شنبه, ۲۲ دی, ۱۴۰۳ / 11 January, 2025
مجله ویستا

خرمکوه گیلان روستایی پر از آیین و رسوم


خرمکوه گیلان روستایی پر از آیین و رسوم

روستای خرمکوه از توابع دهستان کلیشم در نیمه شرقی شهرستان رودبار استان گیلان در بخش عمارلو, ۲۰ کیلومتری جهت شمال شرقی جیرنده و در ارتفاع ۱۶۰۱ متری از سطح دریای آزاد در جنوب استان گیلان, قسمت البرز غربی واقع شده است

روستای خرمکوه از توابع دهستان کلیشم در نیمه شرقی شهرستان رودبار استان گیلان در بخش عمارلو، ۲۰ کیلومتری جهت شمال شرقی جیرنده و در ارتفاع ۱۶۰۱ متری از سطح دریای آزاد در جنوب استان گیلان، قسمت البرز غربی واقع شده است. روستا دارای ۱۰۷خانوار و جمعیتی در حدود ۳۱۴ نفر است. گویش روستا تاتی (گیلی، گیلکی) است. روستا دارای مدرسه‌ ابتدایی است و دانش‌آموزان برای تحصیل در مقطع راهنمایی و دبیرستان باید به مدارس شبانه‌روزی روستاهای اطراف بروند. این روستا دارای تلفن ثابت است و حمام عمومی آن نیز چند سالی است که خراب است. درآمد مردم روستا از طریق فروش محصولات کشاورزی همچون گردو، گندم، جو و محصولات دامی مانند پنیر، کره، دام و... است. روستای تاریخی خرمکوه از نظر معماری با توجه به مصالح به کار رفته (خشت خام، سنگ، چوب، ملاط، کاهگل) با بافت پیچیده و درهم دارای ویژگی‌ و اهمیت خاص خود است. سه محوطه گورستانی به نام‌های قبرستان کاکول‌سر، بره‌سر و بیلیش و یک محوطه استقراری تاریخی به نام قلع‌کوتی (دو قلعه روبه‌روی هم) است که از دیدگاه باستان‌شناسی در منطقه گیلان و عمارلو اهمیت دارد.

محصولات کشاورزی و دامی روستا گردو، انگور، زالزالک، تمشک، گوجه‌سبز، آلبالو، هلو، ‌سیب گلاب و... است. نمدمالی، لحاف‌دوزی، ‌آهنگری، جوراب‌بافی و... صنایع دستی این روستا به حساب می‌آید.

روستای خرمکوه از نظر ذخایر معدنی (سیلیس) و صنایع یکی از غنی‌ترین روستاهای شهرستان رودبار است. چشمه‌های آب‌معدنی قل قله خولشکوه، بیلش،‌ ییلاق زیبا و آب‌معدنی پوسرا شمشارود و تویلارود در غرب روستا آب شرب و باغات روستا را تامین می‌کند.

مسیرهای دسترسی به روستای خرمکوه نیز از این قرار است:

۱) رودبار، لوشان، جیرنده، آیینه‌ده، یکنم، خرمکوه به فاصله ۷۵ کیلومتر

۲) قزوین به خرمکوه از مسیر انبوه به فاصله ۹۰ کیلومتر

۳) رستم‌آباد، بره‌سر، خلشکو، کلیشم، خرمکوه به فاصله ۷۰ کیلومتر

۴) سیاهکل،‌ دیلمان، پیرکوه، جلیسه، خرمکوه به فاصله ۱۰۰ کیلومتر.

یکی از مراسم‌های آیینی این روستا خواستگاری است. برای خواستگاری یکی از بزرگان خانواده داماد به خانه دختر رفته و بعد از اظهار مطلب و فرصت چندروزه و در نهایت گرفتن جواب مثبت و موافق آنها، مرحله اول که نشان‌گذاری است آغاز می‌شود. چند روز بعد یک دستمال ابریشمی قرمز، یک پیراهن یا شلوار سنتی، یک انگشتر نقره و مقداری شیرینی و شکلات و نان برنجی و کشمش و نخود (نخودچی) را در یک سینی بزرگ که در اصطلاح محلی به آن مجمع یا طبَخ می‌گفتند گذاشته و مادر یا خواهر داماد یا یکی از کسانی که به داماد خیلی علاقه داشت، حمل کرده و به خانه عروس می‌بردند. در این مرحله داماد آنها را همراهی نمی‌کرد و در خانه می‌ماند.

در مراسم شیرینی‌خوران هم چند نفر از بزرگان و فامیل را جمع می‌کردند یعنی عروس فامیل‌های مربوط را در منزل خودشان و داماد هم همین طور، بعد به منزل عروس می‌رفتند. بعد از شام ابتدا دُرم یا دُرمیه یا شیربها را معین می‌کردند که در قدیم معمولاً ۵۰۰ تا پنج هزار تومان بود که از طرف خانواده داماد تحویل خانواده عروس داده می‌شد تا با آن فرش، صندوق چوبی و... بخرند. معمولاً مهریه در قدیم پنج یا ۱۰ تومان بود ولی امروزه از مرز سه یا چهار میلیون تومان هم فراتر می‌رود.

بعد از اتمام مساله، کاغذی معروف به خط‌رفت می‌نوشتند که در آن مهریه، شیربها و... تعیین می‌شد و معتمدان هم آن را امضا می‌کردند و پس از فرستادن صلوات می‌گفتند قرارداد «تمام‌به» یعنی قرارداد تمام شد. پس از آن کله‌قندی را که قبلاً دور آن پارچه پیچیده شده یا کادوپیچی شده بود یکی از ریش‌سفیدها می‌شکستند و تکه کوچکی از قند را به داماد می‌دادند و هدیه می‌گرفتند. این هدیه معمولاً شامل پیراهن، حوله بزرگ یا پول بود. شکستن کله قند که به عنوان پایان نوشتن قرارداد ازدواج و از طرفی شروع این وصلت با قند و شیرینی است به این باور که زوجین دارای زندگی شیرینی باشند. این رسم به همراه باورهای مربوط از قدیم رایج بوده و امروزه نیز اجرا می‌شود.

برخی باورهای دیگر در مورد ازدواج نیز در این منطقه رایج است. مثلاً اگر کسی هنگام عقد (لحظه قرائت خطبه عقد) قیچی بزند آن وصلت به هم می‌خورد چون با قیچی زدن رشته خوشبختی آنها پاره خواهد شد و به همین دلیل معمولاً مراسم خواندن خطبه و عقد را در دفترخانه ازدواج یا در مکان خلوت برگزار می‌کنند. در کفش راست عروس و داماد شکر یا خاک قند می‌ریزند چون معتقدند با این عمل خوشبخت و شیرین‌کام می‌شوند و اینکه زندگی شیرینی را شروع کرده و ادامه دهند.

هنگام انتقال عروس به منزل داماد، دو عدد تخم‌مرغ در بیرون در می‌گذارند تا همراه با بیرون آمدن عروس و داماد تخم‌مرغ‌ها بشکند. معتقدند با این کار چشم افراد حسود و بدبین می‌ترکد یعنی به نوعی محفوظ ماندن از چشم‌زخم. بعد از عقد عروس، داماد در خانه عروس می‌ماند. صبح روز بعد کفش داماد را پنهان کرده و داماد با دادن انعام کفشش را پس می‌گیرد.