سه شنبه, ۱۹ تیر, ۱۴۰۳ / 9 July, 2024
مجله ویستا

عصبانی ها به بهشت نمی روند


عصبانی ها به بهشت نمی روند

ممکن است ابراز خشم در یک مرحله یا مراحلی از ازدواج مؤثر واقع شود, اما معمولاً مخرب است و وقتی آثارش از یک زمان به زمان دیگر امتداد پیدا می کند حالت تخریب می گیرد مشاجره های پی درپی روی طرز تلقی زن و شوهر از یکدیگر تأثیر می گذارد طرز تلقی های آرمان گرایانه از خشم و باورهایی از این قبیل که باید در هر شرایطی از ابراز آن اجتناب کرد, درنهایت غیرواقع بینی است

ممکن است ابراز خشم در یک مرحله یا مراحلی از ازدواج مؤثر واقع شود، اما معمولاً مخرب است و وقتی آثارش از یک زمان به زمان دیگر امتداد پیدا می کند حالت تخریب می گیرد. مشاجره های پی درپی روی طرز تلقی زن و شوهر از یکدیگر تأثیر می گذارد. طرز تلقی های آرمان گرایانه از خشم و باورهایی از این قبیل که باید در هر شرایطی از ابراز آن اجتناب کرد، درنهایت غیرواقع بینی است.

بعضی از اشخاص تصور می کنند که ابراز خشم مؤثرترین راه تأثیر گذاردن روی همسر آنهاست. اما متوجه نیستند که ابراز خشم می تواند نتایج منفی قابل ملاحظه ای برجای گذارد. و درنهایت ممکن است بطور موقت یک رفتار ناپسند را فرونشاند تا پس از رفع تهدید مجازات، از نو بروز کند.

در جریان زندگی زناشویی، گاه به نظر می رسد که احساس حق شناسی، عشق و محبت تأثیر خود را ازدست می دهند. ممکن است زن و شوهر رفتار محبت آمیز دیگری را با این طرز تلقی که طبیعی است و باید باشد، بدیهی شمارند و درصدد واکنش متقابل برنیایند. در این شرایط و در غیاب ابراز خشنودی (که باید تقویت کننده رفتار مطلوب همسر باشد) احتمال اینکه زن و شوهر به شیوه های تنبیهی روی آورند افزایش می یابد.

ممکن است زن و شوهر بعد از مشاجره با یکدیگر احساس آرامش کنند و بتوانند رفتارهای خوشایندتری داشته باشند اما گاه غرامت سنگینی پرداخت می شود. ممکن است زن و شوهر خاطره حرف های تند و تیز یکدیگر را سال ها در ذهن خود زنده نگهدارند. وقتی مشاجره های تند اسباب دلگیری زن و شوهر از یکدیگر می شود احساس عشق و محبت در آنها فرو می نشیند. این پدیده ناشی از این حقیقت است که طرز تلقی های منفی به احساسات منفی نظیر رنجش و غم و اندوه می انجامد، بطورکلی، بهترین کاری که زن و شوهر می توانند بکنند این است که ابراز خشم خود را به حداقل برسانند.

● منبع گرفتاری، شما یاهمسرتان؟

زن و شوهر در جریان اختلاف تقریباً همیشه یکدیگر را مقصر قلمداد می کنند، اما اگر بخواهیم بی طرف قضاوت کرده باشیم، باید بگوییم هردو در ایجاد مسئله نقش دارند. اما رجوع تنها به برخورد ظاهری زن و شوهر با یکدیگر کافی نیست. گاه عناد موجود ناشی از سوءتفاهمات، قضاوت های اشتباه ناشی از چشم اندازهای متفاوت زن و شوهر از یکدیگر است. مشاجره زن و شوهر را اغلب به اختلاف در سبک و عادت آنها نسبت می دهند: «مثلاً یکی از طرفین آدم وقت شناسی نیست.» مسئله اینجاست که زن و شوهر در اصل نمی دانند که اختلافشان از کجا نشأت می گیرد و بر سر چه می جنگند. با آنکه به نظر می رسد وقت شناس بودن هسته مرکزی دعوا باشد، واقعیت جز این است. مسئله عدم احساس مسئولیت و بی احساسی به خواسته های همسر و عدم رعایت آنهاست این خود رفتار نیست که خشم برانگیز است، بلکه تفسیری که روی این رفتار گذاشته می شود، یا سوءبرداشت هاست که تولید دردسر می کند. از آنجایی که به نظر می رسد که رفتارهای مطلوب را فرض مسلم می دانیم، احتمال اینکه رفتارهای نامطلوب را احساس کنیم و برای آن معنای سمبلیک منفی درنظر بگیریم بیشتر می شود. به همین دلیل است که از کنار صدها رفتار خوب و متناسب همسر خود بی تفاوت می گذریم، اما از جزئی ترین کج رفتاری و خلاف او خشمگین می شویم.

در این شرایط به احتمال زیاد زن و شوهر به جنگ طرز تلقی های خیالی یکدیگر می روند، اما با آنکه همین طرز تلقی های خیالی زمینه ساز اختلاف شده اند، دود دعوا به چشم خودشان می رود. حل مسئله درونی.

به عنوان نخستین قدم برای تخفیف شدت خشم در زندگی زناشویی، باید سهم ذهنیت خود را در ایجاد مسئله مشخص سازید وچون احتمال اینکه رفتار همسرتان را به اشتباه تفسیر کرده باشید زیاد است، برداشتن این قدم ضروری می نماید. وقتی ا حساس می کنید که به خشم آمده اید از خود بپرسید: آیا خشم من بجاست؟ آیا متناسب و به اندازه است؟ آیا ناشی از خود من است؟ یا در اثر مشکلی که در روابط ما وجود دارد صورت خارجی گرفته است؟آیا ممکن است برداشت من اشتباه باشد؟ آیا برداشت من با آنچه اتفاق افتاده ارتباط منطقی دارد؟ اگر رفتار همسر خود را درست تفسیر کرده اید، و به راستی رفتار بدی داشته است، از خود بپرسید آیا ممکن است که این طرزتلقی ناشی از خطاهای شناختی گسسته بینی، تجریدهای بی پایه و اساس، و... باشد. همچنین از خود سؤال کنید که آیا از حمله به همسر خود لذت می برید؟ باید دید که آیا در اصل به روابط زناشویی شما کمکی می کند یا خیر.

● تفکر خود را تغییر دهید

تا اینجا به تأثیر طرز تفکر، سوءتفاهم و خطای فکر که بر شدت خشم شما می افزاید توجه کردیم. باتوجه به نقش این عوامل باید افکار و معانی موجود درپس پرده عصبانیت را تحلیل کنیم.

برای استفاده از روش های شناخت درمانی به خلاصه زیر توجه کنید:

▪ به افکار اتوماتیک و واکنش هایتان توجه کنید و مترصد خطاهای شناختی خود باشید.

▪ در طرز تلقی خود نسبت به همسرتان تجدیدنظر کنید.

▪ چشم اندازهای همسرتان را ببینید.

▪ حواس خود را به امور دیگری جلب کنید.

● افکاراتوماتیک و واکنش های منطقی (قالب بندی)

هدف این است که زن و شوهر بتوانند تصویر متعادل تری از یکدیگر بدست آورند اگر بخواهید می توانید برای رفتارهای خود دلیلی حدس بزنید و بعد درستی برداشت خود را با رجوع مستقیم به نقطه نظر همسرتان بیازمائید.

▪ افکار اتوماتیک

با دوستانش به گردش رفته است و این ثابت می کند که برای من و بچه ها ارزشی قایل نیست.

مادر بی عرضه ای است، بچه ها هرکاری که بخواهند با او می کنند. خیلی وسواس به خرج می دهد. در سفر با همه صحبت می کند. در پول خرج کردن وسواس عجیبی دارد، حساب دینارهای خرج مرا نگه می دارد. بیشتر خوش می گذرد.

▪ واکنش منطقی

با این کار اعصابش راحت می شود. هروقت با دوستانش به گردش می رود روحیه اش بهتر می شود.

مادر بسیار مهربانی است بچه ها هم عاشق او هستند. از آن گذشته بچه ها هم بد نیستند و مشکلی تولید نمی کنند. بدرفتاری و شیطنت کردن برای بچه ها طبیعی است، آنها هیچ اشکالی ندارند. کدبانوی بسیار منطقی است. بالاخره کسی هم باید به مسائل مالی خانه توجه کند. او از عهده این کار به خوبی برمی آید.