دوشنبه, ۲۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 10 June, 2024
آگاه ز اسرار جهان
«استفن ویلیام هاوکینگ» هشتم ژانویه ۱۹۴۲ در انگلستان متولد شد. وی فیزیکدان نظری و کیهانشناسی است که کارهای علمیاش از حدود ۴۰ سال پیش در مجامع علمی شناخته شده است و کتابها و سخنرانیهایش در همایشها، از او یک چهره محبوب نزد مردم عادی پدید آورده است. وی عضو ثابت بسیاری از انجمنهای علمی است، از جمله انجمن سلطنتی علوم، و به دلیل پژوهشهایش مدالها و نشانهای بسیاری دریافت کرده است، از جمله در سال ۲۰۰۹ مدال آزادی را از رئیسجمهوری امریکا دریافت کرد.
«هاوکینگ» از سال ۱۹۷۹ تا ۲۰۰۹ میلادی یعنی به مدت ۳۰ سال استاد ریاضیات لوکاس در دانشگاه کمبریج بود. او به خاطر پژوهشهایش در زمینه کیهانشناسی و گرانش کوانتومی و به ویژه در زمینه سیاهچالهها، دانشمندی شناخته شده است. علاوه بر همه اینها، کتاب نامدار وی با عنوان «تاریخچه زمان» که ۲۳۷ هفته متوالی، عنوان پرفروشترین کتاب بریتانیا را به خود اختصاص داد، باعث شهرتش نزد مردم و کتابخوانهای غیرمتخصص شد. از مهمترین کارهای پژوهشی و علمی «هاوکینگ» میتوان به تلاش برای تلفیق مکانیک کوانتوم و نسبیت عام و دستیابی به نظریه نهایی فیزیک یا نظریه همه چیز و پیشبینی نظری آن که سیاهچالهها باید تابشهایی از خود گسیل کنند، اشاره کرد. امروزه این تابشها را به نام تابش «هاوکینگ» (گاهی تابش بِکنشتاین- هاوکینگ) مینامند. زمینه پژوهشی اصلی وی کیهانشناسی و گرانش کوانتومی است. از مهمترین دستاوردهای وی مقالهای است که به رابطه سیاهچالهها و قانونهای ترمودینامیک میپردازد. او نشان میدهد که در افق رویداد سیاهچالهها زوجهای ذرههای مجازی تشکیل میشود و با گسیل شدن این ذرهها به محیط اطراف، در حقیقت سیاهچالهها هم از خود تابش گسیل میکنند.
تا پیش از آن تاریخ کمتر کسی گمان میبرد سیاهچالهها هم تابش دارند. این نظر «هاوکینگ» در ابتدای کار با مخالفتهای بسیاری روبهرو شد. وی بعدها به کنایه گفت که بر سیاهچالهها نوری افکنده است. اما یکی از مهمترین جنبههای زندگی وی (که تا حدود زیادی باعث شهرتش نیز شده است) ابتلای او به یک بیماری نادر و درماننشدنی است. «هاوکینگ» به یک بیماری شدید اعصاب حرکتی مبتلاست. این بیماری، طی سالهای دراز در بدنش گسترش یافت و او را به صورت کامل فلج کرده است. «استفن هاوکینگ» در ژانویه ۱۹۶۳ و در آغاز ۲۱سالگی، به دنبال احساس ناراحتی در عضلههای دست و پا به بیمارستان مراجعه کرد. آزمایشهایی که روی او انجام شد، علائم بیماری بسیار نادر و درمانناپذیری را نشان داد.
این بیماری که به نام اسکلروز جانبی آمیوتروفیک یا ALS شناخته میشود، بخشی از نخاع و مغز و سیستم عصبی را از کار میاندازد و به تدریج اعصاب حرکتی بدن را از بین میبرد و با تضعیف ماهیچهها، فلج عمومی بدن را در پی میآورد، به طوری که به مرور توانایی هرگونه حرکتی از شخص سلب میشود. معمولاً مبتلایان به این بیماری بیدرمان مدت زیادی زنده نمیمانند که این مدت برای «استفن» بین دو تا سه سال پیشبینی شده بود. پس از این اتفاق، «استفن هاوکینگ» دچار ناراحتی و افسردگی شد و همه آرزوهای خود، مانند تحصیل در دوره دکترا را از دسترفته میدید. رسانهها گفتند وی به موسیقی «واگنر» و افراط در نوشیدن پناه برد اما خود «هاوکینگ» اینها را افسانهپردازیهای رسانهها معرفی میکند و میگوید فقط افسرده و ناامید شده بود.
وی در اثر این ناامیدی به اتاقی که در دانشگاه داشت پناه برد و در تنهایی خود، ساعتها متفکر و بیحرکت ماند. خودش بعدها تعریف کرد که یک شب دچار کابوسی شد و در خواب دید که «به اعدام محکوم شدم و مرا برای اجرای حکم میبرند. من در آن موقعیت حس کردم که هر لحظه از زندگی چقدر برایم ارزشمند است. بعد از بیداری نیز به یاد آوردم که در بیمارستان با یک جوان مبتلا به بیماری سرطان خون هماتاق بودم. آن جوان از فرط دردهای زجرآور، بسیار فریاد میکشید.» وی میگوید: «دریافتم اگر به بیماری درمانناپذیری مبتلا هستم، دستکم درد نمیکشم.» بهعلاوه طبع لجوج و نقادش که هیچ چیز را به آسانی نمیپذیرفت، به وی یادآور شد از کجا معلوم که پیشبینی پزشکان درست از کار دربیاید و چه بسا که این تشخیصشان هم از نوع اشتباههای کتابهای درسی باشد. (معروف است که وی در دوره دبیرستان و دانشگاه به جای خواندن کتابها و حل مسائل آنها تلاش میکرد اشتباههای کتابهای درسی را بیابد و از این لحاظ بسیار به خود میبالید.) هر چند تشخیص پزشکان درباره نوع بیماری صحیح بود اما خوشبختانه حدسشان درباره سرنوشت نهایی بیمارشان اشتباه بود.
اما در همین هنگام حادثه سادهای رخ داد که مسیر زندگی وی را به کل دگرگون کرد. این اتفاق برای مبارزه با ناامیدی و بدبینی قوت قلب و اعتماد به نفس بیشتری به او داد. این اتفاق آشناییاش با دختری به نام «جین وایلد» بود که بعدها همسرش شد. جین دانشجوی دانشگاه لندن بود اما تحت تاثیر هوش فوقالعاده و شخصیت استثنایی «استفن» چنان مجذوب او شده بود که هر هفته به سراغش میآمد و ساعتی را با او گفتوگو میکرد. آنها پس از چندی رسماً نامزد شدند و «استفن» تحصیلات دانشگاهیاش را از سر گرفت زیرا برای ازدواج با «جین» باید درآمدی داشته باشد. درآمد یعنی شغل مناسب و شغل مناسب یعنی باید هرچه زودتر دکترا بگیرد. «جین» بعدها تعریف کرد هنگامی که از او رشته تحصیلیاش را پرسید، وی جواب داد «cosmology» یعنی کیهانشناسی، اما من این کلمه را «cosmetics» پنداشتم یعنی مواد و لوازم آرایشی. «استفن» هم هیچ توضیحی نداد، اصلاً آدمهای بزرگ درباره این موضوعها کمتر سخن میگویند. او طی دو سال با اشتیاق و پشتکار و در حالی که رشد بیماری را در عضلاتش شاهد بود، برنامه پژوهشی دانشگاه را پیگیری کرد. او ابتدا ناچار شد به کمک یک عصا و سپس با استفاده از دو عصا راه برود. در سال ۱۹۶۵ با «جین» ازدواج کرد.
او چنان غرق امید و شادی بود که به پیشبینی دو سال پیش پزشکان در مورد مرگ قریبالوقوعش نمیاندیشید. «جین» تا سال ۱۹۹۱یار و یاور استفن ماند و از او نگهداری کرد. بسیاری بر این باورند که «استفن» پیشرفتهای خود را تماماً مدیون «جین» است، چراکه «جین» پذیرفت به دلیل وضعیت جسمی «استفن» و نیاز او به یک پرستار تماموقت، به طور موقت از ادامه تحصیل صرف نظر و با کمال میل ازخودگذشتگی کند و برخلاف دیگر زنان همرده خود، به عنوان زن «خانهدار» قانع باشد. در همین مدت او نقش منشی و دستیار «استفن» را نیز داشت. بسیاری که زندگی این زوج را میدیدند، میگفتند این دو بر لبه پرتگاهی زندگی میکنند و به زودی به دره جدایی سقوط میکنند اما این ازدواج به لطف از خودگذشتگی «جین» سالها پایدار ماند. این دو در آن سال از یکدیگر جدا شدند. نه «جین» و نه «هاوکینگ» هیچکدام از دلیل این جدایی سخن نگفتند. البته از روحیات و اخلاقیات «جین» و «هاوکینگ» نیز چنین چیزی انتظار میرفت. به هر روی، برخی آشنایان این زوج خوشبخت اما بدفرجام دلیل این جدایی را مشکلات ناشی از شهرت «استفن» و تشدید بیماری او و حتی اختلاف نظر اعتقادی حدس زدند. استفن که از این ازدواج سه فرزند داشت، بعدها با یکی از پرستارانش به نام «الن میسون» ازدواج کرد.
همسر اول «الن»، «دیوید میسون» و سازنده نخستین دستگاه گویا برای استفن بود. پروفسور «استفن هاوکینگ» اکنون ۶۸ سال دارد و ظاهراً نیمقرن بیش از آنچه پزشکانش حدس میزدند، زندگی کرده است، البته اگر بتوان وضع کاملاً استثنایی او را در حال حاضر زندگی نامید. البته پیشبینی پزشکان در مورد بیماری فلج پیشرونده او نادرست نبود و این بیماری اکنون به همه بدنش چنگ انداخته است. از اواخر دهه ۶۰ برای نقل مکان از صندلی چرخدار (ویلچر) استفاده میکند و قدرت تحرک از همه اجزای بدنش به جز دو انگشت دست چپش سلب شده است. با این دو انگشت او میتواند دکمههای رایانه بسیار پیشرفتهای را فشار دهد که اختصاصی برای او ساختهاند. این کامپیوتر به جای «استفن» حرف میزند و رابطهاش را با دنیای خارج برقرار میکند زیرا «استفن» از سال ۱۹۸۵ قدرت گویایی خود را هم از دست داده است. او در سال ۱۹۸۵ از سفری به دور جهان بازگشت و مدتی در ژنو به سر برد. وی به مرکز پژوهشهای هستهای اروپا (سرن) در ژنو رفت و با دانشمندان این مرکز دیدار کرد. یک شب که «استفن هاوکینگ» تا دیروقت مشغول کار بود، ناگهان راه نفس کشیدنش مسدود شد. وی به سختی نفس میکشید و صورتش کبود شد. بیدرنگ او را به بیمارستان رساندند و معالجه اضطراری را آغاز کردند.
معمولاً مبتلایان به بیماری ALS در مقابل سینهپهلو حساسیت شدیدی دارند و در صورت ابتلا به آن میمیرند که این خطر برای «استفن هاوکینگ» هم پیش آمده بود. گرفتن راه تنفسی او به دلیل ابتلا به سینهپهلو بود. پس از چند روز بستری شدن در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان، سرانجام تصمیم گرفتند با اجازه همسرش در عمل جراحی مخصوص، مجرای تنفسی او را باز کنند. اکنون جین باید درباره «استفن» عزیز تصمیم میگرفت. بدیهی بود زندگی «استفن» بیش از هر چیز دیگری برای «جین» مهم بود. هرچند «هاوکینگ» در نتیجه این عمل از خطر مرگ جست، اما در نتیجه این عمل صدای خود را برای همیشه از دست داد.
البته باید در نظر داشت با جایگزینی رایانه مخصوص سخنگو، ارتباط او با اطرافیانش حتی بهتر از سابق شد زیرا قبلاً به علت ضعف عضلات صوتی با دشواری و نارسایی زیاد صحبت میکرد. یکی از خبرنگاران تعریف میکرد پیش از آنکه با «استفن» ملاقات کنم، دوستان و همکارانش مرا از وضعیت جسمی نامساعد او آگاه کردند و گفتند وی به سختی میتواند سخن بگوید و سخنانش برای دیگران مفهوم نیست و نزدیکانش هم متوجه همه کلمهها نمیشوند و باید یک بار دیگر از او بپرسند. هدف نزدیکان «هاوکینگ» آن بود که وضعیت «استفن» برای او غیرمنتظره نباشد. به هر روی خبرنگار میگوید من خودم را برای بدترین وضعیت ممکن آماده کردم اما وقتی از نزدیک «هاوکینگ» را دیدم متوجه شدم وضعیت از آنچه من تصور میکردم بغرنجتر است. اما با این دستگاه ترکیبکننده صوتی وضعیت تا حدودی بهتر شده است.
حدود سه هزار کلمه در این دستگاه برنامهریزی شده است و هر بار که استفن بخواهد سخنی بگوید با انتخاب کلمات و فشردن دکمههای رایانه (با انگشتهایی که هنوز کار میکنند) جمله مورد نظرش را میسازد و صدای مصنوعی به جای او حرف میزند. البته اینگونه سخنگویی ماشینی طولانیتر است اما خود استفن که هرگز خوشبینیاش را از دست نمیدهد، عقیده دارد این شیوه به او وقت میدهد به آنچه میخواهد بگوید، خوب بیندیشد و هرگز نسنجیده حرف نزند. اما نکتهای که درباره خصوصیات روحی و اخلاقی «هاوکینگ» جالب است آن است که همه این معلولیتها و ناتوانی در تکلم، باعث انزوا و گوشهگیری وی نشده است و وی همچنان با دیگران ارتباط دارد. وی همچنان به زندگی اجتماعی خود ادامه میدهد و با خودرو ویژهای که اختصاصی برای او تجهیز شده است (و هزینه آن از بودجه یک جایزه بینالمللی فیزیک فراهم شده است) به کنسرت میرود و در مهمانیهایی که با همکاران و دوستانش دارد با ویلچرش در میانه جمع میرقصد. در سال ۱۹۸۹ فیلم مستندی از او با نام «آگاه ز اسرار جهان»
(Master of the Universe: Stephen Hawkin) ساخته شد. «جین» در این فیلم میگوید: «من با خوشبینی کامل شروع کردم. این خوشبینی بعدها به او هم سرایت کرد. اراده او دیگر از تواناییهای من پیشی گرفته است. من دیگر نمیتوانم پا به پای او قدم بردارم.
فکر میکنم او مایل است برای مقابله با وضعیت خود هرکاری را که مایل است، انجام دهد.» آنچه در پی میآید نگاهی است گذرا به زندگی و دستاوردهای یکی از بزرگترین دانشمندان دوران ما.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
دورههای مدیریتی دانشگاه تهران
ویزای تضمینی ایتالیا کانادا
انتخابات ریاست جمهوری انتخابات مسعود پزشکیان انتخابات ریاست جمهوری 1403 شورای نگهبان ایران ریاست جمهوری علی لاریجانی انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ دولت فضای مجازی سعید جلیلی
هواشناسی تهران همستر کامبت شهرداری تهران پلیس قوه قضاییه قتل محیط زیست کلاهبرداری آموزش و پرورش وزارت بهداشت سازمان هواشناسی
قیمت دلار قیمت طلا قیمت خودرو دولت سیزدهم بورس خودرو بازار خودرو بانک مرکزی قیمت سکه حقوق بازنشستگان سایپا ایران خودرو
رسانه ملی پیمان جبلی محمدعلی بهمنی تلویزیون سریال سینمای ایران شهید سینما تئاتر
ماهواره دانش بنیان کارشناسی ارشد دانشگاه تهران دانشگاه آزاد اسلامی فضا پرتاب ماهواره
رژیم صهیونیستی غزه فلسطین اسرائیل جنگ غزه روسیه آمریکا نوار غزه ترکیه چین حماس اوکراین
فوتبال استقلال پرسپولیس کشتی فرنگی بازی کشتی لیگ برتر باشگاه پرسپولیس باشگاه استقلال جواد نکونام تیم ملی فوتبال ایران والیبال
سازمان فضایی ایران سامسونگ اپل همستر کمبات بازی تلگرامی ایلان ماسک مایکروسافت
بیمه دیابت سازمان غذا و دارو مغز ویتامین بارداری چاقی گرمازدگی اگزما