سه شنبه, ۷ اسفند, ۱۴۰۳ / 25 February, 2025
زندگی در کنار دایناسورها

۲۳۰ تا ۶۵ میلیون سال پیش دایناسورها فرمانروایان مطلق زمین بودند. آنها برخلاف دیگر خزندگان مثل مارمولکها، پاهای بلند و کشیدهای داشتند. همین ویژگی باعث میشد تا بتوانند بدنشان را از سطح زمین بالا نگه دارند. آنها بسهولت روی زمین حرکت میکردند و برخی نیز بخوبی میدویدند.
دایناسورها گونههای متنوعی از قبیل گیاهخواران غولپیکر به طول ۲۷ متر و گوشتخواران سریعالسیر را که موجوداتی کوتاهتر از ۵/۱ متر بودند، شامل میشدند. اما همزمان با دایناسورها خزندههای دیگری هم میزیستند که اغلب در فیلمها و داستانها به عنوان نوعی دایناسور معرفی شدهاند، در حالی که از لحاظ علمی چنین نیست. بزرگترین جانوران پرنده دنیا که در زمان دایناسورها در آسمان پرواز میکردند، خزندگان پرندهای به نام پتروسارهای سبک وزن بودند که با دایناسورها خویشاوند بودند. کوچکترین آنها اندازه یک پرستو و بزرگترین آنها به اندازه یک هواپیمای کوچک بوده است. آنها منقارهای دنداندار و استخوانهایی تو خالی شبیه پرندگان داشتند. بالهایشان هم مثل بال خفاش، پردهای از پوست انعطافپذیر داشت؛ اما برخلاف خفاش هر یک از بالها با انگشت چهارم درازشان احاطه شده و از صدها فیبر ضخیم استحکام بخش برخوردار بود.
خزندگان دریایی دوران مزوزوئیک از خویشاوندان دیگر دوران دایناسورها محسوب میشوند. بسیاری از این جانوران غولپیکر با آروارههای قوی همچون والها و دلفینها امروزی خود را به طور کامل با زندگی در آب تطبیق داده بودند.
اما به هر حال و با وجود همزمانی این دو گونه با فرمانروایان زمین، دایناسورها مشهورترین گروه فسیلی روزگاران دور بودند که جذابیتها و ویژگیهای خاص آنها همراه معمای انقراضشان باعث شده خواندن و شنیدن درباره این موجودات همیشه برای ما جذاب باشد. البته بیشتر ما آنچه درباره دایناسورها میدانیم را در دوره کودکی و به کمک کتابهای مصور و فیلمها و اسباببازیهای جذاب آن دوره کسب کردهایم و به نوعی دایناسورها با هیکلهای بزرگ، نگاههای خشمگین و دندانهای تیز و برندهشان به نوستالژی دوران کودکی ما تبدیل شدهاند. شاید این گفته دکتر حبیب نورمحمدیان، کارشناس سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور درباره کمرنگ شدن علایق ما در دوران بزرگسالی نسبت به موضوعاتی که زمانی برایمان جذاب بود، درست است که وقتی بزرگتر میشویم اولویتها و آنچه برایمان زمانی مهم بود براساس نیازها و نگرش جامعه عوض میشود. اما نکتهای که شاید کمتر درباره آن بدانیم این است که شناخت دایناسورها که زمانی در همه جای دنیا پراکنده بودند و گونههای مختلف آنها حتی در قطبها هم زندگی میکردند و به طور کلی علم دیرینهشناسی، فقط جنبه سرگرمی و کنجکاوی ندارد.
جعفر صبوری، یکی دیگر از کارشناسان سازمان زمینشناسی معتقد است علم دیرینهشناسی نقش مهمی در شناخت بهتر و بیشتر زمین و شرایط زندگی روی این کره خاکی در اختیار ما قرار میدهد. صبوری یکی از مزایای این علم را اطمینان از افتراق قارهها میداند. چنانچه براساس یک مطالعه جدید، کشف یک استخوان دایناسور در استرالیا فرضیه متداول در این مورد را که چگونه قارهها میلیونها سال پیش از یک ابر قاره جدا شدهاند، نقض میکند.
این استخوان ۱۹ سانتیمتری در جنوب استرالیا کشف شده است، اما از خانوادهای بسیار نزدیک به یک هیولای گوشتخوار است که حدود ۹۰ میلیون سال پیش در بخشهایی از آمریکای جنوبی فرمانروایی میکرده است. شباهت زیاد میان این دو گوشتخوار غولپیکر بر دیدگاهی مخالف درباره تجزیه یک ابر قاره معروف به گوندوانا که قارههای نیمکره جنوبی زمین را تشکیل داده است، تاکید میکند. البته به گفته صبوری این موضوع تنها مزیت این علم به حساب نمیآید، چراکه هر چه بیشتر تاریخ تکامل مهرهداران و به طور کلی موجودات زنده مشخص شود عوامل موثر در بقای بهتر انسان روی زمین و آنچه میتواند باعث انقراض نسلها شود، مشخص میشود. در ضمن با پیدا کردن بقایای مشترک دایناسورها در بخشهای مختلف زمین میتوان در ادامه به پیدا کردن منابع و معادن ارزشمند مشترک هم امیدوار بود. اما یکی از مهمترین مزیتهای پیدا کردن آثار دایناسورها، جذب گردشگر و ایجاد اشتغال است. چنان که اسکلت دایناسورها و بقایای دیگری از آنها در حال حاضر بازدیدکنندگان زیادی را به سمت موزهها و مراکز نگهداریشان جذب میکند.
نکته جالب دیگری که دکتر نورمحمدیان به آن اشاره میکند، امکانپذیر بودن بازگشت دایناسورها یا به عبارتی پارک ژوراسیک است. نورمحمدیان میافزاید: ایجاد پارک ژوراسیک از لحاظ تئوری کاملا امکانپذیر است و با فناوریهایی که در حال حاضر درباره انتقال ژنها فراهم شده این موضوع دستنیافتنی نیست.
برخلاف ماموتها که به دلیل مدفون شدن در یخهای سیبری تقریبا دست نخورده باقی ماندهاند و امکان استحصال دیانای آنها فراهم شده است، دایناسورها به روشی متفاوت و با استحصال ژن از حشرات همدورهشان امکان بازیابی دارند. به گفته نورمحمدیان حشراتی که داخل کهربا فسیل شدهاند احتمال دارد دایناسورها را نیش زده و خونشان را مکیده باشند. پشه به دلیل اینکه تنها گزندهای محسوب میشود که خون مکیده شده را در کیسه مخصوصی نگه میدارد گزینه خوبی برای استحصال ژن دایناسورهایی است که احتمالا آنها را نیش زده است. دانشمندان از لحاظ تئوریک میتوانند خون یک حشره را برداشت کنند. در واقع علم این کار موجود است، هرچند در حال حاضر تکنولوژی لازم آن را نداریم، اما پیشبینی میشود اگر خون را استخراج و کروموزمهای موجود در آن را به تخمک خزنده بدون هسته ـ یعنی همان کاری که در شبیهسازی میکنیم ـ وارد کنیم میتوانیم دایناسورها را بازگردانیم.علم این روزها آنقدر پیشرفت کرده که چنین موضوعی که زمانی در حد داستان و تخیل بود خیلی به واقعیت نزدیک شده است. به این ترتیب شناخت دایناسورها و توجه بیشتر به علم دیرینهشناسی را نباید دستکم بگیریم. شاید به همین زودیها در کنار فرمانروایان دوره ژوراسیک زندگی کنیم و آنچه را که زمانی تنها در کتابها دربارهاش میخواندیم از نزدیک ببینیم.
بهاره صفوی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست