سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

ازدواج سپردن دل به یک شریک مادام العمر است


ازدواج سپردن دل به یک شریک مادام العمر است

کامیابی در آموختن دانش, « فراغت دل » و «آسودگی خاطر» می خواهد وقتی ذهن پریشان باشد و دل ناآرام و بی قرار, نه می توان درسی خواند, و نه خوانده ها در یاد می ماند

کامیابی در آموختن دانش، « فراغت دل‏» و «آسودگی خاطر» می‏خواهد . وقتی ذهن پریشان باشد و دل ناآرام و بی‏قرار، نه می‏توان درسی خواند، و نه خوانده‏ها در یاد می‏ماند . از این رو، گاهی در برخی افراد، «ازدواج‏» و «انتخاب همسر» ، به آرامش خاطر می‏انجامد و ازشدت اندیشه می‏کاهد و زمینه برای پرداختن جدی ‏تر به کسب دانش و پیمودن راه زندگی می‏سازد . البته برخی هم، پریشان فکرتر می‏شوند و دچار دردسرها و مشکلات! . . . که بماند . پس باید به این مقوله، نگاهی جدی و خردمندانه داشت و انتخابی آگاهانه کرد، تا از مشکلات بکاهد، نه آن که مشکلی بر مشکلات بیفزاید!

ازدواج، یک «برنامه‏» است که نیاز به فکر، تدبیر، آینده ‏نگری، واقع بینی و هدفداری دارد . آنان که بی‏هدف و نقشه ازدواج می‏کنند، «غافلگیر» می‏شوند و بار ندامت‏ خواهند کشید . ازدواج، گزینش « شریک زندگی‏» برای یک عمر زیستن است . همچنان که بعضی، دوست ‏یا خانه یا شغل یا رشته تحصیلی را به صورت اتفاقی و تصادفی برمی‏گزینند و بعدا دچار عواقب سوء آن می‏شوند، برخی هم بدون شناخت قبلی، بدون بررسی عواقب و نتایج، بدون ملاحظه مسائل جنبی و حاشیه‏ای دست‏ به ازدواج می‏زنند و چه اشتباهی بزرگتر از این!

انتخاب شریک زندگی، معیار و ملاک می‏خواهد، معیاری بس حساس‏تر و دقیق‏تر از آنچه مثلا در خریدن یک عینک و کیف، یا ماشین و موبایل، یا کفش و پیراهن لازم است .

● معیار شما برای «همسر مطلوب‏» چیست؟

گاهی عشق و علاقه، «چشم بصیرت‏» را از دیدن واضح‏ ترین چیزها و آشکارترین عیب‏ها و کاستی‏ها غافل می‏سازد . «جمال‏» اگر معیاری است، «کمال‏» معیار برتری است . اگر وضع اقتصادی یک ملاک است، سلامت اخلاقی و اعتبار خانوادگی و فرهنگ و آداب صحیح، ملاک مهم ‏تری است . اگر شریک زندگی انسان، فردی خوش اخلاق، فهمیده، نجیب، پاک، با صداقت، صبور، مؤدب، با فرهنگ، خدا ترس، وظیفه شناس، عاقل، شریف و متعهد و سازگار باشد، به مراتب در به وجود آوردن یک «زندگی معقول‏» و «خانواده پایدار» نقش بیشتری دارد، تا آن که فقط زیبایی و ثروت و شهرت و خانه و خودرو معیار گزینش باشد .

شناخت ‏خصلت‏های شایسته و بایسته در شریک زندگی، به یک نگاه و وعده و لبخند و تلفن و . . . به دست نمی‏آید . تجربه و آگاهی و شناخت و مشورت و بررسی شرایط و اخلاق خانوادگی و نجابت دودمان و اصل و تبار فامیل لازم دارد .

گاهی ممکن است «جلوه ظاهری‏» انسان را از «چهره باطنی‏» افراد، غافل سازد و گاهی تعریف و تمجیدهای دیگران، راه تعقل و تشخیص را می‏بندد و آدمی را در باتلاق «جمال بی ‏کمال‏» می‏افکند .

رسول خدا (ص) فرمود: «زیبا رویانی که فاقد دین و کمالند (خضراء دمن) به گل زیبایی می‏مانند که در مزبله و خاکروبه روییده‏اند، از آنان پرهیز کنید .»

این یک معیار مهم از زبان پیام آور کمال و پاکی و امانت است و چه سخن سودمند و کاربردی و مهمی!

دادگاه‏های خانواده و محکمه‏های طلاق، گواه ناپایداری ازدواج‏هایی است که جنبه تجاری دارد، یا عشق‏های اتوبوسی و شناخت‏های تلفنی و آشنایی‏هایی که از رهگذر پارتی‏ها و جشن‏ها و . . . به دست می‏آید، که عمیق و واقعی نیست، بلکه سطحی و هوس آلود و ناقص است . به این سؤال اساسی بسیار باید اندیشید و جواب آن را دقیق و روشن و صحیح به دست آورد:

▪ همسر ایده‏آل کیست؟

▪ خصوصیات یک زن یا شوهر خوب کدام است؟

با کدام معیار، باید سراغ انتخاب «شریک زندگی‏» رفت، یا به درخواست و پیشنهاد یک ازدواج، «آری‏» گفت؟ “آری گفتنی” که بار سنگین یک عمر را بر دوش انسان می‏گذارد!

«اگر کسی سراغ شما آمد که اخلاق و دیانت او را می‏پسندید، با او ازدواج کنید، وگرنه دچار فتنه در روی زمین و فساد بزرگ می‏شوید .» این، مضمون کلام حضرت رسول (ص) است . درستی این سخن را هم تجربه و مشاهدات روزمره در جامعه، نشان می‏دهد. وقتی معیارهای غلط و هوس‏های زود گذر و شناخت‏های ناقص یا انگیزه‏های مادی و سود جویانه، در این مساله مهم نقش اصلی را ایفا کند، کار به همان جا می‏کشد که شاهدیم . زیبایی و جمال، یک نقطه قوت و مثبت است و می‏تواند یک ملاک به شمار آید، اما در صورتی که با پاکدامنی، نجابت و تقوا در تعارض قرار نگیرد .با غفلت از اصالت‏ خانوادگی و تربیت و اخلاق پدر و مادر و عفاف خود دختر، هیچ تضمینی برای پیدایش بنیان استوار یک خانواده و کانون صلح و صفا و آبرومندی نیست . سنت‏های دینی و ملی را نباید نادیده گرفت . به صلاح دید و مصلحت‏ شناسی والدین و افراد دلسوز هم نباید بی‏اعتنایی کرد . فرهنگ خودی ما، به اصول خوبی آمیخته و بر پایه‏های متینی استوار است، به شرط آن که آن را در مقابل فرهنگ بیگانه و وارداتی قرار ندهیم و به «آنچه خود داریم‏» به دیده حقارت نگاه نکنیم و کنار نگذاریم!

سستی بنیان خانواده‏ها را بیش‏تر در میان کسانی می‏توان یافت که به اصول مکتبی و ارزش‏های فرهنگ خودی بی‏اعتنا یا از آن‏ها بی ‏خبر و بیگانه یا گریزان باشند .

باری . . . ازدواج، تنها در آمدن از «تنهایی‏» نیست، بلکه رسیدن به «همدلی‏» و «همراهی‏» و «هم روحی‏» است .

چه کسی گفته که باید محبت را حراج کرد و به قیمت مفت ‏یا ارزان، آن را نثار این و آن کرد و خانه دل را به ملکیت ‏یا اجاره کسی داد که «حریم دل‏» را پاس نمی‏دارد؟

خانه را اگر خالی نگه داریم، بهتر از آن است که آن را به یک دزد، و آدم نالایق اجاره دهیم .

ازدواج، سپردن «خانه دل‏» به یک «شریک مادام العمر» است . در انتخاب این شریک، بیشتر دقت کنیم .

جواد محدثی