شنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 11 May, 2024
مجله ویستا

آیت الله سید محمد صادق لواسانی در اسناد ساواک


آیت الله سید محمد صادق لواسانی در اسناد ساواک

« نامبرده در بازجویی های معموله اظهار می دارد قریب پنجاه سال است با خمینی دوست و اصولاً در یک جا تحصیل کرده اند و از وقتی که نامبرده به عراق عزیمت نموده یکی از نماینده های ایشان در تهران بوده و اغلب مردم و بازاریان ضمن مراجعه به منزلش مبالغی نقدی یا به صورت چک و سفته تحت عنوان سهم امام و زکوة به نامبرده تحویل می دهند »

« نامبرده در بازجویی‌های معموله اظهار می‌دارد قریب پنجاه سال است با خمینی دوست و اصولاً در یک‌جا تحصیل کرده‌اند و از وقتی که نامبرده به عراق عزیمت نموده یکی از نماینده‌های ایشان در تهران بوده و اغلب مردم و بازاریان ضمن مراجعه به منزلش مبالغی نقدی یا به صورت چک و سفته تحت عنوان سهم امام و زکوة به نامبرده تحویل می‌دهند.»

جملات فوق بخشی از اسناد ساواک به نقل از اظهارات آیت‌الله سید‌ محمد صادق لواسانی است وی این اظهارات را در مقابل بازجویان کمیته مشترک ضد خرابکاری بیان نموده است.

آیت‌الله لواسانی بنا به ‌آنچه در شناسنامه‌اش آمده در سال ۱۲۸۰ در تهران متولد شده ولی در واقع متولد نجف اشرف است. پدرش سید‌ابوالقاسم لواسانی از علمای تهران بود. او مقدمات را در نجف فرا گرفت پس از آن راهی ایران شد و در اراک نزد آیت‌الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی به تلمذ پرداخت. با تأسیس حوزه علمیه قم به همراه استادش به قم آمد و در مدرسه دارالشفاء با امام خمینی(ره) هم حجره شد. بیش از دو دهه از محضر بزرگان حوزه قم بهره‌مند گردید. پس از نیل به درجه اجتهاد و با کوله‌باری از علم و معرفت به تهران آمد و در مسجد شیخ جواد مقدس در بازارچه نائب‌السلطنه به اقامه جماعت و نشر معارف دینی پرداخت. همزمان با آغاز نهضت امام خمینی در سال ۱۳۴۱ شمسی او نیز مانند بسیاری از روحانیون و به تبعیت از امام به مخالفت با رژیم پرداخت. اولین سند در پرونده انفرادی وی در ساواک مربوط به نیمه اسفند ۱۳۴۱ است:

«در ساعت ۵/۳ عصر پنجشنبه آقای حاج سید‌محمد صادق لواسانی که از علمای تهران است و منزل او در کوچه تقوی خیابان سیروس می‌باشد به چند نفر که به ملاقات او آمده بودند و از وضع علما در مقابل دولت سؤال می‌کردند گفت: دولت مفتضح شد و شاه ماهیت خود را نشان داد چون همه مردم فهمیدند که علما به وظیفه دینی خود عمل کرده‌اند...»

آیت‌الله لواسانی در کنار سایر روحانیون وعلمای تهران با صدور وحتی توزیع اعلامیه‌های مختلف در مخالفت با اقدامات ناصواب رژیم در ماجرای انجمن‌های ایالتی و ولایتی، حمله به مدرسه فیضیه و ... وفاداری خود را به نهضت امام خمینی (ره) اعلام داشت:

«ساعت ۲۱۳۰ روز چهارشنبه ۱۱/۲/۴۲ سید‌محمد‌صادق لواسانی ساکن کوچه تقوی که پیشنماز یکی از مساجد است و از طرفداران آیت‌الله خمینی است نزد حاج احمد که در بازار کار می‌کند آمده و مقداری اعلامیه بدون امضا (ملت اعتماد ندارد و علما با اعلام عدم اعتماد عدم رضایت خود را از دولت علم اعلام کرده‌‌آند و باید گفت علم هر چه زودتر برود) به او داد و نامبرده هم در بازار و کوچه‌های مشرف به آن به دیوار و معابر عمومی الصاق و پخش می‌نمود...»

آیت‌الله لواسانی به عنوان نماینده و وکیل تام‌الاختیار امام خمینی(ره) در اخذ وجوهات شرعیه و صرف آن در امور مربوط به حوزه‌های علمیه و برخی موارد دیگر همواره مورد توجه مأموران امنیتی رژیم قرار داشت.

پس از تبعید امام (ره) به ترکیه و متعاقب آن به عراق حساسیت ساواک نسبت به این امر بیشتر گشت چه اینکه بخشی از این وجوه به طرق مختلف برای امام (ره) ارسال می‌گردید. در همین زمینه ساواک تهران طی نامه‌ای به اداره کل سوم اعلام داشت:

«... به طور کلی وجوهی که در ایران جمع‌آوری و حواله آقای خمینی می‌گردد وسیله آقای سید‌‌محمد صادق لواسانی ساکن امامزاده یحیی و پیش‌نماز مسجد شیخ جواد مقدسی (بازارچه نائب‌السلطنه) صورت می‌گیرد...»

علیرغم مراقبت جدی و پیوسته ساواک نسبت به ‌آیت‌الله لواسانی و استفاده از عناصر نفوذی در جهت اطلاع از چگونگی جمع‌آوری وجوهات و طریق ارسال آنها برای امام، اداره کل سوم ساواک که به اصطلاح عهده‌دار امنیت داخلی کشور بود در تاریخ ۲۵/۸/۴۹ طی نامه‌ای به ساواک تهران اعلام نمود:

«طبق سوابق موجود و گزارشات واصله از آن ساواک از زمانی که خمینی به عراق منتقل گردیده نامبرده بالا نماینده تام‌الاختیار وی در جمع‌آوری وجوه شرعیه و ارسال آن به عراق معرفی گردیده است لیکن از آن تاریخ تاکنون که بیش از شش سال می‌گذرد هنوز نحوه ارسال و چگونگی جمع‌آوری این وجوه روشن نگردیده است. علیهذا با اعلام اینکه در نمایندگی لواسانی تردیدی نیست و از طرفی ادامه ارسال این وجوهات به عراق جهت خمینی به مصلحت نمی‌باشد. خواهشمند است دستور فرمائید ضمن نفوذ کامل در منزل لواسانی و حتی با استفاده از وسائل فنی و مراقبت دقیق در این زمینه در جریان کلیه فعل و انفعالات انجام شده از ناحیه یاد شده بوده و نتایج حاصله و پیشرفت عملیات را مستمراً به این اداره کل اعلام دارند.»

به دستور اداره کل سوم ساواک مأموران کمیته مشترک ضد خرابکاری در تاریخ ۲۶/۱۰/۵۱ به منزل آیت‌الله لواسانی یورش برده و ضمن بازرسی منزل اقدام به دستگیری ایشان نمودند، اتهام ایشان کمک مالی به سازمان مجاهدین خلق عنوان گشت ولی طی مدت بازجویی در زندان کمیته مشترک بازجویان درصدد دستیابی به موارد دیگری نظیر چگونگی جمع‌آوری وجوهات و ارسال آن برای امام خمینی (ره) به عراق نیز بودند:

«برابر اعلام کمیته مشترک ضد خرابکاری نامبرده بالا در تحقیقات معموله دوستی و آشنایی با خمینی و جمع‌آوری وجوهات شرعی جهت وی را تائید لیکن پرداخت هرگونه وجهی را به عنوان کمک به گروه به اصطلاح مجاهدین خلق تکذیب نموده است. لذا با توجه به اینکه دلائل کافی مبنی بر ارتباط یاد شده با عناصر خرابکار به دست نیامده و از طرفی مشارالیه دچار کهولت و بیماری بوده در تاریخ ۱۶/۱۱/۵۱ با تبدیل قرار از زندان آزاد گردیده است.»

آیت‌الله لواسانی پس از آزادی از زندان دست از فعالیتهای خود برنداشته و همچون گذشته ضمن ارتباط با امام خمینی (ره) عهده‌دار جمع‌آوری وجوه شرعیه و ارسال آن برای ایشان بود. سرانجام ساواک در ۱۶/۳/۵۳ ضمن مکاتبه با وزارت کشور خواهان تشکیل کمیسیون امنیت اجتماعی و تبعید ایشان گردید:

«نامبرده بالا از وعاظ ناراحت و اخلال‌گر مقیم تهران است که تحریکات و اقداماتی در زمینه ضدیت مردم با یکدیگر به عمل آورده و همچنین فعالیتهایی در خلاف مصالح مملکتی و اخلال در نظم عمومی انجام داده و رویه نامطلوب و ناصواب خود را همچنان دنبال می‌نماید به نحوی که وجود مشارالیه در تهران موجبات بر هم خورد نظم و آرامش عمومی را فراهم می‌سازد. با ارسال خلاصه‌ای از سوابق وی به پیوست خواهشمند است دستور فرمائید نسبت به تشکیل کمیسیون امنیت اجتماعی و طرح موضوع پیشینه یاد شده نسبت به طرد وی اقدام قانونی معمول داشته و نتیجه را به این سازمان اعلام نمائید.»

نتیجه تشکیل این کمیسیون تصویب تبعید آیت‌الله لواسانی به مدت سه سال به هشتپر طوالش در استان گیلان بود. در راستای اجرای این تصمیم مأموران کمیته مشترک ضد خرابکاری بار دیگر در تاریخ ۷/۴/۵۳ اقدام به دستگیری آیت‌الله لواسانی کرده و پس از تحویل به اداره اطلاعات شهربانی راهی هشتپر نمودند.

آیت‌الله لواسانی پس از تحمل نزدیک به سی‌ماه از دوران تبعید دچار بیماری شده و شدت بیماری به حدی بود که ساواک با اعزام وی به تهران برای معالجه موافقت نمود. پایان دوره بیماری ایشان با اتمام دوران تبعید مقارن گشته لذا ایشان را مجدداً به محل تبعید مراجعت ندادند. با شهادت حا‌ج‌ آقا مصطفی خمینی در آبان ۱۳۵۶ موج تازه‌ای در روند مبارزه با رژیم آغاز گردید. آیت‌الله لواسانی در این مقطع با امضای اعلامیه‌های صادر شده در مخالفت با اقدامات رژیم و همدلی و همگامی با فعالیتهای روحانیون مبارز نقش به سزایی در پیروزی انقلاب اسلامی داشت.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی ارتباط صمیمانه ودوستی دیرینه‌اش با امام خمینی (ره) همچنان ادامه داشت. این عالم ربانی در هشتم مهر ۱۳۶۹ به رحمت الهی پیوست و پس از تشییعی باشکوه در حرم مطهر حضرت معصومه (س) در قم به خاک سپرده شد.

منبع:اسناد ساواک موجود در مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی