چهارشنبه, ۲۲ اسفند, ۱۴۰۳ / 12 March, 2025
مجله ویستا

سینمای دفاع مقدس گوشت قربانی نیست


سینمای دفاع مقدس گوشت قربانی نیست

در جریان جشنواره فیلم کن حضور یک فیلم ایرانی حاشیه های زیادی همراه خود داشت تمام کسانی که فیلم سینمایی «یک خانواده محترم» را در این جشنواره دیدند نسبت به محتوای آن ابراز انزجار کردند

در جریان جشنواره فیلم کن حضور یک فیلم ایرانی حاشیه های زیادی همراه خود داشت. تمام کسانی که فیلم سینمایی «یک خانواده محترم» را در این جشنواره دیدند نسبت به محتوای آن ابراز انزجار کردند. فرقی هم نمی کرد که دارای چه سلیقه و نگرشی در حوزه سیاسی و اعتقادی باشند. تمام مخاطبان ایرانی این فیلم، «یک خانواده محترم» را بی حرمتی به اعتقادات و مقدسات مردم ایران دانستند. جالب این جاست که این فیلم با موضوع دفاع مقدس ساخته شده است و کارگردان آن هم بنا به گفته خود قصد تجلیل دفاع مقدس را داشته است. و اما نکته جالب تر اینکه بخشی از تهیه کنندگی این فیلم برعهده یک مجموعه دولتی یعنی سیما فیلم بوده است .

موضوعاتی همچون دین، تاریخ اسلام، انقلاب، زندگی نامه مشاهیر و مفاخر و دفاع مقدس دارای اهمیت ویژه و حساسی برای مردم کشور ما هستند. تقدس این امور به حدی است که افکار عمومی جامعه هرگونه بی احترامی، بی سلیقگی و بی توجهی نسبت به آنها را برنمی تابد.

یکی از مباحث مطروحه این ایام در رسانه ها موضوع سپرده شدن ساخت فیلم های دفاع مقدس به افرادی است که نه تنها سابقه ای در این حوزه ندارند بلکه سابقه ای هم در همسویی با این دست موضوعات نداشته اند.

بنیاد فارابی که از این قبیل قراردادهای نامتناسب و نامتجانس، دچار ذوق زدگی شده است، گویا فراموش کرده که هم دفاع مقدس میراث معنوی جامعه ماست و باید چون گوهری بلورین از آن حفاظت شود و هم خرج از خزانه بیت المال دارای تعاریفی است که باید رعایت شود.

در حالی که بسیاری از فیلمسازان صاحب نام دفاع مقدس گوشه انزوا برگزیده اند و از بی مهری مسئولین گله می کنند، حمایت مالی و معنوی مجموعه تابعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از افرادی که سال هاست تابلوی مخالفت با انقلاب اسلامی را بلند کرده اند چه معنایی دارد؟! دوستان مان در بنیاد فارابی مقهور کدام تخم دو زرده این طایفه شدند؟! کدام توانمندی تکنیکی آنها در بعد حرفه ای سینما مسئولین فرهنگی را مجذوب خود کرده است؟!

یا شاید ارشادی ها گمان کرده اند که ساخت یک فیلم دفاع مقدس باعث ارشاد این جماعت خواهد شد. مثل این جماعت شبه روشنفکر دود زده مثل همان جاهلیت بدوی است که از پیامبر تقاضای معجزه کردند. اما پس از شق القمر هم باز دست از لجاجت برنداشتند و بر شرک خود پایدار ماندند. خوب است مسئولین فرهنگی هم در حق خود پایدار بمانند و مرعوب و مجذوب معاندان نشان دار انقلاب اسلامی نشوند.

آیا چنان در سینمای ما قحط الرجال است که دیگر هنرمند دردمندی برای ساخت فیلم دفاع مقدس وجود ندارد که باید اعتقادات مردم را سپرد دست کسانی که در این سال ها یک گام همراه این مردم برنداشته اند؟ اگر چنین است که وای بر متولیان فرهنگی که نتوانسته اند سینماگر متعهد تربیت کنند و اگر چنین نیست، کارگزاران فرهنگ و هنر با هنرمندان دلسوز انقلاب اسلامی آشتی کنند و کار را به اهلش بسپارند که به قول خواجه شیراز:

ناز پرورده تنعم نبرد راه به دوست

عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد

وقتی کارگردانی که هیچ سنخیتی از لحاظ روحی و فکری و اعتقادی با دفاع مقدس ندارد، بخواهد زیبائی ها، رشادت ها و معنویت های دفاع مقدس را به تصویر بکشد نتیجه ای تأسف بار خواهد داشت. اما عملکرد هر مجموعه فرهنگی وابسته به نظام که بخواهد سرمایه و امکانات در اختیار این فرد قرار دهد تأسف بارتر است. و نه تنها باعث اتلاف بیت المال خواهد شد بلکه در فضای عمومی جامعه نیز تاثیر منفی خواهد داشت.

نظارت صحیح و جامع، حلقه مفقوده چرخه سینمای ماست که اگر این نظارت به شکل قانونی و غیرسلیقه ای آن وجود داشت. شاید سکوت کردن در مقابل چنین بی تدبیری هایی ممکن بود. اینکه بدانیم از ابتدای کار تا انتها تیم ناظری با حساسیت بیشتر به چنین پروژه ای نظارت می کنند می توانست امیدوارکننده تر باشد اما در شرایط موجود که در ژانرهای اجتماعی سخیف ترین فیلم ها بدون هیچ نظارتی ساخته می شود، دیگر چه امیدی می توان به ساخت یک فیلم دفاع مقدس توسط یک گروه نامتجانس داشت؟ خصوصاً آنکه موضوع دفاع مقدس کاملا اعتقادی است و با غرض ورزی در نشان دادن ریزترین نکات در قالب تصویر می توان مفاهیم متناقضی ارائه کرد !

در گذشته آثاری توسط برخی از همین دست هنرمندان ساخته شده که در جهت اهداف انقلاب بوده است اما در آن آثار موضوع تقدس نداشته است. به عنوان مثال از یک موضوع پلیسی به نقد جریان روشنفکری پرداخته شده است یا به وسیله یک موضوع اجتماعی اوضاع نابسامان سینما به چالش کشیده شده است.

اما در موضوع اخیر اصل دفاع مقدس دارای حساسیت است.هرگونه سهل انگاری در نحوه پرداختن به آن، آثار زیانباری خواهد داشت. در عین حال مدیرانی که سابقاً با سینماگران وارد تعامل شده بودند دارای اشراف کامل نسبت به هنرمند و موضوع بودند و هم در نظارت دقت بیشتری داشتند.

لذا جا دارد مدیران فرهنگی در این قبیل موضوعات با وسواس بیشتری عمل کنند تا کار از دستشان خارج نشود که در آن صورت جبران آن بسیار مشکل خواهد بود.

علیرضا قبادی