر ترسیم كنیم آمار مربوط به درصد آرای آقای احمدی نژاد در داخل شهرستان های استان ها نیز از نوسان بیشتری برخوردار است تا آمار ماخوذه آقای هاشمی. علاوه بر آن انحراف معیار در آرای آقای هاشمی حدود ۱۰ و در آرای آقای احمدی نژاد حدود ۱۲ است. این امر خود نكته قابل توجهی است كه بایستی در جایگاه خود مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.

۳- آیا توزیع آرای دو كاندیدا اریب و گرایش خاصی را نشان می دهد؟ اگر درصد آرای دو كاندیدا را كه بیشترین فراوانی را دارد در نظر بگیریم (به زبان آماری مد مشاهدات) می توان دریافت كه دامنه رای مد برای آقای هاشمی دارای بیشترین فراوانی یعنی ۷۵ درصد است. مد توزیع آرای آقای احمدی نژاد دارای فراوانی ۶۶ درصد است. این توزیع ها در نمودار های ۲ و ۳ ارائه شده است. به این معنی كه تراكم آرای آقای هاشمی در منطقه مد درصد آرا بیشتر است. در مورد پدیده هایی مانند انتخابات انتظار می رود توزیع آرا در دو طرف مد كم و بیش متقارن باشد. مگر عوامل خاصی آرا را به یك طرف متمایل نماید. بررسی توزیع فراوانی آرای دو كاندیدا نشان می دهد كه تراكم آرای آقای احمدی نژاد در طرف راست مد و تراكم آرای آقای هاشمی اندكی به طرف چپ است. درصد اریب آرای آقای احمدی نژاد در طرف راست مد حدود ۲۷ درصد و در مورد آقای هاشمی حدود ۴ درصد است. حال اگر این فرضیه را در نظر بگیریم كه حركت تبلیغاتی و یا تجهیز نیرو برای جلب حمایت از آقای احمدی نژاد انجام شده باشد حدود تاثیربخشی آن حداقل ۲۷ درصد بوده است. همچنین حركت های تخریبی بر علیه آقای هاشمی اثر ناچیزی بر توزیع آرای ایشان داشته و اثر بیشتر خود را بر انصراف بخشی از رای دهندگان بالقوه از رای دادن اعمال كرده است. نكاتی كه از این ویژگی آمار می توان مورد توجه قرار داد هم برای آقای احمدی نژاد و هم برای آقای هاشمی نكات قابل تعمقی است. آقای هاشمی و یا خط و خطوط حامی ایشان در انتخابات گذشته از یك حمایت باثبات تر و قاعده مندتر برخوردار است. در صورتی كه پیروزی آقای احمدی نژاد تا حدودی بر آرای پرنوسان تر و فرارتر متكی است

۴- رای دهنده میانی كیست؟ در مباحث اقتصاد سیاسی مفهوم بسیار مهمی كه طی چند دهه اخیر مطرح شده مفهوم رای دهنده میانی است. یعنی فرد رای دهنده و یا گروه اجتماعی خاصی كه در طیف مواضع سیاسی و اقتصادی ۵۰ درصد جامعه بالاتر از او و پنجاه درصد پایین تر از او قرار داشته باشند. نكته مهم این است كه در یك انتخابات سالم كاندیدایی بیشترین شانس برنده شدن را دارد كه رای دهنده میانی را تشخیص دهد. قبل از انتخاب اگر رای دهنده میانی شناخته شده باشد (كه این امر ساده ای نیست) آنگاه كاندیدایی كه در تبلیغات او را هدف قرار دهد بیشترین شانس پیروزی را دارد. لكن پس از انتخابات می توان رای دهنده میانی را تشخیص داد. حال پس از انتخابات اخیر رای دهنده میانی در حقیقت خود را بروز داده است. می توان به تعیین شهرستان هایی كه رای دهنده میانی به كاندیدای پیروز بوده است به شرایط رای دهنده میانی پی برد و نتایجی در مورد وضعیت اجتماعی و فرهنگی آن طیف از جمعیت به دست داد و در این انتخابات رای دهنده میانی از ویژگی جمعیت شهرستان های فسا، نقده، جهرم، لنگرود و نهبندان برخوردار بوده است. در انتخابات سال ۱۳۷۶ آقای خاتمی شهرستان های رای میانه، لاهیجان، سربند، میانه و اراك بوده اند.

با توجه به اینكه به طور متوسط این شهر ها از نظر اجتماعی و اقتصادی پیشرفته تر از شهرستان های رای میانی انتخابات اخیر هستند می توان چنین استنتاج كرد كه در مورد توسعه فرهنگ سیاسی كشور طی این دو انتخابات نیز جای طرح سئوال وجود دارد. بالاخره نكته آخر اینكه به رغم مسائل مطرح شده آمار موجود نشان می دهد كه شعار ها و پیام های آقای احمدی نژاد توجه بخشی رای دهندگان را به خود جلب كرده است. همانگونه كه در بخش های بالاتر مطرح شد بخشی از این رای دهندگان ساكنین شهر های متورم مهاجر پذیر اطراف شهر ها و مراكز اقتصادی و حكومتی مهم هستند. این اقشار علی الاصول فقیرترین اقشار كشور نیستند.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید