چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

چالش ها و ضرورت های مدیریت جامع شهری


چالش ها و ضرورت های مدیریت جامع شهری

پدیده کلان شهرها در جوامع درحال توسعه با فقر, جمعیت, سوداگری تازه به دوران رسیده, همراه است

درباره مدیریت شهری تا کنون بسیاری از صاحب نظران به ارائه دیدگاه های خود پرداخته اند که در جای خود قابل تامل است. اما آنچه که ضعف رسانههای ماست این است که بدان پرداخته نشده است و ضعف دولتمردان نیز این بوده که بدان توجهی نکرده اند.

در نظام مدیریت مردمی هدف این است که همه حضور داشته باشند. همه عناصری که در مدیریت شهری موثر هستند باید بتوانند به سهم خود در این امر مشارکت کنند.

کلان شهرها پدیده ای جهانی است. این پدیده زمانی که جامعه صنعتی مرحله گذر را طی می کرد به نرمی و آهستگی با انفجار فضایی پیش رفته است.

پدیده کلان شهرها در جوامع درحال توسعه با فقر، جمعیت، سوداگری تازه به دوران رسیده، همراه است.

ناپایداری اجتماعی و فرهنگی نشان در اعتیاد - فساد - خیابان خوابی فرهنگ نوکیسه گی، مصرف گرایی، تخریب روابط اجتماعی و از میان رفتن هویت دارد.

افزایش اهمیت گردشگری داخلی و خارجی، توسعه بی سابقه بازارهای مالی، سرعت بیشتر در رشد سرمایه گذاری خارجی، رشد شتابان بازرگانی بین المللی، افزایش ارزش و سهم بخش خدمات نسبت به بخش های کشاورزی و صنعت، همه از دگرگونی ساختار جهان نشان دارند.

مهمترین چالش های پایداری کلانشهر تهران، ایجاد اشتغال، درآمد متناسب با افزایش جمعیت، تامین زیرساخت ها، خدمات رسانی شهری، آلودگی محیط زیست و منابع طبیعی است.

با توجه به تخصصی شدن حوزههای مختلف مدیریت و نیاز جامعه به متخصصین مجهز به دانش علمی در حوزههای مربوطه، اولین همایش مدیریت جامع شهری با همکاری معاونت توسعه مدیریت شهری در تالار حرکت تهران برگزار شد.

در این همایش که گروهی از اقتصاددانان، مدیران مسایل شهری، معماران و جمعی از دست اندرکاران شهرداری تهران حضور داشتند; مواردی چون پایداری شهر تهران، الزامات مدیریتی آن، علل ناپایداری در شهر تهران، ناپایداری اجتماعی و فرهنگی تهران و جهانی شدن تهران و چالش ها و ضرورت ها موردبحث و بررسی قرار گرفت.

آقای دکتر احمد کاظمیان عضو هیات علمی همایش پیرامون پایداری شهر تهران و الزامات مدیریتی آن صحبت کرد. او تاکید کرد که مدیریت شهری در صورتی می تواند موفق باشد که از پایین ترین سطح تا بالاترین سطح در آن مدیریت کلان شهری، مدیریت شهری - مناطق شهری - نواحی شهری و محلات شهری به عنوان لایههای سیاست گذاری و تصمیم گیری وجود داشته باشد. در شهر تهران سطوح اول و آخر مفقوده هستند واخیرا نظام سطح چهارم درحال شکل گرفتن است و این نقص بزرگی در مدیریت شهر تهران است. در دنیا نظام مدیریت شهری به سمت تلفیق هرچه بیشتر حرکت می کند. در این زمینه دو مدل ارائه شده است. دریک طیف حکومت شهری مطرح شده است و در طیف دیگر مدیریت مردمی شهرها. به عبارتی بحث مشارکت از نظر کیفیت و کمیت مطرح است. در نظام مدیریت مردمی، هدف این است که همه حضور داشته باشند، همه عناصری که در مدیریت شهری موثر هستند باید بتوانند به سهم خود در این امر مشارکت کنند ازجمله عناصر دولتی، محلی، بخش خصوصی و... به این منظور باید شرایط زیر مهیا باشد:

▪ مشروعیت مدیریت شهری

▪ شفافیت

▪ پاسخگویی و محاسبه پذیری

▪ پوشش دهی به همه اقشار مشاغل و غیرمشاغل شهری.

سخنران تاکید کرد که درحال حاضر با نظام مطلوب مدیریت شهری فاصله زیادی داریم. ولی به هرحال باید به تدریج به سوی آن پیش رفت که در این راستا اقدامات و راهکارهای زیر باید تحقق یابد:

۱) توزیع مجدد قدرت

۲) ضرورت توانمندسازی شوراها و شهرداریها

۳) بسترسازی فرهنگی برای مدیران و کارکنان و سپس برای شهروندان

مهندس احمد سعیدنیا، استاد دانشگاه تهران در بخش دیگری از همایش علل ناپایداری در شهر تهران را موردبررسی قرار داد و در سخنان خود گفت، سخن از آرمان شهری است که در آن توسعه پایدار و مدیریت جامع اعمال می شود. ما در جامعه ای زندگی می کنیم که چشم انداز آینده مان باید در چارچوب توسعه پایدار پیش برود. درحالی که مسایل موجود، پذیرفتنی نیست. آنچه ضدبرنامه توسعه و ضدتوسعه پایدار عمل می کند، چیزی جز اقتصاد سیاسی نیست. در حال حاضر ما وارد عرصه ای شده ایم که در آن سرمایه داری وابسته وجود دارد. چون در مرحله گذر از فلاحتی به صنعتی سیر می کنیم، تمام نیروها دست اندرکارند تا تمام انتظامات قدیم را برهم بزنند، تا شرایط نوین حاکم شود. بدین جهت در شرایط متلاطم به سر می بریم. راهکار پیش روی ما خروج از این مرحله گذر است. ما در مرحله گذار چاره ای نداریم جز تحمل مشکلات و تنگناها و با راه حل یابی برای مسایل کوچک این مراحل را باید طی کنیم.

کلانشهرها پدیده ای جهانی است این پدیده زمانی که جامعه صنعتی مرحله گذر را طی می کرده به نرمی و آهستگی با انفجار فضایی پیش رفته است. اما این پدیده در جوامع درحال توسعه با فقر، جمعیت و سوداگری تازه به دوران رسیده (اتلاف منابع) همراه است. پس چیزی جز به هم ریختگی و بی انتظامی ملاحظه نمی شود. سرگذشت تهران نشان می دهد که درعین حالی که جمعیت به آن هجوم آورده، تمام عواملی که پشتیبان توسعه هستند را از میان برداشته اند. زمین - منابع طبیعی - آب - خاک - هوا و حتی میراث ها و ابنیهها را مورد تجاوز قرار داده اند و به عبارتی تمام عوامل پشتیبان را خود جمعیت مصرف می کند. اما واقعا راه حل چیست؟ نظریه سازان اقتصاد سیاسی معتقدند راه حلی جز اصلاح سیستم اجتماعی - حکومتی نیست. این سیستم بیشتر باید دموکراتیزه و مردمی شود یعنی همان راهی را که غرب طی کرد، طی کند.

آقای دکتر پرویز پیران، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی به ابعاد ناپایداری اجتماعی - فرهنگی شهر تهران پرداخت. وی گفت ما در شرایط عادی نیستیم و صحبت از راهکار است. برای اینکه راهکار به نتیجه برسد باید پیش شرطهایی تحقق پیدا کند. از انقلاب مشروطیت تا به حال با دو مساله حل نشده زیر روبه رو هستیم:

۱) مسایل سیاسی را باید حل کنیم و قواعد پایداری برای مسایل سیاسی تدوین کنیم. این موضوع سیاسی نیست، بلکه فرآیندی استراتژیک است. جامعه باید از جامعه احساسی به سوی جامعه عقلانی حرکت کند. در جامعه ما همیشه با فرد مبارزه شده است و خردستیزی یکی از ویژگی های تاریخ ما است.

۲) مساله رانت خواری که از قدیم مطرح بوده است و مانع از رشد متخصص می شود از بین برود. در نتیجه این عمل، متخصصین از صحنه کنار می روند و کسانی در صحنه می مانند که از دانش علمی به دور هستند.

وی افزود، تا این پیش شرطها اتفاق نیفتد، صحبت از راه های عملی به عملیاتی شدن نمی رسد. وی جایگاه مقوله پایداری را به عنوان راهبرد در سطح کلان عنوان کرد، اما راه اجرایی آن را در سطح خرد برشمرد.

دکتر پیران نشانههای ناپایداری اجتماعی و فرهنگی را در مواردی چون اعتیاد، فساد، خیابان خوابی، قطبی شدن شدید طبقاتی، فرهنگ نوکیسه گی (مصرف گرایی در شرایط فقدان)، تخریب روابط اجتماعی، تبعیض و نابرابری، از میان رفتن هویت، یکسان سازی، فقدان محدودیت چشمگیر فرهنگ سازی و بحران نسل سوم (جوانی) برشمرد.

وی راه حل را در پدیدآمدن حرکت های اجتماعی از گروه های هدف عنوان کرد و تاکید کرد که نسخههای قدیمی و دولتی دیگر کارساز نیست. باید سازمان های مشارکتی در واحد محله شکل بگیرد و عزم ملی با حرکت های اجتماعی پیوند بخورد. منابع دولتی در خدمت و تسهیل کننده این حرکتها باشد. باید ایده، فکر و برنامه توسط خود مردم تولید شود و حکومت به صورت تسهیل کننده در کنار این قضیه باشد.

نویسنده : امید سیاوش



همچنین مشاهده کنید